clean


پی نوشت: ما یه 10الی 15 روزی نیستیم! ونمیتونم سر بزنم

رفتم تو کار کلین کردن خویشتن

اگه بشه

اگه خدا قبول کنه....


مشروح آنچه سرمربی پرسپولیس در طولانی‌ترین 90 تاریخ گفت؛

دایی: بوقچی‌ها فحاشی کردند من هم کتکشان زدم!

ساعت 2 بامداد بود که نوبت به علی دایی رسید تا روی آنتن برنامه 90 برود. آن هم در شرایطی که حبیب کاشانی هنوز اعتقاد داشت نکات بسیار دیگری باقی مانده تا بخواهد درباره شان سخن بگوید. کاشانی در حرف هایش ایرادهای بسیاری از دایی گرفت و برای خیلی از اتهاماتی که او در این مدت به مدیریت زده، بود دلیل آورد.

دایی اما اینگونه آغاز کرد: «قبل از هر چیز از مردم بزرگوار و هواداران تیم عذرخواهی می کنم به خاطر نتایج ضعیفی که در این فصل در لیگ برتر یا بازی های آسیایی به دست آوردیم و باعث جریحه دار شدن (احساسات شان) شدیم. بنده خودم را مدیون هواداران و لطف شان می دانم. آنها تیم محبوب شان را مورد لطف قرار دادند و باید بدانند ما بدون آنها نمی توانیم هیچ کاری انجام دهیم. این را هم بگویم که مانند برخی اهل مظلوم نمایی نیستم و آمده‌ام تا حقیقت را به طور کامل به زبان بیاورم».

از اینجا به بعد او شروع کرد به پاسخ دادن حرف‌های کاشانی . دایی که در نبود کاشانی خیلی مسلط سخن می گفت، ادامه داد: «آقایان گفتند قرارداد علی دایی بعد از جام حذفی به اتمام رسیده و اتفاقا می‌‌گویند ماموریت خودشان در روز 9 خرداد تمام شده است که به نظرم کمی در این مورد بی انصافی است. خدا را شکر که شرمنده هواداران نشدم و احساس شادی مردم را با چیزی عوض نخواهم کرد چون دو رو نیستم. یک رو دارم و سرم را تنها مقابل بیرق امام حسین (ع) خم می‌کنم. اما حالا می خواهم راجع به مسائلی که کاشانی گفته حرف بزنم».

شروع بحث از لیست بازیکنان مورد نظر دایی برای این فصل بود: «کاشانی در برنامه ورزش و مردم گفت 80 درصد از بازیکنان دلخواه علی دایی جذب پرسپولیس شد. بنده فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی شریف هستم و می دانم که 80 درصد چقدر است!
بنده بی رگ و سیب زمینی نیستم که فحش بخورم و حرفی نزنم به همین علت وقتی می‌خواستم وارد باشگاه شوم با همین دو بوقچی که از انصار کاشانی هستند مواجه شدم. آنها حرفهایی زدند که جواب‌شان را دادم و بعد از آن دوباره به من فحاشی کردند که من هم آنها را کتک زدم.
برخی می‌خواستند ناکامی باشگاه در جذب بازیکن را به پای من بنویسند و خود را کنار بکشند. ایشان می توانست اول فصل بگوید علی دایی این لیست از بازیکنان را می‌خواست ولی ما بنا به دلایلی نمی‌توانیم آنها را جذب کنیم ولی این کار را نکرد. بنده اجازه دادم هر چه دلش می‌خواست بگوید اما حالا حرف‌هایم را می زنم. مثلا بنده در نیم فصل دوم به کاشانی گفتم عماد رضا را با هر قیمتی که شده جذب کنید ولی سوالم این است که چرا نتوانستند این بازیکن را جذب کنند؟ عماد آمده بود و با باشگاه به توافق نهایی هم رسید ولی چه شد که آقایان نتوانستند عماد را جذب کنند؟ بیایید بگویید توافق کردیم ولی نتوانستیم او را جذب کنیم. چطور می شود عماد با شما توافق کند به خاطر من هم 100 میلیون تومان از درخواست خود کم کند ولی سر از شاهین بوشهر در آورد. او می خواست در پرسپولیس بازی کند و حتی وقتی برای انجام بازی به بوشهر رفتیم کنار من آمد و به صورت خصوصی چیزی به من گفت که دوست ندارم آن را در این جا بگویم. به هر حال بازیکنی مثل عماد رضا به نظر شما پرسپولیس را رها می کند که به شاهین بوشهر بپیوندد؟ من برای شاهین و طرفدارانش احترام زیادی قائلم ولی انتخاب عماد حضور در پرسپولیس بود نه شاهین».

سرمربی پرسپولیس با برشمردن بازیکنان مورد نظرش ادامه داد: «در لیست من سیدمهدی رحمتی، سید جلال حسینی، هادی عقیلی، میلاد زنیدپور، محمدرضا خلعتبری، کریم انصاری‌فرد، غلامرضا رضایی و محمد نوری بود که از این میان باید 6 بازیکن جذب تیم می‌شدند ولی آقایان گفتند از این بازیکنان 80 درصد جذب شده است! سپس رفتند به سراغ لیست دوم من یعنی رحمان احمدی، امیرحسین فشنگچی، علیرضا نورمحمدی و ... که افتخار می‌کنم در کنار آنها کار کردم و فصل را با قهرمانی پشت سر گذاشتم. از طرف دیگر شیث رضایی را اخراج کردند و پولی که به او دادند بیشتر از من بود چون شیث 90 درصد از قراردادش را گرفته و من تنها 70 درصد. ایشان خودشان را حرفه ای می‌داند ولی چطور ممکن است بدون آنکه مربی فصل بعد معرفی شود و بدون تائید کادر فنی لیگ بعدی بروند و کمپ تمرینی سال آینده را اوکی کند؟ این مساله به مربی و برنامه‌هایش باز می‌گردد و مطمئناً ایشان مربی فصل آینده‌اش را می‌شناسد و طبق برنامه‌های او می‌روند و کمپ تمرینی را در خارج کشور تائید می‌کنند».

شوک بعدی دایی حرف زدن درباره تماس‌ها بود. چیزی که کاشانی با جدیت آن را تکذیب کرد؛ «حالا شما جواب این سوالم را بدهید که چه دلیلی وجود دارد مرزبان دستیار حمید استیلی در شاهین بوشهر با حسین کعبی تماس بگیرد و به او بگوید خودت را آماده کن چون فصل بعد به پرسپولیس می آیی و در لیست ما هستی؟ دوستان من از امارات برایم پیامک فرستند و می نویسند که در جلسه ای با حمید استیلی حضور داشتند و او از توافق با حبیب کاشانی در آن صحبت کرده است. این مسائل چه معنایی دارد»؟

علی دایی راجع به کسر 10 درصد از قرارداد
شاید آقایان عادت داشته باشند فحش بخورند ولی من اهل این حرف‌ها نیستم. برای من زشت است که از یک بوقچی کتک بخورم. تحمل خیلی مسائل را ندارم. اصلا کجای دنیا دیدید بوقچی‌ها در دفتر مدیرعامل باشگاه جلسه بگذارند.
بازیکنان هم گفت: «در این مورد بنده که سرمربی هستم باید گزارشی به مدیریت بدهم که چقدر از قرارداد ها کسر شود نه ایشان که خودش می‌گوید تخصصی در فوتبال ندارد. شما تا به حال شنیده‌اید که مثلا بارسلونا بازی خود را ببازد اما مدیریت این باشگاه بازیکنانش را جریمه کند آن هم بدون توجه به نظر سرمربی خود؟ بنده جریمه بازیکنان را اصلا قبول ندارم و هرگز هم نگفتم چون باشگاه به ما پاداش نداده پس بازی‌های مان را می بازیم! من باز هم باید به حرف خودشان اشاره کنم که گفته بود حرفه‌ای عمل می‌کند. اگر حرفه‌ایست چطور روی سکوی قهرمانی رفت و جام را بالای سر برد؟ رئال مادرید طی سالهای اخیر چند بار قهرمان شده؟ آیا تا به حال دیدید فلورنتینو پرز روی سکو بیاید و مدال بگیرد یا پسرش در کنار بازیکنان مدال قهرمانی دریافت کند؟ اگر می‌گویم دوست ندارم با ایشان رودر رو شوم به خاطر تهمتی است که در آخرین جلسه کمیته فنی به من وارد کرد. همان جا روی میزش کوبیدم و جلسه را ترک کردم. اصلا من به همین کمیته فنی هم ایراد وارد می دانم چون به جای حضور چند کارشناس در چنین جلسه‌ای، کاشانی و رسایی مقابل من می‌نشینند! حالا عبدی و خوردبین زنده هستند و می توانند برای من شهادت بدهند».

اولین شوک بزرگ دایی ماجرای درگیری با لیدرها بود؛ «ما دوشنبه‌ها جلسه کمیته فنی داشتیم اما روزی از طبقه پنجم باشگاه با من تماس گرفته شد. یکی از کارمندان باشگاه گوشی تلفن را روی اسپیکر گذاشته بود و با گوش‌های خودم شنیدم بوقچی‌ها علیه من حرف می‌زنند و فحش ناموسی می‌دهند. بنده بی رگ و سیب زمینی نیستم که فحش بخورم و حرفی نزنم به همین علت وقتی می‌خواستم وارد باشگاه شوم با همین دو بوقچی که از انصار کاشانی هستند مواجه شدم. آنها حرفهایی زدند که جواب‌شان را دادم و بعد از آن دوباره به من فحاشی کردند که من هم آنها را کتک زدم. شاید آقایان عادت داشته باشند فحش بخورند ولی من اهل این حرف‌ها نیستم. برای من زشت است که از یک بوقچی کتک بخورم. تحمل خیلی مسائل را ندارم. اصلا کجای دنیا دیدید بوقچی‌ها در دفتر مدیرعامل باشگاه جلسه بگذارند. ایشان در این برنامه نامه‌ای رو می کند از لیدری که من بخشیدمش و از باشگاه خواستم دوباره به سکوها برگردد. چرا ایشان که دست به اخراج کردنش بسیار خوب است، با دردانه‌های خود چنین برخوردی نمی‌کند که با نامه من آنها را اخراج کند؟ به عقیده من بوقچی‌های باشگاه با سیاست باشگاه کار می‌کنند و به صورت خودجوش بیانیه می‌خوانند. این لیدرهایی که دو کلاس سواد ندارند، آیا می توانند بیانیه بنویسند».

دایی که از حرف های کاشانی درباره ماجرای دعوا و تمثیل ماجرا به قصه مجید دلبندم ، شاکی به نظر می‌رسید برای
من به همین کمیته فنی هم ایراد وارد می‌دانم چون به جای حضور چند کارشناس در چنین جلسه‌ای، کاشانی و رسایی مقابل من می‌نشینند! حالا عبدی و خوردبین زنده هستند و میتوانند برای من شهادت بدهند.
خود شاهدی تراشید و ادعا کرد: «یک شاهد دارم. خانمی هست در باشگاه که گاهی می‌آید به کارها کمک می‌کند. او با گوش‌های خودش شنیده است که همین لیدرهای مورد نظر رفتند به کاشانی گفتند مگر خودت نگفتی به او فحاشی کنیم؟ و کاشانی جواب داده گفتم به خودش فحش بدهید و نه زن و بچه اش. دخترش تازه به دنیا آمده است».

