حاشیه های پررنگ تر از متن در اختتامیه جشنواره فیلم فجر

مراسم اختتامیه این دوره جشنواره فیلم فجر چهارشنبه شب در سالن همایش‌‌های برج میلاد برگزار و برگزیدگان سه بخش مسابقه سینمای ایران، فیلم‌های اول و ویدیوسینما معرفی شدند كه در جریان اختتامیه جشنواره، دو برنده سیمرغ و دیپلم افتخار بازیگر مكمل مرد، هنگام دریافت جوایز خواستار آزادی جعفر پناهی شدند تا اتفاقی كه در افتتاحیه توسط مسعود كیمیایی به وقوع پیوست، این بار در اختتامیه تكرار شود!

به گزارش سرویس فرهنگی - هنری «آینده»؛ مراسم اختتامیه بیست‌ونهمین جشنواره ‌بین المللی فیلم فجر با یك‌ساعت تاخیر، راس ساعت 20 آغاز شد تا با حضور اسفندیار رحیم‌مشایی، رییس دفتر رییس‌جمهور و رییس كمیسیون فرهنگی دولت، در كنار جواد شمقدری معاون سینمایی وزارت ارشاد در سالن همایش‌ها برج میلاد، برای اولین بار مراسم با اجرای یك مجری زن (ژیلا صادقی) برگزار شود.

برای اختتامیه دكوری خاص طراحی شده بود كه در آن  84 تكه ال.ای. دی به كار گرفته شده بود كه در نوع خود اتفاق جالبی بود و علاوه بر این 12 عدد سمند صفر كیلومتر در كنار ورودی‌های سالن در محوطه بیرونی به عنوان هدیه برگزیدگان جشنواره 29 فیلم فجر قرار داده شده بود.

در حین اهداء جوایز حامد بهداد برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیكن نقش مكمل برای فیلم «جرم» و محسن تنابنده برنده دیپلم افتخار بازیگر نقش مكمل برای فیلم «ندارها» كه برای دریافت جایزه خود پشت تریبون جشنواره حضور داشتند، تنابنده از مسوولان درخواست كرد جعفر پناهی به دامن سینما برگردد. این درخواست كه مستقیما از شبكه ماهواره‌ای آی فیلم پخش می شد با واكنش حضار مواجه شد. این در حالی است كه اسفندیار رحیم مشایی بالاترین مقام حاضر در جشنواره 29، پیش از این مخالفت خود و احمدی نژاد را با حكم جعفرپناهی اعلام كرده بود.

در بخش مسابقه سینمای ایران جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلم به «جرم» ساخته مسعود كیمیایی اعطاء شد و جایزه بهترین كارگردانی به اصغر فرهادی برای «جدایی نادر از سیمین» رسید. هر دو فیلم در 12 بخش نامزد دریافت جایزه بودند.

«جرم» كیمیایی به جز جایزه بهترین فیلم در بخش‌های بهترین بازیگر مرد مكمل (حامد بهداد)، موسیقی (كارن همایونفر)، طراحی صحنه و لباس (ایرج رامین‌فر) و صداگذاری (اسحاق خانزادی و علی ابوالصدق) برنده جایزه شد.

«جدایی نادر از سیمین» هم جوایز بهترین كارگردانی، فیلمنامه (اصغر فرهادی)، فیلمبرداری (محمود كلاری)، صدابرداری (محمود سماك‌باشی) و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را دریافت كرد. 

* برگزیدگان بخش مسابقه سینمای ایران

بهترین جلوه‌های ویژه رایانه‌ای: امیررضا معتمدی «راه آبی ابریشم»
دیگر نامزدها: امیر سحرخیز، فرخ مجیدی و هادی اسلامی «آسمان محبوب»، امیررضا معتمدی «33 روز»، هدیش بیگدلی شاملو «خیابان‌های آرام»، شهروز وظیفه‌شناس «‌سیزده 59»

بهترین جلوه‌های ویژه میدانی: محسن روزبهانی «33 روز»
دیگر نامزدها: نجف فتاحی «راه آبی ابریشم»، جواد شریفی‌راد، «سیزده 59»، عباس شوقی «خیابان‌های آرام»، داود یوسفیان «پایان‌نامه»


بهترین فیلم: «جرم» مسعود كیمیایی
جایزه ویژه هیئت داوران: «آسمان محبوب» داریوش مهرجویی
دیگر نامزدها: «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی، «آلزایمر» احمدرضا معتمدی، «33 روز» جمال شورجه


بهترین بازیگر مكمل مرد: حامد بهداد «جرم»

دیپلم افتخار: شهاب حسینی «جدایی نادر از سیمین» و محسن تنابنده «ندارها»
دیگر نامزدها: بهروز بقایی «سیب و سلما»، حسین محب‌اهری «گلچهره»، كامران تفتی «مرگ كسب و كار من است»، شاهرخ فروتنیان «آقا یوسف»

بهترین بازیگر مكمل زن: مهناز افشار «سعادت آباد»
دیپلم افتخار: ساره بیات «جدایی نادر از سیمین»
دیگر نامزدها: ریما رامین‌فر «یه حبه قند»، شایسته ایرانی «آینه‌های روبرو»، آنا نعمتی «برف روی شیروانی داغ»، فریده سپاه منصور «آسمان محبوب»، سارینا فرهادی «جدایی نادر از سیمین»

بهترین فیلمبرداری: محمود كلاری «جدایی نادر از سیمین»
دیگر نامزدها: تورج منصوری «جرم»، فرخ مجیدی «آسمان محبوب»، بهرام بدخشانی «راه آبی ابریشم»،  مسعود سلامی «سیزده 59»

 

بهترین بازیگر مرد: مهدی هاشمی «آقا یوسف»
دیگر نامزدها: پرویز پرستویی «سیزده 59»،  فرخ نعمتی «برف روی شیروانی داغ»، علی مصفا «آسمان محبوب»، پولاد كیمیایی «جرم»، پژمان بازغی «ندارها»، حسین یاری «پاریس تا پاریس»

بهترین بازیگر زن: ویشكا آسایش «ورود آقایان ممنوع»
دیپلم افتخار: مهتاب كرامتی «آلزایمر»
دیگر نامزدها: لیلا حاتمی «جدایی نادر از سیمین»، لادن مستوفی «گلچهره»، غزل شاكری «آینه‌های روبرو»، هانیه توسلی «ندارها»، فاطمه معتمدآریا «‌‌اینجا بدون من»

هترین تدوین: واروژ كریم مسیحی «ندارها»
دیگر نامزدها: هایده صفی‌یاری «جدایی نادر از سیمین»، مصطفی خرقه‌پوش «جرم»، حسن حسندوست «آسمان محبوب»، حسین غضنفری «برف روی شیروانی داغ»، نازنین مفخم «گلچهره»، حسن ایوبی «33 روز»

بهترین كارگردانی: اصغر فرهادی «جدایی نادر از سیمین»
دیگر نامزدها: مسعود كیمیایی «جرم»، داریوش مهرجویی «آسمان محبوب»، احمدرضا معتمدی «آلزایمر»، محمد بزرگ‌نیا «راه آبی ابریشم»

بهترین فیلمنامه: اصغر فرهادی «جدایی نادر از سیمین»
دیگر نامزدها: داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر «آسمان محبوب»، احمدرضا معتمدی «آلزایمر»، مسعود كیمیایی «جرم»، نگار آذربایجانی و فرشته طائرپور «آینه‌های روبرو»، علی رفیعی «آقا یوسف»، علیرضا طالب‌زاده «ندارها».

بهترین موسیقی: كارن همایونفر «جرم»
دیگر نامزدها: بهزاد عبدی «فرزند صبح»، علیرضا كهن‌دیری «سیزده 59»، حیدر ساجدی «ورود آقایان ممنوع»، محمدرضا درویشی «باد و مه»

بهترین طراحی صحنه و لباس: ایرج رامین‌فر «جرم»
دیگر نامزدها: پروین صفری «راه آبی ابریشم»، سارا سمیعی «گزارش یك جشن»، بابك پناهی «33 روز»، محسن شاه‌ابراهیمی «یه حبه قند»

بهترین چهره‌پردازی: سعید ملكان «فرزند صبح»
دیگر نامزدها: محمدرضا قومی «جرم»، سعید ملكان «آلزایمر»، مهرداد میركیانی «جدایی نادر از سیمین»، عبدالله اسكندری «یه حبه قند»

بهترین صدابرداری: محمود سماك‌باشی «جدایی نادر از سیمین»
دیگر نامزدها: اسحاق خانزادی «جرم»،‌ آرش برومند «گزارش یك جشن»، بهمن اردلان «یه حبه قند»،  طاهر پیشوا «ندارها»

بهترین صداگذاری: اسحاق خانزادی و علی ابوالصدق «جرم»
دیگر نامزدها: محمدرضا دلپاك «باد و مه»، محمدرضا دلپاك «جدایی نادر از سیمین»، حسین مهدوی «33 روز»،  محمدرضا دلپاك «آسمان محبوب»

بهترین فیلم از نگاه تماشاگران: «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی

 

* برگزیدگان بخش مسابقه فیلم‌های اول

بهترین فیلم: سفر سرخ» حمید فرخ‌نژاد
دیگر نامزدها: «آینه‌های روبرو» فرشته طائرپور، «قلب سیمرغ»

بهترین كارگردان:
دیپلم افتخار:
حمید فرخ‌نژاد «سفر سرخ» و امیر ثفقی «مرگ كسب و كار من است»
دیگر نامزدها: فردین صاحب زمانی «چیزهایی هست كه نمی‌دانی»

بهترین فیلمنامه:
دیپلم افتخار:
نگار آذربایجانی و فرشته طائرپور «آینه‌های روبرو»
دیگر نامزدها: حمید فرخ‌نژاد «سفر سرخ»

بهترین بازیگر مرد:
دیپلم افتخار: پژمان بازغی «مرگ كسب و كار من است»
جایزه ویژه:
صادق صفایی «سفر سرخ»
دیگر نامزدها: علی مصفا «چیزهایی هست كه نمی‌دانی»، امیر آقایی «مرگ كسب و كار من است»، حبیب دهقان نسب «سفر سرخ»

بهترین بازیگر زن:
دیپلم افتخار:
غزل شاكری «آینه‌های روبرو»
دیگر نامزدها: لیلا حاتمی «چیزهایی هست كه نمی‌دانی»، ماه‌چهره خلیلی «پرنده‌باز»، آیلین حسینیان «بی‌انتها»

بهترین دستاورد فنی و هنری:
دیپلم افتخار:
وحید نصیریان «قلب سیمرغ»

 

* برگزیدگان بخش مسابقه ویدئوسینما

بهترین فیلم: مهدی كبیری، صدا و سیما مركز بوشهر برای فیلم «همسنگار»
دیگر نامزدها: مجید اسماعیلی، مجتبی امینی برای فیلم «آفریقا»، مركز سیما فیلم، كیانوش عیاری برای فیلم «قصه داود و قمری»

دیپلم افتخار به كودك خردسال هلیا خالقی برای ایفای نقش در فیلم «ماجون»

بهترین كارگردان: هومن سیدی برای فیلم «آفریقا»
دیپلم افتخار: آیدا پناهنده برای فیلم «قصه داود و قمری»
دیگر نامزدها: احسان عبدی‌پور برای فیلم «همسنگار»

 

بهترین فیلمنامه:
دیپلم افتخار: احمد حامد برای فیلم «فقط بیست»
دیگر نامزدها: پوریا آذربایجانی برای فیلم «عاشقانه‌ای برای سرباز وظیفه رحمت»، آیدا پناهنده و ارسلان امیری برای فیلم «قصه داودو قمری»

بهترین بازیگر نقش اول زن:
دیپلم افتخار: آزاده صمدی برای فیلم «آفریقا»
دیگر نامزدها: هلیا خالقی برای فیلم «ماجون»، حدیث میرامینی برای فیلم «قصه داود و قمری»

بهترین بازیگر نقش اول مرد:
دیپلم افتخار: حمید باغكی برای فیلم «همسنگار»
دیگر نامزدها: احمد مهران‌فر برای فیلم «عاشقانه‌ای برای سرباز وظیفه رحمت»، هومن سیدی برای فیلم «قصه داود وقمری»

بهترین دستاورد فنی و هنری:
دیپلم افتخار: اشكان اشكانی، «سربازان اعدام» (تصویربرداری) و حمید سلیمانی، «اشلو» (جلوه‌های ویژه)   
دیگر نامزدها: «همسنگار» (تصویربرداری)، «همسنگار» (طراحی صحنه)، «ماجون» (تصویربرداری)، «همسنگار» (تدوین)

 

جزئیات اهدای جوایز

به گزارش ایسنا سیمرغ بلورین بهترین چهره‌پردازی به همراه یك دستگاه خودرو تیبا جشنواره بیست و نهم فیلم فجر به سعید ملكان برای فیلم‌های «فرزند صبح» و «آلزایمر»اهدا شد كه جایزه‌ی این بخش را سید احمد میرعلایی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی اهداء كرد.

در ادامه سیمرغ بلورین بهترین جلوه‌های ویژه رایانه‌ای به همراه خودروی تیبا به امیررضا معتمدی برای فیلم «راه آبی ابریشم» اهدا شد كه جایزه‌ی این بخش را علی معلم اهدا كرد.

سیمرغ بلورین بهترین جلوه‌های ویژه میدانی به همراه خودرو تیبا به محسن روزبهانی برای فیلم سینمایی «33 روز» اهدا شد كه جایزه‌ی این بخش را ابوالقاسم طالبی اهداء كرد.

سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه و لباس به همراه خودرو تیبا به ایرج رامین فربرای فیلم سینمایی «جرم» اهدا شد كه رامین‌فر جایزه‌اش را از مدیرعامل ایران خودرو دریافت كرد.

ایرج رامین‌فر به عنوان اولین برگزیده بخش اصلی بود كه سخنانی را مطرح كرد.

او گفت: در سن و سالی هستم كه وقتی این جایزه را می‌گیرم، نیرویی به من می‌گوید مسئولیتم بیشتر شده و باید به كارم ادامه دهم، اما این جایزه را حق جوانها می‌دانم.

رامین‌فر ادامه داد: «جرم» را خیلی دوست دارم، همان اندازه كه «سرب» را دوست دارم و این جایزه را به همسرم كه بسیار از من دور است، تقدیم می‌كنم.

سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری به همراه یك دستگاه خودرو سواری تیبا به محمود سماك باشی برای فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» اهدا شد. سماك باشی جایزه‌اش را از مجید انتظامی دریافت كرد.

سماك باشی با تشكر از هیات داوران گفت: جایزه را به همسرم تقدیم می‌كنم كه مرا تحمل كرد.

سیمرغ بلورین بهترین صداگذاری به همراه یك دستگاه خودرو سواری تیبا به اسحاق خانزادی و علی ابوالصدق برای فیلم سینمایی «جرم» اهدا شد.

اسحاق خانزادی هم در سخنانی مطرح كرد:ادای احترام می‌كنم به تمام خاك خورده‌های سینما.

احمد میرعلایی كه برای اهدای جایزه این بخش بر روی سن حاضر بود، در سخنانی گفت: صدای برج میلاد در روزهای اول مشكل داشت و ایشان بدون اینكه كسی بخواهد ایستادند و یك‌تنه صدا را درست كردند و بعد به خانه‌شان رفتند.

دیپلم افتخار به همراه خودرو پراید بهترین بازیگر نقش مكمل مرد در جشنواره بیست و نهم فیلم فجر به شهاب حسینی برای بازی در فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» اهدا شد كه جایزه‌ این بخش توسط میراعلایی اهدا شد.

شهاب حسینی بازیگر برگزیده مكمل مرد كه برای فیلم «جدایی نادر از سیمین»‌ دیپلم افتخار دریافت كرد،‌ در سخنانی مطرح كرد: با تشكر از هیات داوران، احساس این لحظه را تقسیم می‌كنم با فیلم‌هایی كه شایستگی حضور در بخش مسابقه را داشتند اما نرسیدند به بخش مسابقه.

وی درباره اصغر فرهادی گفت: او افتخار سینمای ایران است و خدا حفظش كند و امیدوارم دست پر از برلین برگردد.

حسینی جایزه‌اش را به جمعیت امدادی امام علی (ع) تقدیم كرد.

دیپلم افتخار به همراه خودرو پراید بهترین بازیگر نقش مكمل مرد به محسن طنابنده برای بازی در فیلم سینمایی «ندارها» توسط علی معلم اهدا شد.

محسن طنابنده در سخنانی كوتاه گفت:حالا كه دور هم هستیم و خوش می‌گذرد به فكر كسانی كه در كنارمان نیستند، باشیم و از دوستان مسئول می‌خواهم تا جایی كه می‌توانند همت كنند جعفر پناهی به دامن سینما برگردد.

سیمرغ بلورین و دیپلم افتخار به همراه خودرو پراید بهترین بازیگر نقش مكمل مرد در جشنواره بیست و نهم فیلم فجر به حامد بهداد برای بازی در فیلم سینمایی «جرم» اهدا شد كه این جایزه توسط مجید انتظامی اهدا شد.

حامد بهداد ضمن ادای احترام به امام رضا (ع) و استادانش حبیب‌الله بی‌گناه ، حمید سمندریان،‌خطاب به مسعود كیمیایی گفت:‌بسیار خوشحالم برای فیلم شما جایزه گرفتم.

وی افزود:‌برخلاف كسانی كه می‌گویند سال به سال دریغ از پارسال، می‌گویم هر روز بهتر از دیروز است به شرط اینكه شادی و آزادی باشد و به امید آزادی بیشتر.

دیپلم افتخار به همراه دستگاه خودرو پراید بهترین بازیگر نقش مكمل زن در جشنواره بیست و نهم فیلم فجر به ساره بیات برای بازی در فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین » اهدا شد. ساره بیات به دلیل حضورش در برلین در سالن حضور نداشت وپدرش جایزه را از مدیرعامل ایران خودرو دریافت كرد.

یادداشت ساره بیات به دلیل عدم حضورش خوانده شد:« با دلم عهد بستم كه اگر برای دریافت سیمرغ خداوند یاری‌ام كند هزینه اش را به اعضا خانواده تقدیم كنم، امروز مقدر شد كه آنجا نباشم تا پدرم خود با دستان فداكارش این جایزه را دریافت كند. این حاصل دسترنج من بود، مغموم‌ام كه در كنار شما نیستم و خرسندم در كنار آقای فرهادی در محفل دیگری حضور دارم.»

سیمرغ بلورین به همراه دستگاه خودرو سمند بهترین بازیگر نقش مكمل زن به مهناز افشار برای بازی در فیلم سینمایی «سعادت آباد» اهدا شد كه جایزه‌اش را از مدیرعامل ایران خودرو دریافت كرد.

مهناز افشار در سخنانی گفت:‌ ممنون از هیات داوران كه بعد از 15 سال تلاش مرا دیدند و این برایم بسیار ارزش دارد.

وی همچنین ادامه داد: به اصغر فرهادی برای افتخاری كه برای سینمای ایران كسب می‌كند تبریك و به ایشان خسته نباشید می‌گویم، بخصوص به پیمان معادی برای بازی خوبش در «جدایی نادر از سیمین».

این بازیگر كه سیمرغ‌اش را برای «سعادت‌آباد» دریافت كرد، گفت:از دوستی آموختم كه سرم را بالا بگیرم. برای ایرانیان صلح سعادت و آبادی آرزو می‌كنم.

مهناز افشار جایزه‌اش را به كودكان كار تقدیم كرد.

میرعلایی با تشكر از دست اندركاران جشنواره فیلم فجر گفت: با تشكر ازمهندس مشایی، شمقدری و همه عزیزان ایران خودرو و سایپا، سوئیچ خوردها را تك تك هنرمندان می‌توانند تحویل بگیرند. جوایز حاضر است و در اختیار شما امشب قرار می‌گیرد.

علی معلم یكی از اعضاء هیات داوران در پایان گفت: قضاوت كار سختی است امیدوارم قضاوت ما با داوران واقعی كه مردم هستند، یكی باشد.


پینوشت 1:

كار عجیب مهناز افشار در مراسم اختتامیه

مهناز افشار كه در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مكمل زن را به خاطر فیلم"سعادت آباد" ساخته مازیار میری از هیات داوران گرفت، از بازیگر و كارگردان فیلمی دیگر تشكر كرد.

به گزارش خبرآنلاین، مهناز افشار كه نخستین بار است به سیمرغ بلورین رسیده، بر خلاف عرف مرسوم، نامی از كارگردان و عوامل فیلم خود - "سعادت آباد" - نبرد و در عوض، از اصغر فرهادی و پیمان معادی، كارگردان وبازیگر فیلم "جدایی نادر از سیمین" تشكر كرد و تعجب حاضران را بر انگیخت.

این در حالی است كه مطابق عرف معمول در سینمای ایران و جهان، جایزه گیرندگان، همواره تلاش می كنند تا جایزه خود را مرهون كار جمعی خود و همكارانشان بدانند و از فرصت حضور روی سن برای تشكر از همكاران و بردن نام آنان، حسن استفاده را به خرج دهند.

نمونه آخر این اتفاق چند روز در جوایز بفتا رخ داد و ناتالی پورتمن پس از دریافت جایزه بهترین بازیگر زن، از تمام عوامل اصلی و فرعی فیلم " قوی سیاه" با ذكر نام تشكر كرد.

در پی سكوت معنادار احمدی نژاد در قبال 25 بهمن

استراتژی جذب معترضان از سوی مشایی كلید خورد؟

سكوت معنا دار دولت و گردانندگان آن در ارتباط با حوادث 25 بهمن سبب ایجاد برخی گمانه زنی های انتخاباتی در فضای سیاسی كشور شده است.

به گزارش خبرنگار «آینده»، در حالی كه پس از حوادث روز دوشنبه تقریبا تمامی نقش آفرینان رسمی فضای سیاسی كشور به اتخاذ مواضع محكم در برابر معترضان پرداخته و حوادث مذكور را محكوم كردند و حتی برخی چهره ها نظیر ناطق نوری، حسن روحانی و محسن رضایی كه از سوی حامیان دولت با صفاتی همچون «خواص ساكت با مواضع دوپهلو» توصیف می شدند، صریحاً موضع گرفتند، سكوت معنادار احمدی نژاد و حلقه اطرافیانش همچون مشایی و بسنده كردن به برخی حرفهای كلی از جانب آنها، سبب شده برخی از تحلیلگران به این نتیجه برسند كه دولت با اتخاذ یك استراتژی حساب شده، به شكل زیرپوستی در پی جذب آرای معترضان در انتخابات آتی است.

عدم موضع گیری صریح دولتی‌ها در قبال حوادث 25 بهمن در حالی صورت می گیرد كه تنها یك روز پس از اتفاقات فوق الذكر دكتر احمدی‌نژاد طبق برنامه اعلام شده قبلی به طور زنده در تلویزیون با مردم سخن می‌گفت و اگر می‌خواست، می‌توانست در پاسخ به سوال مرتضی حیدری، به موضعگیری صریح در قبال عملكرد معترضان بپردازد، ولی او هرگز آن طور كه مورد انتظار اصولگرایان بود، از خود واكنش نشان نداد.

احمدی‌نژاد وقتی در معرض سوالی در این باره  قرار گرفت، حتی از اطلاق صفت «بد» به معترضان خودداری كرد و ضمن بیان صحبتهای كلی، برخی افراد نقش آفرین در حوادث به وقوع پیوسته را غیرمطلع قلمداد كرد و در ادامه بحث را به اطرافیان خودش كشاند و به دفاع قاطعی از مشایی و رحیمی پرداخت و منتقدان اصولگرای دولت (نظیر طیف زاكانی، توكلی و...) را مورد انتقاد قرار داد.

این موضع دولت حتی واكنش روزنامه جوان را نیز برانگیخت و این رسانه كه از حامیان پروپاقرص احمدی نژاد است، در مطلبی با اشاره به این مسئله، این رویكرد احمدی نژاد را غیر قابل قبول دانست. این روزنامه تاكید كرد كه احمدی نژاد نباید انتقادات مجموعه های درون نظام نسبت به همكارانش را حتی اگر غلط هم باشند، با حوادثی كه ریشه در كشورهای استكباری دارند یك‌كاسه كرده و با قیاسی نادرست به تشبیه این دو مسئله بپردازد.

دیشب هم درست همان زمانی كه تلویزیون فیلم كامل سخنان حجت الاسلام ناطق نوری علیه معترضان را پخش می كرد، مشایی در كنار سینماگران بود و گفت:"ما حوزه‌ای موثر و فراگیرتر از سینما نمی‌شناسیم. سینمای ایران علیرغم تمام مشكلات، نشان داده زنده است و توانمند است و ادعا دارد كه می‌تواند به افق‌های بزرگتری دست یابد."



در حالی كه وی قبلا صراحتا از طرف خود و احمدی نژاد با حكم جعفر پناهی كه از سوی دستگاه قضایی محكوم شده، مخالفت كرده بود، بازیگر فیلم "ندارها" نیز دیشب بار دیگر در شرایط بحرانی موجود به دفاع از پناهی هنگام دریافت جایزه پرداخت.

آنچه كه سبب تعجب اهالی سیاست شده، این است كه دولت و حامیانش كه به صورت عادی در میان اصولگرایان از طیفهای رادیكال محسوب می شوند، پس از اتفاقات اینچنینی، به یك باره تغییر رویه داده و افرادی همچون لاریجانی و محسن رضایی كه در میان اصولگرایان به میانه روی شهره‌اند، در موضعگیری از دولتی ها پیشی می گیرند.

این مسئله كه در برخی برهه های زمانی خاص همچون حوادث 25 بهمن جایگاه تندرو‌ها و میانه روها در اردوگاه اصولگرایی به طرز عجیبی تغییر می كند و برخی سكوت اختیار كرده و اعتدالیون مواضع تندتر می گیرند، از نقاط مبهم فضای سیاسی ایران است و شاید رفع این ابهام تنها با تحلیل زیركی احمدی نژاد و حلقه اطرافیانش قابل رفع باشد، مردانی كه به نظر می رسد گاهی اوقات سیاستشان در چینش فضا چنان كارگر می افتد كه چه بسا دیگران خواه ناخواه در پازل تعریف شده آنان بازی می كنند و اهداف آنان را بر آورده می كنند.

البته این سناریو پرده های پیچیده تری نیز دارد، مطابق آنچه كه تاكنون به نیكی مشاهده شده و همگان بر آن صحه می‏گذارند، در میان كلی گویی احمدی نژاد و سكوت اطرافیان نزدیكش، افراد رده میانی و رده پایین حامیان دولت همچون برخی نمایندگان دولتگرای مجلس، مدام دیگر سیاسیون میانه‌رو همچون لاریجانی، رضایی، قالیباف و ... را به دلیل سكوت در قبال معترضان مورد هجمه قرار داده و آنان را به بی‌بصیرتی متهم می كردند.

فشارهای برخی از حامیان دولت به سیاسیون دیگر در حالی گاهی اوقات به نتیجه می رسد كه معترضین به سكوت امثال رضایی و لاریجانی، ترجیح می دهند به سكوت امثال احمدی نژاد و مشایی معترض نشوند.

با بررسی این استراتژی پیچیده دولتگرایان طی ماههای پس از انتخابات و تحلیل جزء به جزء كنش های سیاسی نامبردگان، به نظر می رسد می توان نتیجه گرفت كه طیف حاكم بر دولت، برنامه ریزی جالبی را برای آینده كلید زده است. اصلی ترین شاخصه استراتژی چند بعدی اتخاذ شده، سكوت معنادار رئیس دولت و كاندیدای احتمالی مورد حمایت او -مثلاً مشایی- در قبال معترضان و فشار هوشمندانه به دیگر كاندیداهای رقیب برای موضع گیری آشكار و صریح در قبال معترضان است.

با از نظر گذراندن این نكته كه سكوت دولت در قبال معترضان تنها مختص برهه اخیر نیست و تقریبا از مدت زمانی پس از انتخابات 88 این رویكرد استراتژی اصلی دولت بوده است، می توان موضع گیری های دیگری نیز از اصولگرایان علیه این رفتار دولت سراغ گرفت. در ماههای نخستین پس از انتخابات اصولگرایانی همچون علی مطهری این رویكرد دولت را ناشی از زیركی احمدی نژاد دانستند و هدف آن را تبدیل دوگانه دولت-معترضان به دوگانه نظام-معترضان قلمداد كردند.

در ادامه نیز پس از اتفاقات عاشورای سال گذشته كه منجر به راهپیمایی 9 دی شد، حتی فردی همچون صفار هرندی نیز در قبال این رویكرد دولت واكنش نشان داد و از رئیس دولت خواست با توجه به اینكه تمام این اتفاقات در پی انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب نامبرده به وقوع پیوسته، نسبت به آنها بی تفاوت نباشد و صریحا موضعگیری كند.

آنچه در این میان اهمیت دارد، این است كه اگرچه سناریوی زیركانه احمدی نژاد و مشایی تاكنون به نیكی جلو رفته و در میان كلی گویی و یا سكوت نسبی نامبردگان، برخی رقبای بالقوه همچون رضایی، قالیباف و لاریجانی به موضع گیری صریح در قبال معترضان پرداخته و حتی در موردی همچون رضایی، به كلی جایگاه خود را نزد معترضان از دست داده اند، اما پرده آخر این سناریو كه همانا گراییدن معترضان به سمت مشایی است، قدری دور از دسترس به نظر می رسد.

چرا كه اكثر معترضان متعلق به طیف متوسط شهری بوده و به همین اعتبار با رسانه هایی همچون اینترنت بیگانه نیستند، این است اكثر آنان از خط و ربط افراد و جریان های سیاسی اطلاع نسبی دارند.


پی نوشت اختصاصی جشنواره فیلم فجر:

ورود آقایان ممنوع(رامبد جوان):


فیلمی به کارگردانی رامبد جوان نوشته پیمان قاسم خانی و با بازی ویشکا آسایش رضا عطاران و مانی حقیقی:

یک مدیر مدرسه (ویشکا آسایش) که زن فمینیست و مرد گریزی است در مدرسه اش که مدرسه ممتازو برجسته ای است اجازه ورود هیچ مردی را نمیداده است تا اینکه معلم شیمی خانوم مدرسه به علت بارداری و وضع حمل تا چند ماه نمیتواند به مدرسه بیاید و خانوم مدیر در بدترین زمان سال دنبال معلم شیمی زن میگردد که موفق نمیشود و با اکراه و اجبار بسیار یک معلم شیمی مرد(با بازی رضا عطاران) استخدام میکند و....


فیلمنامه قاسم خانی خوب و البته تقلیدی از دو فیلم فرنگی است وبازیهای نقشهای اصلی بخصوص ویشکا آسایش و رضا عطاران خیلی خوب است بطوریکه ویشکا آسایش که ایفاگر نقشی کمیک هم بود نامزد و یکی از امیدهای اصلی دریافت سیمرغ است.

(نامزد نه دیگه! ویشکا سیمرغ بهترین زن اول گرفت.پیش بینی داشتین اینو قبلا نوشته بودم)

فیلم بسیار مفرح و شاد در آمده است بطوریکه در طول 90 تا 120 دقیقه تماشای فیلم که در سینما دیدم مدام خندیدم و جو بسیار شادی در سینما بود

البته همه شوخی ها و همه دیالوگها و موقعیتها کمیک نیست ولی کلا فضای فیلم بسیار شاد و مفرح است و در میان این همه فیلم تلخ و سنگین یک احساس رهایی و تنفس بهم داد.

رامبد جوان را ابتدا اصلا دوست نداشتم و به عنوان یه آدم لوس بهش نگاه میکردم ولی از وسطهای سریال مسافران و فیلم قبلی اش دختر آدم وپسرحوا(اگه اشتباه نکنم) دیگه باهاش ارتباط بر قرار کردم و به عنوان یه کمدی و بخصوص فانتزی ساز مهم روش حساب کردم دیگه الان در کنار مدیری و عطاران که دوقطب ساختن کمدی (بخصوص سریالهای 90 شبی )هستند

میتوان از رامبد هم به عنوان جوان مستعد و آینده دار نام برد...

اما نکته مهم و شاید بگم بسیار مهم که تمام طول نوشتن این یادداشت بهش فکر میکردم و بسیار روم اثر گذاشت و باعث شد این یادداشت کوتاه کنم

نامه منیژه حکمت(مجری طرح و سرمایه گذار فیلم) به رامبد جوان بود که بدجوری رامبد کنار رینگ خورد کرده...

حتما بخوانید!یه کم طولانیه ولی حتما بخوانیدحتما:

منیژه حكمت در گفت‌وگویی با ایسنا درباره‌ی اینكه چرا این نامه را پیش از این و قبل از نمایش فیلم منتشر نكرده است،گفت:«من برای حراست از فیلم و احترام به عوامل تاكنون سكوت كردم، چون همه می‌دانیم شرایط تولید در سینمای ایران چقدر سخت است، اما وقتی فیلم در جشنواره به نمایش درآمد و مطرح شد و تریبون در اختیار آقای رامبد جوان قرار گرفت، اتفاقی كه افتاد برایم قابل توجیه نبود
وی یادآور شد: «آقای رامبد جوان در نشست خبری فیلم در جشنواره به همه ماجراهای فیلمبرداری و زحمات عوامل بی‌توجهی نشان دادند و بلافاصله به ایشان گفتیم كه این گونه صحبت نكنند و فكر می‌كردم دیگر اینگونه سخن نخواهند گفت، اما در برنامه تلویزیونی 7 از كسانی تشكر كردند كه هیچ ربطی به فیلم و زحماتی كه دیگران كشیده‌اند، نداشت. به همین دلیل ترجیح دادم این موضوع را رسانه‌ای كنم تا اخلاقیات را به ایشان یادآور شوم
كارگردان «زندان زنان» در بخش دیگری از این مصاحبه یادآور شد:«سال‌هاست در این سینما كار كرده‌ام و سعی كرده‌ام اخلاقیات در كارم اصل باشد، اما گویا اخلاقیات دارد، در سینما فراموش می‌شود. این عوامل حرفه‌ای و خوب سینمای ایران به خاطر من در این فیلم حضور پیدا كردند و با این نامه قدرشناس زحماتشان خواهم بود.
ما بارها از آقای جوان خواستیم، همانطور كه در نامه‌ام اشاره كرده‌ام كه مونتاژ كار را ببینند، اما اولین بار فیلم را با تماشاچیان دیدند

وی در پاسخ به این كه آیا شكایت حقوقی خواهد كرد گفت:«شكایت حقوقی نمی‌كنم اما فقط به خاطر اخلاقیات این موضوع را مطرح كردم. من همیشه در همه كارهایم احترام عوامل فیلم را دارم و شاید از خیلی‌ها در تیتراژ تشكر كنم و هیچ مشكلی هم برایم نیست و این كار را می‌كنم

حكمت تاكید كرد:«من هیچ وقت قصد نداشتم این موضوع را رسانه‌ای كنم، اما مصاحبه اخیر ایشان در برنامه تلویزیونی 7 و نشست خبری باعث شد كه تصمیم بگیرم از لحاظ اخلاقی چیزهایی را به ایشان یادآوری كنم

وی خاطرنشان كرد:«فیلم‌های پشت صحنه موجود است و همه دوستان می‌دانند كه خیلی از عوامل این فیلم به خاطر ما آمده‌اند و حتی آقای جوان موقعی كه به كار پیوستند، كست كار بسته شده بود. ما به اداره نظارت ارزشیابی كارگردان‌های مختلفی را پیشنهاد كرده بودیم كه هیچ‌كدام مورد پذیرش واقع نشد

مجری طرح «ورود آقایان ممنوع» در پایان گفت:«نقش رضا عطاران در فیلم بسیار بیشتر از یك بازیگر بود و بخشی از لحن این فیلم مدیون رضا عطاران است كه متاسفانه این روزها نادیده گرفته شد و از هیچ تریبونی از طرف كارگردان اعلام نشد

منیژه حكمت در بخش‌هایی از نامه‌اش‌ خطاب به رامبد جوان نوشته است:«چیزی كه باعث شد این مطلب را بنویسم رفتار تو در تریبون‌های مختلف بعد از نمایش موفق فیلم «ورود آقایان ممنوع» بود و این را به‌ عنوان تذكری دوستانه از جانب كسی كه كمی بیشتر از تو در فضای این سینما نفس كشیده، بدان. این روزها فیلم‌های زیادی درباره‌ی اخلاق ساخته می‌شود، در حالی‌كه سینما خود می‌تواند موضوع اخلاق باشد

وی در ادامه نوشته است:«رامبد عزیز

می‌دانی كه سینما یك كارگروهی است و آدم‌های زیادی در خلق یك فیلم مشاركت دارند، البته بدیهی است كه سهم همه‌ مساوی نیست و هركس به فراخور وظیفه‌ و حرفه‌اش عمل می‌كند. مرز‌بندی دقیقی هم بین مسوولیت‌ها هست تا تداخل وظیفه، كار را مختل نكند، اما در بعضی موارد این مرزبندی شكسته می‌شود و تعریف دیگری از كار گروهی مطرح می‌شود و آن زمانی است كه یك یا چند بخش از این مجموعه نتواند همپای دیگران جلو برود و توازن مجموعه به هم بخورد. آنگاه آنچه اولویت‌ پیدا می‌كند به سرانجام رسیدن كار است نه تقسیم دقیق مسوولیت‌ها.

ما در «ورود آقایان ممنوع» با چنین چیزی روبه‌رو بودیم. ساختن این فیلم كه به حق فیلمنامه‌ی پرزحمتی به لحاظ اجرا داشت، توان فنی بالایی را می‌طلبید كه تجربه‌ی داشتن چند مجموعه طنز 90 شبی با اجراهای سردستی تلویزیونی و شرایطی كه خودت بهتر می‌دانی پاسخگوی آن نبود و انتخاب تو به دلیل موانعی بود كه ارشاد بر سر راه انتخاب‌های دیگر‌مان ایجاد كرد و با توصیه برخی دوستان و تایید ارشاد به‌نام تو رسیدیم

حكمت در ادامه اظهار نظرش را اینگونه مطرح كرده است:«در روزهای اولیه‌ی كار برایمان مشخص شد كه اجرای این‌كار برای تو بسیار مشكل‌تر از چیزی است كه فكر می‌كردیم، به‌خصوص كه خودت اصلا این حس را نداشتی و آن را خیلی ساده فرض می‌كردی. در برخی صحنه‌ها حضور نداشتی یا حضور موثر نداشتی، دكوپاژ قبل از فیلمبرداری برایت معنی نداشت و تا مدتی گمان می‌كردی دكوپاژ وظیفه‌ی فیلمبردار است و او باید لنز، قاب و زاویه‌ی دوربین را مشخص كند. شاید چون به این سیستم در 90 شبی‌های تلویزیون عادت داشتی جایی كه كارگردانی یعنی بازیگردانی و نه بیان داستان با دوربین.

