آیا 22 خرداد88 یک انفلاب دیگری بود ؟(قسمت اول)

آیا 22 خرداد88 یک انفلاب دیگری بود که اطرافیان نظام وشخص رییس جمهور تمام حیثیت روسای جمهوری قبلی که حیثیت ایران بود زیر سوال برده وبه آن خدشه وارد کرد؟

آیا اشخاص خاتمی هاشمی موسوی کروبی از اول خائن بودند وباید تخریب میشدند یا در عرض چند ماه اینطور شد؟

   آیا از بین بردن جریان اصلاحات وشاخه های آن و بی اعتنایی به طرفداران آن ویکطرفه کردن جو کشور به نفع خود در طول سالهای مختلف به نفع کشور است؟

آیا نسبت دادن همه چیز به دشمن وسرکوب همه معترضان (نه مخالفان) درست و عاقلانه است؟

 آیا بستن روزنامه های منتقد دولت و از آن طرف هتک حرمت و تخریب آنان توسط های روزنامه  و  سایتهای

  دولتی امری درست و موافق واقعیت است؟

آیا بعد از آنحوتدث و ووقایع بین مردم وحتی بین مسئولین شکاف عقیدتی سیاسی نیفتاد ؟

آیا صدا وسیما واقعا ملی است و برای مردم ونشاندهنده افکار جامعه ایران است؟

آیا همه طرفداران ان جنبش آشوبگر و خس وخاشاک بودند؟

آیا در ایران دموکراسی نزدیک مطلق است؟

آیا ما مسلمان نیستیم ونباید مانند پیامبر مهربان سعه صدر در مقابل مخالفان داشته باشیم و....

آخرین سنگر سکوت

حق ما گرفتنی نیست

آسمونشم بگیری

این پرنده مردنی نیست

آخرین سنگر سکوت

خیلی حرفا گفتنی نیست

ای برادرای خونی

این برادری تنی نیست

به یا روزهای خرداد پر حادثه و کسانی که پیش ما نیستند و حقشون این نبود بعضا انسانهای بسیار شریف و مومنی بودند....

اینم نمونه ای مستند از بازتاب این حادثه در ایران وجهان:














و...

و در ادامه:

و...


برای مادر همه مسلمانها:

بشر حیران ز قدر و جاه زهراست


دانشمندان اهل سنت بر این عقیده اند که جضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ پنج سال قبل از بعثت پیامبر گرامی اسلام(ص) به دنیا آمده است. از این رو گفته اند: در همان سالی که قریش خانه کعبه را بنا می کرد آن حضرت متولد شد. اما محدثین و علمای شیعه، ولادت حضرت زهرا(س) را پنج سال بعد از بعثت پیامبر اکرم(ص) دانسته و در این زمینه روایاتی را نیز از اهل بیت ـ علیهم السلام ـ نقل کرده اند.

شیخ صدوق در کتاب امالی از امام صادق(ع) نقل می کند که آن حضرت فرمود: در هنگام ولادت حضرت فاطمه، خدیجه شخصی را به نزد زنان قریش فرستاد و از آن ها خواست تا به خانه او بیایند و در هنگام وضع حمل به او کمک کنند، اما زنان مکه برای خدیجه پیغام دادند که تو به سخنان ما گوش نکردی و با یتیم ابی طالب ـ که مال و ثروتی نداشت ـ ازدواج کردی، لذا ما به کمک تو نخواهیم آمد. خدیجه از این پیغام غمگین شد و در حال اندوه به سر می برد که ناگهان چهار زند گندمگون بلند قامت را ـ که همچون زنان بنی هاشم بودند ـ مشاهده کرد که بر وی وارد شدند. خدیجه از دیدن ایشان نگران شد اما یکی از آن چهار زن به سخن آمد و گفت: ای خدیجه! نترس و محزون مباش که پروردگار تو ما را فرستاده و ما خواهران تو هستیم. من ساره ام، این آسیه همسر فرعون است که همدم تو در بهشت خواهد بود. آن دیگری مریم دختر عمران و نفر چهارم کلثوم خواهر حضرت موسی است. خداوند ما را نزد تو فرستاده تا در هنگام وضع حمل به تو کمک کنیم.

گلواژه های نیایش از زبان حضرت فاطمه(س)
حضرت فاطمه زهرا(س) در همه حالات و شرایط، پیشانی عبودیت بر درگاه معبود یگانه بر زمین می سایید و گلواژه های حمد و ستایش بر زبان مبارکش جاری می شد. در این قسمت به گزیده هایی از نیایش های ستایش گرانه آن حضرت توجه فرمایید:

ـ آفریدگارا! حمد و ستایش و منت و فضل از آن توست، نعمت و شکوه و فرمانروایی و ملکوت، از آن توست. قدرت و افتخار، سروری و منت و بزرگواری از آن توست. یکتایی و ستایش بی همتایی و قداست و عظمت و آمرزش و والایی تو راست.

ـ خدایا! هر ستایش پاک و پسندیده و هر مدح ارجمند و سخن نیکو و زیبا، که سخن و گوینده آن را بپسندی، تنها شایسته توست.

ـ ستایش و حمد مرا با نخستین حمد ستایشگران و ثناگویان بپذیر. تکبیر و تهلیل و سخن نیک و زیبایم را با کلام نخستین تکبیر گویان و ثناخوانان پروردگار جهانیان، پذیرا باش.

ـ ستایشم را از آغاز روزگار تا روز رستاخیز، متصل گردان.

حمد و ستایشی همسنگ ذرات ریگ ها، تپه ها، کوه ها، و به شمار جرعه های آب دریاها و قطرات باران و برگ درختان و عدد ستارگان و هموزن خاک ها و دانه ها و سنگریزه ها و ذرات آسمان ها و زمین و آنچه در آن ها و میان آن ها و زیر آن ها و بالای آن هاست.

 

 

نوه امام خمینی در جمع فوتبالیها:

مزاح معنادار سیدحسن خمینی با تاج


تاج از تعيين سقف 350 ميليون توماني براي قراردادهاي بازيكنان فوتبال خبر داد كه سيدحسن خميني به مزاح گفت: در اين صورت قراردادها زيرزميني مي‌شود!
به گزارش ايسنا، سيدحسن خميني ادامه داد: گسترش ورزش در كشور هم از حيث ورزش عمومي و هم از حيث ورزش قهرماني، گام مهمي در زدودن ناهنجاري از جامعه است.
وي با گرامي‌داشت ايام سالگرد ارتحال بنيانگذار جمهوري اسلامي گفت: ما امروز مي‌بينيم كه در جامعه، امام (ره) و هركسي كه به نوعي منتسب به ايشان است، چطور مورد محبت مردم قرار مي‌گيرد و اين امكان‌پذير نيست مگر اين‌كه خداوند محبت مومنين را در دل مردم به وجود مي‌آورد.

نوه حضرت امام(ره) هم‌چنين حضور در جمع ورزشكاران و مسوولان ورزشي را نشاط‌آور توصيف كرد و گفت: اميدوارم آينده‌ شما ورزشكاران در همه ابعاد آينده درخشان و توام با موفقيت باشد.
در اين ديدار سعيدلو رييس سازمان تربيت بدني، معاونان سازمان، مديران كل تربيت بدني استان‌ها و روساي فدراسيون‌ها نيز حضور داشتند.
پس از تجديد ميثاق ورزشكاران و مسوولان ورزش كشور با آرمان‌هاي بنيان‌گذار جمهوري اسلامي، مسوولان و اعضاي تيم ملي فوتبال اميد ديدار جداگانه‌اي با سيد حسن خميني داشتند.
حجت‌الاسلام والمسلمين سيدحسن خميني در اين ديدار با اشاره به تلاش‌هاي غلامحسين پيرواني براي ارتقاي جايگاه تيم ملي فوتبال اميد گفت: مهم اين است كه يك مربي، توانمندي شناخت استعدادها را داشته باشد و بتواند با ساختن بازيكن از مجموع سرمايه‌هاي كشور استفاده كند. با توجه به توانايي، سابقه و قدرتي كه آقاي پيرواني دارند و ان‌شاءالله با همدلي فدراسيون، آرزوي 36 ساله براي راهيابي اين تيم به المپيك تحقق پيدا مي‌كند.
وي افزود: موفقيت شما در اين عرصه به همت خودتان بستگي دارد و گاهي مسائلي هرچند كوچك مي‌تواند سرنوشت بازي‌هاي بزرگ را عوض كند.
تاج، غلامحسين پيرواني سرمربي تيم فوتبال اميد و فنايي سرپرست اين تيم به ارايه‌ گزارشي از آخرين وضعيت بازي‌هاي اين تيم پرداختند.

گفت‌وگو با بهمن کشاورز

زن آزاری توهین به کرامت انسانی

گاهی بانوان گرامی، شکایت از نحوه برخورد شدید شوهرانشان خصوصا گلایه از ایراد ضرب و جرح دارند. بسیاری از آنها خواستار طلاق نیستند.در قوانین داخلی در اصل 21 قانون اساسی به شکل کلی حمایتی از زنان شده است.در مورد راهکار‌های قانونی برخورد با این مسئله با بهمن کشاورز به گفت‌وگو نشستیم.