دایی پس از این روی موج افشاگری قدم بر می‌داشت. او مدام از حرفهایی برای مردم می‌گفت که از زبان کاشانی شنیده و مدام قسم می خورد که عین واقعیت هستند. البته حرف‌هایی که برای هیچ کدام شان سندی نداشت. نه فایل صوتی و نه شاهد. دیالوگ‌هایی کاملا شخصی که او رسانه‌ای‌شان کرد؛ «یک روز کاشانی برایم موضوعی گفت، نمی دانم روایت بود یا حدیث که حضرت امام حسین (ع)هر روز از کوچه‌ای رد می‌شد و یک نفر او را با سنگ می‌زد و دشنام می‌داد، صحابه می‌گفتند چرا حضرت به او کمک می‌‌کند و حضرت نظرش این بود که با کارش خانواده اش را از گزند در امان می‌دارد. خودش گفت به این لیدر در باشگاه ماهی 400 هزار تومان می‌دهد تا این آدم پیش چشمش باشد و مشکلی ایجاد نشود».

بحث درباره استعفای دایی از نکات دیگری بود که سرمربی پرسپولیس ادعا کرد به حکم علی سعیدلو به تیم برگشته و کاشانی اختیاری در این باره نداشته است.

شوک بزرگ دایی اما زمانی بود که در بحث وابستگی لیدرها به مدیریت گفت: «بعد از بازی با شاهین بوشهر که 4-1 باختیم، کاشانی آمد توی رستوران و گفت: الان لیدرها را صدا کردم که بیایند اینجا شلوغ پلوغ کنند که بازیکنان به خودشان بیان»!

دایی در جایی دیگر هم خاطره‌ای از کاشانی گفت که شخصی بوده و گفت ممکن است کاشانی فردا تکذیبش کند اما دست روی قرآن می‌گذارد که حقیقت دارد؛ «کاشانی به من گفت مخالف برکناری قطبی قبل از جام ملتها بوده چون اعتقاد داشته او باید در این بازی‌ها ببازد تا دستش برای مردم رو شود». او البته در پایان برنامه هم باری دیگر به این ماجرا اشاره کرد و گفت: «من فکر می‌کنم می‌خواستند همین اتفاق را برای من هم تکرار کنند اما لطف خدا بود که ما قهرمان شدیم و ...».

بحث بر سر شیث رضایی و اعتراف دایی به اشتباه بر سر واگذاری بازوبند به شیث، ماجرای تعجب برانگیز تائید دایی بر ادعاهای قاضی شریفی در نقش کاشانی و حرف‌های دایی در این باره که سیاسی نیست و پدرش وصیت کرده که وارد سیاست نشود، دایی در این باره که کاشانی گفت او اولویت اول برای ماندن در پرسپولیس است هم گفت: «این از آن حرفهاست». از صحبتهای دیگر در برنامه بود.

کمی شوخی درباره ساعت خواب ، کله پاچه صبحگاهی و شرایط دایی برای تیم سال بعدش از دیگر بحث‌هایی بود که در طولانی‌ترین 90 تاریخ درباره شان بحث شد.

درباره سیاسی ترین 90 و شدیدترین فشارها علیه اش

اپیزود 1: گزارش برنامه

پس از اتفاقاتی كه در طولانی ترین برنامه زنده ورزشی تاریخ صداوسیما به وقوع پیوست، برخی مسئولان ارشد ورزش كشور كه به واسطه رفتارهای غیرمتعارف شان در انتقال تیم ها به شهرستان ها، توسط عادل فردوسی پور به چالش كشیده شدند، در تماس های مكرر با برخی مسئولان امر، تمام توان خود را به كار بسته اند تا با طرح موضوع مرگ «90»، مسئولان صداوسیما را به تب راضی كنند و ترمز این برنامه كه دیشب برخی نقدهای بی سابقه را انجام داد، بكشند.

به گزارش سرویس ورزشی «آینده»؛ شب گذشته تنها محمود احمدی نژاد نبود كه با نقد جدی عادل فردوسی پور و حمایت میلیونی از این نقد مواجه شد، و بسیاری از دولتمردان سطح اول از جمله علی سعیدلو با نمایش چرخش 180 درجه ای اش در خصوص انتقال تیم ها به شهرستان ها زیر تیغ عادل رفتند و همچون لطفی نماینده اراك كه در استودیو قصد داشت با استدلال های ضعیف، برخورد تحكم آمیز داشته باشد، خودشان چهره خودشان را تخریب كردند؛ مسئله ای كه باعث شد لطفی حتی پس از پایان برنامه با خشم و عصبانت با فردوسی پور سخن بگوید و خشمش را كه در طول برنامه فرو برده بود، در حد بضاعتش خالی كند!



در این میان آنچه می توان به عنوان اقدام هزینه زای فردوسی پور برای نود تلقی كرد، تسری بحث انتقال تیم ها به شخصیت های خارج از دولت بود، چرا كه در هر حال این سیاست غلط به زعم برخی مسئولان دولت در راستای تقسیم عادلانه امكانات بوده و در واقع نزد گروهی از مسئولان ارشد دولتی چنین تصور اشتباهی وجود داشته كه با انتقال تیم های فوتبال، ورزش یك ناحیه از كشور رشد كرده و توزیع عادلانه امكانات كشور نیز رقم می خورد؛ طرز تلقی خطایی كه شب گذشته از سوی طیف وسیعی از مردم عادی گرفته تا نمایندگان مجلس و مدیران و كارشناسان و بازیكنان فوتبال زیر سوال رفت و در نهایت از حدود سه میلیون نفری كه در نظرسنجی برنامه نود شركت كردند، تنها كمتر از سیصدهزار نفر موافق این جابجایی ها بودند كه اغلب آنها هم از استان های خواهان تیم های لیگ برتری همچون همدان بودند!

بعد از برنامه شب گذشته 90 به عنوان طولانی ترین برنامه زنده بدون وقفه ورزشی تاریخ صدا و سیما كه تا سه بامداد ادامه داشت، قطعاً اگر دولت خود را خدمت گذار ملت و نوكر مردم بداند، باید مصوبه اعزام تیم های نفت تهران به اراك و مس رفسنجان به همدان را لغو و اینچنین تصمیمات خلق الساعه و فاقد پشتوانه محكم كارشناسی را منتفی كند. اما آنچه به بعید به نظر می رسد پذیرش خواست مردم توسط برخی مسئولان لجباز است كه خود را مساوی با مردم تلقی می كنند و بر هر آنچه به عنوان خواسته مردم تلقی شود و با نظراتشان تناقض داشته باشد، خط بطلان می كشند، حتی اگر مصوبه مجلس شورای اسلامی باشد! اگرچه هشدارهای نمایندگان مجلس مبنی بر استیضاح وزیر ورزش و جوانان در صورت استمرار این رویه، در شرایطی كه دولت حتی وزیر را هم به مجلس معرفی نمی كند، خنده دار بود. اما در مجموع هشداری خوب به دولتمردان و نمایندگانی بود كه در آستانه انتخابات مجلس برای این انتقال ها به شدت به تكاپو افتاده اند.

در این اوضاع برخی اشخاص كه قبلاً در 90 خدمتشان رسیده شده از شب گذشته دست به تحریك برخی سیاسیون زده اند كه نامشان به عنوان عوامل انتقال تیم ها به قم، قزوین و همدان برده شد؛ چهره هایی كه تعدادی از آنها در بدنه دولت نیز حضور ندارند. اما در عین حال با حضور در مجلس و دیگر كرسی های كلیدی، از برخی وزرا قدرت و دایره اثرگذاری بیشتری دارند. اینكه فردوسی پور عنوان كرد هركس لابی اش قوی تر بوده تیم برده شهرستان و به سیاسیون با ذكر نام و آدرس های دقیق اشاره كرد، باعث شد همین بادمجان دورقاب چین های دارای كینه از فردوسی پور با تك تك این سیاسیون تماس بگیرند كه "آی كجایید؟ فردوسی پور حیثیتتان را برد" و این گونه بخشی از سیاسیون خارج از بدنه دولت را هم برای درگیری با این برنامه تحریك نمایند.

هر چند برخی از سیاسیون به این اتفاقات بی اعتنا بوده اند و حتی تنی از ایشان پذیرفته اند رفتارشان در انتقال تیم های تهرانی به شهرستان ها اشتباه بوده، اما متاسفانه گروهی دیگر با اراده خود و یا تحریك دیگران از همان شب گذشته با برخی مسئولان امر تماس گرفته و حتی خواستار تعطیلی برنامه نود شده اند. هرچند جایگاه این برنامه در رسانه ملی و ایران به شكلی شده كه تغییر محتوا و فرم و یا مجری و امثالهم می تواند هفته های متمادی التهاب رسانه ای به همراه داشته باشد، اما آنچه مسلم است در پی این فشارهای بیرونی، كه شاید بتوان شدیدترین تلاش های تاریخ برای زدن برنامه «90» تعبیرش كرد، احتمالاً شاهد تعدیل مواضع برنامه نود خواهیم بود؛ تعدیلی كه اگر صورت پذیرد، عادل در قالب طعنه و كنایه خواهد گفت و نشان خواهد داد علاقه ای به تنظیم باد ندارد!


اپیزود دوم: نتیجه گیری:

« نتیجه می گیریم رای مردم مهم نیست.» این یكی از جملات جنجالی عادل فردوسی پور بود در برنامه 90 دوشنبه شب كه 3 بامداد تمام شد.

به گزارش خبرآنلاین؛ فردوسی پور و احمد لطفی بیش از 3 ساعت با هم چالش كردند اما هیچ یك از موضع شان كوتاه نیامدند .حتی حرف های بیش از 15 نماینده مردم در انتقاد از انتقال تیم ها هم مانعی برای بازگشت لطفی از حرف هایش نشد و او تا پایان تاكید داشت كه این تیم به شهرش منتقل شده. عادل هم در بخشی از برنامه وقتی آرای 91 درصدی بیش از 2 میلیون نفر را نشان داد كه می گفتند تیم ها نباید منتقل شوند ، به لطفی گفت:« پس نتیجه اخلاقی می گیریم رای مردم و نظر كارشناسان  مهم نیست.» این حرفی بود كه از سوی یوسف نژاد نماینده مردم ساری هم تاكید شد. او گفت:« از نظر قانون این انتقال ها غیر قانونی است. مگر تیم فوتبال ، شكلات است كه هدیه اش بدهیم.»