ولی قبول كن كه سینما یك كمی فرق می‌كند و باید كمی دقیق‌تر باشیم. در آن مقطع، تصمیم ما می‌توانست تغییر كارگردان باشد یا كمك به او برای به انجام‌رساندن كار كه با مشورت با گروه، راه دوم را انتخاب كردیم. البته شاید به روی تو نیاوردیم. از تدوینگر فیلم كه در مراحل كوتاه‌كردن فیلمنامه و انتخاب عوامل مشاركت داشت، خواستیم به لحاظ فنی بر كار نظارت داشته باشد و اگر به خاطر داشته باشی برخی راش‌های گرفته‌شده را تكرار كردیم، چون از نظر فنی قابل قبول نبود و این هزینه‌ی مضاعف برای تهیه‌كننده داشت. تهیه‌كننده‌ای كه به اعتراف خودت هنگام فیلمبرداری امكانات بی‌نظیری در اختیارات قرار داده بود و گروهی كه از همه نظر تو را حمایت می‌كردند و تو حتما باید به یاد بیاوری كه فیلم چگونه ساخته شد. به عنوان مثال به یادت می‌آورم كه سكانس‌های لواسان را چه‌طور گرفتیم و به خصوص موقع فیلمبرداری سكانس والیبال كه تو حضور نداشتی

مجری طرح و یكی از سرمایه‌گذاران «ورود آقایان ممنوع» در بخش دیگری از این نامه خطاب به رامبد جوان آورده است:«همان‌طور كه حتما می‌دانی مرحله‌ی پس از فیلمبرداری (پس‌تولید) بخشی ازكارگردانی است كه بسیار مهم است. تو دراین زمان هم حتی لحظه‌ای حضور نداشتی و تمام مراحل تدوین، صدا‌گذاری، میكس، ساخت موسیقی و لابراتوار بدون تو انجام شد، چون مشغول یكی از همان 90 شبی‌ها بودی به‌طوری كه همه‌ی عوامل فیلم از بازیگران گرفته تا دستیاران بسیار‌ بیشتر از تو پیگیر فیلم بودند و واقعا مشخص نبود كه به سرنوشت این فیلم بی‌علاقه‌ای یا این شیوه‌ی معمول تو در فیلم‌سازی است.

رامبد عزیز

احتمالا شبی كه فیلم آماده شده را برای اولین‌بار در جشنواره‌ دیدی دچار احساسات مختلف شدی. از بعضی قسمت‌ها خوشت آمد و خندیدی و بعضی قسمت ها هم تو را متعجب كرد. سكانس‌هایی كه نبود یا كوتاه شده بود و موسیقی كه برای صحنه‌ای خاص ساخته شده بود و آن را تغییر می‌داد و حتی تیتراژ فیلم، كه تو آن را ندیده بودی و تو را غافلگیر می‌كرد.

با خودت فكر كن آیا این عكس‌العمل طبیعی یك كارگردان در اولین نمایش فیلم‌اش است؟ یا او باید به همه‌چیز اشراف داشته باشد، چون همه‌چیز در ذهن او شكل گرفته همان‌طور كه خودت در مصاحبه‌ات‌ گفتنی!!

می‌توانی نگاهی هم به بهروز افخمی بیندازی كه برای دست‌كاری در فیلم‌اش در مرحله‌ی صدا‌گذاری چه الم شنگه‌ای به راه انداخت و كمی بیاموزی.

حال فیلم با توفیق نسبی روبه‌رو شده است و بحمدالله پس از مدت‌ها توانستیم تو را ببینیم كه در تریبون‌های مختلف به وفور حاضر می‌شوی و در توصیف چگونگی ساخت فیلم صحبت می‌كنی، ظاهرا چگونگی ساخت آن را خوب به یاد نمی‌آوری، ولی من می‌توانم با نشان‌دادن فیلم‌های پشت صحنه كمكت كنم تا یادت بیاید كه فیلم چگونه و توسط چه كسانی ساخته شد

در بخش پایانی این نامه حكمت آورده است:«.... تو هنوز آینده را پیش‌رو داری و حتما راضی نیستی كه دیگران هم با تو چنین كنند و فرزندت در دانشگاهی درس بخواند كه تحقیق و پایان‌نامه‌اش را بدون ذكر ماخذ به‌نام خودشان چاپ كنند، به خاطر خودت، فرزندت و آینده‌ی سینما كمی فكر كن


تكرار حاشیه سیاسی افتتاحیه در اختتامیه جشنواره  فجر/جرم بهترین فیلم شد

مراسم اختتامیه این دوره جشنواره فیلم فجر چهارشنبه شب در سالن همایش‌‌های برج میلاد برگزار و برگزیدگان سه بخش مسابقه سینمای ایران، فیلم‌های اول و ویدیوسینما معرفی شدند كه در جریان اختتامیه جشنواره، دو برنده سیمرغ و دیپلم افتخار بازیگر مكمل مرد، هنگام دریافت جوایز خواستار آزادی جعفر پناهی شدند تا اتفاقی كه در افتتاحیه توسط مسعود كیمیایی به وقوع پیوست، این بار در اختتامیه تكرار شود!

به گزارش سرویس فرهنگی - هنری «آینده»؛ مراسم اختتامیه بیست‌ونهمین جشنواره ‌بین المللی فیلم فجر با یك‌ساعت تاخیر، راس ساعت 20 آغاز شد تا با حضور اسفندیار رحیم‌مشایی، رییس دفتر رییس‌جمهور و رییس كمیسیون فرهنگی دولت، در كنار جواد شمقدری معاون سینمایی وزارت ارشاد در سالن همایش‌ها برج میلاد، برای اولین بار مراسم با اجرای یك مجری زن (ژیلا صادقی) برگزار شود.

برای اختتامیه دكوری خاص طراحی شده بود كه در آن  84 تكه ال.ای. دی به كار گرفته شده بود كه در نوع خود اتفاق جالبی بود و علاوه بر این 12 عدد سمند صفر كیلومتر در كنار ورودی‌های سالن در محوطه بیرونی به عنوان هدیه برگزیدگان جشنواره 29 فیلم فجر قرار داده شده بود.

در حین اهداء جوایز حامد بهداد برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیكن نقش مكمل برای فیلم «جرم» و محسن تنابنده برنده دیپلم افتخار بازیگر نقش مكمل برای فیلم «ندارها» كه برای دریافت جایزه خود پشت تریبون جشنواره حضور داشتند، تنابنده از مسوولان درخواست كرد جعفر پناهی به دامن سینما برگردد. این درخواست كه مستقیما از شبكه ماهواره‌ای آی فیلم پخش می شد با واكنش حضار مواجه شد. این در حالی است كه اسفندیار رحیم مشایی بالاترین مقام حاضر در جشنواره 29، پیش از این مخالفت خود و احمدی نژاد را با حكم جعفرپناهی اعلام كرده بود.

در بخش مسابقه سینمای ایران جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلم به «جرم» ساخته مسعود كیمیایی اعطاء شد و جایزه بهترین كارگردانی به اصغر فرهادی برای «جدایی نادر از سیمین» رسید. هر دو فیلم در 12 بخش نامزد دریافت جایزه بودند.


«جرم» كیمیایی به جز جایزه بهترین فیلم در بخش‌های بهترین بازیگر مرد مكمل (حامد بهداد)، موسیقی (كارن همایونفر)، طراحی صحنه و لباس (ایرج رامین‌فر) و صداگذاری (اسحاق خانزادی و علی ابوالصدق) برنده جایزه شد.

«جدایی نادر از سیمین» هم جوایز بهترین كارگردانی، فیلمنامه (اصغر فرهادی)، فیلمبرداری (محمود كلاری)، صدابرداری (محمود سماك‌باشی) و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را دریافت كرد. 

فهرست كامل برندگان سه بخش مسابقه سینمای ایران، فیلم‌های اول و ویدیوسینما به شرح زیر است:

 

* برگزیدگان بخش مسابقه سینمای ایران

بهترین جلوه‌های ویژه رایانه‌ای: امیررضا معتمدی «راه آبی ابریشم»
دیگر نامزدها: امیر سحرخیز، فرخ مجیدی و هادی اسلامی «آسمان محبوب»، امیررضا معتمدی «33 روز»، هدیش بیگدلی شاملو «خیابان‌های آرام»، شهروز وظیفه‌شناس «‌سیزده 59»

بهترین جلوه‌های ویژه میدانی: محسن روزبهانی «33 روز»
دیگر نامزدها: نجف فتاحی «راه آبی ابریشم»، جواد شریفی‌راد، «سیزده 59»، عباس شوقی «خیابان‌های آرام»، داود یوسفیان «پایان‌نامه»

بهترین فیلم: «جرم» مسعود كیمیایی
جایزه ویژه هیئت داوران: «آسمان محبوب» داریوش مهرجویی
دیگر نامزدها: «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی، «آلزایمر» احمدرضا معتمدی، «33 روز» جمال شورجه

بهترین بازیگر مكمل مرد: حامد بهداد «جرم»
دیپلم افتخار: شهاب حسینی «جدایی نادر از سیمین» و محسن تنابنده «ندارها»
دیگر نامزدها: بهروز بقایی «سیب و سلما»، حسین محب‌اهری «گلچهره»، كامران تفتی «مرگ كسب و كار من است»، شاهرخ فروتنیان «آقا یوسف»

بهترین بازیگر مكمل زن: مهناز افشار «سعادت آباد»
دیپلم افتخار: ساره بیات «جدایی نادر از سیمین»
دیگر نامزدها: ریما رامین‌فر «یه حبه قند»، شایسته ایرانی «آینه‌های روبرو»، آنا نعمتی «برف روی شیروانی داغ»، فریده سپاه منصور «آسمان محبوب»، سارینا فرهادی «جدایی نادر از سیمین»

بهترین فیلمبرداری: محمود كلاری «جدایی نادر از سیمین»
دیگر نامزدها: تورج منصوری «جرم»، فرخ مجیدی «آسمان محبوب»، بهرام بدخشانی «راه آبی ابریشم»،  مسعود سلامی «سیزده 59»

بهترین بازیگر مرد: مهدی هاشمی «آقا یوسف»
دیگر نامزدها: پرویز پرستویی «سیزده 59»،  فرخ نعمتی «برف روی شیروانی داغ»، علی مصفا «آسمان محبوب»، پولاد كیمیایی «جرم»، پژمان بازغی «ندارها»، حسین یاری «پاریس تا پاریس»

بهترین بازیگر زن: ویشكا آسایش «ورود آقایان ممنوع»
دیپلم افتخار: مهتاب كرامتی «آلزایمر»
دیگر نامزدها: لیلا حاتمی «جدایی نادر از سیمین»، لادن مستوفی «گلچهره»، غزل شاكری «آینه‌های روبرو»، هانیه توسلی «ندارها»، فاطمه معتمدآریا «‌‌اینجا بدون من»

بهترین تدوین: واروژ كریم مسیحی «ندارها»
دیگر نامزدها: هایده صفی‌یاری «جدایی نادر از سیمین»، مصطفی خرقه‌پوش «جرم»، حسن حسندوست «آسمان محبوب»، حسین غضنفری «برف روی شیروانی داغ»، نازنین مفخم «گلچهره»، حسن ایوبی «33 روز»

بهترین كارگردانی: اصغر فرهادی «جدایی نادر از سیمین»
دیگر نامزدها: مسعود كیمیایی «جرم»، داریوش مهرجویی «آسمان محبوب»، احمدرضا معتمدی «آلزایمر»، محمد بزرگ‌نیا «راه آبی ابریشم»

بهترین فیلمنامه: اصغر فرهادی «جدایی نادر از سیمین»
دیگر نامزدها: داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر «آسمان محبوب»، احمدرضا معتمدی «آلزایمر»، مسعود كیمیایی «جرم»، نگار آذربایجانی و فرشته طائرپور «آینه‌های روبرو»، علی رفیعی «آقا یوسف»، علیرضا طالب‌زاده «ندارها».

بهترین موسیقی: كارن همایونفر «جرم»
دیگر نامزدها: بهزاد عبدی «فرزند صبح»، علیرضا كهن‌دیری «سیزده 59»، حیدر ساجدی «ورود آقایان ممنوع»، محمدرضا درویشی «باد و مه»

بهترین طراحی صحنه و لباس: ایرج رامین‌فر «جرم»
دیگر نامزدها: پروین صفری «راه آبی ابریشم»، سارا سمیعی «گزارش یك جشن»، بابك پناهی «33 روز»، محسن شاه‌ابراهیمی «یه حبه قند»

بهترین چهره‌پردازی: سعید ملكان «فرزند صبح»
دیگر نامزدها: محمدرضا قومی «جرم»، سعید ملكان «آلزایمر»، مهرداد میركیانی «جدایی نادر از سیمین»، عبدالله اسكندری «یه حبه قند»

بهترین صدابرداری: محمود سماك‌باشی «جدایی نادر از سیمین»
دیگر نامزدها: اسحاق خانزادی «جرم»،‌ آرش برومند «گزارش یك جشن»، بهمن اردلان «یه حبه قند»،  طاهر پیشوا «ندارها»

بهترین صداگذاری: اسحاق خانزادی و علی ابوالصدق «جرم»
دیگر نامزدها: محمدرضا دلپاك «باد و مه»، محمدرضا دلپاك «جدایی نادر از سیمین»، حسین مهدوی «33 روز»،  محمدرضا دلپاك «آسمان محبوب»

بهترین فیلم از نگاه تماشاگران: «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی

 

* برگزیدگان بخش مسابقه فیلم‌های اول

بهترین فیلم: سفر سرخ» حمید فرخ‌نژاد
دیگر نامزدها: «آینه‌های روبرو» فرشته طائرپور، «قلب سیمرغ»

بهترین كارگردان:
دیپلم افتخار:
حمید فرخ‌نژاد «سفر سرخ» و امیر ثفقی «مرگ كسب و كار من است»
دیگر نامزدها: فردین صاحب زمانی «چیزهایی هست كه نمی‌دانی»

بهترین فیلمنامه:
دیپلم افتخار:
نگار آذربایجانی و فرشته طائرپور «آینه‌های روبرو»
دیگر نامزدها: حمید فرخ‌نژاد «سفر سرخ»

بهترین بازیگر مرد:
دیپلم افتخار: پژمان بازغی «مرگ كسب و كار من است»
جایزه ویژه:
صادق صفایی «سفر سرخ»
دیگر نامزدها: علی مصفا «چیزهایی هست كه نمی‌دانی»، امیر آقایی «مرگ كسب و كار من است»، حبیب دهقان نسب «سفر سرخ»

بهترین بازیگر زن:
دیپلم افتخار:
غزل شاكری «آینه‌های روبرو»
دیگر نامزدها: لیلا حاتمی «چیزهایی هست كه نمی‌دانی»، ماه‌چهره خلیلی «پرنده‌باز»، آیلین حسینیان «بی‌انتها»

بهترین دستاورد فنی و هنری:
دیپلم افتخار:
وحید نصیریان «قلب سیمرغ»

 

* برگزیدگان بخش مسابقه ویدئوسینما

بهترین فیلم: مهدی كبیری، صدا و سیما مركز بوشهر برای فیلم «همسنگار»
دیگر نامزدها: مجید اسماعیلی، مجتبی امینی برای فیلم «آفریقا»، مركز سیما فیلم، كیانوش عیاری برای فیلم «قصه داود و قمری»

دیپلم افتخار به كودك خردسال هلیا خالقی برای ایفای نقش در فیلم «ماجون»

بهترین كارگردان: هومن سیدی برای فیلم «آفریقا»
دیپلم افتخار: آیدا پناهنده برای فیلم «قصه داود و قمری»
دیگر نامزدها: احسان عبدی‌پور برای فیلم «همسنگار»

بهترین فیلمنامه:
دیپلم افتخار: احمد حامد برای فیلم «فقط بیست»
دیگر نامزدها: پوریا آذربایجانی برای فیلم «عاشقانه‌ای برای سرباز وظیفه رحمت»، آیدا پناهنده و ارسلان امیری برای فیلم «قصه داودو قمری»

بهترین بازیگر نقش اول زن:
دیپلم افتخار: آزاده صمدی برای فیلم «آفریقا»
دیگر نامزدها: هلیا خالقی برای فیلم «ماجون»، حدیث میرامینی برای فیلم «قصه داود و قمری»

بهترین بازیگر نقش اول مرد:
دیپلم افتخار: حمید باغكی برای فیلم «همسنگار»
دیگر نامزدها: احمد مهران‌فر برای فیلم «عاشقانه‌ای برای سرباز وظیفه رحمت»، هومن سیدی برای فیلم «قصه داود وقمری»

بهترین دستاورد فنی و هنری:
دیپلم افتخار: اشكان اشكانی، «سربازان اعدام» (تصویربرداری) و حمید سلیمانی، «اشلو» (جلوه‌های ویژه)   
دیگر نامزدها: «همسنگار» (تصویربرداری)، «همسنگار» (طراحی صحنه)، «ماجون» (تصویربرداری)، «همسنگار» (تدوین)

پی نوشت :

تصاویر:اصغرفرهادی وعوامل «جدایی نادر از سیمین» درجشنواره برلین

فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» به كارگردانی اصغر فرهادی سه‌شنبه در ششمین روز برگزاری شصت و یكمین جشنواره فیلم برلین به نمایش درآمد. فیلم جدید فرهادی برای دریافت خرس طلای برلیناله رقابت می‌كند. عكس هایی ازحضورعوامل فیلم جدایی نادر از سیمین را این جا ببینید...

فیلم «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی روز سه‌شنبه پیش از اولین اكران رسمی در شصت و یكمین جشنواره فیلم برلین برای نمایندگان رسانه‌ها نمایش داده شد و مورد استقبال قرار گرفت.

به گزارش خبر؛ فاصله بین شروع پایان‌بندی و تشویق تماشاگران یك ثانیه هم طول نكشید. تشویقی كه  چند دقیقه ادامه پیدا كرد. از همین تشویق می‌توان انتظار چند جایزه را برای فیلم داشت. فضای جلسه پرسش و پاسخ هم نشان از رضایت منتقدان از فیلم داشت، فیلمی كه امسال در برهوت فیلم‌های خوب آبروی جشنواره را خرید.

اصغر فرهادی در این نشست درباره «جدایی نادر از سیمین»، گفت: «در ادامه فیلم‌های قبلی من می‌شود از زاویه‌های مختلفی به این فیلم نگاه كرد. هم می‌شود به عنوان یك كار انسانی به آن نگاه كرد هم فیلم اجتماعی و هم یك فیلم روانشناسانه. بستگی دارد تماشاگر دوست داشته باشد از چه زاویه‌ای فیلم را تماشا كند.»

او كه سال 2009 برای فیلم «درباره الی» جایزه خرس نقره‌ای بهترین كارگردانی جشنواره برلین را دریافت كرد، در ادامه گفت: «پایان فیلم مثل فیلم‌های قبلی من شبیه به پایان‌هایی كه تماشاگر سینما به آنها عادت دارد نیست. فكر می‌كنم پایان نباید به معنی پایان یك فیلم باشد. باید شروعی باشد برای یافتن پاسخ به سئوالاتی كه در طول فیلم مطرح می‌شود .این نوع پایان به تماشاگر اجازه می‌دهد وقتی از سالن خارج می‌شود تعداد زیادی سئوال با خودش ببرد و احساس نكند همه چیز تمام شده است. هیچ وقت نخواستم با پایان فیلم داستان فیلم هم تمام بشود، بلكه آغاز داستانی دیگر است در ذهن تماشاگر.»

فرهادی با اشاره به موضوع فیلم «جدایی نادر از سیمین»، گفت: «من خودم تجربه طلاق و جدایی نداشتم. شاهدش هم حضور همسرم و دخترم در اینجاست (خنده) اما در مدتی كه فیلمنامه را می‌نوشتم، مدام به دادگاه‌های خانواده سر می‌زدم و از نزدیك شاهد این جدایی‌ها بودم. ما در كشوری زندگی می‌كنیم كه آمار طلاق بسیار بالاست. در حالیكه به نظر می‌آید ایران كشوری است كه مردمش پایبند سنت‌ها هستند و طلاق گرفتن هم یك پدیده سنتی نیست و پدیده‌ای مدرن محسوب می‌شود.»


او افزود: «علت این تناقض هم حركت سریع كشور به سمت مدرن شدن است نه اینكه مدرن شده، بلكه تمایل به مدرن شدن دارد. آرزوی مدرن شدن در این كشور زیاد است و یكی از تبعاتش فارغ از اینكه قضاوتی درباره خوب یا بد بودنش داشته باشیم پدیده طلاق است. دعوای پنهانی هم در جامعه وجود دارد و یكی از بحران‌های بزرگ جامعه است كه در آینده می‌تواند تبدیل به یك خطر بسیار بزرگ بشود. جنگ پنهان بین طبقات اجتماعی است. جنگ بین افراد طبقه محروم و پایبند به سنت‌ها و طبقه‌ای كه تمایل دارد با قواعد دنیای جدید زندگی كند. شفاف‌تر بگویم، جنگ بین نو و كهنه. مسیری كه هزینه‌های بسیاری به همراه خواهد داشت.»

در ادامه نشست لیلا حاتمی بازیگر نقش سیمین در فیلم به سئوال‌‌های خبرنگاران پاسخ داد. حاتمی ابتدا كمی به آلمانی حرف زد، اما در ادامه به خاطر بد بودن آلمانیش از خبرنگاران عذرخواهی كرد و حرف‌هایش را به زبان انگلیسی ادامه داد.

او گفت: «این فیلم درباره بشر و ضعف‌ها و اشتباهاتش است و اینكه یك انسان چگونه برای حفظ خودش می‌تواند به دیگران صدمه بزند. سیمین باید آینده دخترش را تضمین كند و همزمان می‌داند جداییش از نادر دخترش را رنج می‌دهد. فارغ از فرهنگ و طبقه اجتماعی، این می‌تواند درد مشترك همه زنان باشد و من به عنوان یك زن بازیگر  چنین چیزی را به راحتی درك می‌كنم.»

فرهادی در بخش دیگر نشست، گفت: «یكی از بحران‌های بشر امروز كه ربطی به جغرافیا هم ندارد تعریف اخلاق است. ما بر اساس یك سری قوانین كه طی سال‌ها از طریق دین و یا عرف شكل گرفته‌اند كارهایمان را می‌سنجیم تا ببینیم اخلاقی هستند یا نه، اما در دنیای امروز با پیچیده شدن ذهن بشر ممكن است آن قواعد دیگر كارآمد نباشند. در واقع متر و معیار سنجش كار اخلاقی بسیار كمرنگ شده است.

كارگردان فیلم‌های «شهر زیبا» و «چهارشنبه سوری» ادامه داد: «آنهایی كه رفتار خودشان را با اصول سنتی می‌سنجند راحت‌ترند، اما آدمهایی مثل نادر كه زندگی مدرن‌تری دارد دچار دوراهی‌های زیادی می شود. بنابراین باید به دنبال تعریف جدیدی از اخلاق بود. ما به راحتی نمی‌توانیم بگوییم نادر دروغ می‌گوید و كار بدی انجام می‌دهد و كارش را ارزش‌گذاری كنیم وقتی موقعیت نادر را میبینیم و دلیل رفتارش را، می‌توانیم او را ببخشیم.»

فرهادی با اشاره به نگرانی‌های شخصیت‌های اصلی فیلم، گفت: «شخصیت مرد داستان نگران وضعیت پدرش - نماینده نسل قبل -  است و در عین حال بسیار هم به او وابسته است كه در واقع نشانه وابستگیش به ریشه‌هاست و شخصیت زن بیشتر نگاهش به دخترش - نسل آینده - است  كه می‌تواند تفاوت این دو نفر محسوب شود، اما گرچه مرد نگران پدرش است، ولی هیچ گفت‌وگویی بین آنها وجود ندارد. به نظر می‌آید این ارتباط قطع شده است.»

 
او در پاسخ به این سئوال كه آیا «جدایی نادر از سیمین» فیلمی مذهبی است یا نه، گفت: «پاسخ به سئوال دشوار است. باید تعریفی شفاف و تمیز از مذهب داشته باشم كه بتوانم به این سئوال پاسخ بدهم. ترجیح می‌دهم نگویم فیلمم درباره چیست و شما كشف كنید خوشحال می‌شوم اگر بگوئید فیلمم یك فیلم انسانی است.» (تشویق)

فرهادی در پایان نشست مطبوعاتی خود گفت: «در دنیای امروز قضاوت درباره درست یا نادرست به سادگی امكان‌پذیر نیست. یك پزشك سوئدی به بیمار محتضرش می‌گوید شما شش ماه زنده می‌مانی تا بیمار بتواند به كارهایش برسد. در ایران پزشك به همان بیمار می گوید، ان شاا... خوب می‌‌شوی، برای اینكه بیمار از همان چند روز باقیمانده زندگی لذت ببرد. من از شما می خواهم هر كس دوست دارد از پزشكش پاسخی مثل پاسخ پزشك سوئدی بشنود دستش را بلند كند (سه نفر دست بلند كردند) ببینید! در این جمع نسبتا زیاد فقط سه نفر دوست دارند در چنین وضعیتی به آنها راست گفته شود. در فیلم هم دو كاراكتر داریم كه یكی با واقعیات روز كنار آمده و دیگری به اصولش پایبند است و این باعث جدایی آنهاست.»

«جدایی نادر از سیمین» بر مبنای فیلمنامه‌ای از خود فرهادی ساخته شده و درباره دو زوج در آستانه جدایی است كه نگه‌داری فرزندشان برای آنها مشكلاتی به وجود می‌آورد.

لیلا حاتمی، شهاب حسینی، پیمان معادی، ساره بیات، سارینا فرهادی، مریلا زارعی و بابك كریمی در این فیلم بازی می‌كنند كه یكی از 16 فیلم بخش مسابقه جشنواره برلین است. «جدایی نادر از سیمین» غروب روز سه‌شنبه به طور رسمی در كاخ جشنواره روی پرده رفت و روزهای چهارشنبه دو نوبت و یكشنبه 20 فوریه یك نوبت دیگر نمایش دارد.     

شصت و یكمین جشنواره فیلم برلین 10 تا 20 فوریه 2011 (21 بهمن تا اول اسفند) برگزار می‌شود

بختهای دریافت سیمرغ مشخص شدند؛ نوشابه برای 1359، 33 روز و ندارها

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بیست و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در بخش مسابقه سینمای ایران (سودای سیمرغ) معرفی شدند.

به گزارش روابط عمومی جشنواره فیلم فجر، ازسوی داوران بخش مسابقه سینمای ایران (سودای سیمرغ) اسامی نامزدهای این بخش در رشته‌های مختلف اعلام شد.

فیلم‌های «جرم» بیست‌وهشتمین ساخته‌ی مسعود كیمیایی و «جدایی نادر از سیمین» چهارمین فیلم اصغر فرهادی به ترتیب با نامزدی در بخش‌های (چهره‌پردازی، طراحی صحنه و لباس، صدابرداری، صداگذاری، مكمل مرد، بازیگر مرد، موسیقی، تدوین، فیلمبرداری، فیلمنامه، كارگردانی و فیلم) و (چهره‌پردازی، صدابرداری، صداگذاری، مكمل مرد، دو مورد مكمل زن، بازیگر زن، تدوینگر، فیلمبرداری، فیلمنامه‌نویسی، كارگردانی و فیلم) هریك با 12 مورد نامزدی درصدر قرار دارند.

«آسمان محبوب» ساخته‌ی داریوش مهرجویی با 9 مورد (جلوه‌های ویژه‌ رایانه‌ای، صداگذاری، مكمل زن، بازیگر مرد، تدوین، فیلمبرداری، فیلمنامه، كارگردانی و فیلم) و پس از آن «آلزایمر» ساخته‌ی احمدرضا معتمدی (بهترین چهره‌پردازی، بهترین بازیگر مرد، بهترین بازیگر زن، بهترین فیلمنامه، بهترین كارگردانی و بهترین فیلم»)،

«ندارها» ساخته‌ی محمدرضا عرب (صدابردار، بازیگر مكمل مرد، بازیگر مرد، بازیگر زن، تدوین، فیلمنامه) و «33 روز» ساخته‌ی جمال شورجه (جلوه‌های ویژه‌ی رایانه‌ای و میدانی، طراحی صحنه، صداگذاری، تدوین و فیلم) با 6 رشته كاندیداتوری در رده‌های بعدی قرار می‌گیرد.

هم‌چنین «سیزده 59» به كارگردانی سامان سالور و «راه آبی ابریشم» محمد بزرگ‌نیا دیگر فیلم‌هایی هستند كه به ترتیب در پنج رشته (جلوه‌های ویژه‌ی میدانی و رایانه‌ای، بازیگر مرد، موسیقی و فیلمبرداری) و (جلوه‌های ویژه میدانی و رایانه‌ای، طراحی صحنه و لباس، فیلمبرداری و كارگردانی) نامزد هستند.

«یه حبه قند» به كارگردانی رضا میركریمی هم در چهار رشته (چهره‌پردازی، طراحی صحنه، صدابرداری و بازیگر مكمل زن) كاندیدا شده است.

فیلم‌های «گلچهره» وحید موسائیان (مكمل مرد، بازیگر زن، تدوین)، «آقایوسف» علی رفیعی (مكمل مرد، بازیگر زن و فیلمنامه)، «آیینه‌های روبه‌رو» به كارگردانی نگار آذربایجانی (مكمل زن، بازیگر زن و فیلمنامه)، «برف روی شیروانی داغ» ساخته‌ی محمدهادی كریمی (مكمل زن، بازیگر مرد و تدوین) هم آثاری هستند كه در سه رشته نامزد شده‌اند.

«گزارش یك جشن» ساخته‌ی جدید ابراهیم حاتمی‌كیا (طراحی صحنه و صدابرداری)، «خیابان‌های آرام» به كارگردانی كمال تبریزی(جلوه‌های ویژه‌ی میدانی و رایانه‌ای)، «فرزند صبح» ساخته‌ی بهروز افخمی (چهره‌پردازی و موسیقی)، «ورود آقایان ممنوع» ساخته‌ی رامبد جوان (بازیگر زن و موسیقی)، «بادومه» اثر محمدعلی طالبی (صداگذاری و موسیقی) هم از فیلم‌هایی هستند كه هریك در دو رشته‌ جزو كاندیداها قرار گرفته‌اند.

«پایان‌نامه» ساخته‌ی حامد كلاهداری (جلوه‌های ویژه‌ی میدانی)، «سعاد‌ت‌آباد» به كارگردانی مازیار میری (مكمل زن)، «پاریس تا پاریس» ساخته‌ی محمدحسین لطیفی (بازیگر مرد)، «اینجا بدون من» به كارگردانی بهرام توكلی (بازیگر زن)، «سیب و سلما» حبیب‌ا... بهمنی (مكمل مرد)، «مرگ كسب و كار من است» ساخته‌ی امیرحسین ثقفی (مكمل مرد) هم از فیلم‌هایی هستند كه تنها در یك رشته نامزد شده‌اند.

نامزدهای بهترین چهره‌پردازی:

1. سعید ملكان (فرزند صبح)
2. محمدرضا قومی (جرم)
3. سعید ملكان (آلزایمر)
4. مهرداد میركیانی (جدایی نادر از سیمین)
5. عبدالله اسكندری (یه حبه قند)

نامزدهای بهترین جلوه‌های ویژه رایانه‌ای:

1. امیر سحرخیز، فرخ مجیدی و هادی اسلامی (آسمان محبوب )
2. امیررضا معتمدی (راه آبی ابریشم)
3. امیررضا معتمدی (سی و سه روز )
4. خیابان‌های آرام (هدیش بیگدلی شاملو)
5. شهروز وظیفه‌شناس (سیزده 59 )

نامزدهای بهترین جلوه‌های ویژه میدانی:

1. نجف فتاحی (راه آبی ابریشم)
2. محسن روزبهانی (سی و سه روز)
3. جواد شریفی راد (سیزده 59)
4. عباس شوقی (خیابان‌های آرام)
5. داوود یوسفیان (پایان نامه)

نامزدهای بهترین طراحی صحنه و لباس:

1. پروین صفری (راه آبی ابریشم)
2. سارا سمیعی (گزارش یك جشن)
3. ایرج رامین‌فر (جرم)
4. بابك پناهی (سی و سه روز )
5. محسن شاه‌ابراهیمی (یه جبه قند)

نامزدهای بهترین صدابرداری:

1. محمود سماك‌باشی (جدایی نادر از سیمین)
2. اسحاق خانزادی (جرم)
3. آرش برومند (گزارش یك جشن)
4. بهمن اردلان (یه حبه قند)
5. طاهر پیشوا (ندارها)

نامزدهای بهترین صداگذاری:

1. محمدرضا دلپاك (باد و مه)
2. محمدرضا دلپاك (جدایی نادر از سیمین)
3. حسین مهدوی (سی و سه روز)
4. محمدرضا دلپاك (آسمان محبوب)
5. اسحاق خانزادی، علی ابوالصدق (جرم)

نامزدهای بهترین بازیگر مكمل مرد:

1. حامد بهداد (جرم)
2. شهاب حسینی (جدایی نادر از سیمین)
3. بهروز بقایی (سیب و سلما)
4. محسن تنابنده (ندارها)
5. حسین محب‌اهری (گلچهره)
6. كامران تفتی (مرگ كسب و كار من است)
7. شاهرخ فروتنیان (آقا یوسف)

نامزدهای بهترین بازیگر مكمل زن:

1. ساره بیات (جدایی نادر از سیمین)
2. مهناز افشار (سعادت آباد)
3. ریما رامین‌فر (یه حبه قند)
4. شایسته ایرانی (آینه‌های روبرو)
5. آنا نعمتی (برف روی شیروانی داغ)
6. فریده سپاه منصور (آسمان محبوب)
7. سارینا فرهادی (جدایی نادر از سیمین)

نامزدهای بهترین بازیگر مرد:

1. مهدی هاشمی (آقا یوسف و آلزایمر)
2. پرویز پرستویی (سیزده 59)
3. فرخ نعمتی (برف روی شیروانی داغ)
4. علی مصفا (آسمان محبوب)
5. پولاد كیمیایی (جرم)
6. پژمان بازغی (ندارها)
7. حسین یاری (پاریس تا پاریس)

نامزدهای بهترین بازیگر زن:

1. لیلا حاتمی (جدایی نادر از سیمین)
2. ویشكا آسایش (ورود آقایان ممنوع)
3. مهتاب كرامتی (آلزایمر)
4. لادن مستوفی (گلچهره)
5. غزل شاكری (آینه‌های روبرو)
6. هانیه توسلی (ندارها)
7. فاطمه معتمدآریا (اینجا بدون من)

نامزدهای بهترین موسیقی:

1. كارن همایونفر (جرم)
2. بهزاد عبدی (فرزند صبح)
3. علیرضا كهن دیری (سیزده 59)
4. حیدر ساجدی (ورود آقایان ممنوع)
5. محمدرضا درویشی (باد و مه)

نامزدهای بهترین تدوین:

1. هایده صفی‌یاری (جدایی نادر از سیمین)
2. واروژ كریم مسیحی (ندارها)
3. مصطفی خرقه‌پوش (جرم)
4. حسن حسندوست (آسمان محبوب)
5. حسین غضنفری (برف روی شیروانی داغ)
6. نازنین مفخم (گلچهره)
7. حسن ایوبی (سی و سه روز)

نامزدهای بهترین فیلمبرداری:

1. تورج منصوری (جرم)
2. فرخ مجیدی (آسمان محبوب)
3. بهرام بدخشانی (راه آبی ابریشم)
4. مسعود سلامی (سیزده 59)
5. محمود كلاری (جدایی نادر از سیمین)

نامزدهای بهترین فیلمنامه:

1. اصغر فرهادی (جدایی نادر از سیمین)
2. داریوش مهرجویی و حمیده محمدی‌فر (آسمان محبوب)
3. احمدرضا معتمدی (آلزایمر)
4. مسعود كیمیایی (جرم)
5. نگار آذربایجانی و فرشته طائرپور (آینه‌های روبرو)
6. علی رفیعی (آقا یوسف)
7. علیرضا طالب‌زاده (ندارها)

نامزدهای بهترین كارگردانی:

1. مسعود كیمیایی (جرم)
2. داریوش مهرجویی (آسمان محبوب)
3. اصغر فرهادی (جدایی نادر از سیمین)
4. احمدرضا معتمدی (آلزایمر)
5. محمد بزرگ‌نیا (راه آبی ابریشم)

نامزدهای بهترین فیلم:

1. آسمان محبوب (داریوش مهرجویی)
2. جدایی نادر از سیمین (اصغر فرهادی)
3. جرم (مسعود كیمیایی)
4. آلزایمر (احمدرضا معتمدی)

جهانگیر الماسی، مجید انتظامی، ابوالقاسم طالبی، جابر قاسمعلی، علی معلم و حسن عباسی داوری بخش مسابقه سینمای ایران (سودای سیمرغ) جشنواره بیست و نهم فیلم فجر را برعهده داشتند.
مراسم پایانی جشنواره بیست و نهم فیلم فجر چهارشنبه 27 بهمن ساعت 19 در سالن اصلی مركز همایش‌های برج میلاد برگزار خواهد شد.


پی نوشت 1:

ینده، سرویس فرهنگی - هنری؛ در آستانه اعلام نامزدهای بخش مسابقه جشنواره بیست و نهم فجر، «آینده» به پیش بینی نامزدهای این بخش می پردازد، با این توضیح كه ممكن است 1359 و 33 روز، ندارها و البته پایان نامه با لطف بیشتری از سوی هیات داوران مواجه شده و در بخش های بیشترین كاندیدا شوند كه آینده این لیست را بدون در نظر گرفتن الطاف هیات داوران نسبت به این فیلمها و البته بی مهری به یك حبه قند میركریمی كه اصلاً ممكن است در هیچ بخشی نامزد نشود، به تنظیم این لیست پرداخته است.

طبیعتاً تفاوت هایی میان این پیش بینی ها و فهرست نهایی رسمی هیأت داوران جشنواره فجر وجود خواهد داشت كه اجتناب ناپذیر است و این اختلافات را می توانید بگذارید به حساب جایز الخطا بودن ما. البته ما پیشنهاد می كنیم بگذارید به حساب اختلاف نظر داوران ما با داوران جشنواره. فكر كنید ما هم برنامه هفت هستیم و منتخبانمان ممكن است با منتخبان هیأت داوران كه سواد برخی از ایشان همچون حسن عباسی خیلی بالا است، تفاوت كند. باید دید با این داوری ها سیمرغ بر روی چه كسی خواهد نشست یا نشانده خواهد شد.

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد: 1- سید شهاب الدین حسینی برای فیلم «برف روی شیروانی داغ» و «جدایی نادر از سیمین». 2- رضا عطاران برای فیلم «ورود آقایان ممنوع». 3- پرویز پرستویی برای فیلم «۱۳۵۹». 4- حامد بهداد برای فیلم «سعادت آباد». 5- مهدی هاشمی برای بازی در فیلم های «آقا یوسف» و «آلزایمر». 6- همایون ارشادی برای بازی در فیلم «آینه های رو به رو».

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مكمل مرد: 1- مانی حقیقی برای فیلم های «ورود آقایان ممنوع» و «آسمان محبوب». 2- حامد بهداد برای فیلم «جرم». ۳- مهران احمدی برای فیلم های «۱۳۵۹» و «آلزایمر». ۴- رضا كیانیان برای فیلم «راه آبی ابریشم». ۵- محسن طنابنده برای فیلم «ندارها». ۶- صابر ابر برای بازی در فیلم «آقا یوسف».

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن: 1- ویشكا آسایش برای فیلم «ورود آقایان ممنوع». 2- ساره بیات برای فیلم «جدایی نادر از سیمین». 3- فاطمه معتمد آریا برای فیلم «این جا بدون من». 4- هانیه توسلی برای بازی در فیلم های «آقا یوسف» و «ندارها». 5- مریلا زارعی برای بازی در فیلم «گزارش یك جشن».