از گذشته‌‌های دور تاکنون زنان‌زیادی در خانه از جانب همسرانشان مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند. بسیاری از این زنان در عین حال مورد علاقه همسرانشان بوده‌اند ولیکن باز هم این اتفاق در مورد آنها جاری بوده است. چگونه برخوردی را در مقابل به خانم‌ها توصیه می‌کنید؟

به مسئله‌ای که طرح کردید باید از دو جنبه توجه کرد: 1- این جنبه که اصولا چرا چنین مقوله‌ای باید مطرح باشد.
به عبارت دیگر بدوا این سوال مطرح می‌شود که هر چند وجود تنش و تعارضی بین افراد بشر متاسفانه امری است که از آن گریزی نیست و این تنش و تعارض در گفت‌وگوی تند و توام با پرخاش دو نفر تا جنگ‌‌های بزرگ و کشتار‌های عظیم نمود خارجی می‌یابد اما چرا چنین حالتی باید بین دو نفر که زندگی مشترکی بر مبنای تفاهم و علاقه شروع کرده‌اند به وجود آید؟

همچنین این سوال نیز قابل طرح است که چرا با وجود این همه کلمات قصار و دستورات اخلاقی و اخبار و احادیث در مورد احترام خانم‌ها و مادران باید مردی به خود اجازه دهد که به یکی از مصادیق این احادیث و اخبار و دستورات اخلاقی – که در عین حال نزدیک‌ترین کس به اوست‌– تعرضی جسمی کند؟ پاسخ این سوالات را باید روانشناسان و جامعه‌شناسان بدهند.
طرفه اینکه «این مقوله مخصوص جوامعی که آنها را در حال توسعه می‌نامیم نیست و در کشورهایی که توسعه‌یافته و پیشرفته نیز نامیده می‌شوند با این پدیده مواجه هستیم. حتی در بعضی از کشورها محل‌هایی به نام خانه یا پناهگاه زنان کتک‌خورده وجود دارد.
به گمان من مسئله بیشتر فرهنگی است تا قضایی، از یک سو باید از کودکی به طور کلی به بچه‌ها آموخته شود که تعرض به دیگران خواه با سخن و خواه به طور فیزیکی جز در حالت دفاع به هیچ وجه جایز نیست و حرکت غیرانسانی است.
در عین حال به طور خاص باید احترام به خانم‌ها از کودکی به بچه‌ها آموخته شود.
اگر پسربچه‌ای از سنین طفولیت رفتار ناهنجار پدر خود را با مادرش و پدربزرگش را با مادربزرگش ببیند ناچار به خویش اجازه خواهد داد که همان رفتار را با خواهرانش و بعدها با همسرش و حتی با مادرش تکرار کند.
شگفت این است که تقریبا همگان در زشتی و قباحت این گونه رفتار متفق‌القولند به این ترتیب فراوانی مواردی از این گونه حیرت‌انگیز می‌نماید و با این اتفاق اقوال سازگار نیست.

  • چه برخورد قضایی و قانونی را موثر می‌دانید؟

اما از جنبه‌ قضایی و حقوقی ضرب و شتم زوجه به وسیله زوج در هیج حدی در قوانین ما تجویز نشده (حتی در حدی مانند تنبیه با مسواک.)
بنابراین هر نوع تعرض جسمی یا قولی از طرف زوج به زوجه، ممنوع و طبق ضوابط کلی مربوط به ایراد ضرب و جرح قابل مجازات است.
این قواعد کلی در مواد قانون مجازات اسلامی راجع به قصاص و دیات آمده است.
از طرفی تعرضات شفاهی نیز به عنوان قذف یا توهین یا افترا و اشاعه اکاذیب حسب مورد قابل تعقیب و مجازات می‌باشد.
متاسفانه در بسیاری از موارد با این استدلال – البته اگر بشود این مورد را استدلال نامید – مواجه هستیم به خانمی که مورد تعرض قرار گرفته است، گفته می‌شود: «از این اتفاقات در همه خانواده‌ها می‌افتد، نباید بابت اینگونه مسائل زندگی را برهم زد... زن باید تحمل داشته باشد... و امثال اینها» البته باید پذیرفت که چون تحمل و صبر انسان حد مشخصی دارد ممکن است در حالت بسیار خاصی از حالت عادی خارج شود و به اقدامی که در خور انسان نیست دست بزند و ضرب و جرح کسی را مرتکب شود. اما اگر طرف این حرکت غیرانسانی همسر فرد باشد و قضیه تکرار هم بشود این بحث که زن باید به منظور حفظ نظام خانواده تحمل و سازگاری پیشه کند به نظر این جانب غیرقابل طرح خواهد بود.
به عنوان یک نظر و سلیقه شخصی - که البته احتمالا طرفداری جز خودم ندارمحتی یک بار تعرض بدنی از این نوع را غیرقابل قبول و غیرقابل تحمل می‌دانم زیرا در اینجا آنچه که خدشه‌دار می‌شود کرامت انسانی است. گمان می‌رود آنچه که باعث توصیه تحمل و سازگاری به خانم‌ها می‌شود در اینگونه موارد از یکسو جنبه اقتصادی دارد و از دیگر سو جنبه اجتماعی.

از طرف دیگر وضعیت ناهنجار و نامطلوبی که بعد از طلاق از نظر پذیرش اجتماعی برای خانم‌ها پیش می‌آید آنها را در موضعی قرار می‌دهد که به رغم مواجه شدن با توهین و تحقیر و تعرض صبر و تحمل پیشه کنند.

  • آیا ضرب و شتم از مصادیق عسر و حرج است؟
  • قطعا این مسئله که خانمی به طور مستمر و مکرر در معرض ضرب و شتم و توهین باشد از مصادیق عسر و حرج است و اصولا نباید فراموش کرد که در اغلب موارد توسل به ضرب و شتم ناشی از ضعف منطق ضارب است. یعنی وقتی مردی در مباحثه با همسر خود به اصطلاح «کم می‌آورد» به ضرب و شتم متوسل می‌شود. بنابراین وجود این حالت حکایت از وجود وضعیتی در زندگی مشترک دارد که به نوبه خود حالت دیگری از عسر و حرج را – که همانا عدم انطباق افق‌‌های فکری طرفین بر یکدیگر می‌باشد – جلوه‌گر می‌کند.
  • آیا برای جلوگیری از چنین مواردی و یا اینکه در صورتی که چنین مشکلاتی پیش آید بشود به وسیله‌ای جلوی اعمال مرد را گرفت، آیا در نظر گرفتن مهریه سنگین برای زنان روش خوبی است؟
    بنده با تعیین مهر سنگین و بیش از آنچه که صرفا برای رعایت ضوابط شرعی و حفظ سنن لازم است مخالفم و معتقدم باید موجباتی فراهم شود که خانم‌ها از نظر مادی و مالی نیازی به مهریه نداشته باشند. وصول به این نتیجه از یک سو با تشویق خانم‌ها به ادامه تحصیل و برخورداری از تخصص‌‌های مختلف میسر است و از دیگر سو – همچنان که بارها گفته‌ام باید نوعی تامین اجتماعی با بیمه برای خانم‌ها برقرار شود که از بدو ازدواج و همزمان با آن آغاز گردد. به نحوی که به فرض گسیخته شدن نکاح به هر علت حتی طلاق ولو اینکه به تقاضای زوجه باشد زوجه تحت پوشش این بیمه قرار گیرد و مشکل مالی پیدا نکند.
    تردیدی نیست که این مهم جز با دخالت وکمک دولت انجام شدنی نیست.
    سومین توصیه: این است که چیزی به عنوان دوران شناسایی متقابل پایگاه و مقبولیت عرفی به وجود آید زیرا بیشتر و شاید همه این تعارضات ناشی از عدم تفاهم به ویژه عدم تطابق فرهنگی زوجین است.
    آنچه توصیه می‌شود معاشرت طرفین با رعایت ضوابط شرعی و مقتضیات اجتماعی با آگاهی خانواده‌ها و تحت‌نظارت آنهاست.

روزنامه آرمان

 

 

در راه جام جهانی2010

منفورترین‌های جام‌جهانی 2010

  

با نزدیک شدن به نوزدهمین دوره رقابتهای فوتبال جام‌جهانی یک پایگاه خبری اقدام به معرفی منفورترین‌ها در این دوره از رقابت‌ها کرده است که براین اساس تیم ملی آلمان، دیه گو مارادونا سرمربی آرژانتین و کریستیانو رونالدو بازیکن تیم پرتغال این عناوین را به خود اختصاص دادند! پایگاه اینترنتی سانفرانسیسکو کرونیکل در آستانه نوزدهمین دوره مسابقات

فوتبال جام‌جهانی 2010 آفریقای جنوبی اقدام به انتخاب منفورترین‌های این دوره از مسابقات کرده است.براساس این گزارش، دو تیم منفور حاضر در رقابت‌های جام‌جهانی به این شرح اعلام شده اند:
1-آلمان: آلمانی‌ها به دلیل پیشینه تاریخی خود به عنوان منفورترین تیم این دوره از رقابت‌ها برگزیده شده‌اند اما در هر جام‌جهانی به خاطر رفتار جوانمردانه و خوشرویی آلمانی‌ها، دیگر نمی‌توان از این تیم متنفر بود.
فرانسه: فرانسوی‌ها به دلیل تباه کردن حق جمهوری ایرلند در راه حضور در رقابت‌های جام‌جهانی عنوان تیم دوم این رقابت‌ها  از حیث نفرت انگیز بودن قرار دارند. فرانسه با گلی که تیه ری آنری با دست وارد دروازه ایرلند کرد جواز حضور در این رقابت‌ها را به دست آورد.
این پایگاه از کریستیانو رونالدو، بازیکن تیم ملی فوتبال پرتغال، به عنوان منفورترین بازیکن رقابت‌های جام‌جهانی 2010 یاد کرده است. بر این اساس سه بازیکن منفور جام‌جهانی 2010 آفریقای جنوبی به شرح زیر معرفی شدند:
1-کریستیانو رونالدو: ملی‌پوش پرتغالی تیم فوتبال رئال مادرید به دلیل خودخواهی و خودپسندی به عنوان منفورترین بازیکن انتخاب شده است. این بازیکن در دوره پیشین رقابت‌ها در دیدار تیم‌های پرتغال - انگلستان باعث اخراج وین رونی هم تیمی خود در تیم منچستریونایتد شد.
2-جان تری: کاپیتان پیشین تیم ملی انگلستان به دلیل رابطه غیراخلاقی با همسر بهترین دوستش، وین بریج، یکی از بازیکنان منفور این دوره از رقابت هاست.
3-دیدیه دروگبا: ملی پوش ساحل عاج به دلیل شیرجه‌های آشکارا، شبیه‌سازی در زمین، فریب داوران و گرفتن پنالتی عنوان سومین بازیکن منفور رقابت‌های جام‌جهانی را به خود اختصاص داده است.