 كواكبیان ، نماینده مردم سمنان هم روی خط آمد و گفت:« دولت به دلیل آرای ملت باید همین امشب رایش را برگرداند.» اخوان ، نماینده مردم تفرش و آشتیان هم به شدت از لطفی انتقاد كرد و برای حرف های او از مردم عذرخواست تا لطفی بگوید :« این ها همان هایی هستند كه در دو سال گذشته كشور را به آشوب كشیدند. ما سیاسی بازی نمی كنیم. این ها هر جا كه به نفع شان باشد از ملت مایه می گذارند.» این حرف سبب واكنش كواكبیان شد و او گفت:« دوست مان كم آورد و باز بحث را سیاسی كرد. امشب برنامه 90 یك رفراندوم ورزشی گذاشت و مردم رای دادند . حالا بر همه ما كه ادعای احترام به رای ملت را داریم واجب است ، این نظرسنجی را بپذیریم.»

یكی دیگر از منتقدان طرح ، نماینده مردم آبادان بود كه گفت:« اگر به این استدلال ها باشد ، باید 2 تا تیم دیگر هم به ما بدهند چون ما مهد فوتبالیم ، تازه 8 سال هم جنگیدیم.» حسینی ، نماینده اهواز هم گفت:« آقای لطفی نیم ساعت دیگر بماند ، هیات دولت را هم می برد اراك. اگر قرار به انتقال باشد باید وزارت نفت به خوزستان بیاید كه معدن نفت ماست. » این گفته او خنده خود لطفی را هم به مراه داشت. این مهمترین اتفاق جدال بی نتیجه 3 ساعته بود. كه عادل در لحظه آخرش گفت:« امیدوارم تصمیمات ورزش ، ورزشی گرفته شوند. راه های دیگری هم برای رسیدن به محبوبیت است.»


اپیزود سوم: موج اتهامات علیه مجری برنامه میلیونی 90

پس از برنامه جنجالی «90» هفته اخیر كه اكثر كارشناسان، نمایندگان مجلس و طیف های مردم و همچنین نزدیك به دو میلیون و هفتصدهزار پیامك به این برنامه در مخالف با انتقال تیم ها، منجر به تحت فشار گرفتن جریانات دولتی به خاطر پیگیری این تصمیم سیاسی و فاقد عقبه كارشناسی قابل دفاع بود، مطابق  پیش بینی آینده، حملاتی در قالب سه موج برای ضربه زدن به این برنامه راه افتاد، كه سومین موج این حملات اتهام سازی برای مجری سالم برنامه نود و انتساب موارد مالی به عادل بود كه با ناموفق بودن دو موج نخست، امروز موج سوم توسط جریان انحرافی كلید خورد.

به گزارش سرویس ورزشی «آینده»؛ پس از اتفاقاتی كه در طولانی ترین برنامه زنده ورزشی تاریخ صداوسیما به وقوع پیوست و استدلال های ضعیف برای انتقال تیم های فوتبال از محل بومی شان به دیگر شهرها با اهداف سیاسی، زیر سوال رفت، «آینده» با توجه به تحركات پیش بینی كرد كه حملات شدیدی به واسطه این برنامه فردوسی پور بر علیه او و برنامه اش شكل بگیرد كه به سرعت این پیش بینی تحقق یافت.



در ابتدا برخی مسئولان كه نامشان در این برنامه برده شده بود و در انتقال تیم ها به شهرستان ها نقش داشتند، به تحریك برخی اطرافیان تماس هایی گرفتند تا با فردوسی پور برخورد شود و در مواضعش تعدیل صورت پذیرد اما این تحركات حاصلی نداشت. در موج دوم شاهد صدور بیانیه ها و حتی تهدید به شكایت و درخواست ممنوع التصویر شدن بودیم كه این موج هم آنچنان بلند نبود كه بتواند عادل را غرق كند. اینچنین بود كه جریان انحرافی كه علی الظاهر مصالحی در انتقال تیم ها دارند، خشمگین شده، به میدان آمد و در سایت «هفت صبح»، با درج مطلبی تحت عنوان «دلیل حملات ضددولتی عادل فردوسی پور فاش شد.»، موج سوم را كه شامل تهمت و تخریب با شیوه های كثیف و غیراخلاقی مبتنی بر تولید اخبار دروغ است، به راه انداخت.

سایت هفت صبح متعلق به  آقای «م»در ادعایی كذب نوشت: «فردوسی پور از مشاوران شركت ملی نفت ایران است كه در هفته های اخیر زمزمه های بركناری وی از این منصب قوت گرفته است. همزمان با انتشار این اخبار، فرودسی پور به بهانه فوتبال منهای سیاست در حركتی خودجوش! به شدت و به صورت غیرمتعارف با با انتقال تیم نفت تهران به اراك مخالفت كرده و برنامه خود را به تریبونی علیه سیاست های تمركززدایانه دولت تبدیل كرده است.

بركناری قریب الوقوع عادل فردوسی پور از مشاورت ورزشی NIOC و قطع منافع، باعث شده وی از سرمایه رسانه ملی برای نفع شخصی خود و تخریب چهره های اصولگرای پیشرو و مقامات دولتی از جمله معاون اول رییس جمهور سوء استفاده كند. جالب اینجاست كه فردوسی پور كه كاملا از مناسباست سیاسی و اقتصادی شركت ملی نفت ایران، تیم های دولتی و ... بهره مند بوده است، این حملات را با بهانه «فوتبال منهای سیاست» دنبال می كند!
»

بمناسبت درگذشت سحابی پدر و دختر.....

همزمان با تشییع پیكر مرحوم عزت‌الله سحابی، گزارش‌ها از در گذشت هاله سحابی، دختر مهندس سحابی در این مراسم حكایت دارد. 

به گزاش آفتاب به نقل از آینده، هاله سحابی بعد از بروز حادثه، قبل از انتقال به بیمارستان درگذشت، این در حالی است كه اخباری مبنی بر بروز درگیری در این مراسم و مضروب شدن هاله سحابی گزارش شده است. 

هاله سحابی از زندانیان حوادث بعد از انتخابات بود كه بعد از دستگیری در میدان بهارستان در روز تحلیف محمود احمدی‌نژاد، به دو سال زندان محكوم شده بود و در پی به كما رفتن مرحوم عزت‌الله سحابی از مدتی پیش در مرخصی بود و امروز نیز پیشاپیش تشییع‌كنندگان در لواسان حضور داشته است. 

صبح امروز در جریان مراسم تشیع جنازه عزت‌الله سحابی، نماینده مجلس پس از انقلاب، هنگام تحویل جنازه آن مرحوم به خانواده با حضور افرادی مشكوک جو متشنج می‌شود و هاله سحابی، دختر مرحوم عزت‌الله سحابی در مراسم تشیع جنازه پدر، دار فانی را وداع گفته است. 

شاهدان عینی از حضور حدود 1000 نفر در مراسم تشییع خبر می‌دهند كه خیابان حدودا 600 متری محل تشییع را پر كرده بود. در این مراسم كه 1 ساعت و نیم پیش از اعلام قبلی آغاز شد، حاضران تنها فریاد لا اله الا الله سر می‌دادند و از هر گونه شعار سیاسی پرهیز كردند. 

حضور نیروهای انتظامی در این مراسم كاملاً مشهود بود و در چند مورد درگیری محدود مقابل منزل مرحوم سحابی 3 نفر بازداشت شدند.

پیكر عزت‌الله سحابی در ساعت 8 صبح در قبرستان لواسان به خاک سپرده شد و مراسم مذهبی آن را محمود دعایی اجرا كرد.

عزت‌الله سحابی بامداد سه‌شنبه به علت ایست قلبی در سن ۸۱ سالگی در بیمارستان شهید مدرس تهران فوت كرد.


پیكر هاله سحابی شبانه به خاك سپرده شد

همان گونه كه پیش بینی می شد، هاله سحابی، فرزند مرحوم عزت‌الله سحابی كه صبح روز چهارشنبه در مراسم تشییع جنازه پدرش درگذشت، شامگاه چهارشنبه به خاك سپرده شد.

  به گزارش آفتاب، وی ساعت 10 شب چهارشنبه در بهشت فاطمیه لواسان به خاك سپرده شد. جمعی از دوستان و آشنایان در مراسم تدفین هاله سحابی حضور داشتند.

 

 
به دلیل تاریكی هوا نیروهای امنیتی نورافكن‌هایی را در محل نصب كرده تا مراسم انجام شود.

هاله سحابی، دختر عزت‌الله سحابی، صبح روز چهارشنبه در مراسم تشییع جنازه پدرش درگذشت.
 
هاله سحابی، پنجاه و چهار ساله، دختر عزت‌الله سحابی، بنیانگذار «شورای فعالان ملی-مذهبی»، از فعالان حقوق زنان بود كه در مردادماه سال ۱۳۸۸ بازداشت شده بود.
 
خانم سحابی در همان سال از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام تبلیغ علیه نظام به دو سال حبس و پرداخت مبلغ سیصد هزار تومان جزای نقدی بدل از شلاق محكوم شده بود.

 

 

گزارشهای تكمیلی از انتقال پیكر هاله سحابی به غسالخانۀ لواسان در ساعت هفت بعد از ظهر و همچنین قرائت مراسم نماز میت بر پیكر آن مرحوم توسط حجت الاسلام حسین انصاری راد، و نهایتا تدفین در ساعت حدود ده شب در حضور حدود 300 نفر از مردم حكایت دارد، كه در قبرستان لواسان حاضر بودند و مدام ندای " یازهرا" ، " الله اكبر " و " لا اله الی الله" سر می دادند.


 
در مراسم تدفین مرحوم هاله سحابی،  اعضای نهضت آزادی، فعالان ملی مذهبی، دكتر علیرضا بهشتی، دكتر پیمان، مهندس توسلی، مهندس میثمی، حسین انصاری راد، خانواده دكتر شریعتی، عیسی كلانتری، تقی رحمانی، سعید مدنی، دكتر ملكی، جمعی از خانواده زندانیان سیاسی، بسیاری از دوستداران خانواده سحابی و مردم حاضر بودند.

پی نوشت: سحابی الگوی مخالفین دلسوز نظام
http://www.ayandenews.com/news/29590/



چهره برگزیده سینمایی این روزها: جواد شمقدری

تغییر چهره شمقدری به مرور زمان و بر اثر تغییر نوع فعالیت ها!


1.گزارش :

توجیهات جالب شمقدری درباره گلشیفته و نامه اش به كن و رفع توقیف زادبوم


نشست خبری «جواد شمقدری» معاون امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صبح امروز با حضور جمع زیادی از مدیران این معاونت و اهالی رسانه در بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد.

به گزارش فارس، نشست خبری «جواد شمقدری» معاون امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صبح امروز از ساعت 10 تا 12:20 با حضور جمع زیادی از اهالی رسانه و چهره‌هایی چون جمال شورجه، علیرضا سربخش، شفیع آقامحمدیان، هاشم میرزاخانی، مهدی مسعودشاهی، علیرضا سجادپور، سعید رجبی‌فروتن، پژمان لشكری‌پور، محمدرضا عباسیان و محسن علی‌اكبری در بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد.