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مكمل زن: 1- غزل شاكری برای بازی در فیلم «آینه های رو به رو». 2- لعیا زنگنه برای بازی در فیلم «خیابان های آرام». 3- نگار جواهریان برای بازی در فیلم «این جا بدون من». 3- لیلا حاتمی برای بازی در فیلم «جدایی نادر از سیمین». 5- رؤیا تیموریان برای بازی در فیلم «گزارش یك جشن». 4- پگاه آهنگرانی برای بازی در فیلم «ورود آقایان ممنوع».

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین كارگردانی: 1- خیابان های آرام. 2- جدایی نادر از سیمین. 3- جرم.  4- گزارش یك جشن. 5- یك حبه قند.

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم نامه: 1- جدایی نادر از سیمین. 2- گزارش یك جشن. 3- خیابان های آرام. 4- آینه های رو به رو.

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن: 1- راه آبی ابریشم. 2- گزارش یك جشن. 3- گلوگاه شیطان.

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین جلوه های ویژه: 1- سی و سه روز. 2- خیابان های آرام، 3- راه آبی ابریشم. 4- گلوگاه شیطان.

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم: 1- خیابان های آرام. 2- جدایی نادر از سیمین. 3- یك حبه قند.

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین چهره پردازی: 1- فرزند صبح. 2- راه آبی ابریشم. ۳- آلزایمر. 4- ورود آقایان ممنوع. 5- جدایی نادر از سیمین. 

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه و لباس:  1- راه آبی ابریشم. 2- خیابان های آرام. 3- آسمان محبوب. 4- این جا بدون من. 5- گزارش یك جشن. 

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین فیلم منتخب تماشاگران: 1- خیابان های آرام. 2- ورود آقایان ممنوع. 3- جدایی نادر از سیمین.

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم برداری: 1- راه آبی ابریشم. 2- جدایی نادر از سیمین. 3- گزارش یك جشن. 4- یك حبه قند.


دو اپیزد از یک نشست مطبوعاتی یک فیلم سیاسی(پایان نامه)

اپیزود اول:

منتقدان تنها پس از یك دیالوگ برای كلاهداری دست زدند:

من اصلاً "... خوردم" اومدم!

فیلم «پایان نامه» در حالی شب گذشته برای نخستین بار برابر كارشناسان، منتقدان و اهالی رسانه در سالن مطبوعات اكران شد كه حواشی سالن به مراتب جذاب تر از اصل اثر بود، تا آنجا كه اكثر رسانه ها تمركزشان بر روی حواشی نمایش این اثر به زعم منتقدان سفارشی بود و آنچه برابر نخبگان این حوزه به نمایش درآمد، چنان ضعیف و مضحك بود كه منتقدان در انتهای فیلم نیز با جدیت برخورد نكنند و واكنش هایشان را به آنچه بر سر كارگردانش در طول نمایش آوردند، خلاصه نمایند.

به گزارش سرویس فرهنگی - هنری «آینده»؛ ضمن روایتی مختصر از «پایان نامه» اثر ساخته شده توسط حامد كلاهداری كارگردان كم سن و سال سینمای ایران كه به قول مسعود فراستی كارگردان نیز نیست، به نقاط ضعف چشمگیر این اثر می پردازد؛ نقاط ضعفی كه از دقیقه یك فیلم مشهود بود تا منتقدان و كارشناسان تماشاچی كه برخی از ایشان با پس زمینه فكری به تماشای این فیلم می پرداختند از همان ابتدا، خروجی كلاهداری را به سخره بگیرند و كاری كنند كه اگر با هر كارگردان باشخصیت و دارای جایگاهی انجام می‏شد، فیلمسازی را كنار می گذاشت.

فیلم همانگونه كه فراستی در برنامه هفت دیشب در سیما نقد كرد، ساختگی و غیرواقعی بود و اصلاً انگار تلاش می كرد فریاد بزند سفارشی است تا پیش از آنكه در این برنامه فاتحه كلاهداری خوانده شود، در سالن سینما از روی نعش خودش و فیلمش رد شده باشند و تمام چند صد میلیونی كه در مسیر كارگردان كردن این شخص هزینه شده بود، دود شود و به هوا برود! فیلم فاقد یك خط روایی منسجم و  استاندارد بود، به گونه ای كه برخی اتفاقات در طول فیلم كه به آن اشاره خواهد شد، دارای توجیه و استدلال عقلانی نبود و همین امر بر عصبانیت منتقدان از هیات داوران ضعیف بخش مسابقه به خاطر پذیرش چنین اثری در این  بخش جشنواره بیست و نهم افزود و طبیعتاً فیلم رفته رفته بیشتر هو می شد!

«پایان نامه»، روایت دو دانشجوی دختر و دو دانشجوی پسر است كه یكی از آنها نیز ترانه نام دارد. این دانشجویان در حوادث سال گذشته به دنبال استاد می روند تا پایان نامه شان را به این استاد دانشگاه بدهند اما نمی توانند با وی جایی جز یك خانه ملاقات كنند؛ خانه ای كه وقتی به آن وارد می شوند در می یابند كه در آن برخی عناصر منافقین كه از لندن به ایران آمده اند، در حال تهیه فیلم از وقایع سال گذشته و چاپ عكس و... هستند و اتفاقاً یك آقازاده نیز میان آنها است و نمادهای دستوری جا داده شده در فیلم بیش از پیش افزایش یابد.

این جوانان در ادامه تلاش می كنند از این خانه فرار كنند اما یكی از آنها موبایلش را جا می گذارد و بدنی ترتیب نشانی و تلفن تمامی چهار نفر ظرف یك ساعت در اختیار منافقین قرار می گیرد كه در نوع خود اتفاق جالبی است! تیم منافقین یك شخص را كه ظاهر و پوشش بسیجی دارد به عنوان مامور قتل این چهار دانشجو كه برخی اسرار را متوجه شده اند، در پی آنها می فرستد و عجیب آن كه در تمامی این مدت، خانه این گروه تحت نظر تیم وزارت اطلاعات است. اما مسئول ارشد این تیم اجازه نمی دهد نیروهای وزارت اطلاعات وارد عمل شوند و حاضران در این خانه را دستگیر كنند. دیالوگ كلیدی ماموری كه بر دستگیری این عده اصرار می كند، این است كه: «وقتی یك آقازاده تو این مملكت هر كار دلش می خواهد می كند، چرا ما دست روی دست می گذاریم؟!» (نقل به مضمون)

در این میان كامران تفتی (مامور وزارت اطلاعات كه خواستار برخورد با این گروه است) برخلاف دستور مسئول ارشدش به دنبال چهار دانشجو می رود كه به خانه یكی از دوستانشان در برجی رفته اند و  البته پیش از آنكه تفتی به این دانشجویان برسد، آدمكش تروریست ها یك باره آدرس برج دوست این چهار دانشجو را نیز پیدا می كند و در درگیری، دوست برج ساز و سرمایه دار این چهار دانشجو را می كشد اما تفتی می رسد و تروریست را با اسلحه می‏زند و آدمكش بیهوش می شود و در ادامه تفتی چهار دانشجو را تا خودرویش همراهی می كند و برمی گردد تا وضعیت آدمكش را ببیند. اما خبری از آدمكش نیست و فرار كرد و تفتی وقتی باز می گردد، می بیند چهار دانشجو نیز با خودرویش فرار كرده اند.

در ادامه نیز فیلم به صحنه های درگیری های خیابانی می رسد كه آدمكش در اتوبان این دانشجویان را تعقیب می كند و تفتی نیز این آدمكش را تعقیب می نماید و در این تعقیب تیراندازی می شود و زخمی می شود و تروریست نیز دوباره در برخورد خودروها بی هوش می شود. تا این عده پیش یك دكتر برای خارج كردن گلوله بروند كه در این اوضاع، آدمكش این بار در چند لحظه خانه دكتر را نیز پیدا می كند و دوباره سر می رسد و ترانه و دكتر را می كشد و دوباره تفتی می رسد و 3 دانشجوی دیگر را فراری می‌دهد. در ادامه كامران تفتی بابت سرپیچی از دست مامور ارشد توسط مامور وزارت اطلاعات بازداشت می شود اما با بی هوش كردن دو مامور وزارت اطلاعات فرار می كند و دنبال دانشجویان می رود تا در صحنه ای سه دانشجو و تفتی توسط آدمكش كشته شوند و در نهایت آدمكش نیز توسط ماموری كه برا دستگیری تفتی فرستاده شده بود، كشته شد.

این كلیات اثری بود كه در حین تماشا به واسطه ضعف سناریو و ضعف كارگردانی به طنزی جالب شبیه شده بود كه منتقدان و خبرنگاران نیز هو كردندش، هرچند شمقدری از فیلمی كه تهیه كننده اش برادرش است، دفاع نمود و عنوان كرد برخی در لباس خبرنگار چنین كردند كه در این صورت باید پرسید چگونه اشخاصی غیرخبرنگار و خارج از این حوزه در سالن مطبوعات به تماشای این فیلم پرداخته اند؟!

در این سناریو كه از دقیقه نخستش برای همه مشخص بود در طول فیلم قرار است چه اتفاقاتی بیفتد، مشخص نبود چطور و با چه علم غیبی، این آدمكش به سرعت برق و باد، محل دانشجویان را پیدا می كند و تفتی نیز همین طور این عده را پیدا می كند. فیلم حتی مشخصات كاملی از تك تك نقش ها نمی دهد و تنها تلاش كرده المان هایی در فیلم قرار دهد كه مثلاً برخی آقازاده ها را با منافقین و تروریست ها بخواند و همه چیز فدای قرار دادن چند دیالوگ و شخصیت در فیلم شده است.

همین رویه داستانی باعث شد در طول فیلم به طور مستمر شاهد اعتراضات حاضران كه عوام نیز نبودند و منتقدان و كارشناسان را تشكیل می دادند باشیم و این اعتراضات با صداهای خاص و كف و سوت، كلاً فیلم را به حاشیه ببرد و كلاهداری را كلافه كند. در این میان برخی منتقدان نیز تا پایان فیلم دوام نیاوردند و ترجیح دادند پیش از اتمام این اثر فاخر(!) كه كارشناسان حسابی از خجالتش درآمدند، سالن را ترك كنند. البته یك دیالوگ فیلم باعث شد مردم به تشویق حامد كلاهداری  برای چند دقیقه بپردازند كه در نقش راننده تاكسی حامل دانشجویان بود و آن زمان ادای جمله كلاهداری بود كه در خصوص حضورش در آن فضا گفت: «من اصلاً گ.. خوردم اومدم!» كه با چند دقیقه تشویق حاضران برای كارگردان همراه شد!

فیلم فاقد بازیگردانی مناسب است و بازیها تا جایی تصنعی است كه وقتی گریه حامد كمیلی به نمایش درآمده بود، تماشاچیان می خندید و متوجه لحظات تراژیكی كه كارگردان به تصویر كشیده بود، نبودند! نوع فیلمبرداری نیز فاقد فلسفه لازم بود و به نظر می رسد تنها تلاش شد اصل تنوع در فیلمبرداری رعایت شود و از دوربین هرشكل دوست دارد، تغییر جهت دهد، به هر حال مخاطب چه اهمیتی دارد! فیلمی كه كلاهداری در كنفرانس مطبوعاتی تاكید می كرد لحظه لحظه اش را قبول دارد، بخش اعظمی از آنهایی كه به عنوان نخبه به تماشایش پرداختند، هو كردند و حتی برخی عنوان كردند در صورت اكران عمومی، با گوجه پرده های سینما را به رنگ قرمز در می آورند.

ساخت چنین اثری كه منتقدان را نیز به التهاب كشانده، فارغ از جنبه های هنری همین نگرانی ها را نیز به دنبال داشته است كه آیا اكران چنین فیلمی در فضایی كه امكان التهاب در آن وجود دارد، با مصالح و امنیت نظام تناقض آشكار ندارد و با لحنی بدتر، زحمات سربازان گمنام امام زمان را زیر سوال نبرده و به چالش نكشیده است؟ 


اپیزود دوم:

واكنش شمقدری به حواشی دیشب درفیلم برادرش


'جواد شمقدری'،- معاون امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، روز دوشنبه در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا در مورد اتفاقات و حاشیه هایی كه شب گذشته حین اكران فیلم سینمایی 'پایان نامه' (به تهیه كنندگی روح الله شمقدری) روی داد، اظهار داشت: این حاشیه ها، یك فرآیند طراحی شده بود و افرادی سعی داشتند به عمد رفتاری را به نام اصحاب رسانه انجام دهند.

وی گفت: بعضی واكنش های نامطلوبی كه در داخل سالن سینمایی برج میلاد روی داد، به علت ورود افرادی بود كه از جنس اهالی رسانه و هنرمندان نبودند.


شمقدری افزود: بسیاری از گفتمان ها و دیدگاه ها، در درون یك فیلم سیاسی مطرح می شود و مخاطبان نیز فارغ از نظرات و دیدگاه های خود می توانند با تماشای اثر به قضاوت در باره آن بپردازند و از دریچه ذهن فیلمساز یك اتفاق و موضوع را دوباره ببینند، هر چند ممكن است گروه یا افرادی ظرفیت دیدن یك فیلم سیاسی را نداشته و نتوانند كه آن را هضم و تحمل كنند.

وی افزود: معتقدم تداوم این روند الزامی است هر چند كه بنظر می رسد تعللی نیز در این زمینه داشته ایم و باید از همان ابتدای انقلاب تولید چنین آثاری را آغاز می كردیم.

معاون امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اكثر مخاطبان سینما را برخوردار از ظرفیت های بالا دانست و یادآور شد: ممكن است گروهی با برنامه ریزی سعی در برهم زدن این نظم را داشته باشند و فضا را به گونه ای ترسیم كنند كه گویی تحمل و ظرفیت های مخاطبان كم است.

وی خاطرنشان كرد: این گروه، ساخت و تولید آثار سیاسی را بستر یكسری واكنش هایی از جانب خود قرار می دهند.
شمقدری گفت: امسال حداقل چهار فیلم سینمایی با رویكرد سیاسی تولید شده كه فقط برای یك تفكر و دیدگاه سیاسی نیست و به سلایق مختلف سیاسی تعلق دارد.

معاون امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: سعی شده تا در تولید این آثار، تناسب سیاسی رعایت شود و اگر دو فیلم مربوط به جریان خاصی است دو اثر دیگر نیز درباره جریان روبرو تولید شود.
وی اظهار داشت: تولید چهار فیلم سینمایی سیاسی در یك جشنواره تجربه جدیدی است، هر چند كه ممكن است افرادی نیز مخالف برخی مطالب و دیدگاه های فیلمساز باشند.

معاون امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: مردم حق دارند درمورد برخی وقایع پشت پرده كه تاكنون به علت های مختلف پنهان مانده اند آشنا شوند و یكی از راه های مطلع شدن آنها ساخت و تولید همین فیلم های سینمایی است.
وی گفت: هر چند كه معتقدم، افق تولید فیلم های سیاسی باید بین المللی و رویكرد جهانی داشته باشد و نباید فقط در مناسبات داخلی متوقف شود.
شمقدری افزود: امسال دو فیلم در دست تولید است كه در آنها سعی شده سرنخ های برخی اتفاقات كه طراحی آنها در خارج از كشور صورت گرفته را مطرح كند و امیدوارم سال آینده(1390) اكران شوند.

پی نوشت 1:

پس از جنجال پایان نامه؛ ده نمكی شبانه بخش هایی از فیلمش را حذف كرد و بخش دیگر را دوبله كرد

حتی جملاتی از فیلم كه ظاهرا متضمن توهین وتمسخر مستقیم به برخی نامزدها بود، به سرعت دوبله شده است.

شنیده‌ها حاكی است بخش‌هایی از «اخراجی‌ها 3» كه امروز در برج میلاد به نمایش در می‌آید، تغییر كرد.

به گزارش سینمای ما، گفته می‌شود این تغییرات سریع كه شامل حذف بخش‌هایی از فیلم و دوبله بخش‌هایی دیگر می شود، دیشب و امروز و پس از واكنش‌های به شدت منفی نسبت به فیلم «پایان‌نامه» انجام شده است. 

پی نوشت 2:

واكنش صفار هرندی و دعایی به "گزارش یك جشن" / سیاست نویس:

گرچه عادت ندارم در یك روز دوبار وبلاگ را به روز كنم و معمولا كمتر فرصت به روز كردن حتی نظرات را دارم اما این بار پس از تماشای فیلم شجاعانه ابراهیم حاتمی كیا با نام "گزارش یك جشن" خواستم بنویسم تا دین خودم را به این كارگردان ارزشی ادا كنم.

بالاخره پس از قریب به یكسال بغض فروخورده ابراهیم حاتمی كیا شكست اما این بار نه دركنار راین بر سر خدا فریاد كشید و نه در یك آژانس شیشه‌ای گذشته حاج كاظم را به رخ.

حاتمی كیای قصه گو قصه اش را با ازدواج آغاز كرد از یك عروسی كوچك اما پر از شور و عشق. حاتمی كیا از شادی جریان یافته در میان بخشی از جوانان می گفت كه با ورود یك مامور و با ارائه یك حكم به یكباره این شادی بهم ریخت.

شادی رفت با رفتن شادی‌ها، ریزش‌ها هم آغاز شد، مامور متمرد شد و بانوی اول فیلم آرام آرام به حاشیه رفت و بانوی جدید جایگزین شد. حاتمی كیا به وضوح اعلام كرد كه قرار بود جشنی برپا باشد و عده‌ای دور هم جشن بگیرند اما با یك حكم نابجا جشن بهم ریخت و سالن جشن از یك محوطه بسته به خیابان‌ها كشیده شد و خیابان یعنی صحنه درگیری، درگیری‌ها یعنی آغاز ریزش‌ها هم از جریان حاكم و هم از جریان معترض.

"گزارش یك جشن" را در سالن ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دیدم، سالنی كه از سید محمود دعایی تا صفار هرندی برای تماشای فیلم حاتمی كیا آمده بودند، اما نكته جالب را از زبان آقای صفار هرندی در پایان نمایش شنیدم كه گفت: "مثل اینكه همه حس مشتركی درباره فیلم دارند" البته سید محمود دعایی وقتی از او پرسیده شد كه فكر می‌كنید فیلم اكران عمومی می شود یا خیر؟، گفت:" اگر نیروی انتظامی اجازه بدهد، بله".

از صفارهرندی سوالی پرسیدم كه اگرچه بالبخند پاسخ داد ولی مشخص بود از فیلم حاتمی كیا ناراضی است.گفتم آقای هرندی اگر وزیر ارشاد بودید اجازه اكران عمومی به این فیلم می‌دادید یا خیر؟؛ لبخندی زد و گفت:" مجوز اكران رو كه دیگران صادر می‌كنند منتها وظیفه جمع كردنش از سالن‌ها به عهده ما بود."

نمی‌دونم شاید هم "گزارش یك جشن" سرنوشتی بهتر از "به رنگ ارغوان" پیدا نكند و شاید هم ....، به هرحال حاتمی‌كیا با این فیلم در 50سالگی پختگی‌اش را به نمایش گذاشت.


پی نوشت اختصاصی جشنواره فیلم فجر:

جدایی نادر از سیمین(اصغر فرهادی):


فیلم جدید اصغر فرهادی جدایی نادر از سیمین امید اول دریافت سیمرغ امسال بود و شناخته شده ترین فیلم امسال!

هیچ فیلم به اندازه جدایی نادر از سیمین برای مخاطبان شناخته شده و امیدوارکننده نبود و همه تماشاگران با هر نوع سلیقه فرهنگی هنری و اجتماعی تشنه دیدن فیلم جدید فرهادی بودند.

فیلم قصه زوجی است که میخواهند از هم جدا شوند(نادر و سیمین) و زوجی که به دلایلی زندگیشان به این زوج مرتبط است.

در این فیلم هم فرهادی دوباره مثل درباره الی و چهارشنبه سوری و شهر زیبا به سراغ طبقه متوسط و پایین جامعه رفته و اززندگی و عقاید و رفتار آنها میگوید.

تم فیلم مثل تم فیلم قبلی فرهادی (درباره الی) که قضاوت بود اینجا درباره شک و دروغ است.

این فیلم نسبت به درباره الی که یک فیلم با موضوع بین المللی بود فیلم محدودتر وبومی تر و بهتر بگم ایرانی تری است. چرا که سراغ عقاید و باورهای مذهبی یک طبقه از مردم ایران رفته و حتی یک فیلم مذهبی هم محسوب میشود.


خیلی سخته نوشتن درباره فیلمی که هنوز اکران نشده و بیشتر مردم اونو ندیده :چراکه از یه طرف باید اطلاعات و محتوای اصلی فیلم بگی

از یه طرف هم مواظب باشی قصه لو نره!

بحث مهمی که درباره فیلم راه افتاد و احتمال زیادموقع اکران در بین مردم سینمارو راه میافته و اولین واکنش نسبت به فیلم حساب میشه اینه که:

همه یا بهتر بگیم اکثریت قبل از تماشای فیلم یا بعد اون سریعا به مقایسه فیلم جدید فرهادی با فیلمهای قبلی او درباره الی / چهارشنبه سوری/شهر زیبا میپردازند و آنرا بهتر و کاملتر و یا ضعیفتر از اثر قبلی و بین المللی اون یعنی درباره الی میدونند.احتمالا شما و دوستان وخانواده تان هم دچار این مشکل خواهید شد!

فارغ از این که جدایی نادر از سیمین بهتره یا درباره الی یا

جدایی نادر از سیمین شبیه درباره الی یا چهارشنبه سوری یا شهر زیبا!


باید بگم این فیلم فرهادی مانند فیلمهای قبلی او فیلم بسیار خوب استاندارد و کم نقصی است و لذت تماشای یه فیلم خوب به آدم میدهد حالا از درباره الی بهتر باشه یا بدتر فرقی نمیکند.

راستی فیلم از لحاظ دز احساسی فیلم تلخی است تلخ تر از درباره الی و خودتون از لحاظ روحی و حسی برای یه فیلم تلخ که بعضی جاها زجر هم میده و دلتون بدجوری میسوزونه باید آماده کنین.


بازیها در فیلم خیلی خوب است:

لیلا حاتمی مثل همیشه و همه فیلمهایش خیلی خوب و بی اشکال است(راستی یه فیلم سراغ دارید که لیلا حاتمی در آن خوب بازی نکند؟ لطفا بگید!)

شهاب حسینی هم در جشنواره امسال و فیلمهایی که ازش دیدم و کلا این چند سال بازیگر بسیار توانا هوشمند و حرفه ای است و در این فیلم هم بسیار خوب میدرخشد .

پیمان معادی فیلمنامه نویس است ولی در تجربه دوم بازیگری اش خیلی خوب و طبیعی ایفای نقش میکند .

و..

این خانوم که بازیگر نقش راضیه درفیلم است پدیده امسال بازیگری در جشنواره فجر محسوب میشه. اورا به خاطر بسپارید بیشتر از او خواهید شنید:ساره بیات


فرهادی:اخلاق‌گرا بودن سخت‌تر از گذشته است

اصغر فرهادی، كارگردان سینمای ایران كه این روزها با فیلم جدایی نادر از سیمین درصدر بهترین فیلم‌های جشنوراه فیلم فجر قرار گرفته است، معتقد است كه زندگی اخلاقی در جامعه امروز بسیار سخت‌تر از گذشته است.

به گزارش ایلنا؛ اصغر فرهادی شب گذشته(23 بهمن) در برنامه سینمایی هفت با اشاره به روند ساخت فیلم جدایی نادر از سیمین و چگونگی نگارش متن فیلمنامه آن گفت: هیچ وقت نمی‌توانم بگویم كه یك فیلمنامه را كه شروع می‌كنم؛ سرانجام آن چه می‌شود اگر پروسه‌ی نوشتن یا یاداشت‌برداری را نگارش فیلمنامه محسوب كنیم؛ از آغاز نگارش این فیلمنامه تا رسیدن به یك فیلمنامه‌ی كامل و استخوان‌دار حدود 6 ماه طول به صورت مستمر طول می‌كشد.

وی درباره نشانه‌ها در فیلم جدایی نادر از سیمین گفت: درواقع پیش از اتفاق و گره‌ی اول داستان، اتفاقات ریز و كم‌اهمیت كه تماشاگر آنها را زیاد ثبت نمی‌كند؛ نشانه‌گذاری می‌شود و وقتی فیلم جلو می‌رود این نشانه‌ها معنا پیدا می‌كند.

فرهادی با اشاره به تم اصلی فیلم یعنی دروغ گویی و قضاوت كردن می‌گوید: یك قصه می‌تواند وجوه و سطوح مختلف داشته باشد. یكی از وجوه این قصه‌ها دیدن این تم‌ها است البته ممكن است تماشاگر صورت دیگری ببینید اما در فیلم‌های من از چهارشنبه سوری به این طرف این تم‌ها در فیلمهایم وجود دارند اما اینكه من عمدا براساس این تم‌ها قصه بنویسم اینطور نیست. ابتدا قصه می‌نویسم و بعد این تم‌ها در طول قصه پررنگتر می‌شود و نكته‌ای كه بدنبال گفتن آن هستمگ این است كه هر چقدر هم مدعی شویم كه جامعه ما اخلاقی است؛ اما نمی‌توانیم منكر بعضی بی‌اخلاقی‌های كه وجود دارد؛ شویم.

كارگردان فیلم جدایی نادر از سیمین با اشاره به اینكه هرگز نخواسته است تا از یك طبقه اجتماعی دفاع كند؛ می‌گوید: درباره طبقات مختلف من نگاهم اینگونه نیست كه در فیلم یك طبقه را دفاع و یا تخطئه كنم. هر دو طبقه باهم مرتبط هستند و زنجیروار به هم وصل هستند. اینگونه نیست كه یك طبقه به‌دلیل محرومیتی كه دارد؛ منزه باشد بلكه هر طبقه اجتماعی؛ مشكلات و ضعف‌های خود را دارد.

وی ادامه می‌دهد: نكته اصلی این است كه در دنیای پیچیده‌ی امروز؛ اخلاق‌گرا بودن و پایدار بودن به اصول نسبت به گذشته بسیار سخت‌تر است زیرا روابط و موقعیت‌ها بسیار پیچیده است و نمی‌توان زیاد فرد امروزی را به‌دلیل بعضی رفتارهای بی‌اخلاقی سرزنش كرد زیرا امروز مسائل بیرونی در اینكه فرد را به طرف رفتارهای سوء سوق بدهد كه شاید خود وی دوست نداشته باشد؛ تاثیرگذار است.

فرهادی با اشاره به پایان‌بندی فیلم می‌گوید: در پایان فیلم ترمه(سارینا فرهادی بازیگر نوجوان فیلم) در موقعیت انتخاب دو شیوه‌ی زندگی است. یكی شیوه زندگی پدری كه خیلی معتقد و پایبند به اصول است و شیوه‌ی زندگی مادر كه خیلی معتقد به اصول نیست.

او بین دو شیوه‌ی زندگی باید یكی را انتخاب كند و سوال من این است كه نسل بعد كدام شیوه را انتخاب كند و نكته تراژیك این است كه اگر هیچكدام را انتخاب نكند راه دیگری ندارد و این بسیار تلخ است.

فرهادی درباره انتخاب بازیگران و نحوه بازی آنها نیز گفت: بعضی بازیگران در هنگام نوشتن فیلمنامه انتخاب شده بودند مانند لیلا حاتمی، شهاب حسینی، سارینا فرهادی و گروهی از بازیگران بعداز نوشتن فیلمنامه انتخاب شدند.

خصوصیت بازی افرادی مانند پیمان معادی و حمیدفرخ نژاد این است كه تكلف در بازی‌شان نیست و از بالا به تماشاگر نگاه نمی‌كنند و به نوع زندگی خیلی نزدیك هستند.

فرهادی درباره فیلم بعدی خود گفت: فیلمنامه فیلم بعدی خود را نوشته‌ام و سال آینده ساخت آن را آغاز می‌كنم.

وی همچنین درباره استقبال تماشاگران در لندن از فیلم جدایی نادر از سیمین گفت: به‌نظر می‌رسد این فیلم به‌دلیل آنكه نسبت به درباره الی بیشتر با فرهنگ ایرانی نزدیكتر است در برلین زیاد مورد استقبال قرار نگیرد اما بازهم به صورت 100 درصد مطمئن نیستم.

همچنین مریلا زارعی یكی از بازیگران فیلم نیز درباره این فیلم گفت: این فیلم بسیار درس‌آموز بود و به همین دلیل یكی از انتخاب‌هایم بود و می‌خواستم در این فیلم سهمی داشته باشم.

دور جدید حملات «هفت» به میركریمی و منتقدین این بار با علی معلم:

پس از آنكه انتقاد چند شب پیش فریدون جیرانی در ویژه برنامه «هفت»، اثر نكرد و همچنان منتقدان و برخی سینماگران به ویژه رضا میركریمی به نقد هیات داوران بخش مسابقه جشنواره بیست و نهم فجر پرداختند و جا كردن برخی چهره های ضعیف و حتی بی سابقه در تركیب هیات داوران جشنواره به عنوان ضربه ای محكم به اعتبار و آبروی بزرگ ترین رویداد سینمایی ایران تلقی شد، جیرانی بامداد امروز با همراهی علی معلم شمشیر را برای منتقدین از رو بست تا مشخص شود قرار نیست مشی این برنامه به سادگی با كلمه «استقلال» پیوند بخورد و دیگر به تریبون شمقدری و سجادی مبدل نشود.

به گزارش سرویس فرهنگی هنری «آینده»؛ برنامه «هفت» در كنار تمامی نقاط مثبتش كه مهم ترین آنها افزایش سطح دانش و شعور سینمایی عموم مردم و همچنین افزایش گرایش دیگر اقشار مردم به خصوص نخبگان به هنر هفتم است، ویژگی های منفی متعددی نیز دارد و اصلی ترین آنها دولتی شدن و مبدل شدن به تریبون معاونت سینمایی وزارت ارشاد است كه دیشب یكی از بدترین اشكال این رویه غلط به تصویر كشیده شد و منتقدان به در پیش گرفتن چنین رویه ای در این برنامه و عدم تجدیدنظر جیرانی در ضعیف كشی و نادیده گرفتن حقایق افسوس خوردند.

پس از آن كه رضا میركریمی، كارگردان توانمند سینمای ایران و خالق آثار ارزشی چون "زیر نور ماه"، "خیلی دور-خیلی نزدیك" و "به همین سادگی"، همچون اكثر منتقدان منصف، انتقاداتی را نسبت به تركیب ضعیف هیات داوران مطرح كرد و از اینكه آخرین فیلمش "یك حبه قند" توسط این هیات داوری می شود، با لحنی معترضانه انتقاد كرد و در نهایت خواستار خروج فیلمش از بخش مسابقه جشنواره 29 و زیر دست داوران این بخش شد، تا برخی رسانه های نزدیك به برخی اعضاء هیات داوران، حملاتی را نسبت به میركریمی انجام دهند. اما چون فضای قالب رسانه های مكتوب همراه با رویكرد میركریمی بود و اكثر منتقدان حضور چهره هایی همچون عباسی و نیك نژاد و حتی الماسی را در تركیب این هیات داوران بر نمی تابیدند، این بار فریدون جیرانی در رسانه ملی ماموریت یافت، این كارگردان را بكوبد.

در این چهارچوب چند شب پیش فریدون جیرانی بدون اشاره به نام میركریمی، انتقاداتی را در خصوص سینماگرانی كه به انتقاد از تركیب هیات داوران پرداخته و درخواست خروج فیلمشان را از جشنواره داشتند، انجام داد اما تقریباً هیچ تاثیری نداشت و برخی تنها این جملات را از جمله مطالبی تلقی كردند كه به جیرانی گفته شده بود تا مجدداً در برنامه اش بازگو كند! با این حال زمانی كه مشاهده شد انتقادات جیرانی اثربخش نبوده، در ویژه برنامه شب گذشته «هفت» نیز این انتقادات با شدت به مراتب بیشتری به صورت یك طرفه و بدون آنكه اجازه دفاع میركریمی از خودش و مواضع به حقش داده شود، صورت پذیرفت تا عملاً به سلسله حملاتی نسبت به منتقدان اوضاع نه چندان مطلوب این جشنواره تغییر ماهیت دهد.

فریدون جیرانی این بار علی معلم، عضو هیات داوران و همكار عباسی و نیك نژاد و الماسی را نیز آورده بود تا حسابی از خجالت میركریمی درآید و بر این اساس ضمن اسم بردن از این كارگردان، از علی معلم پرسید: «آیا در جشنواره های دیگر نیز چنین اتفاقاتی می افتد كه از تركیب فیلم های برگزیده و یا تركیب هیات داوران انتقاد شود؟» كه علی معلم نیز در پاسخ به این پرسش هدف دار گفت: «این اتفاقات بی سابقه است و اینكه چون فیلم من انتخاب نشده است، انتقاد كنم، درست نیست. وقتی تهیه كننده یك فیلم، فرم جشنواره را پر كرده، یعنی به قواعدش پایبند شده و نباید اعتراض كند. اجازه بدهید داوران انتخاب هایشان را بكنند و پس از جشنواره نوبت نقد انتخاب های داوران نیز می رسد و اگر فیلمی نیز نادیده گرفته شود، در جشنواره های دیگر دیده می‏شود و اشتباه داوران مشخص می‏ شود.»

معلم كه خودش می دانست تركیب هیات داوران با حضور عباسی و نیك نژاد قابل دفاع نیست، تنها با ذكر نام از انتظامی و الماسی، از هیات داوران دفاع كرد. این منتقد سینمایی بدون اشاره به سبك رفیق بازی در این جشنواره، تاكید كرد: «در جشنواره های پیشین نیز برخی رفیق بازی كردند... ما همه جزو خانواده سینما هستیم و این انتقادات در جشنواره های دیگر دنیا انجام نمی شود و حتی بسیاری از فیلم های بزرگ نیز كه حذف می‏شوند، به خود اجازه نمی دهند انتقاد كنند كه تركیب هیات داوران اینگونه است یا انتخاب ها درست نیست و یك سال كه كارگردان ایرانی به داوران كن انتقاد كرد، برای چند سال، فیلمی از ایران به كن دعوت نشد... » (نقل به مضمون)

این سلسله حملات در دور جدیدش به حدی تند و یك طرفه شد كه پیرهادی تهیه كننده «گزارش یك جشن» حاتمی كیا كه به عنوان میهمان حضوری دعوت شده بود، پیش از طرح موضوع در خصوص فیلمش، به دفاع از رضا میركریمی پرداخت و تاكید كرد كه نباید مقابل انتقاد اینگونه موضع گیری شود و این نوع برخورد با انتقادات كارگردان «یك حبه قند» صحیح نیست.

اما در خصوص نقد اظهارات علی معلم كه با چنین مواضع متناقض و استدلال های ضعیف و شكننده ای، نتوانست از سایر اعضاء هیات داوران دفاع كند و البته در دفاع از میركریمی كه انتقادات به حقی را بیان كرده، باید متذكر شد، اولاً فیلم «یك حبه قند» توسط اكثریت منتقدان تحسین شده و از آن به عنوان اثری ارزشمند یاد شده و بر این اساس اگر جشنواره 29 جایزه ای برای فیلم در نظر نگیرد، همانگونه كه معلم گفته بود، احتمالاً هیات داوران اشتباه كرده و اشتباهش با موفقیت این فیلم در جشنواره ای خارجی مشخص می شود. اما آن جایزه چه دردی دوا می كند و آیا اگر یك حبه قند مثلاً شیر نقره ای یا طلایی بگیرد، جشنواره فجر نیز به واسطه اشتباهش، یك تندیس زرین برای این فیلم خواهد ساخت و بابت نادیده گرفتن اثر میركریمی عذرخواهی خواهد كرد؟!

واقعیت آن است كه میركریمی، تبریزی، مهرجویی، حاتمی كیا و فرهادی آن قدر كوچك نشده اند كه اشخاصی همچون حسن عباسی یا همان كیسینجر اسلام(!) كه از الفبای سینما از جمله كارگردانی، فیلمبرداری، صدابرداری، تدوین سررشته ندارد و یا اسماعیل نیك نژاد كه لیست آثار ... ش را "آینده" رونمایی كرد و برخلاف آنچه علی معلم گفت، اینها جزو خانواده سینمایی ایران نیستند! البته از علی معلم و فریدون جیرانی باید پرسید كه چرا حتی جرات نكردند اسم این دو عنصر ارزشمند سینمای ایران را حتی بر زبان بیاورند و از خصایص و سوابقشان بگویند، همانگونه كه جهانگیر الماسی جرات نكرد در مصاحبه اش از این دو نفر اسم بیاورد؟!

نكته دیگر كه علی معلم به درستی به عنوان قاعده جشنواره های بین المللی مورد اشاره قرارداد، این بود كه وقتی تهیه كننده یك فیلم فرم حضور در جشنواره را پر می كند، یعنی به انتخاب جشنواره احترام گذاشته و آن مثال نقض جشنواره كن را آورد. اما نگفت اعضاء هیات داوران جشنواره كن  پیش از جشنواره مخص می شوند و كارگردانان قبل از آنكه فیلمشان را به جشنواره ارسال كنند، می دانند زیر تیغ چه كسانی قرار است بروند و بعد تصمیم گیری می كنند. همچنین او نگفت هیات داوران جشنواره پرسابقه كن یا كان چه اشخاصی هستند كه هیچ كس جرات نمی كند متعرض انتخابشان شود! آیا همانگونه كه ذكر شد، بر روی كارهای مارتین اسكورسیزی یا دیوید فینچر یا كریستوفر نولان یا دیوید لینچ یا استیون اسپیلبرگ شخصی كه یك روز پشت یا مقابل دوربین حضور نداشته قضاوت می كند؟!

آیا جز این است كه دیوید لینچ (2002)، كوئنتین تارانتینو (2004)، شان پن (2008) و تیم برتن (2010) و حالا روبرت دنیرو (2011) بخشی از چهره های شاخصی هستند كه ریاست هیات داوران بخش اصلی مسابقه كن را برعهده داشته اند و در سال 2010 همراه تیم برتن، جووانا متزو جورنو بازیگر ایتالیایی و امانوئل كارره فیلمساز فرانسوی، كیت بكینسیل بازیگر انگلیسی، بنیسیو دل تورو بازیگر پورتوریكویی هالیوود، ویكتور اریسه فیلمساز نوگرای اسپانیایی، شكار كاپور كارگردان هندی الاصل بریتانیایی و آلبرتو باربرا رئیس موزه ملی سینمای ایتالیا به داوری فیلم ها پرداختند؟ آیا علی معلم و جیرانی تصور می كنند اسی نیك نژاد و حسن عباسی هم وزن «روبرت دنیرو» هستند كه باید كارگردانان همچون جشنواره كان، به انتخاب های عباسی و رفقایش احترام بگذارند؟!