 

 

آرایش زنان ایرانی به روایت رسانه عربی

سایت اینترنتی شبکه العربیه درگزارشی تصویری با عنوان "برنزه کردن؛ روش زنان ایرانی برای حفظ زیبایی خود و شوهرانشان" به انتشار تصاویری از زنان و دختران بزک کرده ایرانی پرداخت.


این گزارش با به تصویر کشیدن زنان بد حجاب به بررسی وضعیت پوشش ظاهری زنان و دختران در ایران پرداخته است.  
همچنین گفت و گو با مدیر یک مرکز جراحی پلاستیک و  یک زن جامعه شناس بخشی از مطالب این گزارش را تشکیل می دهد.
در قسمتی از این مطلب می خوانیم: زنان در ایران لباس هایی بر تن می کنند که تمامی اجزای بدن آنها به جز دست ها و صورت ها را می پوشاند. با این وجود آنها به استفاده از وسایل آرایشی می پردازند.
این گزارش همچنین با نمایش تصویری از یک مامور نیروی انتظامی در حال گفت وگو با دختری جوان آورده است:  پس از انقلاب اسلامی سال 1979 در ایران حجاب برای زنان اجباری شد و مخالفان این موضوع نیز به پرداخت جرایمه های مالی ، زندان یا شلاق محکوم شدند. اما این موضوع مانعی در برابر زنانی که به دنبال زیبایی هستند، نبوده است.
بزرگ کردن برخی اندام ها، بلند کردن موها، برنزه کردن پوست از جمله اقداماتی است که توسط دختری به نام  "زیبا" صورت می گیرد و این در حالی است که زنان در ایران لباس هایی بر تن می کنند که به جز صورت و دست ها تمامی بدن آنها را می پوشاند.

زیبا 25 ساله که دانشجوی رشته هنر است در حالی که در سالن انتظار یکی از مراکز جراحی زیبایی در شمال تهران  نشسته میگوید:الان می خواهم پوست بدن خود را برنزه کنم تا جذابتر شوم.

اما فریبا 34 ساله که خانه دار است می گوید: در طول هفته دو مرتبه به این مرکز می آیم ، داشتن حجاب به این معنا نیست که به ظاهر خود اهمیتی ندهیم.

سارا مدیر این مرکز می گوید: "روزانه 40 نفر به اینجا مراجعه می کنند."

وی اضافه می کند: در فصل تابستان جشن ها و مراسم زیاد می شود و به تناسب آن مشتریان ما هم افزایش می یابد

سارا می افزاید: ما در این مرکز مشتری هایی داریم که چادر بر سر می کنند. آنها دوست دارند که در مراسم  ویژه خود زیبا باشند. در این مرکز خدمات زیبایی مانند تمیز کردن صورت و برنزه کردن پوست بدن ارائه می شود

عمل جراحی زیبایی تنها به خانواده های متمول محدود نمی شود بلکه در میان خانواده های متوسط نیز رواج یافته و حتی در میان معلمانی که به طور متوسط حدود 200 دلار  حقوق دریافت می کنند متداول است به طوری که هستی، زن خانه دار 30 ساله، خودروی خود را فروخت تا بتواند پنج هزار دلار به دست آورد و عمل جراحی زیبایی بینی را انجام دهد.

او می گوید: وقتی صورت زیبایی دارم احساس اعتماد به نفس می کنم چرا که تنها چیزی است که از من نمایان می شود.

این گزارش ادامه می دهد: جراحی زیبایی تنها ابزاری نیست که زنان را کم سن و سال نشان می دهد. در باشگاه مو آرایشگاه)  ... تهران، زنان و دختران می توانند با پرداخت هزار دلار موهای خود را همچون دختران غربی بلند کنند.

مریم، 25 ساله و دختر یک بازرگان می گوید: مانند آنجلیا جولی شده ام موهای بلند از مظاهر زیبایی است

در ادامه این گزارش آمده است: در کشوری که اختلاط میان زنان و مردمان مجاز نیست ، شکوفه مولایی 35 ساله که دندانپزشک است حدود یک هزار دلار ماهیانه برای زیبایی خود هزینه می کند.

وی می گوید: می خواهم زیبا به نظر برسم تا زندگی خود را حفظ کنم. این خانم همچنین 11 دلار برای هر جلسه برنزه کردن بدن خود می پردازد.

خانم مولایی که نوع خاصی از کرم به قیمت 250 دلار را برای صورت خود هزینه می کند از قوانین ایران که به شکل مناسبی از زنان حمایت نمی کند، انتقاد دارد. اما به رغم آنکه تعدادی از زنان از برخی محدودیت ها انتقاد دارند این افراد نسبت به همتایان خود در بسیاری از کشورهای خاورمیانه از حقوق و فرصت های بیشتری برخوردارند.

بسیاری از زنان در ایران سمت های مدیریت دولتی را برعهده دارند. آنها به جز سمت های قضایی و ریاست جمهوری می توانند هر سمتی را عهده دار شوند.

مهتاب سارفاری جامعه شناس در این زمینه می گوید: افزایش زنانی که به ظاهر خود اهمیت زیادی می دهند بخشی از تلاش ها برای حمایت از نقش آفرینی آنها در جامعه محسوب می شود.

او می گوید: زنان ایرانی هم اکنون استقلال بیشتری پیدا کرده اند و اهمیت دادن به ظاهر خود جزئی از این فرآیند است.

عصر ایران (asriran.com)

حادثه ای دیگر در شهرمان...

رهایی یک زن از چنگال ربایندگان به کمک مردم و پلیس در خیابان ولیعصر


ربایندگان یک خانم در خیابان ولیعصر تهران، دقایقی پس از ربایش با همکاری مردم و تعقیب سریع پلیس به دام افتادند.
سردار سرتیپ علیپور در مصاحبه با خبرنگار ما افزود: دو نفر موتور سوار با استفاده از سلاح سرد و سلاحی که بعدا معلوم شد غیرواقعی است اقدام به ربایش خانمی کردند که در حین عبور از کوچه فرعی در طول خیابان ولیعصر در محدوده پارک وی بود. وی اضافه کرد: ربایندگان از پارک وی به سمت مدرس ادامه مسیر دادند و متواری شدند. سردار علیپور به اطلاع رسانی و همکاری بسیار خوب مردم و شاهدان با پلیس نزدیک به صحنه اشاره کرد و گفت: همکارانمان در یگان امداد تهران بزرگ پس از تعقیب در بزرگراه صدر نسبت به متوقف کردن موتور سیکلت اقدام کردند.
وی افزود : در اقدام پلیس برای آزادسازی فرد ربوده شده، یکی از ربایندگان زخمی، دستگیر و سپس به بیمارستان منتقل شد، فرد دیگر هم دستگیر شد. سردار علیپور به برخورد فیزیکی ربایندگان با فرد ربوده شده در حین ربایش و در مدتی که وی را در اختیار داشتند اشاره کرد و گفت: این خانم دچار استرس و از ناحیه سر زخمی شده بود که پلیس سریعا درخصوص انتقال وی به بیمارستان اقدام کرد.
سردار سرتیپ علیپور در پاسخ به خبرنگار ما گفت: قانون در برخورد با ربایندگان اشد مجازات را در نظر گرفته است. وی همچنین هشدار داد پلیس ضمن اینکه با این گونه افراد به شدت برخورد می کند، آنان را به صحنه جرم باز می گرداند و در معرض دید مردم قرار می دهد.

 

توضیح مسعود فراستی درباره یادداشتش علیه عباس کیارستمی

   «خود»فروشی و بی‌«خود»شدن، لازمه چنین جهانی‌شدنی است

  اینکه کیارستمی با «رونوشت»‌اش در کن جایزه بگیرد یا نگیرد، در بحث ما تفاوتی نمی‌کند. اول آن که فیلم او ربطی به ما - و سینمای ما - ندارد. دوم، فیلم چند ملیتی او - محصول فرانسه، ایتالیا، انگلستان - نه ملیت دارد و نه جهانی است؛ هیچ کجایی است. جایزه‌‌های جهانی نیز اثری را جهانی نمی‌کند. نظر فیلمساز «جهانی» ما از جمله :«رابطه زن و مرد ربطی به ملیت ندارد... همه جا آسمان همین رنگ است. زن فیلم هم، نام ندارد و همه پرسوناژها بخش‌هایی از خود من‌اند. اهمیت در نگاه توست و گویا قصه عشق - «که نامکرر است»- جهانی است و...» نیز بیشتر نوسوادان عرصه هنر و شیفتگان خودباخته را که حتی در ناخودآگاه هم غربی‌اند - جهانی!- خوش می‌آید تا اهل نظر را. اینکه این «نگاه» چگونه حادث می‌شود؛ شکل می‌گیرد؛ و چگونه منتقل می‌شود، بحث اصلی است. طرفداران این نگاه بر این باورند که: سینما، هنری تصویری همگانی است و تصویر هم «زبان جهانی» است و همه در همه جا آن را می‌فهمند و اصلاً هنر،‌جهانی است - جهانی بی‌مرز - و نه ملی. ضروری است به فیلمساز «جهانی» ما و دوستان طرفدارش یادآوری - و تأکید- کنم که اثر هنری زمانی می‌تواند جهانی شود که به جایی بند باشد - و ریشه‌ای در خاکی - نه معلق در فضا. حرف جهانی - همه حرف‌های انسان - تا زمانی که فرم ملی - قصه ملی، آدم‌ها و فضای ملی و روح ملی - و مخاطب ملی نیابد، اثری جهانی نمی‌شود. اصلاً انسان و هنر غیرملی، هیچ کجایی است. هرچیز برای اینکه چیزی باشد باید در درجه اول هویت داشته باشد و تعیّن زمانی و مکانی. هروقت کسی - یا چیزی - هویت داشت، موجودیت دارد و تشخص. هویت همچون شناسنامه است. اگر کسی داشت، قابل شناسایی است. بدون شناسنامه نمی‌توان کسی را شناخت. موجودیت و اعتبار فرد ابتدا با شناسنامه‌اش تعریف می‌شود. با شناسنامه‌ است که می‌توان گذرنامه گرفت. پس جهانی شدن، از ملی بودن گذر می‌کند و نه برعکس. هرقدر که اثر هنری،‌ ملی باشد و روایت هویت خود و مخاطب ملی داشته باشد و نیاز ملی باشد، ممکن است - و می‌تواند - فراملی شود و جهانی. ورود و مشارکت در فرهنگ و هنر جهانی،‌ فقط با اتکا و میانجی فرهنگ و هنر ملی - و فرم ملی - امکان‌پذیر است. حضور زنده در فرهنگ خاص - ملی - ضرورت تامه است برای حضور در فرهنگ و هنر جهانی - عام. در هنر و به‌خصوص سینما، عشق عام، دوستی عام - جهانی - نیز از عشق خاص - معین و باهویت - می‌گذرد. از عشق و دوستی متعین و با نام و نشان و حماس با زمان و مکان، می‌توان به عشقی عام رسید. از خاص به عام می‌رسیم نه برعکس. جهانی‌سازی، استانداردسازی جهانی، زبان جهانی، دهکده جهانی، عشق جهانی و... همه و همه یعنی هویت - ملیت -زدایی و خنثی‌سازی. یعنی ملعبه غربی‌ها شدن. «خود»فروشی، بی‌«خود»شدن، لازمه چنین جهانی شدنی است. جهان را جز با چشم خود - و نگاه خاص خود - نمی‌توان دید. نه با چشم و نگاه دیگران. هر آفرینش هنری، نه در غفلت از خود، بلکه در نسبت برقرار کردن با خود - با ملیت و هویت خود - و با مخاطب خود است که می‌تواند با هنر نسبت برقرار کند. به کسی می‌توان گفت هنرمند - نه اهل هنر - که در درجه اول دنیایی داشته باشد - کهکشانی - مماس با خود و در مرحله بعد بتواند این دنیای معین شخصی را با سبک خاص هنری خود - که امضای اوست - و ریشه در فرم ملی‌اش دارد، به ما منتقل کرده و بباوراند. پس از آن است که مخاطب جهانی نیز می‌تواند، مخاطب‌ اثر شود.   منبع : خبرآنلاین  