* تصویب تشكیل بنیاد پویانمایی در شورای هنر
جواد شمقدری در نشست امروز خود با اهالی رسانه با یادی از امام راحل گفت: امروز نزدیك 20 ماه است كه مدیریت جدید سینمایی سر كار است. ما تلاش كردیم بسیاری از شاخصه‌های سینمایی را ارتقاء دهیم. در این زمینه تدوین دفترچه‌ سیاست‌های معاونت سینمایی و ارائه برنامه 10 سال آتی سینما یكی از كارهای انجام شده بود كه به حدود 70 درصد از موضوعات دفترچه ورود شده است. تشكیل شورای عالی سینما یكی از دستاوردهای این دوره است كه تاكنون دو جلسه از آن با حضور رئیس جمهور برگزار شده است. از دیگر كارهای انجام شده استخراج نیازهای 5 سال آتی سینمای ایران با مشخص شدن میزان اعتبارات است.

وی افزود: پیشنهاد تشكیل بنیاد پویانمایی هم در شورای هنر به تصویب رسیده است كه نیاز به ارجاع به شورای عالی انقلاب فرهنگی دارد و در صورت تصویب زیرمجموعه سازمان سینمایی فعالیت می‌كند.

شمقدری ادامه داد: كاخ جشنواره یك نیاز جدی است چرا كه برگزاری جشنواره در برج میلاد قانع‌كننده نیست و امسال امیدواریم بتوانیم كلنگ احداث كاخ جشنواره را به زمین بزنیم. اصلاح شیوه‌های آموزشی در دفاتر سینمای جوان، ارتقای دروس و ارتقای كیفی كلاس‌ها و اساتید هم از كارهای مهم انجام شده در انجمن سینمای جوان بود. همین طور ایجاد رونق سینمایی و افزایش تولید كه در بعد فنی و هنری و هم در بعد محتوایی و ارزشی در سینمای ایران داشتیم.

وی ادامه داد: صنف تهیه‌كنندگان هم در این دوره به ساماندهی رسید و برای اولین بار بخشی از مسئولیت‌های معاونت سینمایی به فیلمسازان سپرده شد.

* رسیدن به اكران 60 فیلم نشان دهنده توزیع عادلانه است
شمقدری در خصوص اكران فیلم گفت: توزیع عادلانه در اكران یك رویكرد است كه اتفاق افتاد؛ البته ضعف‌هایی داشتیم كه با كمك شورای صنفی برطرف می‌شود. رسیدن به اكران 60 فیلم نشان‌دهنده همین توزیع عادلانه است. اكران فیلم مستند در سینما سپیده و ورود فیلم‌های مستند به شبكه نمایش خانگی هم از اقدامات مهم مركز گسترش سینمای مستند و تجربی است.

* اختصاص زمین شهرك هشتگرد به شهرك دیجیتالی
معاون امور سینمایی وزارت ارشاد اضافه كرد: شهرك هشتگرد دارای تكلیف نامشخصی بود كه پیگیری شد و الان زمین بی‌مصرف برای كار آماده شده است و احتمالا برای یك شهرك دیجیتالی آن را تجهیز كنیم.

وی ادامه داد: در حوزه ارتقای تجهیزات سینمایی هم كارهای خوبی انجام شده است و برای اولین بار سینمای سه بعدی وطنی راه‌اندازی شد و در همین راستا هم دنبال تولید فیلم‌های سه بعدی هستیم.

* اختصاص 350 میلیون تومان به سینماگران از كار افتاده و بی‌كار
شمقدری ادامه داد: سال گذشته نزدیك به 350 میلیون تومان صرف حمایت از سینماگران از كار افتاده و كسانی كه در چرخه تولید فیلم حضور ندارند، شد. یكی از رویكردهای ما مشاركت صنوف در كارهاست كه در این زمینه حضور اتحادیه تهیه‌كنندگان در زمینه پروانه ساخت شاهدی بر این مدعاست. اگر صنف بخشی از مسئولیت‌ها را به عهده بگیرد و پاسخگو باشد می‌توان بخشی از مسئولیت‌ها را به آن واگذار كرد.

* ادغام موسسه امور جشنواره‌ها و حوزه بین‌الملل معاونت سینمایی
معاون امور سینمایی درباره چارت سازمان سینمایی گفت: از الان شروع كردیم به تغییرات در سازمان سینمایی. ادغام مؤسسه امور جشنواره‌ها و حوزه بین‌الملل معاونت سینمایی یكی از این تغییرات است. جا دارد از زحمات آقای مهدی مسعودشاهی مدیر موسسه امور جشنواره‌ها كه منت گذاشتند و 2 جشنواره اخیر فجر را برگزار كنند تشكر كنم و ان‌شاء‌الله در مراسمی ویژه از ایشان تشكر می‌كنیم.

وی افزود: در بخش بین‌الملل سرمایه‌گذاری برای تولید مشترك انجام می‌شود، در این بخش ممكن است از كارشناسان فقهی هم نظر بگیریم كه راه تولید در سینمای ایران هموارتر شود. همكاری با سینمای مصر و تولید مشترك در دستور كار ما قرار دارد و این موضوع در حال پیگیری است و اگر مدیران مصر همكاری كنند اولین سفر را به این كشور خواهیم داشت. همچنین در این بخش نمایش بین‌المللی فیلم هم جای می‌گیرد و در اولین قدم توانستیم فیلم «جعبه سیاه 11 سپتامبر» را در سینماهای فرانسه نمایش دهیم و اگر دولت فرانسه ممانعت نكند یك ماه دیگر اكران آن را تمدید می‌كنیم.

شمقدری ادامه داد: در 90 درصد تصمیم‌گیری‌های معاونت‌ سینمایی اتفاق نظر وجود دارد. من این اطمینان را می‌دهم كه مجموعه معاونت سینمایی یك مجموعه متحد و همدل هستند و به گونه‌ای نیست كه اخیرا یكی از دوستان گفته است كه به صورت جزیره‌های جداگانه فعالیت می‌كنند.
وی در خصوص پروژه «محمد (ص)» به كارگردانی مجید مجیدی گفت: ما در این پروژه نقشی نداریم و همانطور كه آقای مجیدی خواستند دعا می‌كنیم این فیلم یك فیلم خوب باشد.

شمقدری در پایان اظهار داشت: ما از ابتدای كارمان در معاونت سینمایی دنبال این بودیم كه راه جدیدی را ترسیم كنیم. در ابتدا اعلام كردیم كه نیاز به 36 ماه زمان داریم كه الان 20 ماه آن گذشته است و ما از برنامه‌هایمان جلو هستیم.

* نامه من به ژاكوب، وكیل مدافع‌های بدون مواجب كن را مشخص كرد
معاون امور سینمایی در بخشی از نشست امروز صبح خود، در خصوص نامه خود به رئیس جشنواره فیلم كن گفت: این نامه اگر هیچ فایده‌ای نداشت، یك فایده داشت و آن این بود كه وكیل مدافع‌های بی‌جیره و مواجب كن مشخص شدند. جشنواره كن جاذبه‌ها و زرق و برق‌های زیادی دارد كه صورت ظاهری آن است و فرهنگ و تمدن غرب سیرت باطنی آن است. از همین باطن است كه آدم‌هایی مثل هیتلر و موسولینی و چرچیل به وجود می‌آیند. فرهنگ و تمدن غرب دارای این عقبه است و پدیده برده‌داری و نسل كشی در همین تمدن وجود دارد. این موضوع در جشنواره كن نشان داده شد و وظیفه ما هم افشای آن بود كه نشان بدهیم اینگونه نیست.

وی افزود: ما نخواستیم از فیلمساز خاصی استفاده كنیم بلكه خواستیم با استدلال خودشان به آن‌ها بگوییم كه كسی كه افتخارات زیادی در جشنواره شما دارد حق اظهار نظر ندارد.

شمقدری در خصوص برنامه سینمایی هفت گفت: از روز اولی كه آمدیم دنبال یك برنامه سینمایی در تلویزیون بودیم. در نهایت دوستان تلویزیون پیشقدم شدند و برنامه‌ای ترتیب دادند و ما هم حمایت كردیم ولی گاه گداری اتفاق‌هایی می‌افتد كه جالب نیست. مجری برنامه قرار نیست بیانیه شخصی‌اش را بخواند. در همین قسمت قبل آقای سجادپور پشت خط می‌روند ولی اجازه صحبت به ایشان داده نمی‌شود. امیدوارم برنامه هفت این رویكرد را اصلاح كند.

جواد شمقدری در خصوص نمایش فیلم‌های تولید شده فیلمسازان ایرانی در خارج از كشور گفت: اگر آیین‌نامه‌ای كه قرار است در این باره تدوین شود به تصویب برسد ما می‌توانیم قول بدهیم فیلمسازانی كه در خارج فیلم می‌سازند می‌توانند فیلم‌شان را در ایران و حتی در جشنواره فیلم فجر اكران كنند. پیش‌بینی ما درباره فیلم آقای «بهمن قبادی» این است كه فیلم مناسبی نیست اما اگر این فیلم را ببینیم می‌توانیم قضاوت دقیق‌تری داشته باشیم.

* عدم توقیف «زادبوم» و «گزارش یك جشن» و اكران محدود فیلم كاهانی
شمقدری در بخشی از این نشست در خصوص توقیف فیلم‌هایی چون «زادبوم» و «گزارش یك جشن» گفت: صدور پروانه نمایش یك پروسه است كه گاهی وقت‌ها 3 یا 4 جلسه طول می‌كشد تا یك پروانه نمایش صادر شود. «گزارش یك جشن» مشكل خاصی ندارد و به زودی پروانه نمایش می‌گیرد. توقیف «زادبوم» هم صحت ندارد و فیلم «اسب حیوان نجیبی است» به كارگردانی عبدالرضا كاهانی هم فقط اكران محدود می‌شود.

وی در ادامه بیان داشت: من به عنوان یك پدیده نامطلوب به موضوع هماهنگی بین دستگاه‌ها برای تولید فیلم اعتراض دارم. من به عنوان مسئول مستقیم سینمای كشور می‌گویم كه دستگاه‌ها نباید بدون هماهنگی وارد چرخه تولید فیلم شوند. من حتی یك بار حوزه هنری را مخاطب قرار دادم. اگر من مسئول هستم همه تولیدات باید با هماهنگی معاونت سینمایی انجام شود.

فیلم سینمایی «زادبوم» آماده اكران است و به هیچ‌وجه توقیف نیست. به مسئول پخش كننده و تهیه‌كننده فیلم مربوط است كه چه زمانی می‌خواهند فیلم را اكران كنند.

وی در ادامه در خصوص فیلم «فرزند صبح» گفت: سال 78 وقتی من فیلمی درباره كودكی امام را در تلویزیون شروع كردم، «فرزند صبح» به فاصله 3 تا 4 ماه از این فیلم شروع شد و در نهایت با پیگیری ما و پس از گذشت 10 سال، آماده نمایش شد. به نظرم این پروژه فراتر از استانداردها زمان و هزینه برده است و بعضا فیلم‌هایی این چنین نتایج خوبی هم ندارند. ما در شورای هنر این موضوع را مطرح كردیم كه مسئولیت مستقیم تولید فیلم، معاونت سینمایی است. وقتی صدا و سیما هم در این وادی عمل می‌كند باید متوجه این موضوع باشد. البته این موضوع باید در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب برسد.