آیا این توجیه علی معلم قابل قبول است (بر فرض صحت) كه چون در ادوار پیشین رفیق بازی در انتخاب داوران شده، این بار هم باید رفیق بازی می شد؟! آیا این عذر بدتر از گناه نیست؟ آیا در دوره های پیشین نیز رفقایی كه به هیات داوران آورده شده بودند، همچون عباسی فاقد سواد  و یا سوابق سینمایی بودند؟! اصولاً آقای معلم توضیح دهد شخصی كه  این اصول را نمی داند، چگونه می خواهد بهترین صدابرداری، تصویربرداری، تدوین، كارگردانی، بازیگری و... را انتخاب كند؟ آیا بهتر نبود معلم، شمقدری، سجادی و دوستانشان بپذیرند با این هیات داوران به اعتبار جشنواره فجر كه طی سه دهه جمع شده، ضربه محكمی وارد آمده و حداقل در قبال انتقادهای به حق میركریمی، طالبی و تدوین گران و همچنین اهالی سینما و منتقدان سكوت می كردند و در دفاع به ناحق از چیدمان ضعیف و هدفمند هیات داوران بخش اصلی، توجیه های خنده دار نمی آوردند؟

همچنین آیا فریدون جیرانی نمی‏خواهد به استقلال برنامه اش فكر كند و تنها یك برنامه، بلندگوی معاونت سینمایی و دیگران نشود؟ آیا آرزوی استقلال «هفت» كه توسط بسیاری از سینماگران در محافل خصوصی مطرح می شود روزی با جیرانی یا بدون او تحقق خواهد یافت و زمانی می رسد كه اهالی دلسوز سینما از برنامه خودشان ضربه نخورند؟ آیا جیرانی از قاعده استقلال نود كه مخطاب میلیونی اش را رو به افزایش گذاشته، پیروی خواهد كرد و اگر روحیه چالشی همچون فردوسی پور ندارد و نمی تواند مسئولان سینمایی را بابت تصمیمات اشتباهشان روی چوب ببرد، حداقل تلاش خواهد كرد سخنگوی مواضع دیگران در برنامه اش نباشد و چهره اش را به مرور میان سینماگران كشور تخریب نكند یا همین گونه راحت است؟!


پی نوشت 1:

منوچهر محمدی، تهیه كننده برجسته سینمای ایران در یادداشتی با خبر با عنوان "الماسی از داوری جشنواره استعفا دهد" نوشت:

اظهار نظر تأسف‌بار آقای جهانگیر الماسی را درباره یكی از شریف‌ترین و نجیب‌ترین فیلمسازان این كشور كه كارنامه‌ای سراسر قابل افتخار و غرور برای كشور و سینمای ایران دارد شنیدیم و خواندیم.

چه شده آقای جهانگیر الماسی كه دو سه سالی است ردای داوری حرفه‌ای و تمام وقت به تن كرده و در مقابل یك اظهار نظر در باب جایگاه داوری این دوره از جشنواره فجر از سوی آقای رضا میركریمی چنان برآشفته شده كه اندك شأن متصوره برای یك داور (در هر رشته و زمینه‌ای) را كه همانا سعه صدر طمانینه و آرامش و متانت است به كناری می‌نهد و با الفاظی به غایت دور از ادب، فیلمسازی را كه همیشه در این سالیان آثارش موجب مباهات جشنواره فجر و دیگر جشنواره‌های معتبر جهانی است آماج توهین و استهزا  قرار می‌دهد.

اگر داوری نوعی از قضاوت است، قاضی هیچ‌گاه مجاز نیست، حتی در برابر تلخ‌گویی متهم از دایره بی‌طرفی و انصاف خارج شود، كه اگر شد از مقام داوری و قضاوت به طرفیت رسیده و دیگر صلاحیت قضاوت ندارد و حكم و رأی او به دلیل غلبه احساس بر عقل پشیزی ارزش ندارد.

این داور محترم حتماً می‌دانند در اصول قضاء در محاكم اصلی است كه در ابتدای هر محكمه‌ای، متهم و وكیل وی می‌توانند در باب صلاحیت محكمه اعتراض كنند و محكمه را صالح به رسیدگی ندانند و قاضی موظف است در برابر متهم به بیان متین و به استناد قانون در باب صلاحیت خود و محكمه اقامه دلیل كند.

در محاكم قضایی كه پای جرم و اتهام در میان است چنین حق و اختیاری به متهم می‌دهند. این چه جفای آشكاری است كه به روز فرهنگ و  هنر این كشور می‌رود كه تحمل اظهار نظر متین و مؤدبانه یك فیلمساز در باره شأنیت و جایگاه داوری جشنواره فجر تاب آورده نمی‌شود.

رضا میركریمی فرزند انقلاب و بزرگ شده میادین جنگ است، حتماً مرا سرزنش خواهد كرد بابت افشای این راز كه معدودی از خواص می‌دانند كه او جانباز شیمیایی جنگ است و هر از چندی خراش‌های دردناك گاز خردل را باید در خلوت تحمل كند.

او به دلیل این سابقه و به دلایل بسیار دیگر كه كمترین آن كار بلدی و هنرمندی و شرافت و نجابت است بر آشفته می‌شود كه در سی و چند سالگی انقلاب عظیم اسلامی و در ایام الله فجر كسی را در مقام داوری كارنامه سینمای انقلاب دعوت كنند كه نامش و كارش و پیشینه‌اش عرق شرم بر جبین می‌نشاند.

جناب آقای جهانگیر الماسی اگر به مدعای  حراست از كیان جشن فجر انقلاب متعرض فیلمساز كشور می‌شوند، چرا وقتی نامشان را كنار نام كسی نشاندند كه سال‌هاست در سرزمین شیطان بزرگ پست‌ترین و شرم‌آورترین فیلم‌های ضداخلاقی و جنسی را می‌سازند رگ غیرتشان به جنبش در نیامد.

چرا آن زمان نگران اسلام، انقلاب و سینمای پرافتخار آن نشدند.

چرا ذلت هم‌كناری نامشان را با نام اشاعه دهندگان فحشاء آشكار و بیّن روح حساسشان را آزرده و مكدر نكرد و زبانشان در دفاع از حریم ارزش‌ها و بیت‌المال در حلقومشان از حركت باز ایستاد.

و این همه در حالیست كه بدانیم به استناد سوابق مكتوب و تصویری، حداقل دو تن از داوران حاضر در این دوره در چند سال گذشته، زمانی كه فیلمی در جشنواره فجر داشته‌اند، بیشترین اهانت‌ها و توهین‌ها را به جشنواره و داوران آن دوره از جشنواره بی‌ترس و بیم به زبان آورده‌اند.

نجابت و ادب و اقتضاء داوری و الزامی اخلاقی و حرفه‌ای به امر بی‌طرفی آن داوران را هیچ‌گاه در مقام طرفیت قرار نداد.

با خوش‌بینی تمام اگر به واكنش آقای جهانگیر الماسی نگاه كنیم باید بگوییم جناب ایشان به ضرورت الزام حضور طویل‌المدت در جمع، تنظیم و تنسیق ساعات هشیاری و ناهشیاریشان بهم خورده است.

چون بازیگر بوده‌اند ضروریات دو نقش داور ظاهرلصلاح و داور مأمور را با هم خلط كرده‌اند. لذا ایشان به دلیل اظهارات آشكاری كه در مقام داوری بیان كرده‌اند دیگر صالح به داوری نیستند و بی‌شك در صورت ادامه كار رأی دیگر داوران را هم حتی اگر قرین به صحت باشد، مخدوش می‌سازند.

توصیه حقیر، استعفای شرافتمندانه و شجاعانه یا بركناری ایشان از داوری است تا حرمت جشن انقلاب این چنین مضحكه خاص و عام نشود.


پی نوشت 2:

پارس توریسم نوشت: سردار اسماعیل احمدی‌مقدم فرمانده نیروی انتظامی که به تماشای فیلم «گزارش یک جشن» تازه‌ترین ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا نشسته بود از این فیلم انتقاد کرد.

او در سخنانی درجمع خبرنگاران که در برنامه «هفت» پخش شد، گفت در فیلم «گزارش یک جشن» مقداری اغراق صورت گرفته است.

همچنین محمدپیرهادی تهیه‌کننده این فیلم در این باره گفت: «احمدی‌مقدم واکنش مثبتی به این اثر سینمایی داشت و در عین حال به این اثر سینمایی انتقاد کرد اما نظر وی به ما انرژی داد.»


پی نوشت 3:

شب گذشته(22 بهمن) درحالیکه بهروز افخمی(کارگردان فیلم سینمایی فرزند صبح) که قصد داشت در هنگام نمایش فیلم جدایی نادر از سیمین در سالن همایش‌های برج میلاد حضور پیدا کند و این فیلم را همراه با کارگردان و عوامل فیلم تماشا کند؛ مسئولان حراست برج میلاد؛ وی را به برج راه نداده و از حضور وی به سالن سینما جلوگیری به عمل آوردند.

به هر روی شاید در تاریخ جشنواره‌های سینمایی؛ این نخستین باری باشد که از حضور یک کارگردان باتجربه ولو آنکه تماشاگران، مدیران و منتقدان فیلم وی را نپسندیده باشند، ممانعت به عمل آورده و اجازه‌ی ورود به وی نداده باشند. 


پی نوشت احتصاصی جشنواره فیلم فجر:

یه حبه قند:

خیلی از فیلم خوشم اومد و تا چند روز بد جوری جو گیر فیلم بودم و شاهکاری جدید در سینمای ایران تلقی میکنمش و جزو 5فیلم برتر سینمای دهه0 8 یا شاید بشه گفت کل تاریخ سینمای ایران!

الان که نقدهای فیلم و ایرادها و اشکالهای فیلم خوندم یه خورده از میزان هیجان و جوگیر شدنم کم شد ولی تاثیر بیشتری روم نداشت.

فیلم قصه بسیار ساده ای دارد :

زندگی یه خانواده سنتی در شهر یزد است که 4تا خواهر به بهانه ازدواج خواهر کوچکتر دور هم جمع میشوند و اتفاق دو سه روز زندگیشون...

به همین سادگی فیلم قبلی میر کریمی هم فصه چند خطی ساده ای داشت :

زندگی زنی خانه دار و چالش ها و روز مرگی ها و رنجهای او...

این فرم قصه گویی که سینمای ضد قصه هم هست و از میان فیلمهای فرهنگی فیلم رومانیایی 4ماه و 3 هفته و دوروز که برنده جایزه کن هم شد میتونم نام ببرم فرم نادری است.

فرم قصه گویی اینجا خیلی خاصه و سخته و اگر کارگردان حرفه ای نباشه و این نوع روایت بلد نباشه بد جوری فیلم ضربه میخوره و سقوط میکنه و کار پر ریسکیه

در سینمای ایران هم کسی زیاد خیلی دنبال این نوع سینما نمیره بجز میرکریمی و شادمهر راستین!

کار گردانی و جلوه اون در این فیلم یکی از المانهای مهم و آشکار فیلم محسوب میشه بطوریکه بدون شک میرکریمی برای این فیلم از کاندیدای بهترین کارگردانیه.

بین این فیلم و فیلم inception و میر کریمی و کریستوفر نولان وجه مشترکی هست که چند روزه بهش فکر میکنم:

Inception  و یک حبه قند هر دو از اثر دو کار گردان جاه طلب و حرفه ای و کمی خودنمااست بطوریکه مهمترین چیز پس از تماشای این دو فیلم عظمت کار گردانیه که خیلی جلب توجه میکنه! درسته دو فیلم از دو ژانر مختلف و در فضاهای مختلف اند ولی کار گردان نمایی(چه معنی مثبت چه معنی منفی) از مهمترین المانهای دو فیلم است.

فیلم حکایت سه بخش مهم حیات انسان است :

زندگی عشق و مرگ

ودر پایان هر بخش نماهنگ بسیار زیبایی با موسیقی علیقلی آنرا از بخش دیگر جدا میسازد.

جزییات و نمادهای فیلم بسیار زیاد است و شاید با تماشای یک بار فیلم نتونی به همه اونها پی ببیری و توصیه مهم قبل از تماشای فیلم اینه که بسیار و با هوش و حواس کامل فیلم ببینی چون ممکن لحظات و جزییات مهم و بسیار زیبایی رو از دست بدین.

برخلاف برخی فیلمها این فیلم زود و در سال آینده اکران میشه و خیلی اونهایی که در جشنواره فیلم ندیدن دلشون نسوزه....

 

قسمتي از ديالوگ فيلم "يه حبه قند" ":


اعظم: ماشالا ماشالا مامان حسابي رنگ و روش باز شده
مهناز: خوب به آرزوش رسيده بالاخره وزيريا در خونه مارو هم زدن
اعظم: اين آقا دوماد چند سالش بود رفت؟ من اصلا قيافش يادم نمياد
شمسي: آقا کيوان چشاي زاغي داشت قدشم بلند بود ديگه نه؟
مهناز: کيوان که عکسش هست کجاش قدش بلنده؟ با يکي ديگه اشتباه گرفتي
معصومه: اوني که شمسي ميگه شاهرخ بود
شمسي: تو بيداري؟
معصومه: شما مگه ميزاريد آدم بخوابه!
اعظم: راست ميگه شاهرخ قد بلندي داشت از همشون هم خوش تيپ تر بود
اعظم : ميگن حقيقت رو بايد گفت هر چند تلخ باشه

حاشیه فیلم:


- «يه حبه قند» پس از «كودك و سرباز»، «زيرنورماه»، «اينجا چراغي روشن است»، «خيلي دور، خيلي نزديك» و «به همين سادگي» ششمين فيلم بلندسينمايي سيدرضا ميركريمي محسوب مي‌شود.
- گفته ميشود نگار جواهريان بازي درخشاني در اين فيلم از خود نشان داده که لايق سيمرغ بلورين است. جواهريان سال قبل سيمرغ بلورين بهترين بازيگر جشنواره ي فجر را از آن خود کرده است، هيئت داورانِ جديد، بار ديگر جايزه را به او مي‌دهند.
- بخش اعظم فيلمبرداري «يه حبه قند» در باغي در شمال غرب تهران در منطقه شهران انجام مي‌شود و برخي سکانس‌‌ها نيز در يزد مقابل دوربين مي‌رود . محل لوکيشن اين فيلم در تهران باغي است با مساحت????? متر که خانه‌اي قديمي در وسط آن ساخته شده است. ساخت دکور اين خانه در دو شيفت کاري بصورت شبانه روزي به مدت ??روز انجام گرفت. اين خانه ??? مترزير بنا دارد و دکورهايي که به خوست ميرکريمي در اين خانه باغ ساخته شد شامل بادگيرها، شاه‌نشين، اتاق‌هاي مختلف، انباري، آشپزخانه وحوض مي‌باشد.
- ميرکريمي که پيش از اين عادت داشته است فيلمهايش فيلم‌هاي کم کاراکتري باشند اين بار برخلاف گذشته فيلمش فيلم پر شخصتي است.
- فيلم مير کريمي را ميتوان يکي از حاضران قطعي و بدون مشکل فني و مميزي در جشنواره دانست.

 

تهيه‌كننده، نويسنده و كارگردان: رضا ميرکريمي
بازيگران: رضا کيانيان، سعيد پورصميمي، نگار جواهريان، فرهاد اصلاني، اصغر همت، هدايت هاشمي، پريوش نظريه، نگار عابدي، ريما رامين‌فر، شيدا خليق، سهيلا رضوي، شمسي‌ فضل‌الهي، پونه عبدالکريم‌زاده و

جشنواره ای كه سینماگران را رانت خوار بار می آورد

شنیده‌ها حاكی است سجادپور بعد از مطالعه سخنان میركریمی یكی از مخالفان جدی نمایش فیلم میركریمی در سینمای اهالی رسانه بود،‌ تا جایی كه با وساطت یكی از مدیران بالا دست سینمایی شرایط نمایش «یه حبه قند» فراهم شد. / كاهانی: جشنواره فیلم فجر همه را رانت‌خوار بار می‌آورد
عبدالرضا كاهانی كه در مرحله اولیه انتخاب آثار، فیلمش دچار مشكل شد و از حضور در بخش مسابقه بازماند ور راهی نوعی نگاه شد، در مورد تركیب اعضای داوری و انتخاب این دوره از جشنواره به تهران امروز گفت: «به نظر من حضور جشنواره فیلم فجر برای سینمای ایران لازم و واجب است چون اساسا سینما به رقابت احتیاج دارد تا كیفیت كار‌ها محك خورده شود اما مشكلی كه من در جشنواره فجر احساس كردم این است كه مدیرانش خیلی حسی تصمیم می‌گیرند و این تصمیمات بر اساس قاعده خاصی نیست. در واقع تخمین زدن یك فیلم توسط هیات داوران فاقد یك نوع عدالت است.»


داوری جشنواره فیلم فجر و تركیب انتخاب شده برای قضاوت در مورد آثار سینمایی و واكنش‌های كارگردانان به این تركیب همچنان مهمترین اتفاق بیست و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر است.

اظهارات رضا میركریمی در مورد داوران جشنواره فیلم فجر واكنش‌هایی را از سوی دبیر جشنواره و هیئت داوران و مدیران سینمایی به همراه داشت؛ برخی از این واكنش‌ها علنی شد و برخی همچنان از گوشه و كنار شنیده می‌شود و خبری قطعی در مورد آن منتشر نشده است.

اینكه مهدی مسعودشاهی دبیر جشنواره بعد از مطالعه اظهارات میركریمی از هیئت داوران عذر‌خواهی كرد و رئیس حوزه هنری با انتشار متنی به اهمیت جشنواره فجر اشاره كرد، همگی رسمی و علنی شد؛‌ اما اینكه مدیران سینمایی مایل به نمایش فیلم میركریمی در سینمای اهالی رسانه نبودند و بعد از صحبت‌هایی در این زمینه بالاخره چهارشنبه شب 20 بهمن این فیلم برای مطبوعاتی‌ها به نمایش درآمد و از سوی دیگر هیئت داوران با پیش ‌قدمی یكی از اعضای هیئت جلسه نمایش فیلم میركریمی را ترك كردند، هیچ‌گاه به صورت علنی اعلام نشد؛‌ اما همه این‌ها علنی شده یا نشده واقعیت‌هایی بود كه در واكنش به سخنان میركریمی رخ داد.

میركریمی به خبرآنلاین گفته بود: «بدون تعارف انگیزه‌ام را برای شركت در بخش مسابقه جشنواره از دست دادم، نه به خاطر اینكه دوست ندارم جایزه بگیرم. چون به هر حال هر هنرمندی دوست دارد مورد تشویق قرار بگیرد و مورد توجه واقع شدن نیروی خوبی برای ادامه مسیر فراهم می‌كند، ولی امسال متاسفانه جشنواره از مسیر حرفه‌ای‌اش خارج شده است و نوع انتخاب فله‌ای فیلم‌ها برای بخش مسابقه و انتخاب هیئت داوران یك نوع نخبه‌ستیزی به عنوان سیاست اصلی جشنواره را نشان می‌دهد كه در اركان آن رسوخ كرده است و انگیزه حضور در رقابت را از فیلمسازان گرفته است. بنابراین خیلی برایم مهم نیست كه از چنین جشنواره‌ای جایزه بگیرم.»

مسعودشاهی: اتفاق تازه‌ای برای فیلم میركریمی نیافتاده است
دبیر بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر بعد از مواجهه با اتفاقاتی كه بعد از سخنان میركریمی در میان مدیران سینمایی و هیئت داوران به وجود آمد، نامه‌ای نوشت و از داوران عذرخواهی كرد.

در همان ساعات بود كه شنیده می‌شد هیئت داوران فیلم میركریمی را داوری نخواهند كرد. مهدی مسعودشاهی در گفت‌و‌گو با خبرآنلاین در مورد احتمال درست بودن این خبر و داوری نشدن فیلم میركریمی اظهار داشت: «هیچ اتفاق تازه‌ای برای فیلم میركریمی نیافتاده و اصلا دلیلی برای اینكه اثر او نادیده گرفته شود و داوری نشود وجود ندارد، بنابراین شرایط قبلی همچنان در مورد «یه حبه قند» وجود دارد.»

سجادپور: این‌ها به دبیر جشنواره مربوط است
علیرضا سجادپور، مدیر اداره كل نظارت و ارزشیابی یكی از چهره‌های درگیر با مسئله اظهارات رضا میركریمی بود.

شنیده‌ها حاكی است سجادپور بعد از مطالعه سخنان میركریمی یكی از مخالفان جدی نمایش فیلم میركریمی در سینمای اهالی رسانه بود،‌ تا جایی كه با وساطت یكی از مدیران بالا دست سینمایی شرایط نمایش «یه حبه قند» فراهم شد.

با وجود همه مسائلی كه در مورد اظهارات سجادپور درباره فیلم میركریمی شنیده می‌شود، او در مواجهه با این پرسش خبرآنلاین كه تصمیم تازه‌ای برای داوری فیلم میركریمی اتخاذ شده، گفت: «این مسائل مربوط به دبیر جشنواره فیلم فجر و ایشان باید در این زمینه تصمیم بگیرند. موضوع ارتباطی به كار من پیدا نمی‌كند.»

كاهانی: جشنواره فیلم فجر همه را رانت‌خوار بار می‌آورد
عبدالرضا كاهانی كه در مرحله اولیه انتخاب آثار، فیلمش دچار مشكل شد و از حضور در بخش مسابقه بازماند ور راهی نوعی نگاه شد، در مورد تركیب اعضای داوری و انتخاب این دوره از جشنواره به تهران امروز گفت: «به نظر من حضور جشنواره فیلم فجر برای سینمای ایران لازم و واجب است چون اساسا سینما به رقابت احتیاج دارد تا كیفیت كار‌ها محك خورده شود اما مشكلی كه من در جشنواره فجر احساس كردم این است كه مدیرانش خیلی حسی تصمیم می‌گیرند و این تصمیمات بر اساس قاعده خاصی نیست. در واقع تخمین زدن یك فیلم توسط هیات داوران فاقد یك نوع عدالت است.»

او اظهار داشت: «یكی از نقایص جشنواره فیلم فجر این است كه سیستم سینمای دولتی را تقویت می‌كند. در واقع همه را تشویق می‌كند تا رانت‌خوار بار بیایند و برای اینكه به آثارشان توجه ظاهری شود بروند دنبال سرمایه‌گذارهای دولتی و همان‌طور كه می‌دانید سرمایه‌گذار دولتی سبك بخصوص خود را دارد. یعنی ممكن است مناسب طرز فكر عده‌ای مثل من نباشد و نتوانند با پول دولتی فیلم بسازند. در حقیقت این جشنواره خواسته یا ناخواسته فیلمسازان را به ساخت آثار سفارشی ترغیب می‌كند و با تشویق و حمایت از این نوع آثار كمك می‌كند تا فیلم‌های دولتی قوی و محكم‌تر شوند. چیزی كه همه می‌دانند به ضرر سینماست و هیچ كمكی به پیشرفت سینما در كشور ما نمی‌كند. به نظرم این بزرگ‌ترین خطری است كه جشنواره فیلم فجر را تهدید می‌كند.»

روزهای پر چالش سینما
تا یكی دو روز آینده اسامی نامزدهای دریافت جایزه بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر اعلام عمومی خواهد شد و در این میان هنوز نه تكلیف سینماگران انصرافی جشنواره روشن شده، نه به صورت روشن و شفاف اعلام می‌شود كه تصمیم نهایی در مورد فیلم میركریمی چیست و همه این ابهام‌ها و پرسش‌ها تا روز اهدای جوایز همچنان ادامه خواهد داشت.

لینک صحبتهای کاهانی:

http://aftabnews.ir/vdcjavevouqe8tz.fsfu.html

لینک صحبتهای میر کریمی:

http://aftabnews.ir/vdcjovevauqe8tz.fsfu.html


پی نوشت 1:

جمعی از تدوینگران سینمای ایران با انتشار نامه ای انصراف خود را از داوری آثارشان در جشنواره فجر اعلام كردند.

به گزارش خبرآنلاین؛ در ابتدای این متن كه در اختیار خبرآنلاین قرار گرفته آمده: «این نامه را در تاریخ 14/11/89 به دفترِ جشنواره فكس كردیم و تایید دریافت آن را گرفتیم. از آنجا كه دبیرِ محترم جشنواره ، در مصاحبه با خبرگزاری‌ها، از وجود آن اظهار بی‌اطلاعی كردند، فكر كردیم. اگر دوباره هم فكس كنیم تضمینی وجود ندارد تا كارمندان دفتر جشنواره نامه را به ایشان تحویل دهند. لذا ناگزیر ، متن نامه را از طریق رسانه‌ها به اطلاع دبیر محترمِ جشنواره می‌رسانیم.»

ادامه متن نامه به این شرح است: «به نام خدا. تاریخ 14/11/89. دبیرِ محترمِ جشنواره‌یِ بیست‌و‌نهم فیلمِ فجر. جناب آقای مهدی مسعودشاهی! با احترام، همان‌طور كه می‌دانید، با تصمیمِ هیات محترم انتخاب، تعدادِ فیلم‌های بخشِ مسابقه‌ این دوره از جشنواره با افزایش بی‌سابقه‌ پنجاه درصدی مواجه شده و مسلما هیات محترمِ داوری برای ارزیابیِ فیلم‌ها از منظرهای گوناگون و تخصص‌های مختلف سینما از جمله "تدوین فیلم"، نیازمند دقت و صرف زمان زیادی است كه با این تعداد فیلم غیر ممكن به نظر می‌رسد، لذا جهت سهولت در امرِ داوری و پرهیز از ارزیابی شتابزده‌ آثار، ما امضاكنندگان زیر كه جمعا یازده فیلم از بخشِ مسابقه را تدوین كرده‌ایم، تقاضا داریم هیات محترم داوران، تدوین این فیلم‌ها را موردِ بررسی قرار ندهد.  به این ترتیب فیلم‌هایِ بخش مسابقه به عدد مالوف دوره‌های پیشین جشنواره نزدیكتر خواهد شد. باشد تا در این زمان محدود باقی آثار با دقت و صحت بیشتری داوری شوند. با آرزوی توفیق جنابعالی.»

اسامی امضاكنندگان نامه به این شرح است: حسن حسندوست، مصطفی خرقه‌پوش، بهرام دهقانی، هایده صفی‌یاری و محمدرضا مویینی..


پی نوشت اختصاصی جشنواره:

کوچه ملی(مهرشاد کارخانی):

انتظارم از فیلم کوچه ملی و کارگردان ریسمان باز بیشتر از این بود!

اگه کوچکی ایده و فیلمنامه ناقص و معلول مشکل خیلی از فیلمهای امسال و کلا سینمای ایران است

این فیلم اصلا فیلمنامه ای نداره که بشه گفت خوبه یا نه؟!

رابطه علت و معلولی کیلویی چند؟

کارخانی در مستند خود که جز چند سکانس حال و هوای داستانی و درام پیدا میکنه میخواد به سینما و فیلمهای قبل انقلاب بپردازه و سینماهای مخروبه که در قبل انقلاب برای خودشون برو بیایی داشتن نشون میده

و برای تحریک حس نوستالژیک قطعه های جذابی از فیلمفارسی مثل رضا موتوری تنگنا و چند فیلم دیگر امیرنادری و بقیه رو به بهانه ای نامعلوم نشون میده!

فیلم قراره ادای دینی به سینماو فیلمهای قبل انقلاب باشه و یاد و خاطره اون روزها و تماشای اون فیلها را که خیلی هاشون خیلی هامون دوست داریم (مثل رضا موتوری تنگنا و...) زنده کنه ولی آخه چجوری!

یه دختر پسر به بهتنه پیدا کردن محل قرار مادر و عموشون میخواهند مارو به دنیای 30 تا 40 سال پیش ببرند بدون اینکه دلیل و علت و بهانه خوبی داشته باشند!

به نظرم اگه کارخانی عزیز اینقدر به سینما و پوسترها و فیلم مثل ما علاقه داره و دوستداره یاد اون فیلمها رو زنده کنه اول از همه باید فیلمنامه خوب برای فیلمش بنویسه نه اینکه همه اتفاقها رو هوا اتفاق بیفته!

طرف از کرج دنباله سینما لاله زاره اول میره جمهوری بعد از شهرک غرب و پل حافظ سر در میاره و تو این حین و در طول مسیر باید قصه عشقی دو زوج عاشق برای ما بیان بشه و ما تحت تاثیر قرار بگیریم!

نشد این راهش نیست برادر من...

کوچه ملی به نظرم اگه مستند میشد که الانم تقریبا هست خیلی بهتر در میامد وکارگردان میتونست از تیکه تیکه نشون دادن فیلفارسی های مهم و سینماهای مخروبه تهران به نتیجه بهتری برسه

واین همه عنصر زاید و فیلمنامه رو هواش تو ذوق نمیزد...

 

گفتگو با کارگردان فیلم:

چرا تصمیم گرفتید در سومین فیلم بلند خود به سینمای ایران ادای دین کنید؟

- سینمای ما سال‌ها است که از آن جنس سینمایی که به آن فکر می‌کنیم و تعلق خاطر داریم، در آمده است و بیشتر به یک شوخی تبدیل شده است. خواستم با این فیلم به نوعی تلنگر بزنیم به این موضوع که سینمای ما در شرایطی است که در حال از دست رفتن است. فراموش کردیم این سینما کجا بوده و به کجا می‌رود.

در این فیلم به سینمای ایده آلی پرداختم که زمانی وجود داشته است. اما حالا دیگر آن فیلم‌های خاص با ویژگی‌هایی که در ذهن ما ماندگار شده‌اند ساخته نمی‌شوند. این فیلم می‌گوید لاله‌زار چه می‌شود؟ کوچه ملی؟

* فیلمنامه "کوچه ملی" چگونه شکل گرفت. شما طی این سال‌ها قصد ساخت فیلم‌های سینمایی دیگری بعد از "ریسمان باز" داشتید؟

- بعد از اینکه پروانه ساخت دو فیلم "زنبورها" و "سگ کور" از شورای نظارت و ارزشیابی ارشاد، صادر نشد، طرح‌های دیگری برای ساخت داشتم که هر کدام آنها پر هزینه بودند. در همان زمان بر روی مستندی کار می‌کردم که درباره سالن‌های سینمایی درتهران بود که تعطیل شده بودند. با آرش برهانی آشنا شدم که وی یک طرح 15 صفحه‌ای عاشقانه داشت. من این طرح مستند را وارد این داستانه عاشقانه کردم. حدود 10 ماه با برهانی برای نگارش فیلمنامه "کوچه ملی" کار کردیم.

* پس فیلم به نوعی به ستایش سینمای ایران می‌پردازد.

- "کوچه ملی" لایه‌های گوناگون دارد. وقتی جلوتر می‌رویم از اواسط فیلم مسئله سینما مطرح می‌شود. به گونه‌ای بیشتر از فیلم‌های دهه 50 سینمای ایران که آثار شاخصی بودند و بر روند سینما تاثیر داشتند یاد می‌شود. "گاو"، "تنگنا"، "طبیت بی جان". البته "طبیعت بی جان" یکی از فیلم های اصلی است که داستان با آن جلو می‌رود. داستان اصلی ما با این فیلم و چند اثر شاخص گره می‌خورد.

* فیلم واقع‌گرا و خیابانی است؟

- "کوچه ملی" روایت ساده و باور پذیری دارد. تلاش کردم در همین راستا خیلی فیلمبرداری فیلم را هم پیچیده نکنم. دوربین بیشتر ایستاده است و حرکت عجیب و غریبی ندارد. بیشتر لوکیشن‌ها خیابانی است. تدوین فیلم تا حدودی مینی‌مالیستی است. این بخش فیلم هم پیچیده نیست و مانند بخش‌های دیگر در خدمت سادگی اثر است.

* چرا در این فیلم مانند "ریسمان باز" از حضور بازیگران حرفه‌ای و شناخته‌شده سینما استفاده نکردید؟

- از بازیگران حر فه‌ای در همان ابتدای کار از چند نفر تست گرفتیم اما راضی‌کننده نبود. بیشتر تلاش کردم از افرادی استفاده کنم که در فضای فیلم برای مخاطب باورپذیر باشند. افراد مختلفی همچون بازیگران آماتور و یا حتی بازیگران تئاتر را تست کردیم تا به میلاد کیمرام و نیلوفر شهیدی رسیدیم.





جدالهای سیاسی درباره حاتمی كیا و تبریزی در حاشیه جشنواره

گشت و گذار در سینماهای اطراف جشنواره فیلم فجر این خاصیت را دارد تا آدم با جدیدترین نقطه نظرات تماشاگران جشنواره آشنا شود.

به گزارش پارس توریسم، در اطراف سینماهای جشنواره، غیر از تماشاگران، دلال‌ها نیز حضور دارند كه با انرژی خاصی در حال خرید و فروش بلیت هستند . جالب است بدانید كه آنها از فروش كپی برنامه‌های جشنواره نیز نمی‌گذرند.

در سینما صحرا كه سینمای متعلق به خانه سینماست، دلالان قابل توجهی در اطراف سینما دیده می‌شوند. یكی از این دلال‌ها با آب و تاب فراوانی به تحلیل فیلم‌ها هم می پردازد. یكی از تماشاگران درباره قیمت بلیت‌ها از این دلال سوال می‌كند و او می‌گوید: قیمت بلیت فیلم‌ها 4000تومان است ولی این قیمت بلیت فیلم‌های معمولی است. بلیت فیلم‌های كارگردان‌های مطرح مثل تهمینه میلانی صدهزار تومان! است.
 بعد هم شروع می‌كند با لحن خاص خود تحلیل‌های جالبی دادن در زمینه فیلم‌های تهمینه میلانی و می‌گوید: همه خانم‌ها عاشق فیلم‌های میلانی‌اند؛ البته منتقدا با او بدند ولی چون خانم‌ها طرفدارشند همیشه همین خانم‌ها آدم‌های زیادی را به سمت سینماها می‌كشانند.
در اطراف سینما آفریقا، دلال‌ها كپی یك صفحه‌ای برنامه‌های سینما آفریقا را  200تومان می فروشند؛ در روزهای اول بازارشان پررونق است ولی وقتی معلوم می‌شود كه در جشنواره فیلم فجر هیچ فیلمی طبق برنامه نمایش داده نمی‌شود بازارشان از رونق می‌افتد!

بسیاری از تماشاگران علاقه‌مند به سینما كه تحولات سیاسی اخیر را پیگیری می‌كنند، به شدت منتظر اكران فیلم جدید حاتمی‌كیا هستند. در پردیس سینمایی ملت، اگر چه تماشاگران در صف فیلم “چیزهایی هست كه نمی‌دانی” ساخته فردین صاحب زمانی نشسته‌اند ولی بازار بحث و جدل درباره فیلم جدید حاتمی‌كیا گرم است و حتی در جاهایی كار به فیلم كمال تبریزی می‌رسد.
در صف‌های سینما می‌توان به راحتی مجادله بین علاقه‌مندان حاتمی‌كیا را دید. آنهایی كه او را به محافظه كاری متهم كنند و عده بسیاری كه به او تعصب بسیاری دارند و معتقدند فیلم جدید او حال دولتی‌ها را بد می‌كند. این را یكی از طرفداران سرسخت حاتمی كیا می‌گوید و بعد اضافه می‌كند: شنیدم این فیلم جنجالی‌ترین و سیاسی‌ترین فیلم حاتمی‌كیاست و گلمكانی هم در مجله  فیلم كلی از آن تعریف كرده.

بحث به فیلم كمال تبریزی هم می‌رسد. خیابان‌های آرام. تماشاگران ایستاده در صف مرتب اطلاعات خودرا از سایت‌ها و روزنامه‌ها درباره این فیلم به رخ هم می كشند. اینكه سایت جهان مرتب به فیلم كمال تبریزی بد می‌گوید یا اینكه برنامه  هفت جیرانی، پنبه فیلم كمال تبریزی را زده. یكی از تماشاگران كه به نظر می‌رسد از طرفداران پر و پا قرص تبریزی است در واكنش به برنامه هفت می گوید: معلوم است كه برنامه جیرانی علیه فیلم تبریزی حرف می‌زند!
تماشاگران دیگری در به در به دنبال فیلم‌های اصغر فرهادی و مرهم داوود نژاد هستند. تعدادی از تماشاگران كه بر روی  صندلی‌های پردیس سینمایی ملت نشسته‌اند برنامه سینماها را مثل یك نقشه گنج باز می‌كنند و بر روی آن به دنبال فیلم‌های فرهادی و مرهم داوودنژاد هستند. نقشه‌ای كه با خودكار بر روی فیلم‌های مهم دیگری نیز خط كشیده شده مثل فیلم‌های مهرجویی و كیمیایی


پی نوشت 1:

فیلم «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی دیروز در سینما آزادی به نمایش درآمد و با استقبال بسیار تماشاگران مواجه شد. 

تماشاگران به مدت 25 دقیقه و ایستاده پس از پایان فیلم آن را تشویق کردند.

داستان این فیلم در مورد جدایی زن و شوهری است که بر سر حضانت فرزند خود با مشکل روبرو می‌شوند.

در این فیلم لیلا حاتمی، پیمان معادی و شهاب حسینی بازی می‌کنند.


پی نوشت 2:


اولین نمایش‌های «جدایی نادر ازسیمین» جدیدترین ساخته اصغر فرهادی روز گذشته ـ 20 بهمن ماه ـ در سینما «آزادی» و پردیس سینمایی «ملت» به سانس فوق‌العاده کشید. 

رضا سعیدی‌پور مدیر سینما «آزادی» با اشاره به دو نمایش روز گذشته «جدایی نادر از سیمین» در سالن اصلی سینما «آزادی» گفت: برای اولین نمایش روز گذشته فیلم «جدایی نادر از سیمین» که ساعت 18:30 بود، مردم شب قبل جلوی سینمای «آزادی» صف کشیده بودند و عده‌ای حتی خوابیده بودند، ما نیز به همه آنها قول داده بودیم هر کس که در صف باشد حتما فیلم را خواهد دید. 

وی ادامه داد: روز گذشته در اولین سانس فیلم، ساعت 18:30 که خود آقای فرهادی هم حضور داشتند تا آنجایی که امکان داشت حتی روی موکت‌های سالن و تا درب خروجی مردم روی زمین نشستند و فیلم را دیدند. 

با این حجم جمعیت خود آقای فرهادی به سختی توانستند وارد سالن شوند، وقتی فیلم شروع شد، دیدیم عده‌ای همچنان در بیرون از سالن هستند، طبق هماهنگی های انجام شده با دفتر جشنواره ساعت 12 بامداد برای سالن اصلی سینما «آزادی» سانس فوق العاده گذاشتیم و بلافاصله بلیت‌ها صادر شد و مردم تا ساعت 19:30 بلیت‌ها را برای ساعت 12 بامداد خریدند. 

مدیر سینما «آزادی» به سانس فوق‌العاده‌ای که برای «جدایی نادر از سیمین» گذاشته‌اند،اشاره کرد و افزود: در این سانس هم به دلیل حجم زیاد جمعیت، عده‌ای روی موکت نشستند و فیلم را دیدند. آقای فرهادی خودشان و تعدادی از عواملشان به دلیل اینکه جمعیت زیاد بود، پشت در سالن ماندند اما با هماهنگی‌های که ما انجام دادیم آقای فرهادی و عواملشان در اتاق صدا، فیلم را ایستاده دیدند. 

سعیدی‌پور ادامه داد: فکر می‌کنم در هر سانس روز گذشته سینما «آزادی» 600 نفر در سالن بودند. 

به گفته‌ی وی؛ «جدایی نادر از سیمین» روز آخر جشنواره، 26 بهمن ماه ساعت 22:30 در سینما «آزادی» و سالن کوچک آن «شهر قصه» در ساعت 15:30 نمایش دارد. 

مدیر سینما آزادی خبر داد: تاکنون با سپری شدن چند روز از جشنواره‌ی فیلم فجر، برای نخستین‌بار برای یک فیلم سانس فوق‌العاده گذاشتیم. 