یادداشتی از بهروز شعیبی؛ بازیگر نقش روحانی فیلم «طلا و مس»

عاشقانه ای در لباس روحانیت

 

 آشنایی با شخصیت روحانی در پی سفرهایی که به قم داشتیم، به شکل دقیقی به وجود آمد. علاوه برآن با صحبتهایی که با برخی از دوستان مطلع از روحانیت داشتم اطلاعاتم را در این زمینه کامل کردم. همچنین مشاوره با آقای منوچهر محمدی کمکی جدی به من برای رسیدن به شخصیت سیدرضای فیلم «طلا و مس» بود.
با این حال روحانیت و طلبه بودن یکی از نکاتی بود که باید برای رسیدن به نقش آن را در بازی
هایم رعایت میکردم و اطلاعاتی درباره آن به دست میآوردم، اما در نهایت «طلا و مس» فیلمی عاشقانه بود و برنامه مورد نظر ما رسیدن به این فضا و ایجاد حس و حال عاشقانه در کار محسوب میشد.
اگر حساسیتی و دقتی در جمع
آوری اطلاعاتی درباره روحانیت داشتم از آن جهت بود که به درستی چارچوب اولیه نقش را دریابم تا در ادامه به جرئیاتی که مورد نظر بود، برسم. برای ایفای نقش سیدرضا ابتدا باید آن شخصیت روحانی را درک میکردم تا در جریان بازیهایم از اشتباهات دور باشیم. بنابراین فقط در ابتدای راه دغدغه رسیدن به شخصیت روحانی را داشتم و در ادامه عمده انرژی من صرف این کار شد که بخشهای عاشقانه را به درستی ایجاد کنم.
ما بازیگران، ویترین فیلم هستیم و هر کاری که در فیلم اتفاق افتاده مربوط به من به عنوان بازیگر نیست و ممکن است همان نکاتی که برای تماشاگر ناخوشایند باشد به ناتوانی من به عنوان بازیگر بازگردد. کار ما بازیگران ماحصل انرژی کارگردان و عوامل پشت صحنه است که شرایط کار را برای ما فراهم می
کنند.
اگر روحانی حاضر در فیلم باورپذیر شده به این دلیل است که من در مجموعه
ای خوب قرار داشتم و این مسئله را خیلی به خودم و بازیام مرتبط نمیدانم. اگر کار من دیده شده به دلیل این است که در مجموعه خوبی قرار داشتهام. مهمترین ویژگی این کار آن بود که کارگردان به ما اعتماد میداد و هیچ دغدغه و نگرانی از چیزی که نمیدیدیم و پشت دوربین اتفاق میافتاد، نداشتم.
تنها خطری که وجود داشت این بود که در 90 دقیقه تا 100 دقیقه زمان فیلم دیدن من که همواره مقابل دوربین بودم برای تماشاگر خسته
کننده باشد. این سئوالی بود که بعد از پایان فیلمبرداری در ذهنم شکل گرفت، اما بعد از دیدن فیلم این نگرانیها هم برطرف شد.


منبع : خبرآنلاین

 

وضعیت درآمد صندوق صدقات تهران مشخص شد!

تهرانی ها ماهانه 2میلیارد تومان صدقه می‌دهند

معاون مشاركت‌های مردمی كمیته امداد امام (ره) با اشاره به اینكه فرهنگ انفاق و كمك طی سال‌های گذشته افزایش خوبی پیدا كرده است، گفت: مردم تهران ماهیانه 2 میلیارد تومان صدقه می‌دهند.به گزارش فارس سعید ستاری درباره همكاری موسسات و خیریه‌ها با كمیته امداد امام ‌(ره) اظهار داشت: خوشبختانه در حال حاضر تعامل خوبی

بین تعداد زیادی از موسسات وجود دارد ضمن اینكه مردم دقت كنند به موسساتی كه مورد اطمینان هستند، كمك كنند.وی تصریح كرد: متأسفانه در ماه‌های گذشته افراد سودجو توانستند با مراجعه به منازل و معرفی خود به عنوان مأمور امداد، صندوق‌های صدقات بسیاری را به سرقت ببرند البته در حال حاضر نیروی انتظامی به دنبال این افراد است كه امیدواریم هر چه زودتر این افراد دستگیر شوند.ستاری ادامه داد: امسال كمیته امداد امام (ره) سعی می‌كند در زمینه جمع‌آوری كمك‌های مردمی تحول خاصی را نسبت به سال‌های گذشته ایجاد كند ضمن اینكه اجرای طرح‌های مختلف محسنین، كمك مناسبی برای نیازمندان است.معاون مشاركت‌های مردمی كمیته امداد امام (ره) با اشاره به افزایش كمك‌های مردمی طی سال‌های گذشته اضافه كرد: كمیته امداد طی این سال‌ها اقدامات و برنامه‌های خوبی را انجام داده است و هم اكنون از این طرح‌ها بهره‌وری می‌كند به طوری كه در حال حاضر ماهیانه 11 میلیارد تومان صدقه در كشور جمع‌آوری می‌شود.وی گفت: با برنامه ریزی كه از سوی مجموعه امداد شده است امسال 25 درصد منابع مالی كمیته امداد امام (ره) از محل كمك‌ها و مشاركت‌های مردمی تأمین می‌شود.

فرج‌الله سلحشور به سه سال زندان و مبلغ یک میلیارد و پانصد میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد

دوستان پول گرفته‌اند تا خبرهای دروغ منتشر کنند

 

فرج‌الله سلحشور نویسنده و کارگردان «یوسف پیامبر» در پی اثبات سرقت فیلمنامه این مجموعه در دادگاه دوم که بر اساس شکایت شهاب‌الدین طاهری شکل گرفته بود، به سه سال زندان و مبلغ یک میلیارد و پانصد میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد. عباس بابویهی رئیس هیئت کارشناسی پرونده شکایت شهاب‌الدین طاهری (نویسنده کتاب ــ فیلمنامه دوجلدی یوسف صدیق) علیه فرج‌الله سلحشور (نویسنده و کارگردان مجموعه تلویزیونی «یوسف پیامبر») در خصوص حکم دادگاه دوم گفت: «مرحله اول دادگاه شکایت طاهری از سلحشور به محکویت این کارگردان مجموعه تلویزیونی «یوسف پیامبر» منجر شد.»
وی در ادامه افزود: «براساس حکم محکومیت در سرقت فیلمنامه «یوسف پیامبر»، فرج‌الله سلحشور کارگردان این مجموعه به 70 درصد مجازات کیفری محکوم شد که شامل سه سال زندان است. ایشان همچنین به میزان 20 درصد از آثار تهیه و ارائه شده شاکی استفاده غیرمجاز کرده که ارزش مادی این بخش از استفاده غیرمجاز معادل یک سوم از قیمت قرارداد تحقیق و نگارش فیلمنامه متهم با صدا و سیما است که محکوم به پرداخت مبلغ یک میلیاردو پانصد هزار تومان جریمه شده‌اند.» وی در ادامه گفت: «این رای توسط قاضی حسینیان صادر شده که پرونده را برای گذراندن مراحل بازپرسی مجدد به دادسرا فرستاده‌اند.»
بابویهی در ادامه گفت: «طبق توهین‌هایی که سلحشور به طاهری کرده بود، طاهری از سلحشور شکایت کرد که روز گذشته قرار بود تا آقای سلحشور در دادگاه حاضر شوند، اما با اعلام قبلی زمان برگزاری این دادگاه به تعویق افتاد.»
رئیس هیئت کارشناسی این پرونده در پایان عنوان کرد: «باید دادگاه بعدی برگزار شود تا با توجه به صحبت‌های سلحشور، حکم دادگاه رسمی شود. با این حال علی لاریجانی رئیس مجلس از قاضی دادگاه درخواست کرده‌اند که نظرات تکمیلی در خصوص دادگاه سلحشور و طاهری در اسرع وقت بدست ایشان برسد.»
فرج الله سلحشور نویسنده و کارگردان مجموعه تلویزیونی یوسف پیامبر در خصوص حکم دادگاه مبنی بر محکومیت وی به سه سال زندان و پرداخت 15 میلیارد ریال جریمه گفت: «‌متاسفانه این صحبت‌ها شایعاتی است که عباس بابویهی ریاست هیات کارشناسی پرونده شکایت شهاب‌الدین طاهری (نویسنده کتاب ــ فیلمنامه دوجلدی یوسف صدیق) درست کرده‌اند.»
وی گفت: «ایشان (بابویهی) را اکثر دوستان در سینما می‌شناسند. حتی یک اثر قابل دفاع ندارند. لذا وی نمی‌تواند این هیات را کارشناسی کند.»
سلحشور در ادامه گفت:‌ «تا کنون هیچ رایی از سوی دادگاه اثبات نشده است. جلسات این دادگاه ادامه دارد و هنوز کسی محکوم هم نشده است. من واقعا متاسفم که خبرهای دروغ درباره این موضوع می‌شنوم.»
کارگردان مجموعه تلویزیونی یوسف پیامبر عنوان کرد: «بابویهی به عنوان کارشناس این هیات به من تهمت‌هایی زده است که من واقعا این حرف‌ها را پی گیری می‌کنم.»
سلحشور در خصوص بابویهی و شهاب‌الدین طاهری (نویسنده کتاب ــ فیلمنامه دوجلدی یوسف صدیق) گفت: «بابویهی هیچ سندی بر اظهارات خود ندارند، پس چطور می‌شود به حرف‌های ایشان اعتماد و بسنده کرد. حتی یک سند هم دال بر تقلب بنده ارائه نکردند. صحبت های بابویهی و طاهری را چند تهمت قلمداد می‌کنم. هنوز حکمی قطعی نیست! فکر می‌کنم این دوستان پول گرفته‌اند تا خبرهای دروغ را همه جا منعکس و بدون اجازه منتشر کنند.»