* در صورت تایید سازمان بازرسی كشور به خانه سینما بودجه می‌‌دهیم
جواد شمقدری در بخشی از این نشست در خصوص صحبت‌های «محمد مهدی عسگرپور» مدیرعامل خانه سینما درباره بحث قانونی بودن خانه سینما گفت: تغییری در اساسنامه خانه سینما انجام شده كه این تغییر در وزارت ارشاد تصویب نشده است و این طبق مصوبات كشور غیرقانونی است.

وی افزود: قانون در شورای عالی فرهنگی موظف كرده كه اساسنامه در ارشاد به تصویب برسد همین طور تغییرات اساسنامه. اینكه سر خود اساسنامه را تغییر بدهند قطعا نتیجه‌ای ندارد و ما در تشكیلات غیرقانونی خانه سینما شكی نداریم. چون مجموعه خانه سینما غیرقانونی می‌شود ما نمی‌توانیم از محل بودجه دولتی به آنها پول بدهیم. برای پول دادن به خانه سینما از سازمان بازرسی كل كشور استعلام كردیم كه آیا می‌توانیم به آنها پول بدهیم یا خیر. كه هنوز جوابی به ما داده نشده است. اگر جواب مثبت باشد به آن‌ها پول می‌دهیم و در غیر این صورت بودجه‌ای به آن‌ها داده نخواهد شد. این موضوع به من و مدیرعامل خانه سینما ربطی ندارد چرا كه باید ذیل قانون عمل كنیم و اگر هم قبلا عمل نشده غیرقانونی بوده است.

شمقدری در خصوص كارایی شورای عالی سینما در گسترده شدن آن گفت:‌ در حال حاضر جمع اعضای شورای عالی سینما نهایی شده است و فعلا همین تركیب ماندگار است. در این شورا هنوز برای افراد مسئولیت خاصی تعریف نشده است و 7 سینماگر در جلسات شورا حضور می‌یابند. من چنین برداشتی از اینكه آقای مشائی در جلسات اظهار نظر ویژه می‌كنند ندارم و تمام موضوعات در نهایت به صورت جمعی رأی‌گیری می‌شود.

* كانال تزریق بودجه به «خانه سینما»، اهمیتی برای ما ندارد
معاون امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به سؤال دیگر خبرنگار فارس مبنی بر موضع معاونت سینمایی درباره بودجه‌های داده شده به خانه سینما كه گفته می‌شود از طریق اسفندیار رحیم مشایی و با واسطه شركت نوین عرفا به خانه سینما داده شده گفت: ما هم در همین حد اطلاع داریم ما نمی‌خواهیم یك سیستم فشل در خانه سینما داشته باشیم.

خانه سینما هزینه‌ای حدود یك میلیارد نیاز دارد و برای كارهایش می‌تواند با بودجه سینماگران هم كار كند. ما توصیه كردیم كه اگر جایی می‌تواند كمك كند این كار را انجام بدهد.
وی ادامه داد: اینكه پول از چه كانالی آماده و چقدر است برای ما اهمیتی ندارد.

* شایعه بركناری‌ام به جایی رسید كه خودم هم شك كردم
جواد شمقدری در خصوص وضعیت جشنواره‌های سینمایی گفت: جشنواره‌هایی كه به معاونت سینمایی برمی‌گردد جشنواره‌های فجر، كوتاه، مستند و كودك هستند و جشنواره‌هایی چون دفاع مقدس هم وضعیت نامعلومی دارند و قیم آن‌ها مشخص نیست كه البته ما این موضوع را در شورای هنر مطرح كردیم كه معاونت سینمایی بانی این جشنواره باشد. جشنواره فیلم كیش هم كه البته خیلی در جریان آن در ابتدا نبودیم جشنواره خوبی است كه معاونت سینمایی یك پای قضیه بود. نظر ما این است كه این جشنواره می‌تواند جشنواره موثری باشد. البته باید موضوع خاصی برای آن تعریف كرد.

وی ادامه داد: ما منعی برای برگزاری جشنواره از سوی ارگان‌های مختلف نداریم چرا كه اساسا برگزاری جشنواره‌ها باعث رونق می‌شود. فكر می‌كنم سال گذشته حدود 43 جشنواره سینمایی در كشور برگزار شد.

شمقدری در خصوص بیمه هنرمندان گفت: امسال در صندوق هنرمندان بودجه خوبی از سوی دولت تخصیص داده شده كه این صندوق می‌تواند بیش از گذشته وارد عمل شود و به بیمه بیكاری و بازنشستگی و درمانی بپردازد. امیدواریم بتوانیم این نوید را به هنرمندان بدهیم كه در این زمینه به یك وضع مطلوب برسیم.

معاون سینمایی وزیر ارشاد در خصوص شایعات بركناری‌اش گفت: خود رسانه‌ها بیشترین نقش در موضوع شایعه بركناری‌ام دارند. این موضوع ابتدا از سوی صدای آمریكا مطرح شد و اخیرا هم در 3 - 4 هفته اخیر تشدید شد و به جایی رسید كه خودم هم شك كردم.

* مسئولیت‌ها در دولت احمدی‌نژاد ماندگار نیست
وی اضافه كرد: چون در این دولت هیچ چیز بعید نیست و مسئولیت‌ها در دولت آقای احمدی‌نژاد ماندگار نیست. البته فكر می‌كنم این ویژگی خوبی است كه مدیران احساس كنند هر لحظه ممكن است از سمت‌شان كنار بروند. در نهایت موضوع بركناری‌ام را پیگیری كرده‌ام كه متوجه شدم صحت ندارد. چند روز پیش هم جلسه‌ای را با آقای احمدی‌نژاد داشتم و قرارهایی با ایشان مطرح كردم.
وی تصریح كرد: من آقای احمدی‌نژاد را فردی فعال، فهیم، هوشمند و مدافع ارزش‌های نظام و رهبری می‌دانم و تا زمانی كه این گزینه‌ها مطرح باشد من مشكلی ندارم. امیدوارم زمانی كه از معاونت سینمایی می‌روم نتایج خوبی به جا گذاشته باشم.

* 50 فیلم از 90 فیلم سال گذشته را دیدم
شمقدری در خصوص رویه تولید فیلم‌های سخیف كمدی در سینمای روز ایران، گفت: من همه فیلم‌های سال 89 را ندیده‌ام و از 90 فیلم فقط 50 فیلم را نگاه كردم. دوستان معتمد مثل آقای سجادپور به بنده گفتند كه فیلم‌های كمدی سخیف در این تعداد فیلم تولید شده یكی دو تا بیشتر نبوده است. در حوزه ویدیویی هم اعضای شورا تغییر كردند و با آن‌ها عهد كردیم كه موضوعات طنز سخیف در فیلم‌ها وجود نداشته باشد.

وی در پاسخ به سؤال خبرنگار برنامه «هفت» در خصوص نگارش نامه معاونت سینمایی به ژیل ژاكوب رئیس جشنواره فیلم كن و ناكارآمدی مشاوران معاون امور سینمایی گفت: ما مدافع جشنواره فیلم كن نیستیم و شما مدافع آن هستید. ما تردیدی نداریم كه فون‌تریه گفته است اسرائیل موی دماغ است.

* از نظر من اكران فیلم خارجی مفید است
شمقدری در خصوص اكران فیلم خارجی گفت: نظر شخصی من این است كه اكران فیلم خارجی مفید است اما باید ظرفیت‌های آن هم مشخص شود. یكی از این ظرفیت‌ها سالن سینماست كه طبیعتا باید در این موضوع احتیاط كنیم. یكی دیگر مشكل خرید رایت فیلم‌هاست كه بحث تحریم در این زمینه اهمیت زیادی دارد. به نظرم كارشناسان باید تصمیم بگیرند و در این رابطه اظهار نظر كنند چرا كه ما نظری در این رابطه نداریم.

وی ادامه داد: اگر فیلم‌های پرمخاطب خارجی از سینماها اكران شود عادت سینما رفتن باب می‌شود. این تحلیل،‌ تحلیل بدی نیست و می‌توان روی آن فكر كرد.

* حل مشكل «گلشیفته فراهانی» دیگر در اختیار ما نیست
شمقدری در خصوص حضور گلشیفته فراهانی در ایران گفت: من در دوره مسئولیتم یك بار درباره گلشیفته فراهانی گفته بودم كه می‌تواند برگردد. در آن مقطع این امكان وجود داشت، ولی بعدا اتفاق‌های دیگری افتاد. ممكن است من 20 سال پیش به كسی رأی داده باشم كه الان قبولش نداشته باشم. در این یك سال و نیم شرایط تغییر كرد و دیگر مشكل «گلشیفته فراهانی» در حوزه اختیارات ما نیست. اخیرا هم شنیده‌ایم این بازیگر در فیلمی در كردستان بازی كرده كه صحنه‌های ناجوری دارد.

* تمام فیلم‌های جشنواره فجر مجوز اكران می‌گیرند
به گزارش خبرنگار سینمایی فارس، جواد شمقدری در بخش دیگری از نشست امروز خود با اهالی رسانه گفت: من اطمینان می‌دهم تمام فیلم‌هایی كه در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شدند اكران شود. ما سعی می‌كنیم كه فیلمی توقیف نشود ولی امكان توقیف هم وجود دارد.

وی افزود:‌ بعضی از دوستان سعی می‌كنند با كارهایی برای فیلم‌شان تبلیغ كنند. در صورتی كه دوستان اعضای پروانه نمایش سر فرصت می‌نشینند و درباره فیلم‌ها نظر می‌دهند. فیلم «سعادت‌آباد» هم یك مقدار ممیزی دارد كه حل می‌شود.

وی در ادامه در خصوص برنامه‌ریزی شورای صنفی نمایش برای اكران فیلم در مناسبت‌ها‌ی خاص گفت: ما هم مطرح كردیم كه شورای صنفی و آقای سجادپور سعی كنند فیلم‌ها را در مناسبت خودشان اكران كنند ولی باید بپذیریم كه این موضوع سخت است.

* آماده شدن 29 سالن سینما تا پایان سال
شمقدری در خصوص سینماهای بازسازی شده و ساخته شده در كشور گفت: در 5 سال گذشته 112 سالن بازسازی شده و در حال حاضر 5 سینما در حال بازسازی و 6 سینما در دست مطالعه است كه بخشی از آن امسال آماده می‌شود. در مجموع تا آخر امسال 29 سالن آماده بهره‌برداری می‌شود.