وی همچنین در پایان از تهیه‌کنندگان و کارگردانان فیلم که به سالن سینما «آزادی» می‌آیند و نقطه نظراتشان را برای نمایش بهتر فیلم مطرح می‌کنند،تشکر کرد. 

«جدایی نادر از سیمین» روز گذشته ـ 20 بهمن ماه ـ علاوه بر سه سانسی که در جدول برنامه‌های جشنواره‌ی فیلم فجر داشت، به دلیل حجم استقبال مخاطبان دو سانس فوق‌العاده بامدادی داشت که تا ساعت 3 ادامه داشت. 

در سینما «آزادی» و پردیس «ملت» اصغر فرهادی در سالن حضور داشت و پس از تماشای فیلم مورد استقبال و تشویق تماشاگران قرار گرفت و با تماشاگرانش به گفت‌وگو پرداخت. 

در نمایش‌های شب گذشته علیرضا رییسیان، مسعود مهرابی، هوشنگ گلمکانی، پریسا بخت‌آور و از عوامل فیلم محمود کلاری، پیمان معادی، مهرداد میرکیانی، ساره بیات و سارینا فرهادی حضور داشتند. 

بازار داغ بلیت‌های سیاه با قیمت 20 تا 40 هزار تومانی هم مقابل سینماها داغ بود.

پی نوشت اختصاصی جشنواره فجر:


    آفریقا (هومن سیدی)

مهمترین مورد وقتی به این فیلم برمیگردم حضور و ورود امیدوارانه هومن سیدی به دنیای کار گردانی است. هومن سیدی در اولین تجربه کار گردانی خود بسیار مارا امیدوار کرد که در حضور جوانانی مثل سیدی مکری توکلی ثقفی و... میتوانیم بسیار به سینمای آینده ایران امیدوار و دلمون خوش کنیم.

سینمای این کارگردانان جوانان که از قضا فیلم بازهای حرفه ای هم هستند به شدت تحت تاثیر فیلمهایی است که دیده اند و محبوبشان شده است

حالا یکی مثل شهرام مکری عینا سکانس پالپ فیکشن را مثلا در اشکان انگشت متبرک و چند داستان دیگر تقلید میکند و یکی مثل سیدی ادای دین و الهام گیرنده فیلم های استاد ایناریتو و تارانتینوی کبیر است.


به هر حال فیلمسازان این نسل فیلمسازهای تکنیکی و فرم و متاثر از فیلمسازان بزرگ اند چیزی که مثلا در نسلهای قبلی مثل دکتر رفیعی آلفرد هیچکاک و هاکس و فورد است.

به هر حال این تاثیر پردازی همه جا و بین همه نسلها وجود دارد وتارانتینو و هیچکاک داره ولی ازبین نمیره وهمه الهام گرفت و متاثر از سینمای بخصوص آمریکا و اروپا هستند.

فیلم آفریقا که یک اثر ویدیویی و کم خرج است فیلم خوب و قابل توجهی است که بازی شهاب حسینی و جواد عزتی و کسری به نظرم خیلی خوب در اومده است. حالا اینکه میگن فیلم قابلیت فیلم بلند نداره وجزییات و کش و قوس های اثر 9 دقیقه ای نداره قبول ولی این فیلم هم اصلا خسته کننده نیست و تریلر تماشایی است.


راستی:

زوج هومن سیدی و آزاده صمدی بعد از زوج لیلا حاتمی و علی مصفا از بهترین زوج های نه تنها سینمایی بلکه کل عمرم هستند که خیلی بهم میاین و ترکیب دل نشین و دل چسبی دارند(یک نکته در باب مشاوره ازدواج بود!)

اگر امام زنده بود، با مسببین هدر رفتن 2200000000 تومان چه می‏كرد؟

بالاخره روزهای آرام بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر نیز به پایان رسید و اولین فیلم ضعیف جشنواره در برج میلاد توسط منتقدان و كارشناسان سینما به نشان اعتراض هو شد و در كمال تاسف این اتفاق برای اثری افتاد كه به نام معمار انقلاب ثبت شده بود و قرار بود شمایی جذاب، دلنشین و متفاوت از دوران زندگی مردی باشد كه در چنین ایامی با تكیه بر ملتی انقلابی، تاریخی رقم زد و جریانی نو در جهان ایجاد كرد و همین اتفاق باعث شد نه تنها دلسوزان انقلاب، بلكه آنان كه در حوزه فرهنگ فعالند و چندان اعتقادی نیز به ماهیت نظام ندارند، از نمایش ضعیف چنین چهره تاثیرگذاری در تاریخ معاصر متاثر شده و نسبت به كارگردان شدیدترین اعتراضات را انجام دهند.

به گزارش سرویس فرهنگی هنری «آینده»؛ «فرزند صبح» پروژه ای بس طولانی بود كه بیش از هشت سال سینمای ایران چشم انتظار رسیدنش به مرحله اكران بود و در این هشت سال چنان اتفاقاتی افتاد كه كم كم این باور به وجود آمد كه قرار است محصول نهایی اسكناس هایی كه برای ساخت این اثر در راستای نمایش چهره ای متفاوت از امام خمینی (ره) با فن كارگردانی بهروز افخمی پیوند خورده، اثری بس فاخر و ارزشمند باشد كه نسل سوم انقلاب، هنگام نام بردن از معمار كبیر انقلاب اسلامی، خاطره پیر جماران را با فرزند صبح زنده كنند. اما 18 بهمن ماه 1389، آنچه به عنوان ثمره دو میلیارد و دویست میلیون تومان ناقابل سرمایه گذاری به خورد مخاطب داده شد، آن قدر زننده و ضعیف بود كه منتقدان در حمایت از آنچه به عنوان روایتی از زندگی امام خمینی به نمایش در می آید، فیلم را هو كنند و اثر بهروز افخمی نخستین فیلم امسال باشد كه به این توفیق نائل می آید.

آنچه در روز سوم جشنواره فیلم فجر به اسم زندگانی امام به نمایش درآمد، هرچه بود شمایی دلنشین از رهبر فقید انقلاب اسلامی ایران نبود و شاید همان گونه كه افخمی پیش از این به منتقدان گفته بود، «فیلمی را می سازم كه فیلم خودم باشد و اجازه نمی دهم مرا مجبور كنید فیلمی بسازم كه فیلم شما باشد... امامی كه من می شناسم با امامی كه شما می شناسید متفاوت است، امام من اهل عرفان و شعر است و ...» و با 2200000000 تومان كه خودش 1800000000 تومان محاسبه اش كرده، دقیقاً همان امامی را به تصویر كشید كه خودش دوست داشت و نه آن امامی كه چهار نسل، هریك به نوعی می شناسندش و تصوری كم یا زیاد از شخصیت و افكار بزرگش دارد. در واقع این هزینه ها انجام شد تا ایده بهروز افخمی و همچنین میدان كسب تجربه برای برخی عوامل فیلم فراهم شود و آخر و عاقبت چرخیدن با ساز كارگردان، همین محصولی شود كه از هم اكنون به عنوان یك اثر شكست خورده و فاقد قابلیت و ارزش اكران عمومی شناخته می‏شود.

افخمی ضعف اثر را تنها در دوبله، موسیقی و تدوین می داند و تاكید دارد كه تنها سنارنویس این اثر بوده و با توجه به آنكه بدون حضورش تدوین و صداگذاری كنونی «فرزند صبح» صورت پذیرفت، مسئولیت چنین افتضاحی كه بازی با آبروی امام و خدشه دار كردن چهره این مرجع تاریخ ساز می توان تلقی اش كرد، برعهده دیگرانی است كه بدون حضورش فیلم خام را به مرحله اكران عمومی در جشنواره رساندند. این ادعای جناب كارگردان تا جایی قابل پذیرش است كه ضعف فیلم صرفاً در تدوین خلاصه شود، حال آنكه تصاویر خامی كه در این نسخه به كار رفته و افخمی اعتراف كرده تماماً در حضور خودش فیلمبرداری شده نیز دچار اشكال است و البته این تنها اشكالی نیست كه به فیلم وارد است و مشكل اصلی فیلم این است كه خط روایی و داستانی عمیق با وجود حجم وسیع اطلاعات و اخباری كه در خصوص زندگی امام وجود داشته، شكل نگرفته و به قول برخی منتقدان فیلم دو صفجه دیالوگ ندارد.

در واقع افخمی در این اثر نه تنها در كارگردانی با آن كلوزآپ ها و مدیوم شات های فراوان كه لزومی برایش جز به تصویر كشیدن چهره و دیگر جذابیت های خاص هدیه تهرانی به سبك فیلم های زرد نمی توان یافت، نتوانسته جزئیات را به تصویر بكشد، بلكه برخلاف سینمای روز دنیا كه با لانگ شات تلاش می كند تشخیص جزئیات پراهمیت صحنه برای كارگردان را به مخاطب بسپارد، تلاش كرده تا جایی كه امكان دارد نظراتش تصنعی به خورد مخاطب داده شود. بخشی از تصاویر هم فیلم را به سمت تبلیغ مناطق توریستی برده و بیشتر بیننده را درگیر مناظر طبیعی محل زندگی امام می‏كند و محور داستان كه باید حول شخصیت اصلی یا امام خمینی باشد، در این نماها به حاشیه رانده می‏شود و با دیالوگ های ناهمگونی كه نتوانسته یك داستان محكم با تعلیق های به موقع شكل دهد، حاصلش برای مخاطب خاص خستگی، عصبانیت و در نهایت هو كردن است، حال چه رسد به مخاطب عام!

بهروز افخمی هرچه بگوید كه در روند ساخت این فیلم در حقش جفا شده، كسی باور نمی كند. چرا كه اظهارات شفاف تهیه كننده این اثر مبنی بر عمل به دستورات منطقی و غیرمنطقی افخمی همچون تعطیلی دو ساله فیلم برای بزرگ شدن كودك بازیگر نقش امام در دوران كودكی(!) و همچنین دیگر خواسته ها، نشان داد با او راه آمده اند و وقتی راهی كانادا شد و  بودجه رسید، نباید توقع می داشت عوامل این فیلم دو یا چند سال دیگر صبر می كردند تا شاید او به ایران بازگشته و نزول اجلال نموده و كار نیمه تمامش را پس از ده، یازده سال به نقطه پایان برساند! شاید بخشی از عدم پذیرش عذرهای كارگردان بدین سبب باشد كه او در طول ساخت فیلم «سن‌پطرزبورگ» نیز چنین كرد و فیلم بعد از سه چهار سال آماده اكران شد كه البته برخلاف فرزند صبح از فیلمبرداری و داستان مناسبی برخوردار بود.

به عبارت ساده تر، افخمی نه تنها نتوانسته توانمندی هایش كه قطعاً بیشتر از آنچه در فرزند صبح (سوای موسیقی، دوبله و تدوین) به تصویر كشیده شده به نمایش بگذارد، بلكه لكه ننگی در سوابق حرفه ای اش با این سبك كار و همچنین خروجی ضعیف اینچنینی بر جای گذاشته كه قطعاً بیش از گذشته سرمایه گذاران و تهیه كنندگان را در ارائه پیشنهاد همكاری مشترك با افخمی حساس خواهد كرد، چرا كه آنها تردید خواهند داشت ظرف دوره استاندارد ساخت یك فیلم بلند، بتوانند فیلمشان را از افخمی تحویل بگیرند و اگر فیلمی نیز تحویل بگیرند، باب طبع مخاطب باشد. او بیش از آنكه به این اثر ضربه بزند، به خودش و اعتبار حرفه ای اش ضربه زد و این واقعیتی است كه بهروز خان در بلندمدت به آن خواهد رسید و برای آنكه به شكل كامل تحقق یابد، كافی است تنها در یك اثر دیگر پوست سرمایه گذار و تهیه كننده را بكند و ساخت فیلم از مرز یك سال تجاوز كند.

در این میان نگاهی متفاوت نیز به «فرزند صبح» وجود دارد و آن سبك هزینه كرد برای ساخت چنین اثری از كیسه بیت المال یا شبیه آن است، چرا كه محال است بخش خصوصی اش از جیبش دو میلیارد و دویست میلیون تومان سرمایه گذاری كرده باشد. از این عزیزان تنها این پرسش مطرح می‏شود كه آیا امام اگر در قید حیات بود و به عنوان رهبر زنده ملت ایران، عمر شریفشان از 100 سال نیز تجاوز كرده بود و شاهد ساخت چنین اثری یا شبیه به آن برای خودشان (كه البته  محال است اجازه می دادند) یا مرحوم مدرس یا آیت الله طالقانی بودند، با عاملان و مسببین ساخت یك فیلم دو ساعته تاریخی كه فاقد جلوه های ویژه سمعی بصری است، چه می كردند و چه حكمی برای این عده كه خواسته یا ناخواسته میلیاردها تومان پول را اگر هدر نداده باشند، حداقل اسراف كرده اند، صادر می كرد؟ آیا روح امام یا محبینشان، از ساخت چنین آثاری شاد می‏شوند یا غمگین می‏شوند؟

پی نوشت 1:

فیلم سینمایی «لولا» به كارگردانی بریلانته مندوزا برنده جایزه بهترین فیلم بخش مسابقه بین‌الملل بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر شد و داریوش مهرجویی جایزه بهترین كارگردان را برد.

به گزارش خبرآنلاین، مراسم اختتامیه بخش بین‌الملل جشنواره فیلم فجر امسال سه‌شنبه شب در سالن همایش‌های برج میلاد برگزار شد.

جایزه بهترین كارگردانی به داریوش مهرجویی از ایران برای «آسمان محبوب» اعطاء شد. همچنین «آینه‌های روبه‌رو» ساخته نگار آذربایجانی از ایران جایزه ویژه هیأت داوران را برد.

سینمای چین پیروز اصلی بخش مسابقه سینمای آسیا جشنواره فیلم فجر 29 بود. «مادر مغولی من» به تهیه‌كنندگی مو رن و كارگردانی نینگ كای از چین جایزه بهترین فیلم دیگر بخش مسابقه بین‌الملل جشنواره فجر را برد. این فیلم همچنین جایزه بهترین فیلمنامه (لو جیان فان و نینگ كای) را دریافت كرد.

جایزه بهترین كارگردانی هم به لیو جیه برای فیلم چینی «در اعماق ابرها» اعطاء شد. فیلم لبنانی «دهكده یك نفره» ساخته سیمون الهبره جایزه ویژه هیأت داوران را دریافت كرد.
در این بخش سهم سینمای ایران دو جایزه بود: جایزه بهترین اثر هنرمندانه به پروین صفری و بهرام بدخشانی برای «راه آبی ابریشم» اعطاء شد و مهتاب كرامتی، فرامرز قریبیان، مهران احمدی و مهدی‌ هاشمی ​برای «آلزایمر» جایزه بهترین بازیگر را از آن خود كردند.

همچنین در مراسم اختتامیه بین‌الملل، جایزه بین‌الادیان با تقدیر از دو فیلم «آینه‌های رو‌به‌رو» و «آسمان محبوب» به «گلچهره» ساخته وحید موسائیان اعطاء شد.

پی نوشت اختصاصی جشنواره :

امسال ودر بین فیلمهایی که دیدم یکی از چیزهایی که توجهم را به خودش جلب کرد و برای هر فیلمی کوتاه بلند مستند مهم است

"نام فیلم "است. به این نامها و ارتباطشان با خود فیلم اگه دیدید توجه کنید:

-مرگ کسب و کار من است

-مرهم

- چیزهایی هست که تو نمیدانی؟

و...


برگردیم به فیلم:

فیلم شاید خاص ترین فیلمیه که تو عمرم دیدم! و البته فیلم خیلی دوست داشتم.

ریتم فیلم کند است پر است از کلوز آپ و تیرگی وسیاهی و سردی در آن موج میزند.

در عین حال فیلم از عشق میگوید از زندگی از معجزه از رستگاری و...

اصولا دیدن فیلمهای خاص و رو شنفکرانه را به فیلمهای اکشن / بیگ پرو داکشن/ پر بازیگر / هپی اند و کمدی تر جیح میدم . بخصوص اینکه فیلم در مورد واقعیتهای زندگی باشه و فضای رئال و سرد و تلخ داشته باشه!

فیلم صاحب الزمانی خیلی از این مولفه ها رو داشت و دیگر اینکه

اصلا فیلم به یک کار گردان فیلم اولی نمیخورد و خیلی از این بهتر بود.

فیلم فیلمی نیست که مخاطب عام و حتی مخاطبان جدی سینما طرفدارش شوند و باهاش ارتباط بر قرار کنند ولی اگر با آن ارتباط برقرار کنی نمیتونی ولش کنی!

در سالن پردیس ملت که بودیم پس از تماشای فیلم به غیر از من و چند نفر دیگر که 10 نفرم نبودیم کسی برای فیلم دست و هورا نکشید!


یکی از مهمترین و شاخص ترین المانهای فیلم که مطمئنا در هر نقدی که از این فیلم نوشته شود به آن اشاره میشه بازی بی نظیر علی مصفاست.

نقش روشنفکر سرکوب شده منزوی آرام و ساکت که به زور میتونی از هر چند تا سوال دو تا جواب کوتاه ازش بگیری رو هیچ بازیگری در سینمای ایران نه پرستویی و کیانیان نه فروتن و...هیچ کسی نمیتونه این نقش به خوبی مصفا بازی کنه!

این نقش به قول معروف و اصطلاح خوراک علی مصفاست.

جزییات فیلم خیلی زیاد است که با تماشای یکباره فیلم نمیتوان تمام جزییات فیلم را کشف کرد و نیاز به تماشای چند باره دارد.

در آخر باید بگم خاص ترین فیلم ایرانی عمرم این فیلم بود که باهاش ارتباط برقرار کردم در حالیکه ارتباط با چنین فیلم کند و تاریک و سرد و سختی واقعا کار آسونی نبود!!!!!


عصبانیت افخمی از پخش فیلم منسوب به او دربرج میلاد‬

فیلم سینمایی فرزند صبح پس از سالها انتظار شب گذشته(18 بهمن) درحالی برای اولین بار در جشنواره فیلم فجر و در سالن همایش‌های برج میلاد برای اهالی رسانه به نمایش درآمد كه بهروز افخمی كه نامش به‌عنوان كارگردان فیلم در تیتراژ اثر درج شده بود؛ فقط مسئولیت فیلمنامه آن را برعهده گرفت

.

به گزارش ایلنا، فیلم سینمایی فرزند صبح به مدت بیش از 120 دقیقه در سالن همایش‌های برج میلاد به نمایش درآمد و پس از نمایش آن؛ بهروز افخمی به برخی از سوالات خبرنگاران پاسخ داد.
افخمی كه به شدت از نمایش فیلم ناراحت بود و قصد مصاحبه نداشت؛ به اصرار خبرنگاران در محل برگزاری نشست‌های مطبوعاتی حاضر شد و با اشاره به ضعیف بودن این فیلم گفت: من در گذشته 2 نامه نوشته‌ام و توضیح دادم كه به‌دلیل آنكه این فیلم با تكنیك سوپر 35 یعنی به صورت قاب باز فیلمبرداری شده است؛ باید در هنگام نمایش یك تصویر عریض از میان این قاب انتخاب و به نمایش درآید اما از آنجا كه چنین درخواستی را هیچ لابراتواری در ایران نمی‌تواند انجام دهد؛ پیشنهاد كردم حتماً باید این كار در خارج از كشور انجام شود.
افخمی در پاسخ به سوالی درباره وضعیت بد لهجه‌ی بازیگران گفت: من در 2 نامه‌ای كه به خانه‌سینما و مدیریت جشنواره نوشته بودم؛ اعلام كردم كه من در جریان دوبله فیلم نیستم و مورد تایید من نیست و گفتم كه این فیلم، فیلم من نیست و فقط مسئولیت فیلمنامه را قبول دارم.
وی ادامه داد: فیلمنامه این فیلم 10 سال پیش تصویب شد و براساس آن فیلم ساخته شد اما اتفاقاتی كه بعداً درباره فیلم افتاد را قبول ندارم

.

افخمی با اشاره به هزینه ساخت این فیلم گفت: ساخت این فیلم یك میلیارد و 800 میلیون تومان هزینه برداشته است اما اموالی كه امروز دراختیار تهیه‌كننده است؛ نزدیك به 2 میلیارد است هرچند دستمزدی كه من در آن زمان گرفتم كمتر از نصف دستمزدی بود كه برای فیلم‌های دیگر گرفتم.
وی ادامه داد: در زمان تدوین فیلم توسط سیف‌الله داد؛ هزینه‌ی تدوین را خودم تقبل كردم به همین دلیل حتی باید خسارت را بگیرم اما امروز من را مسئول كاری می‌دانند كه در جریان آن نبودم.
افخمی با اشاره به وضعیت صدای فیلم گفت: قرار بود صدای فیلم به صورت دالبی 5 به یك تهیه‌ شود اما در مراحل آخر كار مشخص شد پولی برای این كار وجود ندارد به همین دلیل بخشی از این كار را نیز در دفتر خودم انجام دادم.
افخمی در پاسخ به سوال ایلنا درباره اینكه گفته می‌شود كه وی ساخت فیلم را نیمه‌كاره رها كرده است، گفت: 3 سال پیش فیلمبرداری این فیلم تمام شد و تا 2 سال بعداز آن من تهیه‌كننده‌ها را نمی‌توانستم پیدا كنم اما زمانی كه من به كانادا رفتم بدون حضور من ساخت فیلم ادامه پیدا كرد.
افخمی تاكید كرد: بسیار خوب بود اگر این فیلم امروز اینجا اكران نمی‌شد و آنچه كه شما امروز دید را من قبول ندارم و راه اصلاح آن این است كه بسیاری از تصاویر و صدایی كه امروز در این سالن شنیدیم؛ حذف شود و به دور ریخته شود. داستان اصلی این فیلم بیشتر روی كودكی حضرت امام(ره) تاكید دارد.

پی نوشت 1:

کارگردان فیلمهای تحسین شدهای چون «زیر نور ماه» و «به همین سادگی» گفت که انگیزهاش را برای حضور در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر از دست داده است

او که با فیلم «یک حبه قند» در بخش مسابقه سینمای ایران حضور دارد، در گفت‌وگو با خبرآنلاین افزود: «بدون تعارف انگیزه‌ام را از دست دادهام
میرکریمی گفت: «نه به خاطر اینکه دوست ندارم جایزه بگیرم. چون به هر حال هر هنرمندی دوست دارد مورد تشویق قرار بگیرد و مورد توجه واقع شدن نیروی خوبی برای ادامه مسیر فراهم می‌کند، ولی امسال متاسفانه جشنواره از مسیر حرفه‌ای‌اش خارج شده است
او از نوع انتخاب فله‌ای فیلم‌ها برای بخش مسابقه و انتخاب هیئت داوران به عنوان یک نوع نخبه‌ستیزی نام برد که سیاست اصلی جشنواره را نشان می‌دهد و در ارکان آن رسوخ کرده است.
کارگردان «زیر نورماه» افزود: «این مسأله انگیزه حضور در رقابت را از فیلم‌سازان گرفته است. بنابراین خیلی برایم مهم نیست که از چنین جشنواره‌ای جایزه بگیرم. من امیدوار بودم که امسال برخلاف سال‌های گذشته که جشنواره با تک ستاره‌ها می‌درخشید، شاهد فیلم‌های بیشتری باشیم

پی نوشت 2:

: تهیه كننده فیلم 'سیزده ۵۹' با اشاره به مشكلات پیش روی ساخت آثار جنگی، از تركش خوردن 'پرویز پرستویی' در هنگام ساخت این اثر سینمایی خبر داد

نشست پرسش و پاسخ فیلم 'سیزده ۵۹ ' در روز گذشته(دوشنبه) با حاشیه های همراه بود.

-
جواد نوروزبیگی' تهیه كننده این فیلم به انتقاد از امكانات ناكافی نظامی در شهرك دفاع مقدس گفت: اگر در زمان ساخت فیلم های جنگی كمی احتیاط نشود، مشكلات عمده ای را برای بازیگران و عوامل فیلم ایجاد می كند، همانطور كه 'پرویز پرستویی' هنگام ساخت این فیلم تركش خورد.
-
حضور 'گیتی خامنه' مجری برنامه كودك و نوجوان دهه ۶۰ در نشست نقد و بررسی این فیلم از نكات جالب آن بود.
- '
سامان سالور' كارگردان 'سیزده ۵۹' پس از ادای احترام به این مجری قدیمی، به بیان خاطرات روزهای جنگ تحمیلی پرداخت و گفت: بسیاری از هم سن و سال های من خاطرات بمباران تهران را به خاطر می آورند. هنگام بمباران به پناهگاه یا نقاط امن می رفتیم اما همیشه دنبال این بودیم كه برنامه كودك را با اجرای 'گیتی خامنه' مجری توانای سال های دهه ۶۰ از تلویزیون تماشا كنیم.

پی نوشت اختصاصی روز چهارم جشنواره:

مرگ کسب و کار من است(امیر ثقفی):


فیلم خیلی دوست داشتم .

نه به عنوان منتقد و کارشناس سینمایی! ولی دوتا چیز فیلم خیلی توجهمو به خودش جلب کرد:

1.دکوپاژ و قاب بندی و فیلمبرداری فیلم

2. بازی پژمان بازغی

فیلم خیلی جوگیرم کرد و فاز مثبت بهم داد.حال و هوای فیلم خیلی خوب بود.

به نظرم در ادامه فیلمهای تو سبک :

نفس عمیق/ تنها دوبار زندگی میکنیم/ فصل بارانهای موسمی و... بود

و چنین حال و هوایی را برام به ارمغان آورد.


فضاسازی فیلم و لوکیشینهای برفی منو یاد فیلمهای خسرو معصومی و عیار 14 شهبازی انداخت که به نظرم خیلی خو.ب در اومده بود و تحسین برانگیز بود.

بازی بازغی که یکی از نقاط قابل تامل فیلم بود و در کنار او عمار تفتی و ماه چهره خلیلی ام خیلی خوب انتخاب و هدایت شده بودند.. امیر آقایی ام خوب بود و خیلی ام زور میزد که بیشتر به چشم بیاد!

فیلم خیلی خوب شروع شد و سکانس ها و قابهای تاثیر گذار زیاد داشت  وقصه جذاب و نام بسیار تامل برانگیز و طعنه داری دارد.

گریم بازیگران هم خوب بود .


دکو پاژهای کارگردان و قاب بندی هاش خیلی تو جهمو به خودش جذب کرد و نشون داد کارگردان خوب و آینده داریه!

فکر میکردم خیلی حرف دارم برای این فیلم چون فیلم از اون فیلمهای با فاز بود .

تماشای فیلم رو به همه دوستداران فیلمهایی تو سبک و حال و هوای :

نفس عمیق/تنها دوبار .../ ریسمان باز/ فصل بارانهای موسمی توصیه میکنم


ضمن اینکه فیلم ثقفی پدیده جشنواره امسال ام خوهد بود

و پژمان بازغی از کاندیدای بازیگری برای سیمرغ....

كنار گذاشتن سیمرغ برای پایان نامه و اخراجی‏‏ها؟!

ورود دیرهنگام "اخراجی های 3" به جشنواره فجر و همچنین طرح برخی مسائل پیرامون "پایان نامه"  در كنار برخی حواشی تعیین هیات داوران باعث شده فضای بخش مسابقه یا همان "سودای  سمیرغ" جشنواره بیست و نهم فیلم فجر به عنوان فضای اصلی رقابتی فیلم های داخلی، تحت الشعاع برخی حواشی قرار گیرد و شایعاتی در سطح افكارعمومی مطرح شود كه اصلی ترین این شایعات، كنار گذاشته شدن سیمرغ های بلورین بهترین فیلم و بهترین كارگردان برای عوامل این دو فیلم بوده است.

به گزارش سرویس فرهنگی هنری «آینده»؛ جشنواره فیلم فجر در حالی بیست و نهمین دوره اش پیگیری می‏شود و فیلم ها مقابل مردمك منتقدان مشكل پسند سینمای ایران مورد ارزیابی قرار می‏گیرند كه پس از طرح موضوع و آنچه دستمایه ساخت دو فیلم سیاسی اخراجی های 3 و پایان نامه، یكی با ادبیات طنز یا چیزی در همین حدود و دیگری با ادبیات جدی شده، به درست یا غلط این شایعه مطرح شده است و با وجود آن كه برخی داوران انصراف داده اند، همچنان نگاه حرفه ای، تخصصی و هوشمندانه اعضای باقی مانده هیات داوران می تتواند از اعتبار حرفه ای جشنواره دفاع نماید.

"اخراجی های 3" كه در دقیقه 90 به جشنواره رسید، از مدت ها پیش به واسطه انتخاب سوژه انتخابات، حواشی فراوانی داشته، اما از اخراجی ها جنجالی تر، "پایان نامه" حامد كلاه داری است كه در دومین فیلمش در مقام كارگردان و پس از تجربه تقریباً شكست خورده شكلات تلخ، بر روی موضوعی جنجالی و حساس دست گذاشته است كه البته فارغ از برخی بداخلاقی های سیاسی با عوامل این فیلم ها یا در مقابل سرویس های ویژه به آنها، مهم آن است كه با همه فیلم ها برخورد هنری و تخصصی شود.

با این حال در پی انصراف برخی داوران جشنواره و كمتر شدن تعداد اعضاء هیات داوری و تركیب خاص این هیات، انتخاب یك فیلم به عنوان فیلم برتر بخش مسابقه جشنواره كه در آن 33 فیلم به رقابت می‏پردازند، ساده تر شده و رای كمتری نیاز دارد و با توجه به گرایش برخی اعضای داوران، شایعاتی در جامعه هنری كشور پخش شده، مبنی بر اینكه یك یا دو سیمرغ بلورین اصلی برای عوامل فیلم های كلاهداری و ده نمكی جایزه شان محفوظ است..

این شایعات در حالی مطرح می‏شود كه "آسمان محبوب" داریوش مهرجویی، "گزارش یك جشن" ابراهیم حاتمی كیا، "پاریس تا پاریس" محمدحسین لطیفی، "جدایی نادر از سیمین" اصغر فرهادی، "خیابان های آرام" كمال تبریزی نیز به عنوان بخشی از آثار حاضر در بخش مسابقه بعید است با این سطح حضور، امكان وصال سیمرغ 29 به كارگردانانی چون ده نمكی یا كلاهداری را باقی بگذارد، هرچند آثار این دو كارگردان نیز ارزش‏های خاص خود را دارد.

بر این مبنا انتظار می‏رود، رفتار و برگزیدگان نهایی هیات داوران جشنواره به گونه ای باشد كه این ذهنیت كه كارگردانان پایان نامه و اخراجی ‏ها 3 از پیش جایزه برده‏اند به كلی محو شود تا همین میزان اعتبار جشنواره فجر كه به واسطه سه دهه سابقه این رویداد سینمایی به دست آمده، به واسطه برخوردهای غیرتخصصی از دست نرود؛ هرچند برخورد سیاسی با عوامل این دو فیلم نیز در شان منتقدان نیست و همه باید به سمت و سوی ارزیابی هنرمندانه و كارشناسانه حركت كنند كه این برخورد علاوه بر انطباق با عدالت، فضا را هم از دست شایعه سازان خواهد گرفت.

پی نوشت 1:


فيلم يكی از ما دو نفر آخرين ساخته تهمينه ميلانی از روز گذشته نمايش‌های خود را در جشنواره فيلم فجر آغاز كرد كه با استقبال گسترده مردم مواجه شد.
به گزارش پارس توريسم ،اين ساخته ميلانی در يكی از نمايش‌های خود در سينما اريكه ايرانيان با تشويق‌های گسترده تماشاگران مواجه شد.

فیلم داستان دو آرشيتكت را روايت می‌كند كه از دو دنيای متفاوت می‌آيند و به لحاظ فكری و جهان‌بينی با هم متفاوت هستند.

پی نوشت 2:

سخرانی اسدالله نیک‌نژاد داور مستعفی جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در همایش "هالیوودیسم و رسانه" با اعتراض یكی از میهمانان خارجی جشنواره مواجه شد.
شنیده‌ها حاكی از آنست كه در حین سخنرانی نیک‌نژاد و زمانیكه به نقد سیاست‌های حاكم بر هالیوود پرداخته بود یكی از مهمانان خارجی جشنواره خطاب به او می‌گوید: تو كه این حرف‌ها را می‌زنی خودت در هالیوود فعالیت می‌كنی."
قرار گرفتن نام اسدالله نیک‌نژاد در فهرست داوران بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر و استعفای او یكی از حاشیه‌های داغ و جنجالی جشنواره امسال است.
نیک‌نژاد كه تهیه گنندگی فلیم‌ها و سریال‌های اروتیک و مستهجن را در كارنامه‌اش دارد، در متن استعفایش گفته بود كه برای جلوگیری از هرگونه حاشیه‌ای از داوری جشنواره كناره‌گیری می‌كند.


پی نوشت 3:

نمايش «جدايی نادر از سيمين» جديدترين ساخته‌ی اصغر فرهادی در سينمای «برج ميلاد» به تصحيح سيستم صوتی و تصويری اين سالن منوط شد.
طبق اعلام مشاور رسانه‌ای اين فيلم، با توجه به اينكه طی چند روز گذشته در سينمای برج ميلاد سيستم نمايش باعث گلايه‌ی بسياری از سينماگران شده است، نمايش «جدايی نادر از سيمين» در سينمای برج ميلاد به احترام منتقدان و خبرنگاران منوط به تصحيح سيستم صوتی و تصويری سالن برج ميلاد است.
طبق برنامه‌ی منتشر شده، اولين نمايش فيلم «جدايی نادر از سيمين» چهارشنبه 20 بهمن در پرديس‌های «ملت»، «آزادی» است.

پی نوشت اختصاصی روزسوم جشنواره:

چه فیلم خوبی بود این فیلم مرهم. خیلی دوست داشتنی و به دلم نشست.


یه فیلم درباره خانواده که به مزاج همه طیف: منتقد و کارشناس تا مردم عادی

و آدم با سلیقه خاص و سلیقه عام خوش میاید.

شنیده بودم فیلم خوبیه ولی انتظار همچنین فیلم دوست داشتنی نداشتم!


داوود نژاد با این فیلم دوباره به فیلمساز محبوب مردم و قابل توجه منتقدان بازگشت و مارا نسبت به خودش و سینمایش امیدوار کرد....

یک رابطه مادر بزرگ- دختری که در عین حال که خانواده و آسیبهای خانواده را نمایش میدهد به جامعه و آسیبهای آن میپردازد...

در عین حال که درد دل دو مادر بزرگ را نشان میدهد به سراغ جوانهای نسل ما میرود و از زندگیشان و آمال و رفتارشان حرف میزند...

در عین حال که میخنداند جمله های طعنه آمیزی که بسیار تکاندهنده است بیان میکند...

فیلم مرهم با این اسم بسیار بامسما و دلچسبش سرشار از این به ظاهر پارادوکسهاست و مانند پلی این پارادوکسها را به هم وصل میکند!

یکی از مهمترین پارادوکسها فاصله بین نسلهاست که بخوبی و با محبت دو نسل کاملا دور از هم از لحاظ سن و سال با هم مرتبط میشوند و....

فیلم به یکی از محبوبترین فیلمهای جشنواره و عمرم تبدیل شد!

بازیگران که اغلب از خانواده خود داوود نژادند بازیهای بسیار خوب و روانی را ارائه میدهند و طناز طباطبایی هم که بازیگر محبوبم است با این فیلم که نقش آفرینی بسیار خوبی دارد خیلی مطرحتر میشود.

و به نظرم میتواند یکی از کاندیدای نقش اول زن جشنواره باشد تاببینیم بقیه چه میکنند...

یکی از مهمترین مولفه های فیلم که نباید از آن بگذریم لحن فیلم است

لحن فیلم برای بیان مهمترین معضلات اجتماعی مثل اعتیاد و یا خانوادگی مثل آزار پدر بر دختران و فرار آنها خیلی خیلی جذاب و خوب انتخاب شده است

بطوریکه خیلی راحت و در کمال آرامش و حتی طنز خیلی از معضلات را نمایش میدهد واصلا تنش و اعصاب خوردی ایجاد نمیکند.

فیلم از لحاظ لحن و بیان معضل بسیار اساسی و خانمان سوز اعتیاد حتما فیلم مهم و قابل توجه و یکتایی در سینمای ایران خواهد بود.


یک نکته خارج از فیلم و حاشیه ای مکافاتها و بد بختی های داوود نژاد بر سر اکران و حضورفیلمش در جشنواره فجر داشته است که اکیدا به دوستان توصیه میکنم یادداشت علیرضا خان را در مجله فیلم بخوانند....

در طول نمایش و پایان آن شک نکنید که دلتان برای مادر بزرگتان تنگ میشود!!

خلاصه در عین سادگی و بی ادعایی مرهم فیلم بسیار دوست داشتنی خوب و قابل اعتنایی است...

 

کیمیایی در جشنواره29 در دو اپیزود

اپیزود اول:

از «جرم كیمیایی» تا «حكم پناهی»

مسعود كیمیایی در بزرگداشتی كه ستاد برگزاری جشنواره برایش در نظر گرفته بود، روی صحنه حاضر شد و در ابتدا از اینكه بعد از سی سال جشنواره به یاد او افتاده بود ابراز خرسندی كرد و بعد با تواضع خواسته‌‌ای را مطرح كرد. 

به گزارش فرارو، كیمیایی كه امسال آخرین فیلم‌اش، «جرم» را در جشنواره شركت داده با اشاره به هفتاد سال كار و زندگی در این سرزمین از تشكیلات قوۀ قضاییه، فروتنانه خواست تا در حكم جعفر پناهی تجدید نظر كنند. 

"جعفر پناهی" كارگردان سینما، در آذر ماه سال جاری به اتهام اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام، به شش سال حبس تعزیری و 20 سال محرومیت از ساختن فیلم، نوشتن هر نوع فیلمنامه و مسافرت به خارج از كشور محكوم شد. 

در اسفند ماه سال گذشته، عباس كیارستمی در نامه‌ای كه در ابتدای آن نوشته بود نمی داند این نامه را خطاب به چه كسانی می‌نویسد، نوشت: مسوولیت آنچه كه بر جعفر پناهی رفته است و برسر همه جعفر پناهی‌ها به‌طور مستقیم بر عهده‌ وزارت ارشاد است.

در فروردین ماه سال جاری نیز، سیدمحمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد، در پاسخ به ایسنا درباره اینكه آیا وزارت ارشاد در مورد جعفر پناهی پیگیری انجام داده یا نه به ایسنا، اعلام كرده بود: وزارت ارشاد از مسوولان قضایی و امنیتی این مساله را پیگیری كرد و آنها نیز توضیح داده و اعلام كردند كه جنبه امنیتی دارد و یك مسئله امنیتی است.

چند ماه بعد در دی ماه سال جاری، اسفندیار رحیم‌مشائی در پاسخ به سوالی درباره حكم جعفر پناهی گفت: اینكه جعفر پناهی براساس این حكم مدت زیادی نتواند كار كند را ما نمی‌پسندیم و معتقدیم نباید در این زمینه‌ها ورود كرد. 

پرونده پناهی از دی ماه سال جاری در نوبت دادگاه تجدید نظرقرار گرفته و محمد جواد لاریجانی ـ رییس ستاد حقوق بشر قوه قضاییه ـ در جمع تعدادی از سینماگرانی كه به دیدارش رفته بودند، در این زمینه قول مساعدت داده است.