منبع : خبر آنلاین

 

مقاله ای از معصومه ابتکار در باره حجاب

بحث حجاب و جامعه


بعد از انقلاب اسلامی ایران شرایط و فضایی فراهم شد که اکثریت قاطع جامعه به‌طور خودکار و با انتخاب آگاهانه به سمت تحقق ارزش‌های دینی همه جهات در زندگی ، از جمله پوشش ولباس پیشرفت کردیم. این امر فقط اختصاص به بحث حجاب خانم‌ها نداشته بلکه نوع پوشش آقایان هم مطرح بوده و کلا یک تحول عظیم اتفاق افتاد و تدریجا این تحولی که با رویکرد آگاهانه

و ارادی و اعتقادی بود، تبدیل به یک ضابطه اجتماعی شد و گاه از مقررات اجتماعی نیز از آن یاد می‌شود. مشکل از زمانی پیش آمد که عده‌ای تصور کردند می‌توانند چیزی که ابتدا با آگاهی انتخاب و اراده ملی شکل گرفته بود با شیوه‌های قهری پیش ببرند! نسل جوان با مشکلات زیادی روبرو است. ازجمله کمی توجهی به هویت جوانان.
امر به معروف و نهی از منکر به ظاهر خلاصه نشود. جوان امروز، مشکلات زیادی دارد که عبارتند از، بیکاری، معیشت و ...

باید از روش و شیوه‌هایی استفاده کنیم که جوان جامعه بتواند در فضایی سالم و آزاد مباحث را بشنود و بهترین آن را انتخاب کند. با جبر در گذشته هم جواب نگرفتیم. یعنی این طرح‌ها در گذشته هم انجام شده. یک مدتی یک فضایی بوده و فقط یک یا دو هفته تاثیر گذاشته است. فکر می‌کنم اگر درجامعه فرهنگ‌سازی کنیم در زمینه‌های دیگر خودبه‌خود مشکلات بدحجابی نیز رفع می‌شود. باید مسئولان و کسانی که دررأس کارند برای سایر افراد جامعه الگو باشند. یعنی مواظب رفتار اجتماعی،‌اقتصادی و ‌فرهنگی خود باشند. حتی در جمله‌ای که می‌گویند«دعوت کنید مردم را به سوی خدا» به روش‌های غیر زبانی اشاره دارد. این امر خداوند است که فقط با زبان دعوت نکنید بلکه با رفتارتان این کار را کنید. ما باید رفتارمان زینت بخش دین و بزرگان دین باشد. این را اولیای دین از ما خواستند و گفتند برای ما زینت باشید. کسانی که در رأس کارند، مسئولیت بیشتری دارند که رفتارشان مطابق با اصول رفتار اسلامی باشد.
چون ممکن است برخی مسئولان در جامعه اسلامی گاه در مقابل کار خلاف دوستشان یا هم حزب‌شان برخورد قاطع نکنند و خیلی راحت از او بگذرند و او را به چشم شهروند عادی نبینند، بلکه به چشم دوست رفتارش را بررسی ‌کنند. آنگاه دیده می‌شود مردم جامعه که باهوشند، رفتار ما را زیر نظر دارند و این رفتار در جامعه منعکس می‌شود. باید امر به معروف و نهی از منکر برعکس نیز باشد. یعنی از سمت مردم هم به سوی مسئولان (صاحبان منصب) باشد. مردم حق دارند و باید والیان خودشان را کسانی که متصدیان امورند، منصب دارند، ثروت در اختیارشان است و بودجه در اختیارشان است را امر به معروف کنند و اگر در این امر فرهنگ‌سازی شود بسیاری از مشکلات جامعه نیز حل می‌شود.
ما نباید از خانواده هم در بحث حجاب دور شویم، زیرا در خانواده هم رفتارها تاثیر گذارند، اگر رفتار ،‌رفتارهای منطقی باشد، حرمت جوان و احترام جوان را داشته باشند، اگر یک فضای معنوی و یک فضای آزاد و دیدگاه‌ها در خانواده که سلول اولیه جامعه است، شکل گیرد به طبع در جامعه هم مشکلات قابل حل است. اول خانواده وبعد جامعه در سالم بودن افراد نقش دارند اما در کل هم خانواده و هم جامعه روی هم تاثیرگذارند و ...

 

روزنامه آرمان

ادعای خبرگزاری فارس درباره نشست خبری فیلم عباس کیارستمی در جشنواره کن


سناريويي از قبل طراحي‌شده براي فضاسازي سياسي عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران

 

خبرگزاری فارس ادعا کرد که نشست خبری فیلم "کپی برابر اصل" ساخته عباس کیارستمی با برنامه‌ریزی قبلی به سمت سیاست و موضوع دستگیری و زندان جعفر پناهی کشیده شده است.
 به گزارش فارس:
در نشست مطبوعاتي فيلم كيارستمي در جشنواره كن، سناريويي از قبل طراحي شده براي فضاسازي سياسي عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران به اجرا درآمد كه در آن به جاي پرداختن به ساخته كيارستمي موضوع دستگيري آقاي جعفر پناهي مطرح شد كه اين امر، دلخوري و غافلگيري كيارستمي را نيز به همراه داشت. در اين جلسه زماني كه از كيارستمي درباره علت دستگيري پناهي سئوال شد، وي پاسخ داد كه خبر دارم قرار است به زودي آزاد شود، در اين لحظه يك زن خبرنگار ايراني برخاسته و در ميان جمع با حالتي تأثير برانگيز اعلام كرد: هم اكنون با تماس تلفني كه برقرار كردم خبر دارم كه پناهي اعتصاب غذا كرده است و دختر او را در مقابلش كتك زده‌اند و اين سخنان با گريه يك بازيگر حاضر در اين نشست نيز همراه شد. كه ضمن ايجاد فضايي تأثيربرانگيز و فريب كارانه كيارستمي را نيز در غافلگيري قرار داد.

 

سینمای ما

اعتراض مهناز انصاریان به داریوش مهرجویی

شما كه شعار دموكراسي سر مي‌دهيد، چرا قصه‌هاي مرا با نام ديگران ثبت مي‌كنيد؟

 

 مهناز انصاريان نسبت به آن‌چه «كپي‌برداري» داريوش مهرجويي از رمانش خواند، اعتراض كرد. انصاريان كه داريوش مهرجويي فيلم «ليلا» را بر اساس رمان او ساخته، مدعي است، ‌اين فيلم‌ساز فيلم «طهران تهران» را از روي رمان «پانسيون محله‌ي مونمارتر» او ساخته، بدون اين‌كه از كتاب و نويسنده‌ي آن نامي به ميان آورد و به اين موضوع اشاره‌اي كند. اين داستان‌نويس و بازيگر در نامه‌اي خطاب به مهرجويي چنين نوشته است: «آقاي داريوش مهرجويي، نويسنده و كارگردان سينماي ايران، پس از چندين تلفن به شما و گذاشتن پيغام، متأسفانه دريغ از هيچ جوابي...
اينجانب نويسنده‌ي قصه‌ي «ليلا» كه شما آن را به تصوير كشيديد، بعد از نمايش فيلم، رمانم را چاپ كردم؛ چاپ اول 1377، چاپ دوم 1380، چاپ سوم 1387. اين قصه‌ي عشق كبوتري شد بر فراز جشنواره‌ها، رفت و بر شانه‌ي يارم بنشست كه چقدر خوب نشست
 

ادامه نوشته

ستون طنز:شهرام شکیبا

طنز/ چگونه دولت پدر مفسدان اقتصادی را در آورد

 - بالاخره در شامگاه دوشنبه سوم خرداد، همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر، ریشه مفاسد اقتصادی خشکید تا برای همیشه کشور ایران از شر این پدیده نامیمون خلاص شود.