معاون امور سینمایی وزارت ارشاد گفت: مؤسسه امور جشنواره‌ها به این دلیل شكل گرفت كه بتواند به طور جداگانه در زمینه جشنواره‌ها فعالیت كند كه البته این فعالیت برای من قانع‌كننده نبود. اتحادیه تهیه‌كنندگان هم با این هدف شكل گرفت كه فیلمسازان در فرآیند تولید سینما شریك باشند.

شمقدری درباره ژانر سیاسی گفت: بسیاری از ژانرها از جمله ژانر سیاسی در سینمای ما جایش خالی است. سال گذشته 4 فیلم با رویكرد سیاسی ساخته شد كه لزوما همه آنها با نظر معاونت سینمایی ممكن است هم‌سو نباشد. معلوم می‌شود كه ما در این زمینه نگاه خاص نداریم. البته معتقدیم نباید فقط به مسائل داخلی پرداخته شود. خط قرمزهای ما هم در این زمینه مثل ژانرهای دیگر در زمینه موضوعات اخلاقی و دینی است. طبق آمارهای فارابی حدود 50 درصد از فیلم‌ها در ژانر اجتماعی است و به نظرم زیاد است.

* برخی معتقدند «انتهای خیابان هشتم» نقد درون‌گفتمانی است
وی در ادامه در خصوص فیلم «انتهای خیابان هشتم» ساخته علیرضا امینی گفت: نقدهای متفاوتی درباره این فیلم وجود دارد كه برخی معتقدند درون‌گفتمانی است و برخی می‌گویند برون‌گفتمانی است. بسیاری از كارشناسان معتقدند این فیلم ضد نظام است؛ در حالی كه وقتی این فیلم را برای یكی از انجمن‌های مربوط به دیه نشان دادیم خیلی هم استقبال كردند. ما باید تمام نظرها را ببینیم و با اجماع درباره نقد تند فیلم اظهار نظر كنیم.

* از بودجه 20 میلیاردی فیلم فاخر، فقط 7 میلیارد به ما داده شد
جواد شمقدری در خصوص بودجه معاونت سینمایی گفت:‌ سال گذشته برای بودجه فیلم فاخر به ما قول 20 میلیارد تومان داده بودند در حالی كه فقط 7 میلیارد تومان به ما داده شد. كه تمام برنامه‌ریزی‌هایمان را خراب كرد. بودجه امسال هم هنوز به ما اعلام نشده است ولی ما برای ارتقای جهشی در حوزه سینما به 250 میلیارد تومان احتیاج داریم.

* تولید 3 فیلم با موضوع انقلاب اسلامی تا پایان سال
بر اساس این گزارش،‌ معاون امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به سوال خبرنگار سینمایی فارس درخصوص عدم توجه به ساخت فیلم‌ با موضوع «انقلاب اسلامی» كه یكی از اولویت‌های موضوعی معاونت سینمایی در دفترچه‌ سیاست‌های این معاونت است، گفت: ما از همه فیلمسازان خواستیم درباره موضوع انقلاب اسلامی فیلمنامه ارائه بدهند و فیلم بسازند.

وی افزود: با كمال تاسف باید اعلام كنم كه عملكرد دوستان در این زمینه مطلوب نبوده است و خودمان در این رابطه دست به كار شدیم و ان‌شاءالله قصد داریم تا پایان سال 3 فیلم با موضوع انقلاب اسلامی را به مرحله فیلمبرداری برسانیم.

* حاشیه
از حاشیه‌های این مراسم كه با حضور تعداد زیادی از اهالی رسانه در سالن بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد، می‌توان به توضیحات خبرنگار برنامه هفت به شمقدری درباره سخنان فون‌تریه در جشنواره فیلم كن اشاره كرد كه خبرنگار این برنامه تلویزیونی قصد داشت معاون امور سینمایی را قانع كند كه مشاورانش به او اشتباه مشاوره داده‌اند كه شمقدری هم مرتب به او می‌گفت فقط سوال بپرسید و توضیح ندهید.

در نهایت هم خبرنگار برنامه هفت دی‌وی‌دی همراه با زیرنویس صحبت‌های فون‌تریه را به شمقدری داد.

2.تحلیل:

وقتی ابرها ربوده می‌شوند، شمقدری هم مدافع آزادی بیان می‌شود

همزمان با پس زدن حمایت جواد شمقدری توسط كارگردان فاشیست، در روزهای اخیر موج جدیدی از انتقادات از معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد شكل گرفته و بسیاری از اهالی سینمای همراه دولت نیز به شماتت این نامه نگاری به كن با هدف به چالش كشیدن آزادی بیان در این جشنواره پرداختند. اما آنچه طرح نشد، این مسئله بود كه آیا حقیقتاً رفتار شمقدری منبعث از باورهایش بوده یا تحت تاثیر فضا و جو قرار گرفته و دست به چنین اقدامی كه ابعادش سنجیده نشده بود، زده است؟

به گزارش سرویس فرهنگی هنری «آینده»؛ علی رغم آنكه همواره از سوی برخی مسئولان عنوان می شود، ایران در حوزه فرهنگ و هنر سرآمد جهان است و هیچ رقیبی در این حوزه ها برای كشورمان تا چند فرسخی قابل مشاهده نیست، متاسفانه در برابر برخی رویدادها و محصولات فرهنگی دیگر ملل عمدتاً موضع تدافعی، سیاست كاری مدیران فرهنگی بوده و تنها بخشی از فرهنگ دیگر كشورها به شكل رسمی پذیرفته شده كه در حوزه های سیاسی، بازخورد مثبتی برایش قابل تصور بوده و در سایر اوقات، مقابل رویدادها و دستاوردهای فرهنگی خارجی، یك سنگر ایجاد شده است.

بی نتیجه بودن این گارد گرفتن ها منجر به بروز مواضع تازه ای شد كه قرار داشتن اهداف پنهان در پس نمادها، محصولات و رویدادهای فرهنگی بین المللی به منظور حذف آهسته فرهنگ ضعیف شده كشورهایی چون ایران توسط مردم این كشورها، مهم ترین این مواضع بود. اگرچه بخشی از این رویكرد تحت عنوان تهاجم فرهنگی حقیقت دارد، اما واقعیت آن است كه نمی توان نزدیك به 100 درصد فرهنگ غرب و شرق را تهاجم فرهنگی تلقی كرد و بخواهیم یا نخواهیم، بخش قابل توجهی از تولیدات فرهنگی شرق و غرب حاصل تفكرات عمیقی است كه نفوذش تا عمق فرهنگ ایرانی نیز نه تنها عوارضی ندارد كه این در هم آمیختگی در صورتی كه با تدبیر صورت پذیرد، به بهبود مولفه های فرهنگ ایرانی منجر خواهد شد.

برخورد با جشنواره های خارجی همچون برلین، كن و اسكار است كه اگرچه در رسانه ملی منطقی تر شده، اما برخی مسئولان هنوز دنبال مچ گیری و بی ارزش نشان دادن این رویدادها هستند تا ضعف خودشان در شكل دهی رویدادهای مشابه كه توان رقابت با كن یا اسكار را داشته باشد، بپوشانند.

جواد شمقدری معاون سینمایی وزارت ارشاد مصداق واضح همین برخورد تدافعی در حوزه فرهنگی سینمای ایران است كه كار را تا آنجا پیش برده كه فیلم ها برای شركت در جشنواره های خارجی باید از او مجوز دریافت كنند و لابد توقع دارد وقتی رسانه های خراجی، این موضوع را در گزارش هایشان می آورند، بنویسند جناب شمقدری در حال حفظ مصالح ملی ایران و جلوگیری از سیاه نمایی است!

رفتار شمقدری در نامه نگاری به دبیر جشنواره كن برای دفاع از فون تریه كه شاید نوعی مچ گیری برای طرح موضوع "دیدید در كن هم خبری از آزادی بیان نیست" صورت پذیرفته بود، جنبه دیگری از این نگاه تدافعی و پس زدن همه آنچه به عنوان دستاوردهای فرهنگ غرب انتخاب می شود، بود كه البته بار دیگر این مدیر با اعتماد به نفس از سوی اهالی سینما به واسطه این رفتارش كه به حمایت از یك فیلمساز فاشیست تعبیر شد و البته از سوی خود فون تریه، به واسطه چنین موضع گیری زیرسوال رفت.

اینكه فیلمسازی به نازی بودن خود افتخار كند و بعد مسئول سینمای ایران از اظهارات وی حمایت كند، بدترین تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی است و شاید جناب شمقدری با همین یك نامه كوتاه هدف چندین پروژه هالیودی كه سعی داشت با آسمان و ریسمان رفتن و جلوه های ویژه، جمهوری اسلامی را به نازی های آدمكش بچسباند، محقق كردند؛ تاسف بارتر اینكه آن چنان چهره شمقدری در جهان درخشان و جذاب است كه بلافاصله پس از دفاع وی، كارگردان نازی از وی اعلام برائت كرده و نامه حمایت شمقدری را با گستاخی دیپورت می كند.

چنین رویكردهایی باعث می شود در بلندمدت سینمای ایران و در سطح وسیع تر فرهنگ كشور با ركود روبرو شود، چرا كه فرهنگ هر كشور چون رود خروشانی است كه اگر در جریان نباشد، طراوتی كه هنگام در جریان بودن داشته را از دست خواهد داد. با این حال نمی توان به شمقدری و امثال او خرده گرفت كه چنین تفكراتی محصول او با مشاركت سجادپور نیستند و این رویكردها محصول فرآیند یك مجموعه است و در این مجموعه فكری، وقتی این باور وجود دارد كه ابرهای باران زای ایران ربوده می شوند، كن هم می تواند كاملاً تحت سلطه صهیونیست ها باشد.

این درحالیست كه در پس این شعارها، پروژه های جواد شمقدری با بدشانسی پی در پی وی را به سوژه اهالی هنر تبدیل كرده است. تلاش او برای جذب اصغر فرهادی، كارگردان توانمند ایرانی به واكنش های صریح فرهادی در خارج از كشور انجامید و تمجیدهای وی از كیارستمی نیز نتیجه ای جز اعلام عدم ساخت فیلم در شرایط فعلی ایران توسط این كارگردان صاحب سبك نداشت، چراغ سبزها جهت بازگشت گلشیفته فراهانی نیز به پاسخ طعنه آمیز و تند وی درباره رییس دولت منجر شد و همزمان انتقادات صریح فریبرز عرب نیا، حاتمی كیا و سایر چهره‌های شاخص سینمای ایران از عملكرد مدیران فرهنگی در كنار تحریم شورای عالی سینما توسط اكثر فیلمسازان برجسته جز داوود میرباقری در حالی كه دست كم ده سینماگر برجسته تر از میرباقری در صنعت سینمای ایران وجود دارد، ضربه دیگری بر پیكره تازه سرهم شده معاونت سینمایی وارد كرد.

هم اكنون كه معاونت سینمایی پس از هجومی 20 ماهه در حال عقب نشینی در برابر خانه سینماست و تعداد حامیان تیم فعلی حاكم بر معاونت سینمایی نیز هر روز كمتر از دیروز می شود، بهترین پیشنهاد برای شمقدری كمی سكوت و انزاوست. چرا كه تا همین جا نیز پس از دهها ناكامی به سبب این اعتماد به نفس بالا و هیچ انگاری منتقدان و نخبگان سینما نام وی را باید در كتاب ركورد های گینس ثبت كرد.