حال باید دید خواست كیمیایی هفتاد و چند ساله كه خواست بسیاری از سینماگران نیز هست چه سرنوشتی پیدا خواهد كرد؟ پرونده‌ای كه اكنون پای رئیس دفتر فرهنگ دوست رئیس جمهور هم بدان باز شده است و بسیاری برای گشوده شدن گره از كار آن قول مساعد داده اند.


اپیزود دوم:

عامل اصلی انتقاد شریعتمداری از كیمیایی

حسین شریعتمداری در كیهان امروز، مسئولان وزارت ارشاد را بابت تقدیر از مسعود كیمیایی به باد انتقاد گرفت كه پس از بیش از نیم قرن سابقه سینمایی در ایران و در 70 سالگی اش مورد تقدیر قرار گرفت.

كیمیایی در این مراسم خواستار همراهی مسئولان برای بخشش محكومیت جعفر پناهی شد كه به نظر می رسد انگیزه اصلی را برای حملات كیهان نسبت به وی به وجود آورده است.

یكی از جرایمی كه به زعم كیهان، كیمیایی مرتكب شده، همراهی با فائقه آتشین ملقب به گوگوش در برنامه های این خواننده در زمانی است كه همسر مسعود كیمیایی بوده است .

كیهان «مسعود كیمیایی» را فیلم فارسی ساز مبتذل و همسر سابق گوگوش می خواند كه سال 1380 همراه وی از ایران به كانادا گریخت و وی را علنا در كنسرت های خارجی اش همراهی می كرد و جمعه نیز در افتتاحیه بیست و نهمین «جشنواره فیلم فجر» مراسم «بزرگداشت» كیمیایی توسط معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد! 

كیهان می افزاید:"كیمیایی پس از حضور به روی صحنه، ناگهان رو به حضار و در همراهی و هماهنگی با دشمنان خارجی نظام به تعریف و تمجید از جعفر پناهی- فیلمساز مجرم- پرداخت."


پ.ن 1:

فیلم ورود آقایان ممنوع آخرین ساخته رامبد جوان كه از اولین روز جشنواره نمایش خود را در سینماهای جشنواره آغاز كرده است شب گذشته و در سانس 10:30شب در سینما آزادی به نمایش در آمد و بااستقبال بی‌نظیر مردم مواجه شد.

در اكران شب گذشته سینما آزادی، رامبد جوان، منیژه حكمت، پگاه آهنگرانی، علی سرتیپی و.... حضور داشتند. علی سر تیپی تهیه كننده این فیلم و منیژه حكمت مجری طرح آن است.


پ.ن2:

جشنواره از نگاه من:

روز دوم : تماشای فیلم آقا یوسف (دکتر رفیعی)


چند دقیقه دیر رسیدیم. فیلم دکتر فیلم بدی نبود ولی به دلم نچسبید!

فیلمنامه جذاب و نادری در سینمای ایران داشت ولی کارگردانی نه چندان عالی به همراه بازیهای متوسط از آقا یوسف فیلمی دست یافتنی و یه خورده بهتر از یک فیلم معمولی ساخته بود.

البته از اولش هم با یک دید نه چندان مثبت به دیدن فیلم کارگردان ماهی ها عاشق میشوند رفتم و همانطور که حدس میزدم فیلم دکتر که فیلم بدی هم نبود ولی به دلم نچسبید!


اینقدر بدی فیلم گفتیم یه کم هم از فیلمنامه فیلم بگیم که شاخص ترین المان فیلم بود .

دکتر مثل اینکه جو آلفرد هیچکاک گرفته بودش و زده بود تو خط تعلیق!

و انصافا هم ما رو بخصوص 20تا 30 دقیقه آخر معلق نگه داشت و آخر سر هاج و واج روانه خارج کرد! تعلیقش خوب بود و یه کم لوس البته!


دکتر رفیعی با اینکه آدم کار بلد و فیلمنامه نویس خوبیه نشون داد کارگردان متبحر و زبردستی در سینما نیست و میزانسن ها و نورپردازی ها و حتی لوکیشین های تئاتری رو میشه به راحتی ازفیلم این پیرمرد عرصه هنر دریافت....

چهره برگزیده روز اول: شهاب حسینی در فیلم نه چندان خوب سوت پایان (نیکی کریمی)

کاندیداها: پرویز پرستویی مطمئنم اگه برنده بهترین یازیگر مرد برای فیلم 1359 نشه کاندیدای بهترین بازیگری میشه(اینجوری میگم چون فقط تا حالا 3 تا فیلم دیدم و قضاوت زوده!)

همین الان و بعد نوشتن این یادداشت نوشته شهرزاد رحمتی در مجله فیلم خوندم :

به نظرم خانوم رحمتی جوگیرشده بود ولی اینوهم بگم که فیلم این قابلیت داره که خیلی ها رو مجذوبش کنه مثل خانوم رحمتی!

ایشون از ریتم خوب و حال و هوای مناسب و هنر ساخت فیلم سینمایی توسط دکتر رفیعی گفتند که کاملا مخافم. زیرا ریتم 30 دقیقه پایانی با بقیه فیلم فرق داشت و یکی از ایرادهای فیلم به نظرم ریتمش بود.

حاشیه های هفت جیرانی ادامه دارد...

عذرخواهی فریدون جیرانی به خاطر نمایش فیلم فریماه فرجامی

فریدون جیرانی گفت: در برنامه « هفت»هفته گذشته از بازیگر عزیزی در مصاحبه خانم فرجامی نام برده شد و ایشان احساس بی‌احترامی كرده بودند. من در همین‌جا از او عذر خواستم و می‌گویم كه مصاحبه باید ویرایش می‌شد.

به گزارش پارس توریسم ، فریدون جیرانی در بخش ابتدایی برنامه هفت بامداد امروز (شنبه16 بهمن ماه ) با انتقاد از مباحث مطرح شده پیرامون مصاحبه هفته گذشته با فریماه فرجامی جوابیه‌ای را قرائت كرد.

فریدون جیرانی در این جوابیه آورده است: «مصاحبه هفته گذشته ما بحث‌های فراوانی به همراه داشت، عده‌ای دوست داشتند، عده‌ای مخالف بودند و معترض. همه معترضین برای من محترم هستند.

نمی‌خواهم وارد تحلیلهای خاص شوم. من هیچ‌وقت در زندگی‌ام مبتنی بر تئوری توطئه قضاوت نكردم و نمی‌كنم. من از انتقادات ناراحت شدم. اما سعی كردم عصبانی نشوم، به كسی برچسب نزنم و كسی را متهم به كار نكرده نكنم.

من چون به تاریخ‌نگاری علاقمندم و همیشه حرفها ونظرات را در سینما از منظر جامعه‌شناسی تاریخی نگاه كرده‌ام دنبال دستهای پنهان و شیاطین نمی‌گردم و از همان منظر موضوع را می‌بینم.

من معتقدم مصاحبه با فریماه فرجامی از ظرفیت جامعه هنری كه یك برنامه سینمایی دارد و یك تلویزیون، بیشتر بود. در چنین جامعه‌ای همیشه آنچه كه در یك تلویزیون نمایش داده می‌شود، برای عده‌ای كه مخالف این یك تلویزیون هستند، سوءتفاهم‌برانگیز است.

در چنین شرایطی اگر مطلبی موافق رای ما نباشد زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد و همه دنبال دستهای پنهان می‌گردند. در این فضا هیچ‌كس باور نمی‌كند كه تصمیم مصاحبه با فریماه فرجامی یك تصمیم فردی بود نه جمعی، نه حساب شده و نه دیكته شده. تصمیم فردی كه معتقد بود و هنوز هم معتقد است كه به یك بازیگر تنها كمك كرده است.

بله! واقعیت تلخ است. فرار از این واقعیت دردی را دعوا نمی‌كند. نگوییم در شرایطی كه سینما زیر ضربه است و عده‌ای مخالف سینما هستند بازگویی این واقعیتها به صلاح ما نیست. همین تفكر توسط مدیران سینمایی دهه 60 باعث فضای بسته سینما شد. فضایی كه بعدا به نفع خود همین مدیران سینما هم نشد. سینمایی كه سی و دوسال است برنامه سینمایی نداشته به سكوت و پنهان‌كاری عادت كرده است.

عزیزان آبروی هر چیزی من‌جمله بازیگری زمانی حفظ می‌شود كه بازیگران در شرایط خوبی باشند و در واقع اگر در شرایط بدی بودند آن واقعیت را منكر نشویم.

چرا كه انكار چنین واقعیتی فقط و فقط به ضرر بازیگران تمام می‌شود كه روزهای شكننده‌ای را سپری می‌كنند. باید شرایط خوب را ایجاد كنیم و برای ایجاد این شرایط باید اطلاع‌رسانی كنیم.

همه مخالفین با مصاحبه فریماه فرجامی كسانی هستند كه به اطلاع‌رسانی شفاف معتقدند و طرفدار دموكراسی هستند. عزیزان طرفدار دموكراسی، یكی از لوازم آزادی بیان این است كه آنچه گفته می‌شود لزوما مورد تایید یا دلخواه ما نباشد.

اگر نبود باید تحمل كنیم. تحمل نكردن، زیر میز زدن و میز را چپه كردن به جای نشستن پشت میز برای گفتگو نشانگر آن من مستبدی است كه در وجود ماست. مایی كه مدعی همه سینما هستیم.

زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تكرار شده است.

از روح‌انگیز سامی‌نژاد تا حالا.13 اردیبهشت سال 76 یك روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روح‌انگیز سامی‌نژاد مرده است. من تا آن روز فكر می‌كردم روح‌انگیز سامی‌نژاد باید سالها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است.

رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامی‌نژاد بعدازظهر چهارشنبه 10 اردیبهشت 76 در ساعت 6:38 دقیقه بعدازظهر در سن 86 سالگی در تنهایی مرده و روز پنج‌شنبه 11 اردیبهشت در قطعه 34 ردیف 44 شماره 46 در جایی گمنامی خاك شده است.

رختخواب سامی‌نژاد وسط خانه بود، بسته شده. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یك كیسه نایلونی بود و داخل آن یك بسته سیگار، یك شناسنامه و بروشور «دختر لر».»

فریدون جیرانی در ادامه آورده است: «من قبل از دیدن این میراث تصویرش را در فیلم طهامی‌نژاد دیده بودم كه گریه می‌كرد و دیگر هیچ. ایران قادری كه یك روز سرشناس‌ترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مرد؟ چه كسی خبر داشت؟ و خیلی‌های دیگر.

ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعه‌ای جستجو كرد كه نتوانسته است تفكر مدرن را بومی كند و در خودش حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.»

پس از سخنان فریدون جیرانی،بخش دیگری از مصاحبه «هفت» با فریماه فرجامی پخش شد.

فریماه فرجامی در مورد بازی در اولین فیلمش و انتخاب او از تئاتری كه روبروی بازار صفویه با خسروشكیبایی بازی می‌كرد و توسط مسعود كیمیایی دعوت شد، گفت: این تئاتر باعث اولین كار سینمایی من با آقای كیمیایی شد. افتخارم این است كه با اساتید بزرگ سینما كار كرده و با تئاتر شروع كردم. من عاشق بازیگری هستم و تمام تلاش من این است كه تمام زندگی‌ام را برای بازیگری بگذارم. من از واروژ كریم مسیحی چیزهای زیادی یاد گرفتم و به نظرم او اولین كارگردانی بود كه ریتم را می‌شناخت.

پس از این سخنان فرجامی در مورد تجربه گرفتن اولین سیمرغش بیان كرد: آن زمان كه روی سن رفتم پرواز می‌كردم به خاطر اینكه آن فیلم كه برایش برنده سیمرغ شدم فیلمی درخشان بود.در همین جا باید بگویم من از كیمیایی، رخشان بنی‌اعتماد و واروژ كریم مسیحی چیزهای زیادی را یاد گرفتم. برای مردمی كه برای آنها بازی می‌كردم می‌گویم كه فراموشم نكنید، چون دوستتان دارم.

پی نوشت 1:

كارگردان سرشناس سینمای ایران در مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم فجر خواستار تجدید نظر قوه قضائیه در حكم جعفر پناهی كارگردان سینمای ایران شد.

به گزارش خبرآنلاین، مراسم افتتاحیه بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر جمعه شب پانزدهم بهمن ماه در سالن اجتماعات برج میلاد برگزار شد و در این برنامه علاوه بر اهدای جوایز بخش مواد تبلیغی هفت بزرگداشت و دو یادبود نیز برپا شد.

در بخش بزرگداشت مسعود كیمیایی كه با تشویق گرم حاضران همراه بود، این كارگردان پشت تریبون قرار گرفت و گفت: «سلام و سپاس. آنچه كه همین طور به من می گوید بگو، رفتن نعمت حقیقی دوست با وفای من است؛ دوستی كه 10 فیلم با او گرفتیم. دوست دیرینه من؛ به یادش هستم.»

او ادامه داد: «بحث اولم این است كه بعد 30 سال جشنواره فیلم فجر به یاد من افتاد و این دوره، دوره ای است كه به دلیل لطف و مهر آقایان پذیرفتم و خدمت رسیدم.»

كیمیایی سخنان خود را در مورد پناهی چنین آغاز كرد: «و اما من 70 سالم است. 52 سال است در این سینما كار می كنم و 30 فیلم در این سرزمین ساختم و هیچ جای دیگری نبودم. هیچ جای دیگری نمی توانم باشم.»

كارگردان «حكم» گفت: «من با كمال فروتنی و تواضع با این 70 سال سنم از قوه قضائیه می خواهم تجدید نظری در حكم جعفر پناهی كند.»

این بخش از سخنانان كیمیایی با تشویق گسترده حاضران در سالن روبرو شد و تعدادی از حاضران كیمیایی را برای بیان این سخن ایستاده تشویق كردند.

این كارگردان بعد از پایان تشویق ها، سخنان خود را در مورد پناهی چنین ادامه داد: «من خودم با این 70 سال سن و با كمال فروتنی می خواهم چنین شود. من یكی از فیلم هایم را به نام «حكم» با پناهی مونتاژ كردم. او دوستم است. خواهش می كنم در حكم او تجدید نظر شود.»

پی نوشت 2:

جمعی از سینماگران در نامه‌ای به مدیریت جشنواره فیلم فجر، ضمن اعتراض به اختصاص ندادن سالن سینما به تهیه‌كنندگان عضو شورای عالی تهیه كنندگان سینمای ایران، مخالفت خود را با نمایش فیلم‌هایشان در سالن سینما آفریقا اعلام داشتند.

به گزارش پارس توریسم، این نامه به امضای همایون اسعدیان، كمال تبریزی، منیژه حكمت،علیرضا داوودنژاد، مهرداد فرید، فرشته طائرپور، اصغر فرهادی، رضا میركریمی، مازیار میری و سید غلامرضا موسوی رسیده است.

فیلم‌های مورد درخواست تهیه‌كنندگان و كارگردانان برای خودداری از نمایش در سینمای «اتحادیه 2» عبارتند از «سعادت آباد»، «خیابان‌های آرام»، «ورود آقایان ممنوع»، «چیزهایی هست كه نمی‌دانی»، «مرهم»، «آئینه‌های رو به رو»، «یكی ازما دو نفر»، «جدایی سیمین از نادر»، «یه حبه قند» و «آخرین سرقت.»

متن نامه كه خطاب به دبیر جشنواره فیلم فجر امضا شده به شرح زیر است:

«پیرو اطلاع از مخالفت مدیریت جشنواره فیلم فجر با درخواست قانونی و مرسوم شورای عالی تهیه كنندگان سینمای ایران مبنی بر اختصاص یك سالن سینما به تهیه كنندگان عضو این شورا، جهت نمایش فیلم‌هایی كه تعداد قابل توجهی از آنها از تولیدات این مجموعه بوده و مطابق سنت سنواتی، میزبانی‌شان در جشنواره فیلم فجر مورد توقع بسیاری از اهالی سینماست، بدین وسیله تهیه كنندگان و كارگردانان زیر مخالفت صریح و جدی خود را مبنی بر نمایش فیلم‌هایشان در سالن سینما آفریقا كه در شرایطی نابرابر و حمایتی سئوال‌برانگیز صرفا ً به اعضای «اتحادیه 2» اختصاص داده شده، اعلام داشته و امید است با رعایت این خواسته كه برخاسته از حقوق حقه تهیه‌كنندگان عضو شورای عالی تهیه كنندگان - تنها صنف قانونی خانه سینما - است اعتراض و رنجش پیش آمده را دچار افزایش نفرمائید.»

پی نوشت اختصاصی روز اول جشنواره:

روز اول : تماشای دو فیلم 1359(سامان سالور) و سوت پایان (نیکی کریمی):

تماشای این دو فیلم در یک روز هم جالب بود زیرا هر چقدر فیلم اول برام جذاب و جالب بود فیلم دوم برام خسته کننده و کلیشه ای بود!


1359: بعد اینکه فیلم تموم شد دم در سامان سالور دیدم و بهش گفتم:

آقا این نوارت گیر کرده بود رو نقطه احساسی ملت ولم نمیکردا!

سالور در جواب اول کلی خندید و گفت من خودم بعد از 37 بار تماشای فیلم باز هم گریه کردم!

خلاصه این فیلم بد جوری جیگر ما رو سوزوند و گریه مون در آورد این در حالیه که اصلا سر فیلمها گریه نمیکنم و یا نمیترسم یا خیلی کم!

امیر پوریا منتقد سینمایی سر فیلم آغوشهای گسسته آلمادوار گفته بود :

هر کس این فیلم ببینه و گریه نکنه باید به سلامت حسیش شک کنه!


حالا من میگم:

هر کس این فیلم ببینه و گریه اش نگیره باید بره خودشو به یه دکتر نشون بده!

فیلم درباره دفاع مقدسه و بد جوری اون آدمهای بزرگ و باز ماندگان و ایثار گران جنگ به تصویر میکشه!

تنها ایرادی که با کلی فکر کردن تونستم به فیلم بگیرم این بود که یه کم کلیشه ای بود

مثل بکار گیری پرستویی و اصلانی نقش سرداران جنگ توسط میری در پاداش سکوت و...

با این اوصاف فیلم به همه دوستان هم کافه ای پیشنهاد میکنم ....

سوت پایان:

مثل همه این سالها نیکی کریکی یه کار گردان که داره نقشخودشو بازی میکنه و یه قصه بی مزه!

این فیلم از فیلمهای قبلیش بهتر بود ولی اصلا به دلم نچسبید و

دیدن و ندیدنش و بودن و نبودنش اصلا تو جشنواره برام فرقی نمیکرد...!!

چرایی انصراف داوطلبانه داور جشنواره

امثال مجیدی و كیارستمی در حد و اندازه "اسی" هم نیستند؟!

در ایام حساس جشنواره فیلم فجر، داوران این رویداد بزرگ سالیانه همچون دیگر بخش ها به شدت زیر ذره بین قرار گرفته و حتی مراودات و دیدارهایشان نیز پیگیری می‏شود تا برخی اتفاقات و تصمیمات هیات داوران قابل پیش بینی شود و با این وصف، انصراف یكی از كارگردانان و تهیه كنندگان ایرانی مقیم آمریكا، آن هم با نگارش نامه ای مرموز كفایت می كند این گزینه بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد و شایعات مطرح شده درباره اش و همچنین وزنش برای حضور در این عرصه همچون دیگر اعضاء هیات داوران مورد بررسی قرار گیرد و حاصلش ناامیدی از مشی انتخاب كنندگان داوران باشد.

به گزارش سرویس فرهنگی هنری «آینده»؛ چینش داوران جشنواره بیست و نهم فجر مشخص بود از موضوعات پرحاشیه این دوره فستیوال سینمایی ایران است كه اعتراض به حضور برخی چهره های فاقد سوابق سینماگری و یا دارای سوابق محدود در این حوزه، نخستین این حواشی بود كه در نهایت با انصراف برخی كارگردانان از حضور در جشنواره و انصراف درخشنده و صفاریان دو تن از اعضاء هیات داوران به واسطه عدم تاثیر رایشان در رقم خوردن تصمیمات هیات داوران و نوشته شدن نتایج جشنواره به پایشان، به نقطه جالبی رسید.

اما این اتفاقات همان طور كه اشاره شد، ابتدای این حواشی بود و اصل حاشیه هیات داوران مربوط به شایعاتی بود كه رسانه های تخصصی ترجیح دادند به آن نپردازند و آن مواردی بود كه در خصوص عضو ایرانی دعوت شده از آمریكا به هیات داوران جشنواره 89 مطرح بود؛ عضوی كه داوطلبانه انصراف داد تا حساسیت در این خصوص افزایش نیابد و در دایره توجه قرار گیرد و آن عضو هیات داوران كسی نبود جز اسدالله نیك نژاد كه در آمریكا با عنوان Essy Niknejad شناخته می شود.

او در بخشی از نامه انصرافش از هیات داوران جشنواره به عنوان سومین داور انصراف دهنده، از انگیزه اش برای انصراف نوشته است: «علی‌رغم میل باطنی‌ام، از داوری كناره‌گیری می‌كنم و مایل نیستم عده‌ای مرا دستاویز آسیب‌رساندن به جشنواره كنند... افرادی در تلاش‌اند تا چهره‌ام را خراب و مخدوش كنند و از من خواسته‌اند تا در این جشنواره شركت نكنم و افرادی نیز قصد دارند با تجارب گذشته من بازی كنند تا چهره جشنواره فیلم فجر را مخدوش كنند...»

اما اسی نیك نژاد چه تجاربی در گذشته داشته كه بازگو شدنش به جشنواره فجر و لابد شمقدری و معاونت سینمایی و انتخاب كنندگان او به عنوان عضو هیات داوران همچون عباسی و الماسی، ضربه می‏زند؟!

این كارگردان 51 ساله فوق لیسانس كارگردانی سینما از دانشگاه هنر كالیفرنیا است. وی فعالیت در سینما را از سال 1360 به عنوان كارگردان با همكاری امیر قویدل با فیلم «برنج خونین» آغاز كرد. او پس از سفر به آمریكا با پشتوانه هیأت علمی دانشگاه هنر كالیفرنیا موفق به فعالیت در یكی از سریال های شبكه سراسری NBC شد و از سال 1369 به عنوان عضو ثابت سندیكای هنرمندان هالیوود به فعالیت خود ادامه داد. تا اینجای كار سوابق نیك نژاد مثبت به نظر می‏رسد و حتی بحث تهیه كنندگی سریال پرحاشیه "پاییز صحرا" كه در زمان ریاست محمد هاشمی در صدا وسیما پخش شد و امام (ره) عنوان كرد این مجموعه مشكلی ندارد، آنچنان نقطه منفی ای نبود كه "نیك نژادی" بخواهد به خاطرش هیات داوری جشنواره فجر را علی رغم میل باطنی از دست دهد!

پس می ماند سوابق آن طرف آبی "اسی" كه در صفحه اش در IMDB قابل دسترسی است و جالب آنكه سوره علاقه ای نداشته حتی بخشی از آن را در بانك اطلاعاتی اش ذكر كند! او در سال هایی كه در آمریكا مشغول بوده، بیش از آنكه به كارگردانی بپردازد، تهیه كننده بود و سریال های تلویزیونی و آثاری از این دست در قالب تریلر و درام و با چاشنی "داغی" (البته داغ تر از آثار استاندارد و معمول و مطرح هالیوود!) ساخته كه "شرم، شرم، شرم"، "محلی به نام حقیقت"، "دفتر خاطرات كفش قرمز!"، "زنان شب" بخشی از این آثار هستند. پوسترها و قطعات این فیلم ها كه در برخی سایت ها قرار گرفته، حكایت از آثار درخشان سینمای جهان ندارد و به شكلی است كه به لحاظ اخلاقی نتوان در یك وب سایت داخلی همچون تریلر فیلم های مطرح نمایشش گذاشت، هرچند فیلم پورنو هم نیست!

البته نمی توان به نیك نژاد و به قول خودش تجربیات جالبش! خرده گرفت. او در بخشی از سینمای آمریكا فعالیت می كند كه آثار در این سطح و كیفیت مشخص و منضم به این صحنه ها را طلب می كند و در واقع او قواعد كاری اش را در آمریكا رعایت می كند و او را نمی توان با تهیه كنندگان و كارگردان مطرح و شاخص داخلی یا خارجی نیز، جمع بست.  اما می توان از  مسئولانی كه هیات داوران جشنواره بیست و نهم فجر را چیده اند، پرسید كه این داور را از كجا آورده اند و چرا در شرایطی كه ده ها كارگردان مطرح داخلی چون مجید مجیدی یا عباس كیارستمی ایستاده اند، در ینگه دنیا دنبال داور و آن هم با این سوابق گشته اند كه در نهایت نیز آن قدر اوضاع به هم بریزد كه پیش از درآمدن بوی ماجرا، خود داور انصراف دهد؟!

آیا این خبر درست است برخی افرادی كه به بهانه یك جشن صنفی رگ غیرتشان باد می كند و تمام ارزشها از شهدای مظلوم دفاع مقدس تا خانواده آنها را هزینه می كنند و بسیاری هنرمندان و كارگردانان داخل ایران و فیلم دینی ساز را احتمالا به خاطر اختلاف سلیقه سیاسی به حاشیه می رانند، در سفر به آمریكا این افراد را - كه البته عملكرد حرفه ایشان به خودشان مربوط است- را تور می كنند تا برای هنرمندان ایرانی داوری كنند؟

با چه برهانی هنگامی كه یار در خانه است، مسئولان فرهنگی گرد جهان می گردند و از آمریكا چنین پدیده هایی برای جشنواره فجر دعوت می كنند؟ اگر از امثال كیارستمی یا مجیدی خوششان نمی آید و آمریكایی دوست دارند، چرا لااقل سراغ چهره های مطرح هالیوود نمی روند و برای آنها بلیت و دعوتنامه نمی فرستند و سراغ درجه 2 و 3 هالیوود را می گیرند؟! اگر بپذیریم استعداد امثال مجیدی نه چندان متمایل به دولت، در حد اسكورسیزی نیست، آیا او در حد و اندازه اسی نیك نژاد هم قرار ندارد؟!

چرا مسئولان برگزاری جشنواره به انتخاب هیات داورانی گرایش نشان داده اند كه هیچ سنخیتی با سطح این رویداد ندارند و هیچ نقطه ای اشتراكی نیز میان داوران جز خودی  بودن (البته به معنای سال 89 آن) وجود ندارد؟ واقعاً اگر قرار باشد حسن عباسی و جهانگیر الماسی و ابوالقاسم طالبی و اسدالله نیك نژاد را با هم جمع بست، چه مخرج مشتركی جز سلام و علیك همه شان با شمقدری یا دیگر مسئولان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد می توان پیدا كرد كه بتوان گفت با آن توجیه، اینها را انتخاب كرده اند؟! آیا می توان به این دوره از جشنواره و منتخبانش كه چنین هیاتی برای معرفی شان چیده شده، دل بست؟

پی نوشت 1:

مراسم افتتاحیه بیست‌ونهمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاون امور سینمایی وزارت ارشاد و با اجرای محمدرضا حسینیان برپا خواهد شد.

به گزارش سینمانگار؛ این مراسم با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاون امور سینمایی وزیر ارشاد، هنرمندان در سالن اصلی مركز همایش‌های برج میلاد برگزار می‌شود.
پخش تیزر جشنواره بیست‌ونهم، اهدای جوایز بخش مواد تبلیغی و اطلاع‌رسانی، بزرگداشت هفت سینماگر(جمشید هاشم‌پور، پوران درخشنده، شهریار بحرانی، داوود رسولیان، مهدی فقیه، بیژن محتشم، مسعود كیمیایی) و نكوداشت دو كارگردان(زنده‌یاد منوچهر حقانی‌پرست و زنده‌یاد محمدرضا اعلامی) از دیگر بخش‌های این برنامه خواهد بود.

جرم: آخرین ساخته مسعود کیمیایی

آخرين ساخته مسعود كيميايي در بخش مسابقه سينماي ايران بيست و نهمين جشنواره فيلم فجر پذيرفته شده است.

"جرم" حال و هواي اجتماعي، سياسي و تاريخي دارد و در فضاي سال‌‌هاي پيش از انقلاب مي‌گذرد و داستان مردي است كه نمي‌خواهد از عقيده‌اي كه دارد تخطي كند..

كيميايي كه سه سال پيش نتوانست فيلم "رئيس" را كه در بخش سينماي آسياي جشنواره انتخاب شده بود، به دليل مشكلات صدا به داوري جشنواره فجر برساند، پس از 6 سال در جشنواره فيلم فجر حاضر مي‌شود. در واقع آخرين حضور اين فيلمساز در جشنواره به فيلم "سربازهاي جمعه"‌ برمي‌گردد و فيلم‌هاي "حكم" و "محاكمه در خيابان" او بدون نمايش در جشنواره، اكران عمومي شدند.

فیلم سینمایی "جرم" با بازی پولاد کیمیایی، حامد بهداد، شبنم درویش، جمشید مشایخی، داریوش ارجمند، مسعود رایگان، اکبر معززی و با حضور نیکی کریمی، بهاره رهنما، سیامک انصاری، کیانوش گرامی، جلال پیشوائیان، محمد موید، محراب رضائی، علی اصغر طبسی، مجید علیزاده، نوید لاجوردی، بهزاد اقطایی، سامان حسینی، شاپور کلهر، مهرداد فلاحتگر و جمعی از هنرجویان و فارغ‌التحصیلان کارگاه آزاد فیلم ساخته می شود.

دیگر عوامل این اثر عبارتند از نویسنده، تهیه‌کننده، کارگردان؛ مسعود کیمیایی، گروه کارگردانی؛ دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز؛ محمد‌علی جناب، دستیار دوم کارگردان؛ سامان خادم، گروه کارگردانی؛ محمد‌رضا عزیزی، کامران مالکی، علی‌آزاد، منشی‌صحنه؛ سارا حمزه، گروه ‌فیلمبرداری؛ مدیر فیلمبرداری؛ تورج منصوری، دستیار‌اول؛ مجید غفاری، دستیار دوم؛ هادی منوچهر پناه، گروه فیلمبرداری؛ امیر‌حسین صدقی‌راد، احسان ‌نادری، هادی رمضانی، صدابردار؛ اسحاق‌خانزادی، دستیاران صدا؛ سعید علیپور، کاوه دیداری، تدوین؛ مصطفی‌خرفه‌پوش، گروه صحنه و لباس؛طراح صحنه و لباس؛ ایرج رامین‌فر، دستیار اول صحنه؛ جعفر‌محمد شاهی، مدیران صحنه؛ سعید هنرمند، پیام عزیز‌خانی، دستیار لباس؛ ندا سلیمی، طراح چهره‌پردازی؛ محمدرضا قومی، مجریان گریم؛ هادی لطفی، مهسا خداکرمی، گروه تولید؛ مدیر تولید؛ تینا پاکروان، مدیر تدارکات؛ وحید مشاری، دستیاران تدارکات؛ مهدی چراغی، حامد آزادی، علیرضا حق شناس، گروه تدارکات؛ مهدی روزبهانی، رضا سلیمانی، مهدی ارجمندی، نوید لاجوردی، مجتبی طهماسبی، سینه موبیل؛ علی اسکویی، عکس و فیلم صحنه؛ عکاس؛ بابک برزویه، دستیار عکس؛ سیما محمدی، فیلم‌پشت صحنه؛ پیام نصیری، مشاور رسانه‌ای؛ مینا اکبری.

 

شرح یک سکانس از جرم:

فصل 15-روز-داخلی-زندان-اتاق ملاقات

زنی با چهره ای پر از رنج، خسته، چشم ها ی نخوابیده، عصبی که سعی در آرام بودن خود دارد گوشی ملاقاتی را در دست دارد و حرف می زند

زن: اگه پول خوب می گیری...برا کار خلافی که توبه توش نیس...یخوده از اون پولو برا زن و بچه ت می ذاشتی...من و اون پسرت ویلون تو خیابونا. من اون بیرون حبسم تو این تو آزاد. زن و بچه تو خونه...من بیرون...رفیق بازی و پول در آوردن و عشق و حال...این دیگه...آخرشه...اما...تو اون خونه رم برا ما نزاشتی...زن طلاق...بچه گداخونه...خودم آزاد...اونی که عین اشکبوس لم می ده یه طاق و دیوارم دور زن و بچه شه..جفت پوچ شدم...تا آخر جوونیم...اما من از پس زندگی نکبتی خودم بر میام...پول گرفتی...قلمبه دادی برا ننه و بابات و اون ایل گشنه  خونه خریدی خیلی دیگه گنده شدی که می گی اول...ننه مادر پدر بعد زن... امضای زن رو کاغذه...مادر امضای خداس...خیلی خوبه...به به..چه مردی! اما رضا ( بغض می کند) هنوزم..دلم پی دلته...(بغضش می ترکد) نگفتی ملیحه رفت اما بچم پسرم مدرسه می خواد...لباس می خواد...تو بچه ها تو مدرسه...پدر می خواد..کی...کی میایی بیرون؟

چهره رضا پریشان و باخته با چشمی زنده و حالی مرده. فقط از پشت شیشه نگاه می کند. زیر لب می گویدرضا: ناصر...بیام بیرون...دسم بهت برسه...کاری می کنم دو تا دساتو...جدا از تنت تو قبر بذارن...

ملیحه: پولی که دادی ناصر داد...خودشم فراریه..زیاد بیاد حرف می سازن...کم بیاد بی معرفتیه...اما از سه چاهار ماه بعد تو خودشم فراریه..یدفه احمد که دید اون نون کباب آورده و یدفه ساندویچ اغذیه...گفت...این جای بابام اومده...شنید و رفت و نیومد....

رضا: یه دفه این پشت نیومد...

ملیحه: حواست پی اونی باشه که براش اینجایی...کی میای آدم کشتی...می کشنت؟...پسرت بی پدر می مونه...یا میای؟

رضا: بسه دیگه...بیام وامیسم...منم یه تن دارم و صد تا خنجر منتظر...منم...دلم پیته...

ملیحه آخ که از بی کسی...چشم به دست مردم و صدای یه پول تو کاسه م..دلی که پیت باشه بدردت نمی رسه دل باید باهات باشه...

منبع: کافه سینما

.


اظهار نظر مسعود کیمیایی در مورد بزرگداشت در جشنواره فجر:

«مسعود کیمیایی» کارگردان بزرگ و محبوب سینمای ایران درباره برنامه‌ای که برای بزرگداشت وی در بیست‌و‌نهمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر برگزار می‌شود، به خبرنگار سینمایی برنا گفت: اساسا برگزاری مراسم بزرگداشت برایم مهم نیست.

وی که امسال با فیلم سینمایی جرم با بازی حامد بهداد، پولاد کیمیایی،جمشید مشایخی، داریوش ارجمند و ... در بیست‌و‌نهمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد، درباره احتمال بردن سیمرغ جشنواره برای این اثر گفت:من برای دریافت سیمرغ فیلم نساختم و اگر جایزه‌ای در این جشنواره گرفته شود، جا مانده از سالهای قبل است.

 

پی نوشت 1:

دبیر جشنواره فیلم فجر پنج‌شنبه شب با حضور در برنامه‌ای در شبکه خبر اعلام کرد که شهریار بحرانی نیز درخواست کرده که از داوری بخش بین‌الملل جشنواره فیلم فجر کناره‌گیری کند.

پوران درخشنده، ناصر صفاریان، اسدالله نیک‌نژاد، انسیه شاه‌حسینی از دیگر سینماگرانی بودند که از داوری جشنواره فیلم فجر انصراف داده‌اند و شهریار بحرانی داور پنجمی است که از داوری جشنواره انصراف می‌دهد.

پی نوشت 2:

به گزارش پارس توریسم، احمدی‌نژاد پس از شنیدن این نظرات، توصیه کردند که هر چه زودتر مشکل این ساخته علیرضا امینی حل شود.
انتهای خیابان هشتم ساخته علیرضا امینی و به تهیه کندگی جمال ساداتیان است که شایعه توقیف و جرح وتعدیل فراوان آن در محافل سینمایی بسیار به گوش رسیده است. این فیلم که از مضمونی ملتهب و تکان‌دهنده برخوردار است تا کنون امکان حضور در جشنواره را پیدا نکرده است.
زندگی با چشمان بسته، ساخته رسول صدر عاملی و خانه پدری ساخته کیانوش عیاری از دیگر ساخته‌های بحث‌برانگیز سینمای ایران در سال جاری هستند که در آستانه جشنواره فیلم فجر توقیف شده‌اند.

پی نوشت 3:

آنونس فیلم آتشکار ساخته محسن امیر یوسفی که از چندی قبل برروی سایت سینمای ما ودیگر سایت‌های اینترنتی قرار گرفت با استقبال عجیب و غریبی از سوی مخاطبان مواجه شده است.
به گزارش پارس‌توریسم، آنونس این فیلم در سایت سینمای ما چندین برابر آنونس فیلم‌های دیگر سینمای ایران دانلود شده و رکورد عجیب و غریبی از خود به جا گذاشته است.
آنونس این فیلم جنجالی همچنین در سایت‌های دیگر نیز با استقبال کاربران مواجه شده است.
این آنونس منحصربه‌فرد که با صدای حمیدفرخ‌نژاد تولید شده هم اکنون در سینماها نیز نمایش داده می‌شود که با استقبال خوب مردم مواجه شده است.
آتشکار قرار است به زودی در سینماها اکران شود.

پی نوشت:

جرم ساخته جدید مسعود کیمیایی یکی از امیدهای جشنواره امسال و  بازگشتی دوباره برای کیمیایی بزرگ است. کیمیایی کار گردان بزرگ و صاحب سبکی در سینمای ایران است . همانطور که برخی عاشق سینه چاک کیمیایی و دیالوگها و فیلمهایش هستند خیلی ها هم حاضر نیستند سر به تن استاد باشند و از مرام و معرفت و چاقو و رفاقتهای فیلمهای کیمیایی خسته شده اند و آنرا دمده و تاریخ مصرف گذشته میدانند.

بحث کیمیایی و عاشقان و مخالفانش بحثی طولانی و تمام نشدنیه ولی چیزی که هست اینه که مسعود کیمیایی یکی از بزرگان و جریان سازان سینمای ایران است که بخصوص فیلمهای قبل انقلابش از یاد هیچ عشق سینمایی فراموش نمیشه!و فیلمهاش به شدت بوی ایران و کوچه و خیابانهای این شهر و مملکت میده....

ایشالا که استاد با فیلم امسالش مارو سر بلند کنه ....

«هفت» به نفع «نود» كنار می‌كشد

تهیه‌کننده و مجری برنامه «هفت»، با اعلام این خبر افزود: به احتمال زیاد ویژه برنامه «هفت» به دلیل پخش برنامه «نود»، روز دوشنبه پخش نخواهد شد.

وی ادامه داد: ویژه برنامه «هفت» تا پایان جشنواره فجر ادامه خواهد داشت.
جیرانی درباره‌ی پخش مراسم افتتاحیه از برنامه «هفت» توضیح داد: برنامه «هفت» نیم ساعت پس از اتمام مراسم افتتاحیه ـ ساعت 12 شب ـ روی آنتن می‌رود؛ بنابراین در خلال صحبت‌های مهمانان برنامه بخش‌هایی از افتتاحیه را روی آنتن می‌بریم.
وی تاکید کرد: سعی می‌کنیم بخش‌های مهم مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم فجر را در قالب ویژه برنامه «هفت» پوشش دهیم.
«
هفت» در زمان برگزاری بیست و نهمین جشنواره فجر فجر هر شب به مدت 2 ساعت ویژه برنامه خواهد داشت.
فریدون جیرانی بیش از این گفته بود: شروع برنامه «هفت» بین ساعت 23 و 30 دقیقه تا 24 است و تا ساعت 2 بامداد روز بعد ادامه دارد.