در شامگاه دوشنبه، سوم خردادماه سال 1389 تصمیم‌گیری بزرگی در جلسه ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی به ریاست دکتر محمدرضا رحیمی معاون اول قهرمان رئیس‌جمهور، صورت گرفت.
به گزارش خبرگزاری «فارس» به نقل از دفتر امور رسانه‌ای ریاست‌جمهوری، رحیمی درباره این جلسه گفت: «عزم دولت برای مبارزه با مفاسد اقتصادی جدی است و ستاد جلسات منظم خود را تا حصول نتایج پیگیری خواهد کرد. در این نشست گزارش پرونده چند بدهکار بانکی بزرگ توسط کارشناسان قرائت و نسبت به محرومیت آنها از خدمات بانکی تصمیم‌گیری شد.»
این جانب شهرام شکیبا ضمن حمایت و قدردانی همه‌جانبه و شدید از این عمل انقلابی و شجاعانه اعلام می‌کنم که دیگر همه چیز به پایان رسید. حالا مفسدان اقتصادی نه می‌توانند از عابربانک پول بگیرند، نه وام ازدواج دریافت کنند، نه حتی قبض آب و برقشان را بدهند. آنها حتی نمی‌توانند عضو صندوق مهررضا بشوند. بله! اینطوری است که با کار کارشناسی و شجاعت مسئولان، ریشه مفسدان اقتصادی خشکیده می‌شود.

عمل دماغ
گفتم «کار کارشناسی» یاد این افتادم که در هر موضوعی باید با کارشناسان آن موضوع مشورت کرد و از آنها کمک خواست تا پرده از اسرار نهفته و پیچیده برداشته شود مثل کاری که «ایسنا» کرده.
سال‌هاست که عمل زیبایی بینی در کشور ما رشد فزاینده دارد و علت این تقاضاهای بسیار مورد سؤال همه است. در همین راستا، «ایسنا» در کاری کاملاً خبری و نه گفت و گویی شبه‌آگهی به سراغ دکتر سیدعلیرضا مصباحی، عضو انجمن راینولوژی ایران و عضو آکادمی جراحان پلاستیک صورت و بینی اروپا رفته. ایشان هم پرده از این راز سر به مهر برداشته و گفته است: «سایز بزرگ‌بینی در ‌نژاد ایرانی، یکی از دلایل تعداد بالای جراحی زیبایی بینی در ایران است.»
واقعاً که چقدر کشور ما و جامعه علمی ما نیازمند کارشناسانی دقیق و روشن‌بین از این دست است.

همایش بزرگ
گفتم: «جامعه علمی کشور» یاد بزرگ‌ترین اتفاق سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، خوابگاهی، ورزشی جامعه علمی کشور افتادم.
اول خبرش را بخوانید تا عرض کنم:
ایسنا: «همزمان با سالروز فتح خرمشهر و به مناسبت هفته خوابگاه‌ها همایش پیاده‌روی در دانشگاه قم برگزار شد. در این همایش که با حضور قائم‌مقام دانشگاه قم برگزار شد، جمع کثیری از دانشجویان مسیر یکهزار و پانصدمتری از ورزشگاه تا زمین چمن دانشگاه قم را پیاده‌روی کردند.»
من نمی‌دانم ما چه عادتی داریم که همه مناسبت‌های تقویم را به هم ربط بدهیم. اینکه دانشجویان در دانشگاه پیاده‌روی کنند، خوب است. ولی دیگر چرا آن را به هفته خوابگاه‌ها و سالروز آزادسازی خرمشهر ربط می‌دهند. این تلاش برای ایجاد ارتباط‌های بی‌ربط، آیا واقعاً نشانگر تقدیر و تکریم از رزمندگان اسلام است، یا تقدیر و تکریم هفته خوابگاه‌ها یا تقدیر و تکریم از پیاده‌روی؟!
تازه این اتفاق زمانی جالب‌تر می‌شود که بفهمید دکتر رضا گندم‌کار، قائم‌مقام و عضو هیأت علمی دانشگاه هم در پایان مراسم «پیاده‌روی همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر و به مناسبت هفته خوابگاه‌ها در دانشگاه قم «سخنرانی هم کرده و گفته است: «ارزش و جایگاه تربیت‌بدنی تاجایی است که قانون اساسی نیز مستقیماً بر آن تأکید کرده است.»
در قانون اساسی به خیلی چیزها اشاره شده. قانون اساسی مملکت است دیگر. اما این چه ربطی به پیاده‌روی دانشجویان در مسیر ورزشگاه و زمین چمن دارد؟ آدم را خیلی جاها دعوت می‌کنند، اولاً هر جایی نباید رفت ثانیاً تا به‌ آدم تعارف کردند که نباید زودی برود سخنرانی کند. آن هم وقتی که حرفی در ارتباط با موضوع ندارد. اگر این‌جوری باشد که می‌شود هر جایی سخنرانی کرد و گفت که آن موضوع در قانون آمده است. من نمی‌دانم چرا توی این مملکت همه حاضرند همه جا بروند و درباره همه چیز، همه چیز در سخنرانی‌هایشان بگویند.

ژولیت بینوش ذر هنگام دریافت نخل طلای بهترین بازیگر زن شصت‌وسومین دوره‌ی جشنواره‌ی کن :

 

گناه جعفر پناهی هنرمندبودن و مستقل‌بودن است


ژولیت بینوش در بخش پایانی صحبت‌های خود نام جعفر پناهی را در دست گرفت و گفت: “و امروز مردی هنوز در ایران است که گناه‌اش هنرمندبودن و مستقل‌بودن است؛ و من امشب به‌ویژه به او فکر می‌کنم و امیدوارم سال دیگر در بین ما حضور داشته‌باشد.

رهانا: ژولیت بینوش، بازیگر فرانسوی فیلم “رونوشت برابر اصل” آخرین ساخته‌ی عباس کیارستمی، به خاطر بازی در این فیلم موفق شد نخل طلای بهترین بازیگر زن شصت‌وسومین دوره‌ی جشنواره‌ی کن را از آن خود کند.

به گزارش خبرنامه گویا، ژولیت بینوش به هنگام دریافت جایزه‌ی خود گفت: “چه شادی ای، چه شادی‌ای… چه سعادتی است کار با عباس!… دوربین تو مرا به زنانه‌گی‌ام، به خوی‌ام و به سخاوت‌ام هوشیار کرد. کلامی نمی‌توان یافت… چرا که ما روبه‌روی دوربینی قرار داشتیم که دوست‌مان دارد و دوست‌داشتن زیباترین چیز معجزه است.

ژولیت بینوش در بخش پایانی صحبت‌های خود نام جعفر پناهی را در دست گرفت و گفت: “و امروز مردی هنوز در ایران است که گناه‌اش هنرمندبودن و مستقل‌بودن است؛ و من امشب به‌ویژه به او فکر می‌کنم و امیدوارم سال دیگر در بین ما حضور داشته‌باشد. هنرمندبودن و روشن‌فکربودن مبارزه‌ی دشواری است… یک کشور (ایران) به ما نیازمند است.همین

نامه یک زندانی زن سیاسی به مادرش

تقدیم به مادرم ؛

همو که اولین آموزگارم بود! سی ویک سال پیش در چنین روزی دستان تروریست های جنایتکار به خون پاک معلم بزرگ انقلاب اسلامی ،استاد شهید مرتضی مطهری آلوده شد

به همین مناسبت بنیان گذارفقید جمهوری اسلامی فرمودند:«در منطق اسلام ترور مردود است » واز همین روی بود که این روز ،روز بزرگداشت مقام معلم نامیده شد

اکنون که من وجمعی از فرزندان ویاران انقلاب اسلامی به دلیل یک «سو تفاهم بزرگ » در زندان روزگار سپری می کنیم ،امیدوارم صاحبان قدرت با رجوع به اندیشه های بلند استاد شهید مطهری ،ضمن تقویت آستانه تحمل خویش ،شرایطی را فراهم آورند تا بتوانیم با سعه صدر درکناریکدیگر به پیشرفت وتوسعه کشو عزیزمان ایران اهتمام ورزیم

آموزگار خوبم ،مادر خوبم !حال که تقدیر من گذران ایام در پشت میله های زندان رقم خورده است ،درخلوت خود فراوان می اندیشم .به گذشته که می نگرم به یاد می آورم که درس مقاومت وصبوری را از شما آموخته ام .در هنگامه شهادت دوتن از برادران رشیدتان ،به من پایداری وایستادگی را آموختید وامروز به خوبی ارزش آن تعالیم را با تک تک سلول هایم درک می کنم

مادر ومعلم بزرگم !این روز عزیز را اززندان اوین به شما وتمامی معلمان ایران زمین تبریک می گویم وبرایتان صحت وسعادت ابدی را ارزومندم

هنگامه شهیدی زندان اوین۸۹/۰۲/۱۲

مسعود ده‌نمكي در جمع دانشجويان دانشگاه آزاد مشهد


توهم توطئه خواندن جنگ نرم، از بلاهت روشنفكرنماهاي امروز است

 