کاندیداتوری حبیب کاشانی برای وزارت ورزش

در روزهایی كه مردم، ناصر حجازی را تا خانه ابدی اش بدرقه می كردند، شایعه ناخوشایندی به گوش می رسید كه زودتر از آنچه تصور می شد به خبر مبدل شد و آن كاندیداتوری حبیب كاشانی برای وزارت ورزش بود؛ مردی كه خیلی زود پله های ترقی را طی كرده و بدون آنكه جزو چهره های شاخص ورزش باشد، همچون سیاسیونی كه تاكنون ورزشی ها را اداره كرده اند، قرار است بر كرسی وزارت ورزش تكیه بزند و این دستگاه هم از ب بسم الله با یك مدیر غیرورزشی آغاز كند و كاشانی صاحب كرسی شود كه اگر قرار بر شایستگی باشد، بسیاری از ورزشی ها شایسته تر از او هستند. اما گویا در هر حال همیشه باید اهالی ورزش تحقیر شوند.

ایران یكی از كشورهایی است كه بر روی قهرمانانش باركد و تاریخ انقضاء نصب می شود كه البته این تاریخ انقضاء با توجه به میزان تلاش قهرمان و محلی كه قهرمان در سردخانه ورزش كشور قرار گرفته باشد، می تواند كاهش یا افزایش یابد. اما سالم ماندن در این انبار كاری دشوار است كه انبارداران هم علاقه ای به آن ندارند؛ پایان دوران قهرمانی یا چند سال پس از این دوران و بعد از چند سال مربیگری، فاتحه اكثر قهرمانان ملی هم در ایران خوانده شده است و قهرمان به فراموشی سپرده می شود تا شاید به مریضی دچار شود یا نفس هایش به شماره بیفتد و جامعه ورزش این لحظه ها به دادش برسند و قبری در قطعه نام آوران برایش فراهم سازند و تشییع جنازه ای در شان دوران اوج نشینی قهرمان تا پای قبر برایش فراهم كنند.

حكایت نخبگان ورزش در ایران به همین سادگی است. ورزشی ها چون ماهیچه هایشان تحلیل می رود، مثل هنرمندان حكم قالی كرمان را پیدا نمی كنند كه هرچه پا بیشتر می خورد، ارزشمندتر می شود. ورزشكاران مدال آور ایران در بالاترین سطوح هم پس از پایان دوران قهرمانی روزهای خوشی را سپری نمی كنند و به همین دلیل است كه بسیاری از ایشان اعتبار گذشته شان را قمار می كنند و به صحنه بازمی گردند تا شاید بتوانند مدالی دیگر به گردن آویزهای پیشین بیافزایند و به آوازه شان یك بار دیگر رونق ببخشند. این قاعده تنها برای برخی استثناها همچون دادكان، خادم ها، میراسماعیلی، دبیر، دایی، ساعی و چند تن دیگر صادق نیست كه ضمن تحصیل، خود را به سیاست و اقتصاد گره زدند و ورزش پس از دوران قهرمانی، اولویت دومشان شد.

به واسطه آنكه سیستم تعریف شده ای وجود ندارد كه قهرمانان را در حین و پس از دوران قهرمانی آموزش دهد و حفظ كند، سایرین شرایط سختی پیدا می كنند و در این میان عده ای از قهرمانان كارشان به اعمال مجرمانه همچون آدم ربایی، زورگیری، سرقت و نظایر این می رسد و برخی دیگر كه با افت توجه عمومی روبرو می شوند، سرخورده شده و سراغ مواد مخدر می روند كه هم اكنون نیز چهره های مطرح و سرشناسی در جامعه ورزش هستند كه درگیر مواد مخدر هستند و اكثر ایشان هم پس از آویختن كفش ها و دستكش هایشان به چنین حال و روزی دچار شده اند. این سیستم شاید 20 سال دیگر نیز در ایران شكل نگیرد، اما در سایر كشورها دهه های متمادی است كه فعالیت می كند و بخش اعظمی از قهرمانان ورزشی را تا انتهای عمر، چهره نگه می دارد و از قبل این موضوع نیز انواع بهره برداری را انجام می دهد.

عدم وجود سیستمی برای حفظ و پرورش قهرمانان در طول و پس از دوران قهرمانی باعث می شود علی پروین و ناصر حجازی پس از پایان دوران قهرمانی برای دوره ای مربیگری كنند و پس از آن هرز بروند و هیچ گاه به سطح مدیریت ورزش نرسند. اما در آلمان چهره ای همچون بكن بائر اینچنین حفظ شود و محبوبیتش پس از دوران قهرمانی نیز به مراتب بیش از دوران حضورش روی چمن سبز باشد. مهم ترین دلیلی كه چنین سیستمی وجود ندارد نیز انتصاب مدیران غیرورزشی بر اداره ورزش این مملكت در دهه های اخیر بوده كه مدیر هیچ گاه احساس نكرده باید چنین امكانی فراهم آید و قهرمانان پس از دوران قهرمانی پله پله تا سطوح مدیریت ورزش بالا كشیده شوند. با این حال نمی شد از روسای سازمان تربیت بدنی كه تا می آمدند درك كنند در ورزش كشور چه می گذرد، جایگزینشان حكم می گرفت، در این زمینه توقعی داشت.

با این حال هنوز چهره هایی همچون محمد دادكان هستند كه اگرچه چموش و رام نشدنی هستند، اما هنوز وجود دارند و علاوه بر آنكه ورزشی هستند، در سطحی از مدیریت قرار دارند كه بتوانند اداره وزارتخانه ورزش و جوانان را برعهده بگیرند و بدین ترتیب به خانه نشینی شان پایان داده شود. دادكان اما خصوصیات بدی دارد كه باعث می شود هیچ گاه در سرلیست گزینه های وزارت ورزش قرار نگیرد؛ هرچند اگر چنین شود اكثریت مجلس به او رای اعتماد خواهد داد. دادكان چندان اهل زد وبند نیست، بلد نیست برای حفظ منافع عده ای یك رشته دروغ بگوید، لیدر بخرد، برای عده ای هیات  راه بیاندازد، قراردادهای خاص ببندد و در یك كلام آدم برخی شود؛ حبیب كاشانی هم شاید از این كارها بلد نباشد اما فعلاً او را كاندیدا كرده اند و این از نگاه برخی یك سیلی محكم است كه می تواند به كل جامعه ورزش زده شود؛ معرفی یك چهره كه سابقه شاخصی جز اداره پرسپولیس ندارد، برای اداره میلیون ها ورزشكار.

حبیب كاشانی كه از آموزش و پرورش كرسی كلیدی شورای شهر تهران و سپس مدیرعاملی پرسپولیس را از آن خود كرد، حالا خیلی راحت به عنوان گزینه ای كه اسفندیار رحیم مشایی برای وزارت ورزش و جوانان از او برنامه گرفت، مطرح می شود و كاشانی هم این موضوع را تكذیب نمی كند تا این خبر جدی تر شود. راستی چرا آقای احمدی نژاد برای وزارت دفاع یك پزشك، برای وزارت علوم یك كارگر و برای وزارت بهداشت یك نظامی منصوب نمی كند. اما بوی انتصاب شخصی كه از سكوی مسابقات استان تهران هم بالا نرفته برای اداره وزارت ورزش می آید و جالب آنكه امتزاج از مجلس هم خبر از رای اعتماد به كاشانی می دهد! جامعه ورزش حالا حالا باید از این سیلی ها بخورد تا یاد بگیرد جلوی سیاسیون بایستد و هزینه اش هم هرچقدر گران باشد، بپردازد.

آینده

گالری عکس شب...

زیباترین تصاویر رقابت بهترین عکس‌های آسمان شب 2011 انتخاب شدند که در میان این تصاویر دو عکس از کهکشان راه شیری بر فراز اصفهان پایتخت فرهنگی ایران نیز خودنمایی می‌کنند

نتایج رقابت بهترین عکس‌های آسمان شب 2011 که انجمن بین‌المللی "دنیا در شب" برگزار می‌کند اعلام شد.

در این رقابت، تصاویری شگفت‌انگیز از آسمان شب زمین دیده می‌شوند که هرچند بسیاری از آنها به نظر می‌رسند عکس‌های سورئالیستی باشند اما همگی واقعی هستند.

این تصاویر که در طول یکسال گذشته گرفته شده‌اند نشان می‌دهند از زمانی که خورشید ناپدید می‌شود در آسمان زمین چه منظره‌ای پدیدار می‌شود.

هدف از برگزاری این رقابت بین‌المللی ایجاد پلی میان طبیعت و دنیاهای ساخته شده به دست انسان است.

براساس گزارش دیلی میل، در میان این تصاویر بی‌نظیر، دو عکس از "مهدی مومن‌زاده" توانسته است رتبه دوم در مقوله "ضدنور" را از آن خود کند.

این دو عکس دیدنی که " راه شیری اصفهان" نام دارند منظره‌ای زیبا از آسمان شب مرکز ایران را به تصویر کشیده‌اند.


فهرست کامل برندگان جوایزکن

ترنس مالیک کارگردان 68 ساله آمریکایی موفق شد نخل طلای کن را برای فیلم درخت زندگی بدست آورد.

ترنس مالیک پیش از برای فیلم روزهای بهشت (1978) جایزه بهترین کارگردانی را از جشنواره کن گرفته بود. او هم‌چنین برای فیلم خط باریک قرمز (1998) علاوه بر دریافت خرس طلایی برلین کاندید دو جایزه اسکار در رشته‌های بهترین فیلم‌نامه و بهترین کارگردانی نیز شده بود.

به گزارش کافه سینما جایزه بزرگ هیئت داوران نیز به طور مشترک به دو روزی روزگاری در آناتولی ساخته نوری بیلگه جیلان از ترکیه و فیلم پسری با دوچرخه به کارگردانی لوک و ژان پی‌یر داردن رسید تا داردن‌ها این‌بار نیز دست خالی از کن بازنگردند.

کریستین دانست برای مالیخولیا و ژان دوژاردن برای بازی در فیلم تحسین شده هنرمند برنده جایزه بهترین بازیگر زن و مرد جشنواره شدند.

پلیس ساخته مای‌ون از فرانسه نیز جایزه هیئت داوران را گرفت. جایزه بهترین کارگردانی هم به نیکلاس ویندینگ رفن برای فیلم آمریکایی Drive با بازی رایان گاسلینگ رسید.

از طرفی فیلم Las Acacias به کارگردانی پابلو جورجلی جایزه دوربین طلایی (بهترین فیلم اول) و فیلم Cross- Country ساخته مارینا ورودا جایزه نخل طلای فیلم کوتاه را بدست آوردند.