آفتاب نیوز

پ.ن :

هفت قرار بود 90 ما اهالی و عشاق سینما شود که نشد!

فریدون جیرانی اصلا مجری مورد علاقه نه تنها نسل ما بلکه خیلی از سینمادوستان نیست.

در طول پخش این تنها برنامه سینمایی تلویزیون هفته ای نبوده که هفت متوجه انتقاد تند اهالی سینما و رسانه قرار نگیرد. اینجا مجال طرح جزییات نیست بلکه به بهانه پخش هفت در طول ایام جشنواره خواستم درد دلی کنم درباره برنامه ای که تماشایش تنها به خاطر نبود و فقدان همچنین برنامه هایی در تلویزیون ایران است.

وگرنه نگاه حاکمیتی و محافظه کارانه شدید مجری و تهیه کننده هفت فریدون جیرانی بر هیچ کس پوشیده نیست.

هفت برنامه کاملا سفارشی و تریبونی برای مدیران سینمایی و فرهنگی است درحالیکه

باید مکانی برای درد دل و بیان معضلات سینماگران با رویکردی آزادانه و مستقل باشد.

مقایسه 90 و هفت را اصلا قبول ندارم نه به خاطر تفاوت بین فردوسی پور و جیرانی!

بلکه به خاطر تفاوت های زیاد حوزه ورزش و حوزه فرهنگ و خط قرمزها...

خیلی کم شده که عادل وارد مسایل سیاسی و اعتقادی شود(بجز این انتقال نفت) و نهایت حمله اش و زورش به رییس فدراسیون و گاهی رییس تربیت بدنی است

ولی هفت اگر کمی جلو برود ممکن است به خط قرمزها و حساسیتهای اعتقادی برخورد کند ویا از لحاظ فرهنگی که موضوع بسیار حساستر و سیاسی تری است دچار مشکل شود...

پس مشکل اساسی مشکل سیستم و فقدان آزادی بیان و نقد در جامعه است و در مراحل بعد سلیقه امثال جیرانی در تهیه و اجرا نقش دارد....

درباره فیلم اصغر فرهادی:جدایی نادر از سیمین

«جدایی نادر از سیمین » آخرین ساخته اصغر فرهادی است که چند روز پیش نمایش آن در جشنواره معتبر فیلم برلین قطعی شد. فیلمی که همه علاقه مندان سینمای فرهادی در انتظار نمایش آن در جشنواره فیلم فجر امسال هستند . فیلمی که با توجه به حضور در جشنواره برلین تنها می تواند در بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره فجر حضور داشته باشد .

فرهادی به روایت امیر نادری و تقوایی /
اصغر فرهادی فیلمساز جوانی است که با فیلمهایی که تا کنون ساخته خود را به عنوانی کار گردانی شاخص و محبوب مطرح کرده است .مهرماه امسال بود که مصاحبه کوتاهی از امیر نادری در رسانه های ایرانی منتشر شد که امیر نادری در پایان مصاحبه خود درباره ايران صحبت کرده و گفته بود : حتماً به فرهادي سلام برسانید . او از فیلمسازان نيك است.
ناصر تقوایی نیز در مصاحبه ای درباره فرهادی گفته :فرهادی وقتی جوان بود من در جشنواره‌ای جایزه‌ای برای فیلم اولش به او اهدا کردم و عنوان کردم تو فیلمساز بزرگی خواهی شد و می‌بینم اینگونه می‌شود.
ماجرای متوقف شدن فیلم فرهادی/
به خاطر اظهار نظر اصغر فرهادی در جشن خانه سینما،معاونت سینمایی در اقدامی عجیب و غیر منتظره اقدام به لغو مجوز فیلم فرهادی کرد. همان زمان خبر لغو مجوز و توقف فیلمبرداری فیلم جدید اصغر فرهادی با واکنش ها و انتقادات فراواني مواجه شد . محمد مهدي عسگر پورمديرعامل خانه سينما در واكنش به اقدام اخير معاونت سينمايي در لغو مجوز فيلم جديد فرهادي گفته بود : من چند توصيه به دولتمردان وتصميم گيران دارم .آنها دائما اعلام مي كنند كه مادر كشوري زندگي مي كنيم كه مهدآزادي است .... عسگر پور با ذكر اين نكته تنها زماني كه به شئون اسلامي ،ديني ،مقامات امنيتي و مراجع ومقدسات توهين شده باشد پيگردهاي قانوني و برخورد با سخنران درنظر گرفته مي شود گفت:سوال من اين است كه آقاي فرهادي در صحبتهايش به كدام يك از اينها توهين كرده است ؟
انتقاد شديد كيارستمي/
عباس كيارستمي كارگردان مطرح سينماي ايران نيز به توقف فيلم اصغرفرهادي واكنش شديدي نشان داد . آقاي كيارستمي گفته بود كه در واكنش به اتفاقات اخير سينماي ايران بار ديگر درايران فيلم نمي سازد .كيارستمي در مصاحبه خود گفته بود قرار بود فيلم بعدي ام پدر و پسر را درايران بسازم ولي تصميمهاي فردي و مجموعه اتفاقاتي كه اين روزها درسينماي ايران اتفاق مي افتد باعث شد كه به اين نتيجه برسم كه فيلم بعدي ام را هم در خارج از ايران كار كنم .اين كار گردان مشهور بااشاره به لغو مجوز ساخت فيلم اصغر فرهادي گفته است :مثلا همين داستان مربوط به اصغر فرهادي و فيلمي كه مجوز گرفته بود و بعد ناگهاني تصميم مي گيرند آن را متوقف كنند . اصلا باورم نمي شود . چطور مي توان نسبت به ارزشهاي معنوي يك كار فرهنگي بي توجه بود .درباره حرفهاي اصغر فرهادي در جشن سينما كه از سوي شمقدري دليل لغو مجوز فيلم او اعلام شد مي گويد :اين حرفها آرزوي يك فيلمساز بوده براي ديگر همكارانش كه درايران نيستند تا فيلم در كشور مادري شان بسازند . ممكن است اين حرف آرزوي يك نفر نباشد ،اما طبيعتا نبايد با فردي كه آرزويش شبيه او نيست به شكل تاديبي برخورد كنيم .مثل اين مي ماند كه ما براي همه بيماران شفاي عاجل طلب كنيم و ميان اين انسانهاي بيمار ،فرد گناهكاري هم باشد ،پس بايد براي كسي كه چنين دعايي كرده مجازات هم در نظز بگيريم .
جدایی نادر از سیمین بهتر از درباره الی؟/
شنیده های ما درباره فیلم جدایی نادر از سیمین حاکی از آن است که این ساخته فرهادی ،حتی نسبت به فیلم بسیار تحسین شده درباره الی ،فیلم قوی‌تری است و باید گفت فرهادی روند رو به رشد خود در سینمای ایران را با فیلم جدایی نادر از سیمین  ادامه داده است .
باز ماندن از جشنواره کن/
پیش از آنکه فیلم جدایی نادر از سیمین حضورش در جشنواره فیلم برلین قطعی شود خبرهایی مبنی از احتمال حضور این فیلم در بخش مسابقه جشنواره کن شنیده می شد و گویا دست اندرکاران فیلم ،در حال مذاکره با دست اندر کاران جشنواره کن بودند که در نهایت با پذیرفته شدن در بخش مسابقه جشنواره برلین ،عملا حضور این فیلم در بخش مسابقه کن منتفی شد .
لیلا حاتمی و شهاب حسینی/
«جدايي نادر از سيمين» فیلمی است که با بازي ليلا حاتمي، شهاب حسيني، پيمان معادي، ساره بيات، سارينا فرهادي، علي اصغر شهبازي، بابک کريمي، شيرين يزدان بخش، كيميا حسيني و با حضور مريلا زارعي روايت مي‌شود.

لیلا حاتمی وماجرای باز ماندن از درباره الی/

لیلا حاتمی از بازیگران مطرح سینمای ایران است که در فیلم جدید فرهادی از بازیگران مهم فیلم است.او نقش سیمین را درفیلم بازی می کند. خانم حاتمی قرار بود در فیلم قبلی فرهادی یعنی درباره الی بازی کند .به نوشته ماهنامه فیلم در آن زمان ،لیلا حاتمی برای فیلم درباره الی چند بار به دفتر فیلم رفت او که باردار بود حساب روزها را می کرد و امیدوار بود این موضوع مانع کارش نشود .اما صحنه های پر تنش فیلم مناسب حالش نبود .اما اینقدراین نقش و فیلم برایش مهم بود که به فرهادی نگفته بود که بار دار است اما نشد.


ماجرای جالب قطع فیلمبرداری توسط کلاری /

محمود کلاری فیلمبرداری فیلم جدایی نادر از سیمین را برعهده داشته .البته بد نیست بدانید فیلم جدایی نادر از سیمین برای آقای کلاری بسیار تاثر‌برانگیز بوده به گونه ای که خود او دراین باره گفته :پس از نزدیک به سی سال حضورم در سینما و فیلمبرداری بیش از پنجاه فیلم بلند داستانی،این برای اولین بار بود که تحت تاثیر حسی پاره ای از صحنه های فیلم ،ناگریز از قطع فیلمبرداری شدم !این واکنش ناخواسته از ناحیه فیلمبردار باسابقه ای مثل من ،اتفاقی بی سابقه در سینماست .(گفت وگوی کلاری با ماهنامه صنعت سینما)
معادی و بازی در نقش یک عاشق شجریان/
پیمان معادی فیلمنامه نویس سینمای ایران که در فیلم قبلی فرهادی ،درباره الی بازی کرده وبازی جالبی نیز ارائه داده بود در فیلم جدایی نادر از سیمین نیز بازی کرده .او برای بازی دراین فیلم به مدت ۲ماه در خانه واتومبیل به آواز شجریان گوش می کرده چون دراین فیلم نقش آدمی رابازی می کند که عاشق شجریان است .

مریلا زارعی و بازی در سکانسهای مهم /

مریلا زارعی نیز از جمله بازیگران فیلم است که به نظر می رسد نقش چندان بلندی در فیلم ندارد .او دراین فیلم در ۴سکانس از فیلم جدایی نادر از سیمین بازی کرده که سکانسهای مهمی در مجموع داستان است .

نقش مادر سیمین /

شیرین یزدانبخش از بازیگران غیر حرفه ای سینمای ایران است که در جدیدترین ساخته اصغر فرهادی نقش مادر "سیمین" با بازی لیلا حاتمی را بازی کرده .او به دعوت اصغر فرهادی دراین فیلم در یک نقش خیلی کوتاه بازی کرده است.

 

منبع : آرمان

 

پی نوشت:

اصغر فرهادی بی تردید بهترین فیلمساز حال حاضر ایران و حتی دهه اخیر سینمای ایران از نگاه من و بسیاری از کارشناسان این حوزه است.

فیلمهای فرهادی از رقص در غبار و شهر زیبا و چهارشنبه سوری و درباره الی تا همین جدایی نادر ازسیمین فیلمهای اجتماعی وشهری هستند که معضلات طبقه متوسط ایران را مطرح میکنند چیزی که فیلمسازهای ما خیلی کم و یا اصلا به آن نپرداختند

یا دنبال قشر مرفه و ثروتمند بودند یا دنبال زاغه نشینها و قشر فقیر

و فرهادی مانند طبقه متوسط یک استثنا در سینمای ما بوده و هست...

فیلم جدید فرهادی به برلین هم فرستاده شده است و امید زیادی برای موفقیت دارد.

بدون شک یکی از تماشایی ترین و جذابترین فیلمهای امسال"جدایی نادر از سیمین"

است که

بی صبرانه منتظر تماشای فیلم کارگردان درباره الی هستیم....

 

 

چرا جشنواره "فجر" هیچ گاه بین المللی نمی‏شود؟

دیوید فینچر و كریستوفر نولان زیربلیت حسن عباسی و الماسی!

جشنواره فیلم فجر در حالی به دوره بیست و نهم رسید كه هنوز نتوانسته به جایگاهی هم سطح جشنواره های بین المللی معتبر دست یابد و اگرچه اسماً با حضور فیلم هایی از كشورهای مختلف جهان، این عنوان را یدك می كشد، اما در عمل كیفیت آثار حاضر در بخش مسابقه جشنواره، یادآور دیگر جشنواره های بزرگ سینمایی جهان نیست و جای تاسف دارد كه گذر ایام باعث شده تكاپو برای قرار گرفتن بزرگ ترین رویداد سینمایی سال ایران هم ردیف رویدادهای سینمایی جهان كمرنگ شود.

به گزارش سرویس فرهنگی هنری «آینده»؛ با سپری شدن جشنواره فیلم فجر 89ٰٰ، یك گام تا پایان سومین دهه عمر بزرگ ترین رویداد سینمایی كه با انقلاب اسلامی ایران متولد شد، باقی است؛ رویدادی كه در بدو فعالیتش تصور می‏شد، در گام نخست مسیری صحیح به جریان آزاد فیلم سازی در ایران ببخشد و در گام بعد در سطح بین المللی نیز اثرگذار باشد و سینمای ایران را بیش از پیش در معرض دید جهانیان قرار دهد.

این رویداد اگرچه تا حدودی در دستیابی به این هدف صاحب توفیق بود، اما آفت دولتی بودن در تمامی این سال‏هاٰ، مانعی جدی برای رشد این فرصت شد و سلیقه تیم فرهنگی و سینمایی هر دولت عاملی شد تا همواره شاهد تغییر سیاست های جشنواره و به تبع آن تغییر سمت و سوی داوری ها و تغییر ذائقه انتخاب كنندگان بود. به همین دلیل نمی توان برگزیدگان اصلی ادوار مختلف جشنواره فجر را با الفبای مشترك كنار هم قرار داد و خط سیری ترسیم كرد كه حكایت از پیگیری یك سیاست فرهنگی شفاف (به دور از كلی گویی) در طول 29 دوره جشنواره فجر داشته باشد. شاید یكی از مهم ترین دلایلی كه كارگردانان بزرگ خارجی آثارشان را به این جشنواره نمی آورند، همین نامشخص بودن سیاست ها و خط فكری حاكم بر "فجر" است كه روزی صدای طبل و سنج از آن بر می خیزد و روزی صدای تار و چنگ!

به همین دلیل اگرچه جشنواره فجر اسماً با حضور فیلم هایی از كشورهای مختلف مزین به پرچم های مختلف و عنوان دهان پركن بین المللی می‏شود اما به لحاظ كیفیت، غیبت چهره های شاخص سینمای ژاپن، فرانسه، انگلیس، ایتالیا و آمریكا باعث شده نتوان این رویداد را با استانداردهای قستیوال هایی چون كن یا ونیز قیارس كرد و با رفتارهای غیرحرفه ای كه در این دوره صورت پذیرفت، اندك امیدی نیز كه برای حركت در مسیر دستیابی به یك جشنواره بزرگ و جهانی می‏رفت كمرنگ. در عین حال برای آنكه مشخص شود این جشنواره از كدام نقاط ضربه می‏خورد، بر شمرده می‏شود.

جشنواره وابسته، جشنواره مرده
این كه همواره وزارت فرهنگ و ارشاد دولت ها بخواهند جشنواره فجر را تماماً در كنترل خویش داشته باشد، عاقبتش همین وضعیت كنونی می‏شود و به نظر می‏رسد تخستین گام در باسازی و بهبود وضعیت جشنواره، حركت به سمت مستقل شدنش به عنوان یك رویداد غیردولتی (و نه خصوصی) است تا در عین حال كه دولت بر جریان برگزاری جشنواره نظارت دارد و پشتیبانی مالی و سیاسی انجام می‏دهد، دامنه نفوذش را تا پای میز داوران توسعه ندهد و این گونه نباشد كه با چینش داوان، آثاری انتخاب شوند كه مطلوب نظر وزارت فرهنگ و ارشاد باشد، هرچند ممكن است آن اثر اصلاً شایستگی سیمرغ بلورین جشنواره را نداشته باشد.

بدون شك جشنواره وابسته حكم یك جشنواره مرده را دارد كه پس از مشخص شدن كاندیداهای بخش مسابقه اش، می‏توان برنده جایزه ها را با ضریب خطای پایین و با توجه به گرایش هیات داوران پیش بینی كرد كه این انگیزه كارگردانان بزرگ را برای حضور در این رویداد كاهش می دهد و باعث می‏شود در فصل برگزاری، تمامی مسئولان سینمایی به صف شوند تا كارگردانان مطرح داخلی بیشتری را به این رویداد بیاورند و در اصطلاح خودشان تنور جشنواره را گرم كنند. اما تا كی این تنور گرم می ماند، خدا می داند!

"فجر" كجای این جشنواره است؟
از دیگر مسائلی كه برای این جشنواره قابل طرح است، برگزاری در بخش های مختلف است و كثرت جوایزی  كه به این طریق در نظر گرفته شده تا جامعه سینمایی سهم بیشتری از جوایز ببرند و انگیزه ها برای حضور سینماگران افزایش یابد اما در عمل مشخص شده این حجم جوایز تاثیر شگرفی در افزایش شركت كنندگان نداشته است و از این حیث در صورتی كه تنها یك جایزه برای كارگردانان، بازیگر نقش اول، مكمل، فیلمبردار و ... در نظر گرفته شود و از حواشی كاسته شود، ارزش افزوده این جایزه آنچنان خواهد شد كه انگیزه برخی فیلمسازان برای تصاحب این تك جایزه ها دوچندان می‏شود، به خصوص آنكه جوایز بخش بین الملل نیز با جوایز داخلی جمع بسته شود و حتی برخی سال‏ها، آثار شاخص دیگر كشورها برنده این تك جوایز شوند.

حال اگر اصرار بر تكثرگرایی در جایزه دادن وجود دارد، چرا این جشنواره عریض و طویل حتی یك دیپلم افتخار هم برای فیلمی با رویكرد "فجر" انقلاب ندارد و تابلوی این جشنواره جزو رویكردهای اصلی این بیست و نه دوره نبوده است؟ آیا این جشنواره یك دو ریالی به انقلاب مدیون نیست كه حتی كوچك ترین اثری از این رویكرد در آن لحاظ نشده و یا غفلتی بوده كه 29 سال جریان داشته و علی الظاهر قرار است همچنان نیز بدین منوال ادامه داشته باشد؟

سانسور در حداقل ممكن
این یك واقعیت است كه به جز سینمای ایران و معدود آثار سینمای آسیا، عمده آثار سینمایی دارای استانداردهایی كه توان بدون سانسور آنها را در جشنواره شركت داد، نمی شوند و معمولاً كارگردانان مولف و صاحب نام نیز حاضر نمی شوند برای حضور در یك جشنواره، بخش هایی از آثارشان را حذف كنند تا فیلمشان در قالب جشنواره فجر قرار گیرد و از این حیث، از اصلی ترین رویكردهایی است كه برای توسعه حضور كارگردانان مطرح و مولف می توان مدنظر قرار داد.

از این رویكرد كه بگذریم، ضروری است حداقل فیلم داخلی در مسیر شركت در جشنواره توقیف نشود و در واقع ابتدا باید مشكلمان را با خودمان رفع كنیم و بپذیریم كه فیلمساز داخلی دیدگاه هایش را بتواند در جشنواره به نمایش بگذارد و شاید بهتر باشد پس از آن سراغ پیشنهاد دوم و عدم سانسور فیلم های خارجی رفت و شاید یكی از دغدغه هایی كه از غیردولتی شدن جشنواره نیز بعیدتر به نظر می‏رسد، همین كاهش سانسورهایی است كه در بسیاری از اوقات نیز در چهارچوب قوانین نمی گنجد و صرفاً به اقتصای سلیقه اتفاق می افتد.

محصول نهایی یك برنامه ریزی دم دستی
در وضعیتی كه جشنواره های بین المللی چندین ماه دامنه برگزاری شان است و نمود عینی اش نیز اسكار است كه از ماه ها پیش به موضوع روز رسانه های جهان مطرح شد و طبق روال در اسفندماه، برندگانش مشخص می‏شود، جشنواره فجر شاید بیست روز نیز به عنوان محور اخبار سینمایی ایران مورد توجه قرار نگیرد، چه رسد به محور اخبار سینمایی جهان یا منطقه و این شاید محصول نهایی یك برنامه ریزی دم دستی باشد كه برگزاری این رویداد را به حالت رفع تكلیف در آورده و البته نباید این واقعیت را كمرنگ كرد كه تلاش شده این رفع تكلیف از حداقل استاندارد لازم برخوردار باشد.

طبیعتاً در صورتی كه از ماه ها قبل آثار سینمایی به دبیرخانه جشنواره برای قضاوت ارائه شوند و هیات داوران حداقل چند هفته ژیش از آغاز جشنواره، كاندیداهای رقابت در بخش های مختلف جشنواره را معرفی نمایند، هم بر هیجان جشنواره افزوده خواهد شد و هم فضای نقد و بررسی كاندیداها و نقد انتخاب هیات داوران جشنواره فراهم خواهد آمد و داوران جشنواره نیز ژیش از انتخاب نهایی، در معرض نقد گزینه های پیش رویشان به قلم و بیان منتقدان سینمایی قرار میگرند و با جمع بندی دیدگاه ها، انتخاب نهایی برایشان دقیق تر بوده و با نظر منتقدان و صاحب نظران سینمایی هم سو تر خواهد بود؛ اتفاقی كه در سال های اخیر كمتر به وقوع پیوسته است.

ك جشنواره بین المللی، یك هیات داوران بین المللی
تمامی آنچه ذكر شد، حلقه های یك زنجیر هستند كه دست و پای جشنواره را بسته اما ضعیف ترین حلقه كه می توان این زنجیر را از آنجا پاره كرد، هیات داوران جشنواره فجر است كه به واسطه همان دولتی بودن و نگاه سلیقه مدیران هر دوره، كاملاً بدون استدلال انتخاب شده اند و یكی از بدترین انتخاب ها نیز مربوط به همین دوره جشنواره است كه جهانگیر الماسی به عنوان "بازیگر سینما" و حسن عباسی به عنوان "منتقد و كارشناس استراتژیك رسانه!" در جمع عضو هیات داوران قرار گرفته اند.

از حسن عباسی در این مقال می گذریم و در خصوص سطح و توان نقد فیلمش در مطلبی مجزا خواهیم پرداخت تا مشخص شود این شخص بدون ساخت یك فیلم سینمایی یا یك سناریونویسی یا حتی بازی در یك فیلم به این عنوان رسیده، اما در خصوص جهانگیر الماسی كه ارزش هایش در جای خود قابل احترام است و دو تن دیگر از اعضاء هیات داوران نیز این ابهام وجود دارد كه آیا چهره های شاخص تری برای حضور در این هیات وجود نداشت كه بر وزن انتخاب ها بیافزاید و برخی با شنیدن اسامی هیات داوران، ترجیح ندهد فیلمشان را به جشنواره نبرند؟!

آیا توقع می رود با داوری امثال حسن عباسی و جهانگیر المالسی، روزی دیوید فینچر و كریستوفر نولان و مارتین اسكورسیزی به فجر بیایند یا اینكه اصلاً برای مسئولان محترم اهمیتی ندارد چه اشخاصی با چه فیلم هایی در این جشنوراه شركت كند و تنها مسئله مهم روشن شدن چراغ این جشنواره برای مدت ده روز است؟! آیا بهتر نیست تا همین كارگردانان داخلی نیز به واسطه قرار گرفتن زیر بلیت امثال عباسی، عطای جشنواره را به لقایش نبخشیده اند، حداقل ضعیف این زنجیر را در آورد و گام اول را برای بهبود اوضاع جشنواره فجر برای سی امین دوره برداشت؟

پ.ن1:

ناصر صفاریان كه هفته گذشته از سوی انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران برای داوری فیلم‌های جشنواره فجر امسال معرفی شده بود، امروز ـ 11 بهمن ماه ـ از این داوری انصراف داد.
این فیلمساز و منتقد سینما در یادداشتی كه در اختیار ایسنا گذاشته ضمن تاكید بر حمایت از انجمن منتقدان، می‌گوید این انصراف كوچك ترین ارتباطی با انجمن ندارد و اتفاقا داوری‌های بسیار حرفه‌ای و با صلاحیتی از سوی انجمن منتقدان برگزیده شده‌اند.

صفاریان كه انصراف خود را به صورت مكتوب به انجمن منتقدان اعلام كرده، معتقد است: «متاسفانه شرایط به گونه‌ای شده كه دفع كردن و حذف كردن، شایسته‌تر از جذب كردن به نظر می‌رسد. الان هم با توجه به محدودیت‌های ایجاد شده و فضای خاص مدیریت جشنواره امسال، عملا امكانی برای حضور و داوری مناسب از سوی این جانب وجود ندارد. پس بهترین كار، و در واقع تنها كار ممكن، به نظر بنده این است.»

پ.ن2:

محمد رحمانیان که قرار بود نمایش «هامون‌بازها» را در جشنواره‌ی تئاتر فجر اجرا کند، از شرکت در این جشنواره صرف‌نظر کرد.
این نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر درباره‌ی دلایل انصراف خود از شرکت در جشنواره‌ی تئاتر فجر گفت: دو پنجم متن نمایش ما را سلاخی و یک شخصیت را کاملا حذف کرده‌اند و با این شکل به هیچ وجه نمی‌توانم نمایشم را اجرا کنم.
رحمانیان متذکر شد: سال گذشته بعد از اتفاقاتی که برای نمایش «روز حسین» افتاد گفتند متن کاملی ارائه نشده است، اما امسال هم که متن کامل را ارائه کرده‌ام، با نوک تیز چاقوی ممیزی زیر عبارات متن را خط کشیده‌اند.

پ.ن3:

محمدعلی طالبی كه «باد و مه» به كارگردانی او به عنوان آخرین فیلم بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر معرفی شد، از دبیر جشنواره خواست به دلیل نگاه گزینشی جشنواره فیلمش را از این رویداد سینمایی حذف كند.

پ.ن4:

از مهمترین بزرگداشتهای امسال بزرگداشت مسعودکیمیایی است. که در طول این 28 دوره اخیر مورد بی مهری فجر بوده است.

پایان‌نامه یك فیلم سیاسی است

كارگردان فیلم بحث برانگیز پایان نامه در تازه ترین گفت وگوی خود نسبت به مخالفان این فیلم واكنش تندی نشان داده است .


به گزارش پارس توریسم ، حامد كلاهداری در گفت وگویی با سایت نزدیك به معاونت سینمایی گفته است: در ساخت این فیلم با مشكلات عدیده ای روبرو شدم اما در نهایت با همت همه عوامل این فیلم ساخته و آماده نمایش در جشنواره فیلم فجر شد.

 


حامد كلاهداری كه با فیلم"پایان نامه"در بخش مسابقه این دوره از جشنواره فیلم فجر حضور دارد، درادامه گفته: تعداد محدودی از داخل و خارج در سینما دست در دست هم سپردند تا با ایجاد هیاهو این فیلم ساخته نشود، اما نهایتا با همت كلیه عوامل، این فیلم ساخته شد.

وی ادامه داد: فیلمبرداری این فیلم طی هفتاد و چند روز فیلمبرداری در سطح خیابان های شهر تهران انجام شد و با تمام فشاری كه توسط تعداد محدودی افراد مشخص، بر روی عوامل و بویژه بازیگران این فیلم وجود داشت تا آنها را مجبور به انصراف از فعالیت در فیلم كند، ولی با توجه به اینكه زمان این گونه رفتارهای قرون وسطایی گذشته، این فشارها نه تنها بر عوامل فیلم تاثیری نداشت بلكه این فیلم در نهایت با حضور پانزده بازیگر مطرح و چهره سینمایی به سرانجام رسید و بالعكس فیلم"پایان نامه" از لحاظ حضور بازیگران چشمگیر است.

وی افزود: مضمون و ساختار این فیلم از جمله آثاری است كه تاكنون در سینمای ایران اتفاق نیافتاده است و در عین دارا بودن درامی اجتماعی، با صراحت به سیاست می پردازد.

وی در ادامه در ارتباط با شركت این فیلم در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر گفت: با توجه به زحماتی كه برای ساخت این فیلم كشیده شد، كلیه عوامل امید داشتند فیلم در بخش مسابقه نمایش داده شود و با توجه به اینكه این فیلم به لحاظ مضمون ساختار جدید و نویی را وارد سینمای ایران می كند، حضور آن در بخش مسابقه باعث خوشنودیست.

این كارگردان مضمون این فیلم را داستان چهار دانشجو عنوان كرد كه به دنبال استاد راهنما برای ارائه پایان نامه خود هستند و افزود: این چهار دانشجو به طور كاملا نا خواسته درگیر ماجرایی پیچیده می شوند و با توجه به حوادث روزهای پس از انتخابات، اتفاقاتی برای آنها می افتد و ...

وی ادامه داد: زمانی كه دنبال ساخت این فیلمنامه بودم تصور می كردم كه ممیزی های بی شماری بروی آن وارد می شود، اما این اتفاق نیافتاد.

وی با اشاره به اینكه تولد ژانر سیاسی از مهمتربن دستاوردهای دوره جدید معاونت سینمایی است، افزود: ساخت فیلم"پایان نامه" بدون اعمال ممیزی از اتفاقات مهمی است ، كه راه را برای ساخت یك فیلم سیاسی هموار نمود.

كلاهداری اظهار كرد: متاسفانه برخی از رسانه ها و برنامه های تلویزیونی با ظاهری غرض ورزانه از ذكر عنوان و یا انتشار عكسهای این فیلم خودداری می كنند، ولی امیدوارم كه فیلم پایان نامه در جشنواره فیلم فجر مورد توجه مخاطبان قرار گیرد.

پ . ن1: همانطور که قبلا گفتم به گفته خیلی ها این فیلم درباره قتل ندا آقا سلطان است که از حمایت دولت و معاونت سینمایی برخوردار شده است بطوریکه حامد کلاهداری همان بازیگر سریال پس از باران میاید و یک فیلم به نظر خودش سیاسی میسازد.

از حاشیه  های ساخت فیلم که در مصاحبه بالا هم خواندید هم کلاهداری گفته حاشیه های بازیگران فیلم هستند که قرار بود لیلا اوتادی نقش ندا را بازی کند که با اعتراض میلیونی در فیس بوک و سایتها مواجه شد و سپس حضور خود را در این فیلم تکذیب کرد.....

خبرجدیدی از فیلم ندارم ولی بشخصه اصلا چنین فیلمها و کارگردانها(بچه ها) یی را نمی پسندم و این معرفی صرفا برای آگاه سازی است نه پیشنهاد تماشای فیلم....

پ.ن2: این پست دوست خوبم و عزیزم شهرزاد همتی که خواندن وبلاگشو بهتون پیشنهاد میکنم هنگام اون حاشیه های بازی لیلا اوتادی نوشت. اگه وقت دارید بخوانید  حتما :

 http://www.holden.blogfa.com/post-93.aspx

تصاویر: حاتمی‌كیا و فیلم جدیدش

چند عكس از «ابراهیم حاتمی كیا» در پشت صحنه ی «گزارش یك جشن» آخرین ساخته ی پرحاشیه ی سینماییش ، كه برای اولین بار در جشنواره ی فجر امسال به نمایش در خواهد امد:




پی نوشت1:

فیلم جدید حاتمی کیا که چندبار تغییر نام هم داده است گویا بدجوری رو خط قرمزهاست و از فیلمهای جنجالی امسال است.وهمه منتظر یک آژانس شیشه ای 2 در جشنواره امسال هستند.

مثل اینکه قصه فیلم درباره چند جوانه که خانه مجردی دارند و....

تحریم، توقیف و ستاره‌دار شدن برخی فیلم ها

توقیف تعدادی از آثار، حذف تعدادی دیگر از بخش مسابقه وتحریم جشنواره از سوی برخی كارگردانان صاحب نام مهمترین فعالیت معاونت سینمایی ارشاد را با بحران مواجه كرده است. ایجاد بخشی تازه‌ای با عنوان نوعی نگاه كه ظاهرا برای فیلمهای ستاره دار یا مشكل درا جشنواره ایجاد شده و این فیلمها را از بخش مسابقه خارج می كند موجب اعتراض كارگردانان شاخص شده است

در حالی كه هنوز تا آغاز جشنواره فیلم فجر چند روز باقی است، توقیف تعدادی از آثار، حذف تعدادی دیگر از بخش مسابقه و تحریم جشنواره از سوی برخی كارگردانان صاحب نام، مهمترین فعالیت معاونت سینمایی ارشاد را با بحران مواجه كرده است.

به گزارش سرویس فرهنگی هتری «آینده»؛ ایجاد بخشی تازه‌ای با عنوان نوعی نگاه كه ظاهرا برای فیلمهای ستاره دار یا مشكل دار جشنواره ایجاد شده و این فیلمها را عملا از بخش مسابقه خارج می كند، موجب اعتراض كارگردانان شاخص شده است.

قرار گرفتن جدیدترین ساخته‌های برخی فیلمسازان مطرح سینمای ایران مثل علیرضا داوود نژاد، تهمینه میلانی، رضا كاهانی و.... در بخش نوعی نگاه جشنواره بیست ونهم فیلم فجر باعث واكنش و اعتراض تند این فیلمسازان شده است.

اگر چه بخش نوعی نگاه برای اولین بار است كه در این جشنواره ایجاد شده ولی هیچ توضیح قانع كننده‌ای درباره این بخش از سوی مسوولان جشنواره به رسانه ها داده نشده است. اگر چه به نظر می رسد كه این بخش  درواقع  بخش فیلمهای مشكل دار جشنواره است و مسوولان جشنواره با قرار دادن فیلم‌های مساله دار می خواهند به نوعی خود  از شر این فیلم‌ها راحت كنند.

در حالی كه پیش از این سجاد پور شایعه توقیف فیلم خانه پدری عیاری را در جشنواره فیلم فجر تكذیب كرده بود، ولی برخی منابع آگاه خبر می دهند به تازگی فیلم رسول صدر عاملی نیز به جمع فیلمهای توقیفی جشنواره پیوسته و فیلم عیاری هم علی رغم تكذیب سجادپور، همچنان توقیف است و برای رفع توقیف گفته شده باید بخشهای مهمی از فیلم حذف شود.

 به گزارش پارس توریسم، توقیف فیلم زندگی با چشمان بسته رسول صدر عاملی نیز بسیار جدی است. زندگی با چشمان بسته كه از مضمون ملتهبی برخوردار است، به نظر می رسد از نظر پر حاشیه بودن به فیلمهایی چون دختری با كفشهای كتانی و من ترانه ۱۵سال دارم شباهت داشته باشد. ترانه علیدوستی، حامد بهداد، پولاد كیمیایی و.... بازیگران اصلی این فیلم هستند.

فیلم انتهای خیابان هشتم ساخته علیرضا امینی كه از داستان به شدت تلخی برخوردار است نیز با جرح و تعدیلهای فراوانی مواجه شده است. دست اندركاران این فیلم در حال مذاكره با مسئولان جشنواره برای كاهش این جرح و تعدیلها و سانسورها هستند.

 سید جمال ساداتیان در گفت وگویی كوتاه  با پارس توریسم با تایید این خبر امیدوار است كه مشكلات نمایش این فیلم حل شود.

تهمینه میلانی كارگردان فیلم یكی از دو ما دو نفر كه در بخش نوعی نگاه جشنواره فیلم فجر حضور یافته در گفت‌وگو با آرمان می‌گوید: اگر بخواهند فیلم را در بخش نوعی نگاه قرار دهند فیلم را از جشنواره بیرون می كشیم.

میلانی همچنین توضیح می دهد كه برای مصاحبه با او از سوی دفتر جشنواره تماس گرفته اند و او توضیح داده كه فیلم او در جشنواره شركت نمی كند.

البته او چند سال پیش نیز با فیلم آتش بس در جشنواره شركت كرد كه به همراه فیلمی چون آفساید پناهی در بخش مهمان قرار گرفت . ولی آتش بس هیچ گاه در جشنواره به نمایش در نیامد تا سال بعد اكران شده و در آن سال پر فروشترین فیلم تاریخ سینما شود.

 

 انتقاد محمد علی طالبی از عملكرد هیات انتخاب
محمد علی طالبی فیلم سینمایی «باد و مه» را از جشنواره فیلم فجر خارج كرد.

محمد علی طالبی كه برای حضور این فیلم در دو بخش مسابقه سینمای ایران و بین‌الملل جشنواره بیست و نهم فرم پر كرده بود در گفت‌وگو با ایسنا گفته: علیرغم اینكه به جشنواره همیشه علاقمند بودم، اما امسال ترجیح می‌دهم در این جشنواره حضور نداشته باشم.

وی در توضیح بیشتر درباره بیرون كشیدن فیلمش از جشنواره اظهار كرد: متاسفانه به دلیل عملكرد غیر حرفه‌ای هیات انتخاب جشنواره طی روزهای گذشته، دیگر علاقه‌ای به نمایش فیلمم در هیچكدام از بخش‌های این فستیوال ندارم.

 
بخش نوعی نگاه كاملا سیاسی است
فیلم مرهم داوود نژاد و قرار گرفتن آن در بخش نوعی نگاه هم در واقع می توان توهین‌آمیزترین برخورد با فیلم این فیلمساز پیش كسوت و مطرح دانست . فیلمی كه اگر چه اكران محدودی داشته ولی منتقدان مشهوری چون هوشنگ گلمكانی از آن تمجید كرده وفیلمسازانی چون بیضایی و كیارستمی نظرات مثبتی درباره فیلم داشتند .

علیرضا داوودنژاد كارگردان كه با فیلم سینمایی "مرهم" در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد درباره پذیرفته شدن فیلمش در بخش "نوعی نگاه" (بخش جدید در جشنواره)می گوید: ایجاد بخش‌های جدید در جشنواره‌ها وابسته به سلیقه مدیران بوده و قرار گرفتن آثار در این بخش‌ها نیز  نشأت گرفته از نگاه سلیقه‌ای مدیران سینمایی است.

وی ادامه می دهد: نگاه سلیقه‌ای به شدت به سینما ضربه وارد می‌كند و انتخاب این فیلم‌ها در بخش "نوعی نگاه" كاملا سیاسی است و نگاه سیاسی به مراتب مضرتر از نگاه تجاری است، نگاه صرفا تجاری ممكن است سینما را در سطح پایین نگه دارد اما نگاه صرفا سیاسی سینما را از چشم مردم می‌اندازد.

داوود نژاد درباره اینكه آیا فیلم "مرهم" زیر تیغ سانسور قرار گرفته است، اظهار كرد: حرف‌هایی درباره حذف قسمت‌هایی از فیلم با من زده شده بود اما آقای سجادپور با مسوولیت خودش از حذف قسمت‌هایی از فیلم صرف نظر كرد.

كارگردان فیلم سینمایی "مرهم" در پایان با اعتراض به این نوع انتخاب خاطرنشان كرد: قطعا این انتخاب جای اعتراض دارد اما امروز فیلم‌ها انتخاب شده‌اند و در شرایط فعلی نمی‌دانم چه باید كرد.




سیروس الوند : مسوولان جشنواره به ماتوهین كردند
كارگردان فیلم سینمایی «پرتقال خونی» پذیرفته شدن فیلمش را در بخش نوعی نگاه توهین‌آمیز به خود دانست و اظهار كرد: وجود برخی عناوین در بخش مسابقه برای توجیه نام خودی‌ها در این فهرست است.