مسعود ده‌نمكي با اشاره به اين كه سرداران حوزه سينما اگر قائل به جنگ نرم نباشند، خود و آثارشان در مقابله با اين جريان منفعل خواهند بود، گفت: عين بلاهت است كه روشنفكرنماهاي امروزي ما تهاجم فرهنگي و يا جنگ نرم را يك نوع توهم توطئه بنامند.
مسعود ده‌نمكي با حضور در جمع دانشجويان دانشگاه آزاد مشهد به سخنراني در خصوص جنگ نرم و نقش رسانه به خصوص سينما و تلويزيون در مقابله با اين پديده پرداخت كه سخنان وي با استقبال دانشجويان مشهدي مواجه شد.
براساس اين گزارش، اين مراسم كه در دانشگاه آزاد مشهد برگزار شد با حضور جمع زيادي از دانشجويان همراه بود كه ده‌نمكي در خصوص ويژگي و مولفه‌هاي جنگ نرم اظهار داشت: دانشگاه‌ها خاكريز مستحكم انقلاب در برابر جنگ نرم هستند و دانشجويان به عنوان خواص جامعه بايد مديريت و هدايت افكار عمومي را به دست بگيرند.
وي افزود: رزمندگان جنگ نرم كاري بسيار سخت‌تر از دوران دفاع مقدس به عهده دارند چرا كه در جنگ سخت كه تاريخ آن تنها 8 سال بيشتر نبود دشمن در روبروي ما ايستاده بود اما در جنگ نرم دشمن در جنگ خانه است و لباس ما را پوشيده و پرچم ما را به دست گرفته است.
اين فيلم‌ساز با اشاره به اينكه ويژگي جنگ نرم ايجاد انحراف بر افكار عمومي است، بيان داشت: مهمترين ويژگي جنگ نرم ايجاد انحراف در افكار عمومي است كه حق و باطل گم شود و نتوان اين دو را از هم تشخيص داد.
ده‌نمكي همچنين با اشاره به نقش غيرقابل انكار دانشجويان در تسلط بر جنگ نرم گفت: دانشجويان بايد مطالبات حداكثري انقلاب و مردم را از دولتمردان فارغ از دسته‌بندي‌هاي سياسي مطالبه كنند و در اين زمينه از هيچ تلاشي فروگذار نكنند.
وي همچنين با اشاره به نقش سينما و تلويزيون تأكيد كرد: سينما و تلويزيون و رسانه‌ها پيش قراولان جنگ نرم هستند و حتي در زمان بروز جنگ سخت مانند جنگ آمريكا و عراق وظيفه رسانه‌ها يك سال پيش از آغاز جنگ شروع شده بود.
امروز هم، اهميت فاكس‌نيوز براي آمريكايي‌ها بيشتر از اهميت ناو وينسنس است و كشور ما هم بايد به چنين آرايشي بايد در بحث جنگ نرم بپردازند.
اين فيلمساز خاطر نشان كرد: امكانات سينما متناسب با توقعي كه از آن مي‌رود نيست و بايد سينما را از بعد نرم‌افزاري و سخت‌افزاري در برابر هاليوود تجهيز كرد و مسلماً سرداران حوزه سينما اگر قائل به جنگ نرم نباشند، خود و آثارشان در مقابله با اين جريان منفعل خواهند بود.
ده‌نمكي در ادامه بيان داشت: شايد تعبير ديگري از جنگ همان جنگ تمدن‌ها و يا برخورد تمدن‌ها است كه ساموئل‌هانتينگتون به آن اشاره كرد و عين بلاهت است كه روشنفكران امروزي ما تهاجم فرهنگي و يا جنگ نرم را يك نوع توهم توطئه بنامند.


منبع : جهان نیوز

 

در نقد سیاست های اسفندیار دولت

رحيم مشايي در ميانه‌ی هديه تهراني و علي وزيريان

نمي‌دانم علي وزيريان را مي‌شناسيد يا نه به هر صورت خيلي عادت ندارم که افراد را به واسطه خصوصيات فردي و "شنيده‌ها حاکي از اين است" معرفي کنم و بيشتر مي‌پسندم که هر فردي را به واسطه اثار و فعاليت‌هايش معرفي کنم. و شايد يکي از بهترين اثاري را که بايد در کارنامه وزيريان برگزيد نقشي ايت که او در نمايشگاه سالانه حروف‌نگاري اسماء الحسني بر عهده داشته‌است. اصلا پوسترهاي اين نمايشگاه را تا به حال ديده‌ايد يا نه؟ به نظرم اگر نديده باشيد چيزي خيلي با ارزشي را از کف داده‌ايد. اثار اين نمايشگاه کارکردي دارد شبيه کارکرد خوشنويسي‌ها در سالياني پيش از اين که اغلب امروزه روز ذائقه جواني چون من را ارضا نمي‌کرد و در عين ارزش غير قابل انکاري که از نظر هنري داشت اما با بعضي از ذائقه‌ها کمتر هماهنگ بود. به گمانم حروف‌نگاري‌هاي امروز که بر دوش همان خوشنويسي‌ها روييده‌اند و بالا امدند چيزي است درست مطابق روحيه و سليقه جوان امروزي چرا که جوان امروزه روز بيشتر از اين که دستش با قلم و قلم‌ني انس گرفته‌باشد به کيبورد رايانه‌اش معتاد شده و چشمش نيز بيشتر همان فضا را مي‌پسندن حتي اگر بوي مست‌کننده جوهر و دوات را از دست بدهد. اما اين روزها گلايه و درد دل‌هاي وزيريان را مي‌شود بيشتر شنيد. روزهايي که به عنوان دبير نمايشگاه سالانه حروف‌نگاري اسماء الحسني لب به سخن گشوده و از وضعيت غيرقابل توجيه دولت در حمايت از اين فعاليت بين‌المللي هنري حرف مي‌زند. نمايشگاه سالانه تايپوگرافي پوستر اسماء الحسني که عمري نزديک به 4 سال بيشتر ندارد از سال پيش به صورت بين‌المللي برگزار مي‌شود و امسال نيز چهار داور خارجي و يک داور ايراني آثار رسيده به نمايشگاه را داوري خواهند کرد. اين داوران از کشورهاي هلند، برزيل، ترکيه و لبنان انتخاب شدند که سه نفر از اين داوران مسلمان‌اند و يکي از آن‌ها مسيحي است. دليل وجود داور مسيحي در مجموعه داوران اين نمايشگاه نيز اين است که موضوع اسماء الحسني در حکمت مسيحي نيز مطرح شده و يکي از مباحث مشترک بين دين اسلام و مسيحيت است و شايد محملي بتواند باشد براي انتقال وحدانيت اسلامي به تثليث مسيحي‌نمايي. اما نکته‌اي که ادم را به حيرت مي‌اندازد اين است که وزيريان در زمانه استقرار دولت دهم بايد بگويد: "متاسفانه نمايشگاه اسماء الحسني هنوز حامي مالي ندارد و هيچ نهاد، موسسه يا مرکزي براي حمايت از آن اعلام آمادگي نکرده است. تا اين لحظه هيچ حامي جدي براي نمايشگاه پيدا نشده و حتي شهرداري که در زمينه تبليغات شهري مي‌تواند تسهيلاتي را براي اين نمايشگاه ايجاد کند، هنوز حامي نمايشگاه نيست. تا کنون براي جذب حامي مالي با نهادها و مراکز مختلفي به صورت مستقيم و غيرمستقيم وارد مذاکره شده‌ام اما هنوز اين مذاکرات نتيجه‌اي نداشته است. با اين همه من خيلي نگران اين مسئله نيستم چرا که معتقدم به دليل موضوع نمايشگاه، همانطور که تا به حال لطف خدا شامل حال نمايشگاه اسماءالحسني شده، براي برگزاري اين دوره هم مشکلي نخواهيم داشت." خاطرات چند ماه گذشته را مرور کنيد. حمايت‌هاي مالي دولت عدالت! و اصلي‌ترين وزنه فرهنگي اين دولت يعني جناب اسفنديار رحيم‌مشايي از نمايشگاه عکس بازيگري چون هديه تهراني را چگونه بايد با اين قبيل اهمال‌کاري‌ها، بي‌موالاتي‌ها و بي اعتنايي‌ها قابل جمع است و توجيه مي‌شود. جناب مشايي زماني خطاب به هديه تهراني گفتند: "فعاليت‌هاي هنري شما عبادت است چرا که توحيد را در اين نمايشگاه عرضه کرده‌ايد." اما حالا بايد از اين سياست‌گزار فرهنگي پرسيد آيا در فعاليت‌هايي چون نمايشگاه سالانه حروف‌نگاري اسماء الحسني توحيد عرضه نمي‌شود که نبايد از آن حمايت کرد يا اين که قضيه چيز ديگري است. چيزي شبيه بي‌سياستي يا سياست‌بازي... پي‌نوشت: دولت در نظام جمهوري اسلامي نقشي خطير در سياست‌گزاري فرهنگي دارد و بايد داشته باشد و به همان اندازه که اين نقش اساسي است، نظارت مردمي بر عملکرد دولت‌ها در اين زمينه نيز واجب و ضروري است. به هوش باشيد و هوشيار که حرف و حديث‌ها زياد است و اعتماد بي‌جا خطرناک و سرنوشت‌سوز... فرهنگ، خاتمي و احمدي‌نژاد نمي‌شناسد. همان گونه که مهاجراني و حسيني نمي‌شناسد. اگر با درايت و با کفايت نباشي يا از زاويه دل‌هاي بيمار يا از زاويه چشم‌هاي خواب زمينت مي‌زند... بايد خيلي سوار قابلي بود تا اين اسب چموش را رام کرد.

الف

محدودیت جدید برای حضور فیلم​های کوتاه و مستند در جشنواره​های جهانی


معاون امور سینمایی با انتشار نامهای از مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی خواست بر حضور فیلمهای کوتاه و مستند در جشنوارههای جهانی نظارت کند.

به گزارش خبرآنلاین، جواد شمقدری در این نامه از  شفیع آقامحمدیان خواسته دستور تشکیل شورای ویژهای از کارشناسان، مسئولان و فیلمسازان کوتاه و مستند جهت بررسی فیلمهای کوتاه و مستند ارسالی به جشنواره‌های جهانی را صادر کند.

روابط عمومی معاونت امور سینمایی و سمعی و بصری وزارت ارشاد متن نامه را به این شرح منتشر کرد: «لازم است جنابعالی شورای ویژهای از کارشناسان و مسئولان و فیلمسازان کوتاه و مستند جهت بررسی فیلمهای کوتاه و مستند ارسالی به جشنوارههای جهانی تشکیل دهید. بدیهی است تنها فیلمهایی میتوانند به جشنوارههای جهانی ارسال شوند که از این شورا مجوز حضور در بازارها و جشنوارههای جهانی را اخذ کرده باشند.»