نکته تعجب برانگیز این‌جاست که در میان برندگان نام فیلم Le Havre به کارگردانی آکی کوریسماکی دیده نمی‌شود و این در حالی است که فیلم کوریسماکی از نظر منتقدین مهم‌ترین شانس دریافت نخل طلا به حساب می‌آمد.

علاوه بر این فیلم پوستی که در آن زندگی می‌کنم به کارگردانی پدرو آلمودووار نیز نتوانست موفق به دریافت جایزه‌ای شود تا این‌بار نیز دست آلمودووار از نخل طلا کوتاه بماند.

به هر ترتیب رابرت دنیرو آمریکایی به عنوان رئیس هیئت داوران نخل طلا را به ترنس مالیک آمریکایی داد. فیلم مالیک واکنش‌های متفاوتی را در میان منتقدان برانگیخت. عده‌ای فیلم و مضمون آن را تحسین کردند و عده‌ای دیگر تنها نکته مثبت آن را تصاویر چشم‌نوازش دانسته‌اند.

نامه‌ي شمقدري به رئيس جشنواره فيلم كن:

آزادي بيان چه مفهومي دارد؟/انسان به ياد گاليله مي‌افتد

معاون سينمايي وزارت ارشاد در اين نامه نوشته است: «در ابتدا مايل هستم شادماني خود را از اينكه عمر جشنواره شما به شصت و چهارمين دوره خود رسيده است به سينماگران و مردم فرهنگ دوست فرانسه تبريك بگويم حتماً خوب بخاطر داريد جشنواره كن با هدف مقابله با فاشيست‌ها پاگرفت. فاشيست‌ها كساني بودند كه تنها خود را مستحق برخورداري از رفاه و حيات مي‌دانستند و حضور مخالفان خود را به هيچ وجهي حاضر نبودند تحمل كنند جاي تاسف دارد كه امروز شاهد هستيم پس از 64 سال ، رگه‌اي از خوي همان افراد در تصميمات مسئولان جشنواره نمود پيدا مي‌كند و يكي از معتبرترين فيلمسازان اروپايي كه شايد پر افتخار ترين فيلمساز باشد كه در جشنواره كن بارها با فيلم‌هايش حضور يافته است به تيغ رفتاري متعصبانه كه ريشه در دوران قرون وسطايي دارد گرفتار و از جشنواره كن اخراج مي‌شود.»

شمقدري در بخش ديگري از اين نامه خطاب به ژيل ژاكوب نوشته است:«نمي‌دانم آزادي بيان ديگر چه مفهومي خواهد داشت شايد لازم باشد دردايره المعارف‌ها مفهوم جديدي از آزادي بيان ارائه شود والا رفتاري كه جشنواره كن با آقاي فون تريه انجام داد و مجبورش كرد كه بارها به عذرخواهي بپردازد ،انسان را به ياد گاليله مي‌اندازد كه صاحبان كليساهاي قرون وسطايي با تهديد مجبورش كردند نظريه علمي‌اش را كه زمين كروي است انكار كند.»

شمقدري معاون وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در پايان خاطرنشان كرده است:«جناب آقاي ژيل ژاكوب،بپذيريد فارغ از آنكه نسبت به اظهارات آقاي فون تريه چه نظر و ديدگاهي داريم، جشنواره كن نقطه سياهي را در تاريخ رفتارهاي خود ثبت كرد.

از اين دوره نداي دفاع از آزادي در جشنواره كن شايد شعار بي‌معنايي باشد كه براي ترميم آن سالها بايد تلاش كرد.»

به گزارش ايسنا،سال گذشته نيز شمقدري به ژيل ژاكوب نامه نوشت.

منبع: ايسنا



تحلیل حسین معززی‌نیا از فیلم محمد رسول اف نماینده ایران در جشنواره کن

"به امید دیدار" ذرباره وضعیت امروز کشور دروغ میگوید

یک منتقد سینما با ارائه تحلیلی از فیلم "به امید دیدار" در جشنواره کن عنوان کرد: معتقدم فیلم بد و ضعیفی است. داستان پرغلطی دارد و مشکل اصلی‌اش این است که در مورد وضعیت اجتماعی سیاسی امروز کشور اغراق می‌کند و دروغ می‌گوید و نمی‌شود برای فیلمی که دروغ می‌گوید احترام قائل بود. "حسین معززی‌نیا" منتقد و صاحب‌نظر سینمایی که این روزها به‌طور مستقل راهی جشنواره فیلم کن شده است در گفت‌وگویی مکتوب با سایت مؤسسه فرهنگی هنری شهید آوینی نقطه‌نظراتی را درباره این جشنواره و حضور سینمای ایران در آن، ارائه داده است.

وی در ارزیابی خود درباره حضور سینمای ایران در بازار فیلم کن به عنوان "فرصت‌سازی تجاری" به عنوان تنها فرصت و منفعت حضور در این جشنواره، گفته است: فرصت‌سازی تجاری اگر به معنای عقد قرارداد برای پخش جهانی فیملها و یافتن بازارهای جدید عرضه باشد جزو جریان طبیعی سینماست، چیز عجیبی نیست و هر کشوری باید از این فرصت استفاده کند.

به اعتقاد این منتقد سینما بازار فیلم پررونق کن یکی از بهترین مجال‌ها برای ورود ما به بازار جهانی است و قطعا باید از آن استفاده کرد.

وی درباره چگونگی حضور فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌های خارجی و ‌سیاه‌نمایی به عنوان لازمه این حضور، گفته است: تردیدی در خصومت دنیای غرب با انقلاب اسلامی وجود ندارد، اما نحوه تفسیری که ما از نقش فستیوالی مثل کن در این مورد می‌کنیم با سوءتفاهم‌های فراوانی روبروست. جشنواره کن منطبق بر همان شعارهای قانون اساسی فرانسه اداره می‌شود، همان سه شعار آزادی و برابری و برادری.

معززی‌نیا نوشته است: من معتقدم باید از فیلمسازان وطنی بپرسید که چرا سوراخ دعا را در اینجا پیدا کرده‌اند و از این وضعیت سوءاستفاده می‌کنند و با اغراق در وضعیت کشور ما، در این طرف دنیا مشتری جلب می‌کنند. به نظرم اسم این کاری که دوستان می‌کنند فیلمسازی نیست، یک جور بیزنس سیاسی است در حوزه سینما.

وی در پاسخ به این که "اساساً به نظر شما در تزاحم میان سیاست و سینما حق را باید به کدامیک داد؟ و اگر فیلمی ساختار سینمایی خوبی داشت ولی در عین حال متضمن بار سیاسی گزنده و یا حتی معاندانه با انقلاب اسلامی بود، این فیلم را باید تأیید کرد یا رد؟" متذکر شده است: به نظرم باید ابتدا معلوم کرد فیلمی خوب است یا بد. اگر فیلمی خوب ساخته شده باشد و تاثیر مورد نظر فیلمساز را منتقل کند و قصه‌اش را درست تعریف کند، به هر حال فیلم خوبی است، اما حالا می‌شود به مرحله بعد رفت و گفت این فیلم خوب، دارد پیام نامطلوبی را منتقل می‌کند و نیت‌های مغرضانه سازنده‌اش را نمایش می‌دهد.

این تحلیلگر سینما ادامه می دهد: اما وقتی فیلمی خوب نیست، یعنی درست ساخته نشده، لکنت دارد و ضعیف است، اصلا دلیلی ندارد وقت‌مان را تلف کنیم و درباره مقاصد و نیت‌های پشت آن حرف بزنیم. در "تزاحم بین سینما و سیاست"‌ هم حکم همین است. فیلم سیاسی اگر خوب ساخته شده باشد خوب است و می‌شود درباره هدف و پیامش حرف زد. به اعتقاد من وقتی می‌گوییم فیلمی خوب است منظورمان این است که قواعد سینما را رعایت کرده و درست ساخته شده باشد هر چند شاید محتوای نامطلوبی داشته باشد.

معززی‌نیا در این گفت‌وگو در پاسخ به این پرسش که "فیلم «به امید دیدار» رسول‌اف را چگونه ارزیابی می‌کنید و به نظر شما فضای تبلیغاتی منفی جشنواره علیه ایران به بهانه اکران این فیلم، ناشی از چیست؟" گفته است: اولا خواهش می‌کنم قضیه را جوری بزرگ نکنید که به نفع کسانی تمام شود که می‌خواهند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند: من الان در کن هستم و اینجا به هیچ وجه فضای تبلیغاتی منفی وسیعی علیه ایران درست نشده. واقعا قضیه در این حد نیست.

وی می افزاید: وقتی این‌قدر بزرگش می‌کنید کسانی خوشحال می‌شوند که اتفاقا دلشان می‌خواهد تا آن حد بزرگ به نظر برسند که فضای جشنواره عظیمی مثل کن را تحت تاثیر قرار داده‌اند. اینجا بیش از 20 هزار خبرنگار از رسانه‌های جهان و انبوهی آدم اهل سینما از چهار گوشه جهان حضور دارند و هر روز دارند فیلم می‌بینند. کل جمعیت دیروز که فیلم آقای رسول‌اف را دیدند هزار نفر هم نبودند و خیلی‌هایشان هم از کیفیت آن ناراضی بودند.

این متقد سینما اضافه می کند: نمایش آن فیلم و حواشی‌اش تنها گوشه‌ای از حوادث دیروز جشنواره را رقم زد و مثلا جایگاهش با استقبالی که از حضور عوامل فیلم دزدان دریایی کاراییب به عمل آمد قابل مقایسه نبود. اصولا اینجا خبر و ماجرا زیاد است و شرایط جوری نیست که یک موضوع خاص ناگهان حواس همه را پرت کند. بنابراین به این تصور دامن نزنید که دیروز در کن همه چشم‌ها به آن فیلم خیره بود.

وی می گوید: درباره خود فیلم هم معتقدم فیلم بد و ضعیفی است. داستان پرغلطی دارد و ریتم آزاردهنده‌ای که تماشایش را دشوار می‌کند. مشکل اصلی فیلم این است که آن‌قدر در مورد وضعیت اجتماعی سیاسی امروز کشور اغراق می‌کند که دیگر می‌شود گفت دارد دروغ می‌گوید، عامدانه یا غیرعامدانه. نمی‌شود برای فیلمی که دروغ می‌گوید احترام قائل بود. من این مشکل را با فیلم "طلای سرخ" هم داشتم. به نظرم آن فیلم هم در زمان خودش داشت دروغ می‌گفت.

معززی‌نیا در ارزیابی خود از جشنواره امسال کن اظهار داشته: کیفیت فیلم‌ها قابل قبول است. هنوز شاهکاری ندیده‌ام، ولی اغلب فیلمهای بخش مسابقه دیدنی‌ هستند. زاویه دید جذابی به موضوعشان دارند و بالاخره نکته‌ای برای تامل دارند. جشنواره کن محل خوبی برای دیدن بخشی از بهترین فیلم‌های تولیدشده در سال است. فکر می‌کنم هر آدم جدی اهل سینمایی بهتر است تلاش کند در این جشنواره حاضر باشد.

منبع : مهر