سیروس الوند در گفت‌و‌گو با خبرآنلاین، در مورد حضور فیلمش در بخش نوعی نگاه بیست و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر گفت: «این نوع پذیرش فیلم را نوعی توهین به خودم تلقی می‌كنم نه احترام. تا جایی كه مربوط به من می‌شود تلاش می‌كنم تا «پرتقال خونی» در جشنواره حضور نداشته باشد.»

او ادامه داد: «از نظر من چیدمان فیلم‌‌ها در هر دو بخش مسابقه سینمای ایران و نوعی نگاه مفهوم مشخصی را منتقل می‌كند. ردپای دخالت و اظهار نظر مدیران سینمایی در آن‌ها دیده می‌شود و نوعی از مصلحت‌گرایی را در چنین گزینشی می‌توان مشاهده كرد. به اعتقاد من قراردادن «پرتقال خونی» در بخش نوعی نگاه نه تنها كم‌لطفی نیست بلكه یك توهین است.»

او مصلحت‌‌گرایی در انتخاب فیلم‌ها را چنین تشریح كرد: «به نظر می‌رسد تلاش شده تا بعضی فیلم‌های خنثی‌تر در بخش مسابقه پذیرفته شوند و برخی از فیلم‌های بخش نوعی نگاه نیز موضوعی ملتهب‌تر دارند. در این میان حضور برخی نام‌‌ها در فهرست آثار مسابقه سینمای ایران به این دلیل بوده كه انتخاب خودی‌ها توجیه شود.»

الوند گفت: «تعدادی از فیلم‌هایی كه در بخش نوعی نگاه حضور دارد دچار مشكل شده بودند و این را همه می‌دانند. در این بخش مجموعه‌ای از فیلم‌ها دیده می‌شود كه به مسائل روز جامعه می‌پردازد.»

او پیشنهاد خود را برای شفاف‌سازی در مورد این بخش از جشنواره چنین مطرح كرد: «بهتر است هیئت انتخاب جشنواره فیلم فجر نشستی مطبوعاتی بگذارد و در آنجا همه چیز را در مورد چگونگی انتخاب‌ها شفاف‌سازی كند. به این ترتیب است كه روشن می‌شود فرستادن تعدادی فیلم به بخش نوعی نگاه كار هیئت انتخاب بوده یا مدیران سینمایی.»

الوند با اشاره به فیلم‌هایی كه بعد از برخورد با اصلاحاتی به بخش نوعی نگاه ارسال شدند، گفت: فیلم «قصه پریا» فریدون جیرانی به حجم بالایی از اصلاحیه‌ها روبرو شده بود، به گونه‌ای كه با اعمال آن‌ها فیلم دچار مشكل می‌شد و یا در مورد فیلم «اسب حیوان نجیبی است» عبدالرضا كاهانی رسما عنوان شده باید از نیروی انتظامی مجوز بگیرد.»

او ادامه داد: «با این شرایط نمی‌توان جشنواره فیلم فجر برگزار كرد؛ هنوز جشنواره برگزار نشده كلی مسئله به وجود آمده است. متاسفم كه دوستان به جای فكر كردن به جشنواره فیلم فجر و ماهیت ارزشمند آن خودی‌ها و دوستان را ارجح دانسته‌اند و نقش مهم این جشنواره را دریافت نكرده‌اند.»

این كارگردان گفت: «مهم نیست فیلم من از بخش مسابقه كنار گذاشته شود، اما حضور آن در نوعی نگاه پذیرفتنی نیست. به هر حال طبیعی است هیئت انتخابی همان طور كه من دوره‌های مختلف در آن حضور داشتم، فیلمی را ببیند و آن را برای شركت در بخش مسابقه انتخاب نكند؛ اما اینكه این هیئت فیلم‌ها را برای حضور در بخش نوعی نگاه انتخاب كرده باشند، كار بعیدی به نظر می‌رسد.»

الوند اظهار داشت: «در دوره‌های مختلف جشنواره فجر با مواردی از این دست روبرو بودیم، اما تصور می‌كردم امسال مصلحت‌جویی‌های اینچنینی وجود نداشته باشد. در نتیجه این شرایط است كه باور لزوم حضور فیلم در جشنواره فجر و اشتیاق برای آن در من از بین رفته است.»

پ.ن1:

از شنبه 16 یهمن جشنواره فیلم فجر شروع خواهد شد و این وبلاگ هم حال و هوای جشنواره ای و فیلم و اطلاع رسانی و تحلیلی بیشتری به خودش خواهد گرفت به امید خدا...

پ.ن 2:

این عکس آخری عکس فیلم حامد کلاهداری پایان نامه است که یک فیلم سیاسی در باره قتل ندا آقا سلطان است.

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA

پدیده ای قریب بنام مرگ

آدم وقتی به مرگ نزدیک میشه

علا فه اش به زندگی بیشتر میشه


هرشب تنهایی:رسول صدر عاملی

پ.ن:

شب جمعه است. برای همه بیماران سرطانی بخصوص کودکان و مادران سرطانی دعا کنیم.

همسریابی و صیغه در سایتی با حضور اندی!

ماجرا با یك "پیامك" مشكوك شروع می‏شود: «الهامم، شما دنبال صیغه ای بودید، بیا ساعت 5 سایت... بخش صیغه. به این شماره هم اس ام اس نزن.» و بعد از مراجعه به سایت آنچه مشاهده می‏شود، صفحه ثبت نام است كه در سه بخش دوستیابی، همسریابی و صیغه تقسیم شده كه برای عضویت در هر بخش، مبلغی باید به شماره حساب ذكر شده واریز كرد و گران ترین منو كه به قول معروف Full-Option است كمتر از 20 هزارتومان است!

با وجود آن كه تقریباً تمامی سایت های دوستیابی داخلی به جز معدود سایت های ثبت شده فیلترشده و از دسترس خارج هستند، اما كشش بالای جوانان ایرانی به جنس مخالف كه با فیلتر نمی‏شود كاهشش داد و متاسفانه هیچ نهادی راهكارهای به روز و قابل اجرایی ارائه نداده، باعث شده همچنان فضا برای گروهی از وب‏سایت ها كه تضمینی برای امنیت اطلاعاتی اشخاص در آنها وجود ندارد، باز شود و حتی طرح ادعاهای باورنكردنی همچون حضور یك خواننده ارمنی به عنوان متقاضی صیغه به رونق این سایت ها منجر شود.

به گزارش سرویس اجتماعی «آینده»؛ ماجرا با یك "پیامك" مشكوك شروع می‏شود: «الهامم، شما دنبال صیغه ای بودید، بیا ساعت 5 سایت... بخش صیغه. به این شماره هم اس ام اس نزن.» و بعد از مراجعه به سایت آنچه مشاهده می‏شود، صفحه ثبت نام است كه در سه بخش دوستیابی، همسریابی و صیغه تقسیم شده كه برای عضویت در هر بخش، مبلغی باید به شماره حساب ذكر شده واریز كرد و گران ترین منو كه به قول معروف Full-Option است كمتر از 20 هزارتومان است!

در حالی كه برای عضویت در سایت باید تا ریزترین مشخصاتتان را وارد كنید، تاكید شده هیچ كدام از مشخصات فردی و جزئیات خصوصی تان در سایت باقی نمی ماند و از امانت داری در خصوص اسرار اعضا سخن می‏گوید و در صدر سایتش نیز با درج پرچم ایران ادعا كرده كه در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‏كند كه البته مشخص نیست منظور كدام چهارچوب بوده و آیا مجوزی صادر شده یا این جمله تنها یك ادعا برای افزایش اعتماد اعضاء برای واریز پول است.
 

نكته جالب آنكه در عین حال كه عنوان می‏شود مشخصات كاربران و اعضاء سایت محرمانه می‏ماند، مشخصات دیگر كاربران برای هر بیننده ای قابل مشاهده است و تصاویر و مشخصات خانم ها و آقایان طالب صیغه و دوست یابی در معرض دید عمومی قرار گرفته كه به خوبی امانت داری این سایت و سایت های مشابه را به نمایش می‏گذارد.

با این حال، آنچه این سایت را از سایت های مشابه جدا كرده، طرح ادعای حضور اندی یا همان آندرانیك مددیان، خواننده لس آنجلسی در سایت صیغه یابی به عنوان یكی از كاربران است كه برایش پروفایلی نیز ارائه شده و این در نوع خود اتفاقی منحصر به فرد است، چرا كه معمولاً ارامنه از سنت صیغه استفاده نمی‏كنند و این مورد كاربردی اسلامی دارد! ضمن آنكه آیا یك عقل سلیم می‏پذیرد، شخصی كه در آمریكا با دختركان و رقاصان آنچنانی معاشرت دارد، دست به دامان سایت صیغه شود و لابد برای صیغه طرف مورد پسندش هم سركی به ایران بزند؟!

البته حضور در چنین سایت هایی و هیجاناتی كه به همراه می‏آورد، عقل سیلم را تحت تاثیر قرار می‏دهد و دلیل این مسئله نیز آمار بیش از 20 هزار دختر و پسر عضو گروه دوستیابی، بیش از 24 هزار دختر و پسر عضو گروه همسریابی و بیش از 17 هزار دختر و پسر عضو گروه صیغه یابی این سایت است كه البته معلوم نیست این آمارها هم صحت دارد یا بزرگنمایی است؟ اما هرچه قدر نیز بزرگنمایی شده باشد، تلنگر خوبی است برای آنكه یادآوری شود زیر پوست شهرهایمان چه می‏گذرد و چگونه مسائل اصلی و بنیان كن جامعه، فدای مسائل فرعی می‏شود.

آینده نیوز

پی نوشت:

دقیقا همچنین پیامکی به من رسید با این تفاوت که بجای الهام اسمش مهسا بود.البته سایت صیغه شون فیلتر بود تا اینکه این خبر رسید و فهمیدم قضیه چیه!!!

پردرآمدترین فوتبالیست های جهان

جدیدترین فهرست پردرآمدترین فوتبالیست های دنیا منتشر شد.

به گزارش مشرق، اسامی این لیست عبارتند از:

1. "كریستیانو رونالدو" بازیكن تیم رئال مادرید اسپانیا رتبه نخست این فهرست را به خود اختصاص می دهد. دستمزد ستاره پرتغالی كهكشانی ها، 12 میلیون یورو در سال می باشد. این رقم برای برگزاری مراسم ازدواجی كه این روزها شایعاتی پیرامون آن وجود دارد، كفایت می كند.


2."وین رونی" از منچستر یونایتد مكان دوم این فهرست را اشغال می كند. این ستاره انگلیسی تنها اندكی كمتر از هم تیمی سابق خود در منچستر درآمد دارد. دستمزد وی 11,5 میلیون یورو در سال می باشد.


3. در جای سوم فهرست پردرآمدترین بازیكنان فوتبال جهان "لیونل مسی" آرژانتینی كه چندی پیش عنوان بهترین بازیكن فوتبال جهان در سال 2010 را كسب كرد، قرار دارد. به حساب بانكی این ستاره باشگاه بارسلونا سالانه مبلغی بالغ بر 11 میلیون یورو واریز می شود.

4. "یایا توره" هافبك باشگاه منچستر سیتی در رتبه چهارم این فهرست قرار می گیرد. وی 10,8 میلیون یورو در سال درآمد دارد. توره به 5 زبان زنده دنیا صحبت می كند اما مسلماً هیچ گاه نمی توانست این مقدار پول را از طریق مترجمی به دست آورد.


5. "ساموئل اِتوو" مهاجم اینترمیلان ایتالیا نفر پنجم این فهرست است كه درآمدی بالغ بر 10,5 میلیون یورو در سال دارد.


6. در مكان ششم "باستین شواین اشتایگر" هافبك ارزشمند باشگاه بایرن مونیخ آلمان قرار دارد كه سالانه مبلغ 9,7 میلیون یورو را در حساب بانكی خود می بیند.

7. "زلاتان ابراهیموویچ" مهاجم سوئدی كه با ترك اینترمیلان و حضوری ناموفق در "بارسلونا"، اینبار به باشگاه آ ث میلان نقل مكان كرده است و دستمزدی بالغ بر 9 میلیون یورو در سال دارد.

8. "كاكا" هافبك برزیلی باشگاه رئال مادرید اسپانیا برخلاف كودكان برزیلی كه در كوچه و پس كوچه های برزیل به دنبال توپ می دوند، در خانواده ای مرفه در برزیل به دنیا آمد و رشد كرد. وی اكنون می تواند با درآمد سالانه 9 میلیون یورویی هر یك از این كودكان را مورد حمایت خود قرار دهد.


9. "جان تری" مدافع تیم فوتبال چلسی انگلیس رتبه نهم را در این فهرست به خود اختصاص می دهد. رومان آبراموویچ مالك روسی این باشگاه، 9 میلیون یورو در سال به حساب وی واریز می كند.


10. مكان دهم فهرست پردرآمد ترین بازیكنان فوتبال دنیا به "اِمانوئل آدبایور" اختصاص دارد. انتقال سودمند وی از آرسنال به منچسترسیتی بی دلیل نبوده و 9 میلیون یورو در سال برای او درآمد دارد.

روز تولد : birthday

27سال پیش من اینجوری بودم:

اینم کیکش بفرمایید میل بفرمایید:

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA

از همه دوستهای دنیای مجازی و حقیقی که بهم تبریک گفتن و یادم بودن

بسیار بسیار ممنونم.

ما خانوادگی عادت نداریم  تجملاتی جشن تولد بگیریم واسه همین این جشن تولد ما بود!

اینم خبرمهم دوشنبه ام : من دقیقا 4بهمن 1363ساعت 11 شب (زمانی که این پست آپ میشه) به دنیا اومدم.

2.اینم یه پست با مزه :

شكیبا، شهرام در خبر نوشت: سایت خبری «مشرق» خبر داده است كه با حكم اسفندیار رحیم‌مشایی، اعضای «كمیته موارد خاص رسیدگی به درخواست‌های مردمی ریاست‌جمهوری» منصوب شده‌اند.

رئیس دفتر ریاست‌جمهوری كه در حاشیه كارهای گوناگونش، از اسلام‌شناسان برجسته كشور نیز هست، درباره هدف تشكیل این كمیته گفته است: «تحقق هرچه بیشتر سیاست اصولی و راهبردی دولت در خدمتگزاری بی‌منّت به مردم عزیز و ضرورت رسیدگی به درخواست‌های مراجعین به ریاست‌ محترم جمهوری اسلامی ایران.»

بعید نیست به‌زودی كمیته‌های زیر با اهداف عالیه‌شان به دست باكفایت این اسلام‌شناس برجسته راه‌اندازی شوند.

آینده

بازبینی چكیده"قضیه شكل اول، شكل دوم"در هفتادسالگی كیارستمی

برگزاری مراسم هفتادهمین سالگرد تولد سه تن از هنرمندان شاخص از جمله عباس كیارستمی باعث شد تا بهانه ای برای پرداختن به تنها چهره فیلمساز این جمع پیدا شود و بدین سبب مروری داریم بر نخستین اثر پس از انقلاب این كارگردان كه به زعم بسیاری از منتقدان، با وجود 36 سال حضور فعال در این عرصه همچنان مملو از ایده هایی نو و تحسین برانگیز است؛ ایده هایی حقیقتاً بدون تاریخ انقضاء كه در "قضیه شكل اول، شكل دوم" می‏توان یكی از نمونه هایش عینیت یافته است.

به گزارش سرویس فرهنگی هنری «آینده»؛ انتهای هفته پیشین در خانه هنرمندان مراسمی به مناسب هفتاد سالگی سه هنرمند شهیر ایرانی برگزار شد كه هر سه در عرصه های خطاطی، نقاشی و گرافیك جزو چهره های شاخص به شمار می‏روند؛ "عباس كیارستمی، محمد احصایی و آیدین آغداشلو". هر چند كیارستمی و احصایی متولد تیر و آغداشلو متولد آبان بوده و حتی احصایی امسال 71 ساله شده و نه هفتاد ساله اما من حیث المجموع برگزاری چنین حركت فرهنگی با هر هدفی كه بوده، به عنوان امری مثبت قابل تلقی است. چرا كه باعث شد یاد این چهره ها بار دیگر در خاطر مردم هنردوست ایران تازه شود.



این سه هنرمند سرزمین مان البته آن گونه كه صادق خرازی گفت، ریشه مشترك دیگری نیزی دارند و آن  نقطه مشترك، جهانی بودنشان است و اینكه همواره به اعتبار فرهنگ و هنر این مرز و بوم بی‏ منت افزوده اند و این خدمت بزرگ به ملت ایران توسط هرشخصی با هر عقیده مذهبی و سیاسی صورت پذیرد -به خصوص در عصر معاصر كه هنر راهبردی موثر برای برجسته سازی داشته های پنهان یا غبارگرفته هر ملتی است- ارزشمند و قابل تقدیر است و در مملكتی كه برخی فوتبالیستهایش حتی با سوابقی تاسف آور  ستاره هستند، حقیقتاً در حق چهره های ماندگار در عرصه های مختلف، خاصه هنر، جفا شده است.



اروپایی ها قدر عباس كیارستمی را بیشتر از وطنی ها می‏دانند و فرانسه و پرتغال برای او مراسم تجلیل می‏گیرند، فیلم سازی كه شاید بتوان در كنار شهید ثالث جزو سرآمدان نسل نوی سینمای ایران در پیش و پس از انقلاب تلقی اش كرد. هیچ كس خلاقت و توانمندی اش را نمی‏تواند انكار كند. او جزو معدود سینماگران در این سطح است كه افتادگی و تواضعش را حفظ كرده و اگر با تواضع نیز كلامی می‏گوید یا عملی انجام می‏دهد، بازی رول چهره متواضع به سبك برخی اهالی سینما نیست.



تماشاچیان آثار كیارستمی در پردیس سینمایی ملت به خاطر دارند كه كیارستمی در زمان نمایش آثار ارزشمندش در یكی از سالن های اصلی كه به واسطه استقبال گسترده باعث شده بود برخی ایستاده به تماشایش بپردازند، چگونه متواضعانه پیشاپیش از آنهایی كه ایستاد بودند پوزش  خواست و تاكید كرد كه فكر نمی‌كند این سه فیلم ارزش ایستاده دیدن داشته باشد، حال آنكه برخی تهیه كنندگان برای آثار زرد و بی ارزششان در هفت دست به خودزنی زدند  و شهره عام و خاص شدند.



یا آنهایی كه واكنش محترمانه كیارستمی به نامه سرگشاده و غیرمحترمانه بهمن قبادی به او را به خاطر دارند، هنوز فراموش نكرده اند كه كیارستمی چگونه پاسخ قبادی در قبال طرح این سوال كه چرا فیلم اجتماعی نمی‏سازد را داد و با ادبیاتی كاملاً محترمانه تاكید كرد:«اگر منظور از فیلم های اجتماعی، فیلم های سیاسی است باید بگویم من از آن پرهیز می كنم. برای اینكه فیلم های سیاسی تاریخ مصرف مشخصی دارند. به اعتقاد من هنر باید مقداری خودش را از مقوله سیاست جدا نگه دارد. ولی هر فیلمی كه شما بسازید و فیلم خوبی باشد، به هر حال راجع به انسان امروز است. انسان هم یك موجود اجتماعی است. راستش من فیلم های شعارگونه را دوست نمی دارم. فكر می كنم در شان هنر نیست.»



این فارغ التحصیل نقاشی دانشكده هنرهای زیبا كه مردم بیش از طراحی، موسیقی، شعر، عكاسی و چیدمان، با فیلم هایش می شناسندش، پیش از آنكه در سال 1353 فیلم مسافر را بسازد، با ساخت تیتراژ قصیر و رضا موتوری نشان داده بود دارای استعدادی ذاتی است و وقتی با تهیه كنندگی كانون پرورش فكری كودك و نوجوانان، "مسافر" را به عنوان نخستین فیلم بلندش ساخت، سبك ساده و بی تكلف و متفاوت با سینمای آن دوران را ارائه كرد و دقیقاً حرف هایی كه امروز به قبادی زد از همان ابتدای رویه كاری اش در پیش گرفت تا فیلم هایش پس از 40 سال هنوز مشاهده شان جذابیت داشته و حتی تاریخ به ارزش های هنری اش افزوده شده باشد.



ویژگی های نئورئالیستی مثل استفاده از نابازیگر یا اشخاص با هویت واقعی یا انتخاب موضوع و پرداخت از واقعیات تلخ درون جامعه، استفاده از نورپردازی یا صدای طبیعی، عدم استفاده از دكورهای مصنوعی و عدم تلاش برای آگراندیسمان كردن پوزیشن ها و حالات و احوالات بازیگران یا اجزاء صحنه و نمایش مسائل مهم حتی با كوچك نمایی در قالب لانگ شات ها از ویژگی های مسافر است كه در دیگر آثار كیارستمی نیز نمود داشته است. فضای روایی آثار عباس نیز بسیاری از اوقات امكان قالب بندی را به مخاطب نمی‏دهد، چرا كه بسیاری از فیلم هایش را نه می‏توان در قالب داستان قرار داد و نه در قالب مستند.



نمونه شاخص دیگر این سبك را می‏توان در نخستین فیلمش پس از پیروزی انقلابی اسلامی ایران مشاهده كرد كه بنابر اذعانش، خود در شكل گیری اش نقش داشته است و آن ساخت فیلم "قضیه شكل اول، شكل دوم" عباس كیارستمی در سال 1358 بود كه سی سال بعد در شهریورماه 1388 نسخه با كیفیتش در فضای اینترنت قرار گرفت و با اقبال عمومی مواجه شد تا نشان دهد آثارش هیچ گاه بی خاصیت و منقضی نمی‏شود. در این فیلم نیز اگرچه برخی بازیگران یا در واقع نابازیگرانی كه نقش خود را ایفا می‏كنند در یك دكوپاژ مشخص، دیالوگ های مشخصی را بیان می‏كنند اما اظهارات دیگر حاضران در این فیلم از جمله بستگان 7 دانش آموز فیلم، حكایت از روایتی غوطه ور در مستند و داستان دارد.



معلم كلاس در حال كشیدن تصویر گوش میانی با گچ بر روی تخته سیاه است كه صدایی در اعتراض به كسل كننده ای و سكوت مطلق از انتهای كلاس مزاحم می شود اما معلم در بازگشت نمی‏تواند به منبع این صدا پی ببرد و چندین بار رویش را بازمی‏گرداند اما بیش از آنكه توجه اش را صرف تكمیل طرحش كند كه هوشمندانه گوش انتخاب شد، گوشش را برای یافتن جانب صدا به كرا می‏اندازد و با بلند شدن صدا این بار معلم با عصبانیت دانش آموزان دو ردیف انتهایی  سمت راست كلاس را بیرون كرده و تاكید می‏كند كه اگر نگویند مقصر چه كسی بوده، یك هفته از كلاس اخراجند. كات می‏خورد و فیلم قطع می شود و حالا در اتاقی هستیم كه همان فیلم با پروژكتور برای پدران همان دانش آموزان دو ردیف آخر پخش شده و كیارستمی از تك تك آنها می پرسد دوست دارند پسرشان در چنین موقعیتی چه كاری انجام دهد؟ بهتر است فرد خاطی را لو بدهد یا با دوستانش متحد بماند و یك هفته از كلاس محروم شود؟



در ادامه قضیه جلوتر می رود و در دو شكل نمایش داده می شود؛ شكل اول یكی از دانش آموزان پس از چندروز اتحاد را می شكند و با معرفی فرد خاطی به كلاس درس بر می گردد و در شكل دوم  تا پایان هفته دانش آموزان در بیرون كلاس درس می مانند و پس از آن همه به كلاس بر می گردند. در پایان هر دو شكل می بینیم فیلم برای افراد ویژه ای نمایش داده شده است و نظر آنها پرسیده می شود و حالا انتخاب هوشمندانه چهره ها، سوژه بكر خیانت و وفاداری را به چالش می‏كشد و مرز خیانت و وفاداری را همچون تناقض و تعارض دیدگاه های صاحب نظران حاضر، اعم از كارشناسان تعلیم و تربیت، رهبران دینی، سیاست مداران و هنرمندان در فیلم شكننده می‏نمایاند تا این سوژه بكر و عالی همچنان ارزش مشاهده چندباره این فیلم را داشته باشد.


در این فیلم 53 دقیقه ای كه به تهیه كنندگی كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان ساخته شده بود، كمال خرازی (مدیر وقت عامل كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان)،غلامحسین شكوهی (وزیر وقت آموزش و پرورش)، نادر ابراهیمی (نویسنده)، غلامرضا امامی (نویسنده)، احترام برومند (گوینده رادیو)، سید علی موسوی گرمارودی (شاعر)، مسعود كیمیایی (كارگردان)، عزت الله انتظامی (بازیگر)، محمود عنایت (متفكر)، ابراهیم یزدی (وزیر وقت امور خارجه)، ایرج جهانشاهی (كارشناس تعلیم و تربیت و نویسنده)، صادق قطب زاده (رییس وقت رادیو و تلویزیون)، نورالدین كیانوری (دبیر اول وقت حزب توده)، آیت الله خلخالی (حاكم وقت شرع دادگاه انقلاب)، عبدالكریم لاهیجی (حقوقدان)، راب داوید شوفت (رهبر مذهبی كلیمیان ایران) و اسقف آردوك مانوكیان (رهبر مذهبی ارامنه ایران) به اظهارنظر در خصوص هر دو قضیه می‏پردازند و تقابل و تنوع این اظهارنظرها كه این فیلم را جذاب می‏نماید.


این فیلم كه زیركی و پختگی كیارستمی را در 30 سال پیش به خوبی به تصویر می‏كشد، برای نسل سوم انقلاب به مراتب جذاب تر از دو نسل نخست است، چرا كه چهره هایی را مشاهده می‏كنند كه در سال‏های اخیر با ظاهرهای متفاوتی مشاهده كرده اند و من باب مثال ابراهیم یزدی را با آن ریش در قامت وزیر امورخارجه می‏بینند و موسوی گرمارودی را سه تیغه و با كراوات مشاهده می‏كنند و این خود مهر تایید دیگری بر بقای آثار این چهره شاخص سینمای ایران در طول تاریخ است.

شاید بهتر باشد سیستم با امثال او به عنوان یكی از مفاخر به مراتب مهربان تر باشد و قدرش را نزد عموم و عوام مردم بیشتر بشناساند، چرا كه هنرمندان شمع عمرشان به چراغ عمر نوح نسبتی ندارد، هرچند اگر خدا بخواهد شاید دهمین دهه عمر عباس نیز در كالبدش سپری شود؛ خدا را چه دیدی!


پی نوشت:

در مورد اون اتفاق 2شنبه ام گه گفته بودم توی دوتا پست پیش. صبر کنید!؟

پیشنهاد فیلم:A Special Day(1977

Una giornata particolare  نام فیلم:

نام دیگر فیلم: A Special Day

کارگردان: Ettore Scola

نویسنده: Maurizio Costanzo/Ruggero Maccari/Ettore Scola

بازیگران: Sophia Loren/Marcello Mastroianni

زمان : 110 دقیقه

محصول: ایتالیا

زبان : ایتالیایی

سال تولید: 1977

ژانر: درام رمانس جنگ

امتیاز سایتIMDB: 8 از 10

جوایز: بهترین فیلم خارجی در گلدن گلاب

برنده سزار بهترین فیلم خارجی در فرانسه

نامزد بهترین فیلم وبهترین بازیگری در اسکار


درباره فیلم:

فکر نمیکردم اینقدر این فیلم دوست داشته باشم و این امتیاز(8از10) در سایت imdb گرفته باشه! همینجوری و به  نیت دیدن یه فیلم عاطفی و خانوادگی وسط ظهر تو وقت بیکاری گذاشتم ببینم! ولی الحق و الانصاف فیلم خوب و به یادموندنی بود.رفت تو ذهنم به عنوان یکی از بهترین عاشقانه های تاریخ سینما.

درباره فیلم میخوام راجع به سه تا چیز بهتون بگم:

1.سینمای نئورالیسم ایتالیا: این نوع سینما ویا به عبارتی جریان سینمایی که در دوران جنگهای ایتالیا و بعد از آن اتفاق افتاد که فیلمسازان آن زمان متاثر از جنگ و تاثیر آن بر فضای جامعه فیلمهایی ساختند که منعکس کننده فضای جنگ و عواقب آن در جامعه بود مانند فلینی بزرگ و فیلم آمارکوود وویتوریو دسیکا با فیلم تاریخیش دزد دوچرخه و بزرگان و فیلمسازان مهم آن دوران کشور ایتالیا که جریان وموج نئورالیسم نام گرفت.

مشابه همین اتفاق البته با تفاوتهایی در کشور خودمون و درطول سالهای جنگ با عراق وبعد از آن در سینمای ایران اتفاق افتاد که حتما فیلمهای از این قبیل را دیده اید که تعدادشان کم هم نبوده و هنوز هم ادامه دارند.

این تاثیر اتفاق مهم و بسیار موثر جنگ را در زندگی و جامعه و سینما که یکی از وظایفش انعکاس زندگی است را نشان میدهد.

این فیلم هم البته نه به شدت فیلمهایی مثل دزد دوچرخه و... ولی به نظر من جزو سینمای نئورالیسم است.

یه نکته مهم برای دوستان خواننده باید بگم که همه اطلاعات من از سینما وفیلم تنها مبتنی بر تماشای فیلم و خواندن نقدهاست و هیچ کلاس یا کتاب یا تحصیلاتی در این زمینه ندارم :

در نتیجه میتواند خیلی از نظراتم برای افراد متخصص اشتباه یا ناقص باشد!

2. قصه فیلم : فیلم درباره زندگی است! زندگی یک زن و خانواده اش و یک مرد مجرد که همسایه اش است و گرایشات سیاسی واجتماعی خاصی دارد.

فقر و بدبختی وفضای سیاسی و جنگهای ایتالیا ومسایل مربوط به هیتلر و نازیها هم در نریشن اول فیلم  وهم در پس زمینه فیلم به چشم میاید .

ولی فیلم راجع به رابطه این زن بیچاره و آن مرد همسایه است و کل فیلم رابطه این دونفر را به شکلی فوق العاده و بدون اینکه ذره ای کسل کننده باشد با ریتمی عالی و پیگیر کننده نشان میدهد.

درباره قصه فیلم چیزی نمیگم که فیلم را ببینید و بیشتر لذت ببرید.

3. زوج سوفیا لورن ومارسلو ماسترویانی:

علاقه مندان به سینما این دونفر را به خوبی میشناسد . هریک از این دو میتواند عامل جذب مخاطب به یک فیلم باشد هردو بسیار دوست داشتنی و البته به معنای واقعی کلمه بازیگرند.

حالا شما حسابشون بکن هردو دارند در یک فیلم وبا هم نقش آفرینی میکنند !

البته فیلمهای دیگری هم هستند که این دو باهم پارتنر وهمبازی بودند.

مهمترین دلیل خود من برای تماشای اولین بار این فیلم وحتی قبلتر برای تهیه فیلم وجود وحضور این زوج هنری بود.

واقعا گذشته از کارگردانی و قصه عاشقانه و دلچسب فیلم حضور این دو در جذب مخاطب و رضایت آنها بسیار تاثیر گذار بوده است.

چهره خسته و بیرمق سوفیا لورن وهمچنین چهره سرد و خشن وخاص ماسترویانی به همراه قاب بندی های فوق العاده کارگردان تا مدتها در فکر و قلب تماشاگران فیلم باقی میماند....

 


 

پرسش ؟QUESTION

 فقط سه روز مونده به...

امروز که شنبه است  هیچی

 فردا نه

 پس فردا؟؟؟!!!

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA

پی نوشت1:

حدس میزنین 2 شنبه چه روزیه ؟

که یه پست وبلاگمو گذاشتم براش

و وقت شما و خودمو گذاشتم واسش؟!

بارسلونا قهرمان نيم فصل لاليگا

همه اسرار تاکتيکي يک تيم بي نقص


 

نشريه گاتزتادلوسپرت به قلم يکي از نويسندگان برجسته اين روزنامه گزارشي کامل در مورد اسرار تاکتيکي تيم گوارديولا نوشت و قهرماني کاتالونيايي ها بعد از نيم فصل فرصت خوبي براي مرور گزارش او در مورد آبي اناري پوشان است. پائولو کوندو گزارش خود را اينگونه شروع کرده است: " چندي پيش وقتي درمورد تعداد گلهاي کمي که اينيستا درلاليگا به ثمر رسانده از گوارديولا سوال شد، مربي اين تيم در چند جمله کوتاه در پاسخ به اين پرسش گفت: " اصلا از اين موضوع متعجب نشدم براي اينکه آندرس هميشه گلهاي خودش را زده است. من او را از وقتي بچه بوده به ياد دارم و به نظرم هافبکي هنرمند به معناي واقعي است. اينيستا در دوازده سالگي و در سال 1996 به بارسلونا مي آيد و کاپيتان تيم اول بارسلونا خيلي زود متوجه کيفيت بازي و تواناييهاي وي مي شود. با گذشت زمان، براي حضور در تيم اصلي بارسلونا زير نظر گرفته مي شود. گوارديولا با دقت هر چه تمام رشد کردن اينيستا و ديگران را دنبال مي کند. وقتي که نيمکت بارسلونا را به گوارديولا سپردند، او خيلي خوب مي دانست که چه سيستمي براي بازي تيمش برگزيند و با چه بازيکناني مي تواند به راحتي اين سيستم را اجرا کند. پپ بازيکنانش را مثل باغباني که همه گلها و گياهان خود را مي شناسد، مي شناخت. مسي چند هفته پيش ده سال حضور خود در باشگاه بارسلونا را جشن گرفت. اينکه آيا بارسلوناي پپ گوارديولا بهترين تيم باشگاهي تاريخ فوتبال جهان است ذهن خيلي ها را مشغول کرده ولي شايد اين موضوع خيلي مهم نباشد. به قول گوارديولا هواداران تيم مي دانند که آنها نسبت به هرشخص ديگري براي لذت بردن از چنين تيمي اولويت دارند.


در اين گزارش همه ترفندهاي تاکتيکي که تيم گوارديولا را در زماني که اوهدايت بارسلونا را دردست داشته، تکامل بخشيده اند، بررسي مي کنيم.
*تبديل 3 - 3 - 4 به 3 - 4 - 3
همه 3 - 3 - 4 را سيستم اصلي بارسلونا مي دانند. در حاليکه اين سيستم نقطه آغاز تيم محسوب مي شود و با گذشت زمان در طول يک مسابقه، تيم تغييراتي در اين سيستم ايجاد مي کند. در معدود لحظاتي که توپ در اختيار حريف است، اين اتفاق رخ مي دهد. اما وقتي که توپ و ميدان در دست بارسلوناست، گوارديولا دو بازيکن کناري را روي خطي که ژاوی و اينيستا قرار دارند مي برد و هافبک مرکزي را براي اينکه به پيکه و پويول کمک کند، سرجايش نگه مي دارد. اين دو در زمان ضد حمله آماده اند تا با فاصله گرفتن ازهم به هم تيمي سوم خود اجازه دهند تا عقب نشيني کند و در امر دفاعي موثر عمل کند.
اين حرکت سيستم بازي را به 3 - 4 - 3 تغيير مي دهد و زماني که هافبک تيم ماسچرانو باشد بيشتر به چشم مي آيد براي اينکه ارزشهاي دفاعي او را به خوبي به معرض نمايش مي گذارد. بي دليل نيست که بوسکتس که به مراتب نسبت به هافبک آرژانتيني در توپ گرفتن از حريفان موثرتر بازي مي کند، مهره ثابت تيم انتخاب شده است. سيستم 3 - 4 - 3 بارسلونا مي تواند تعبير مدرني از آنچه چپمن انگليسي سي سال پيش آن را مطرح کرده بود باشد. دراين شرايط اعداد صحيح 3 - 2 - 2 - 3 هستند و دو هافبکي که عقب مي آمدند برخلاف سيستم امروز که بازيکنان کناري هستند، بازيکنان مياني بودند.
گوارديولا در اين مورد مي گويد: " من خيلي خوب تاريخ را نمي شناسم که بتوانم چنين مقايسه هايي انجام دهم. ولي اگربخواهم بازي بارسلونا را دريک شعار خلاصه کنم بايد بگويم که هرکس بخواهد مي تواند دراين تيم حمله کند. در اينکه بارسلونا در اکثر دقايق بازي با سه دفاع بازي مي کند، شکي نيست.
*خط حمله دسته جمعي
بارسلونا درهر بازي دروازه تيمهاي حريف را به توپ مي بندد و هيچگاه فقط با يک مهاجم بازي نمي کند. دليل اين کار هم روشن است. ايبراهيموويچ نتوانست در اين شرايط در سيستم بارسلونا موثر عمل کند. مسي نقش مهاجم اول را در اين تيم دارد و تنها به او آزادي و اختيار عمل براي انجام هرکاري داده شده است.
نظرگوارديولا در اين رابطه اين است: " نمي خواهم در آن فضا کسي منتظر توپ باشد. مي خواهم همه با هم مقابل دروازه حاضر شوند."
گوارديولا نسبت به ايبراهيموويچ که يک مهاجم کامل است نامهربان بود و تصميم گرفت ويا را جانشين او کند و يک خط حمله دسته جمعي را براي تيمش برگزيد. گلهايي که بارسلونا وارد دروازه رئال مادريد کرد تقريبا همه از منطقه اي هستند که مخصوص يک سانتر فوروارد کلاسيک و يک مهاجم فرصت طلب و در حقيقت نقطه مقابل فلسفه فوتبال کاتالان هستند. در اولين گلي که وارد دروازه رئال شد و اينيستا توپ را به چابي داد، سرعت پاس فوق العاده بالا بود و اغلب موارد با همين سيستم مي توان دفاع حريفان را گيج کرد. البته فقط تيمي با غناي تکنيکي بارسلونا قادربه انجام اين کاراست.
*
مثلثها و فضا سازي ها
مهمترين بخش بازي کاتالونيايي ها توانايي آنها در کوتاه کردن فاصله ها در زمين بازي و دفاع روي خط مياني زمين و ايجاد پرسينگ روي توپهاي از دست رفته به منظور جلوگيري از ضدحمله حريفان است. بازيکنان بارسلونا همچنين در کنار دفاع حريف قرار مي گيرند و کاري مي کنند که آنها را به حرکتهاي زياد مجبورکنند. بارسلونا بازي خود را از يک جناح به جناح ديگر تغيير مي دهد و جاي بازيکنان کناري و هافبکها وبالها را بالا و پايين مي کند. مناطق حرکت سه جاي مشخص هستند که يک مثلث را شکل مي دهند و تغييرات ممکن دراين مثلث بي نهايت هستند. دني آلوس، ژاوی و پدرو درسمت راست و آبيدال، اينيستا و ويا در سمت چپ و به شکل چرخشي اشکال مختلفي با مسي مي سازند . در سمت راست آلوس و پدرو از نظر تاکتيکي خيلي شبيه هستند و هر دو مي توانند با فضاسازي، ارسال سانتر،هجوم به ميانه زمين و عمق دفاع و شوتزني، دروازه حريفان را تهديد کنند.

سایت گل

پی نوشت:

هر چی فکر کردم چی بنویسم زیر این تحلیل نشريه گاتزتادلوسپرت چیزی به ذهنم نرسید جز اینکه :

خدارا شکر کنم در زمانی زندگی میکنم که بارسلونای گواردیولا بازی میکنه و میتونم بازی هاشو ببینم!