خبر آنلاین

 

شكايت جديد خاتمي از حسین شریعتمداری


چهارشنبه گذشته  مدير مسئول روزنامه كيهان كه براي تفهيم اتهام درباره شكايت جديد سيدمحمد خاتمي به دادگاه احضار شده بود، در شعبه 9 دادسراي تهران حضور يافت و به پرسش هاي داديار پاسخ داد.
شكايت جديد سيدمحمد خاتمي درباره بخشي از اظهارات حسين شريعتمداري در مناظره تلويزيوني با مصطفي كواكبيان است.
مدير مسئول كيهان در آن مناظره تلويزيوني به ملاقات سيدمحمد خاتمي با جرج سوروس، سرمايه دار و صهيونيست معروف آمريكايي اشاره كرده بود.
خاتمي می گوید كه با وي ملاقاتي نداشته است.

 

تابناک

خبر خوش برای اهالی سینمای ایران؛

                                                                                     جعفرپناهي آزاد شد

جعفر پناهي به دستور بازپرس و تاييد دادستان عمومي و انقلاب تهران با توديع وثيقه از زندان آزاد شد.به گزارش سینمای ما  به نقل از پايگاه اطلاع‌رساني دادسراي عمومي و انقلاب تهران، پناهي با توديع 200 ميليون تومان وثيقه روز سه‌شنبه از زندان اوين آزاد شد.
هم‌چنين در پي تكميل تحقيقات، پرونده‌ي اتهامي متهم ياد شده با صدور كيفرخواست به دادگاه انقلاب اسلامي تهران ارسال خواهد شد.

 

سینمای ما

آيت الله جوادي آملي: ‌

جدا كردن دختر و پسر موجب اسلامي شدن دانشگاه نمي‌شود

 

آيت‌الله جوادي آملي با بيان اينكه دانشگاه‌ها با ساختن نمازخانه و جدا كردن دختر و ‌پسر اسلامي نخواهند شد، اظهار داشت: دانشگاه زماني اسلامي مي‌شود كه علوم آن اسلامي شود. ‌به گزارش مهر، آيت الله عبدالله جوادي آملي، در ديدار دانشجويان شـركـت ‌كـنـنـده در پـانـزدهـمـيـن جشنواره قرآني دانشگاه‌هاي علوم پزشكي سراسر كشور، بر اسلامي شدن تمام دستگاه‌هاي ‌وابسته به يك نظام اسلامي تأكيد كرد و گفت: با برگزاري دعاي كميل يا نماز جماعت و جدا كردن دختر و پسر، دانشجو و استاد مـتـديـن تـربـيـت مـي‌شـود امـا دانـشـگاه اسلامي نمي‌شود.‌وي ادامه داد: برگزاري مراسمات ديني غير از دانـشگاه هم ساخته است اما آنچه كه بايد در دانشگاه حل ‌شود همين مسئله علم ديني و سكولار است.‌آيت‌الله جوادي آملي افزود: اسلامي شدن دانشگاه‌ها در گرو اسلامي كردن علوم است و اين مـسـئلـه‌اي اسـت كـه تـنـهـا از ‌طـريق علمي حل مـي‌شـود.‌ايـن اسـتـاد حـوزه علـمـيه قم، ساختن دانشگاه را با بيانيه و سفارش غيرممكن دانست و گفت: با سفارش و ‌بخشنامه مي‌توان مسجد ساخت و دعا برگزار كرد ولي نمي‌توان دانشگاه را اسلامي كرد.‌وي خاطرنشان كرد: اگر دانش اسلامي نباشد آنچه در دل دانشجو رشد مي‌كند غير اسلامي است و نـهـايـتـا ‌مـوجـب مـي‌شود دانشجوي ما گرايشات غيراسلامي پيدا كند.‌جوادي تأكيد كرد: درست است كه رويكرد دانشگاه بايد اسلامي باشد و افراد آن اهل ديانت باشند اما اصل ‌اسلامي شدن دانشگاه فراتر از اينهاست.‌وي با بيان اينكه مسئله علم ديني و غيرديني دغدغه تمام مردم دنيا شده است، اظهار داشت: بعضي مي‌گويند ‌علم، سكولار و غيرسكولار نـدارد در حـالـي كـه دقـيـقـا بر عكس اين مطلب است.‌اين استاد فلسفه اسلامي گفت: اگر در فلسفه علم، راه كج پيموديم و به تجريه‌گرايي رسيديم و شنـاخـت را ‌منحصـر بـه حواس كرديم نتيجه‌اش مي‌شود انكار هرآنچه به تجربه نمي‌آيد.‌وي ادامه داد: مرحله بعدي اين تفكر توليد علم سكولار است كه جـهــان را مـنقـطـع از مبـدا آن بـررسـي مـي‌كنـد.‌آيت‌الله جوادي آملي در خصوص مباني علم اسلامي اظهار داشت: اگر بپذيريم كه آنچه وجودش عين حقيقتش نيست، ‌معلول است و نيازمند علت، به اين نتيجه خواهيم رسيد كه اين جهان خالق و حاكمي دارد كه مبدا آن است.‌وي افزود: در اين صورت يك پزشك يا زمين‌شناس وقتي جهان را بررسي مي‌كند مي‌گويد در اينجا خدا ‌چنين كرد و لحظه به لحظه به ياد خدا خواهد بود.وي تصريح كرد: الان لاشه علم را در دانشگاه‌ها تدرس مي‌كنند چرا كه اول و آخر علوم كـه بـه ‌مـبـدا و آفـريـنـنـده مي‌پردازد حذف شده است.‌وي تأكيد كرد: چنين دانشي اسلامي نيست و از دانـشـجـو يـك مـسلـمان نمي‌سازد ولي دانش اسـلامـي دانـشـجـوي ‌مـسلـمـان تـربـيـت مي‌كند.‌اين عضو جامعه مدرسين با بيان اينكه اگر موضوع دروس دانشگاه از حوزه اسلامي‌تر نباشد حداقل به اندازه ‌آن اسلامي است، گفت: در دانشگاه فعل خدا را بررسي مي‌كنند و در حوزه قول او را، پس چه طور ممكن ‌است دروس حوزه ديني باشد اما دروس دانـشـگـاه ديـنـي نـبـاشـد.‌وي خـاطـرنـشان كرد: دانـشـمـندان امروز مي‌گويند طبيعت را مطالعه مـي‌كـنـيم در حـالـي كـه كـه خلـقـت را مـطـالعه ‌مي‌كنند.‌آيت‌الله جوادي آملي اظهار داشت: ابتدا و انتهاي خلقت را حذف مي‌كنند و مي گويند طبيعت و سپس همان را هم ‌شبيه‌سازي مي‌كنند و مي‌گويند صنعت.
‌اين مفسر قرآن كريم با بيان حديثي از رسول ا‌لله(ص) علوم را به دو دسته علم بدن و علم دين تقسيم كرد و ‌گفت: عده‌اي از اين حديث معني ظاهري آن را برداشت مي‌كنند در حالي كه بزرگان معتقدند حتي علم پزشكي ‌اگر در راه خدا باشد علم دين است اما علم ديني اگر براي دنيا و مقام خوانده شود، علم بدن خواهد بود.‌

 

واکنش شمقدري به اظهارات ژيل ژاكوب

يرو اظهارات منتشره دبير جشنواره كن در خبرگزاري فرانسه، جواد شمقدري در پاسخ به ژيل ژاكوب اظهار داشت: آقاي ژيل ژاكوب به خاطر اعتراض همان كساني كه او را وادار كرده‌اند تا صندلي خالي براي جعفر پناهي در افتتاحيه اين جشنواره بگذارد، حالا مجبور شده است حرف‌هايش را پس بگيرد.
به گزارش روابط عمومي معاونت سينمايي، «جواد شمقدري» در پي اظهارات اخير منسوب به «ژيل ژاكوب» دبير جشنواره بين‌المللي كن كه در خبرگزاري فرانسه منتشر شده، اظهار داشت: آقاي ژيل ژاكوب به خاطر اعتراض همان كساني كه او را وادار كرده‌اند تا صندلي خالي براي جعفر پناهي در افتتاحيه اين جشنواره بگذارد، حالا مجبور شده است حرف‌هايش را پس بگيرد.
وي گفته است: آقاي ژاكوب، در زمان ملاقات با من، مانع حضور تصويربردار و خبرنگار ايراني در جلسه شد و حالا پس از درج سخنان اخير وي در خبرگزاري فرانسه، معلوم شد كه وي آن روز نگران گفت‌وگوي خودش با من بوده است!

معاون امور سينمايي وزارت ارشاد گفت: تمام حرف‌هايي كه در گزارش از اين جلسه به نقل از آقاي ژاكوب آمده، عين ترجمه مترجمي است كه در جلسه ما حضور داشت.
وي تأكيد كرد: اگر آقاي ژاكوب همچنان معتقد است حرف‌هاي ديگري زده است، اگر صداي جلسه را ضبط كرده است، مي‌تواند آن را در اختيار رسانه‌ها قرار دهد. به آقاي ژاكوب توصيه مي‌كنم مواظب فريبكاري و دروغ‌پردازي اطرافيانش باشد.
متأسفانه ورشكستگان سياسي كه با امكانات بيت‌المال ايران فيلمساز شده‌اند و الان در فرانسه لانه كرده‌اند به ايشان اطلاعات غلط مي‌دهند.
شمقدري گفت: آقاي ژاكوب در حالي همچنان نگران اعتصاب غذاي آقاي پناهي است كه وي امروز آزاد شده است! همين امر نشان مي‌دهد كه چه كسي دروغ مي‌گويد.
به گزارش فارس، به دنبال انتشار خبر ديدار جواد شمقدري با ژيل ژاكوب و محتواي آن مبني بر اينكه رئيس جشنواره كن از طرف جعفر پناهي از شمقدري عذرخواهي كرده، خبرگزاري فرانسه امروز نوشت كه ژاكوب در گفت‌و‌گويي نوع بازتاب سخنان خود و محتواي منتشر شده را غير واقعي و تحريف‌شده دانسته است.

منبع: الف

مصاحبه با عادل فرذوسی پور

فردوسي‌پور: هميشه حقیقت را می‌گویم

  عادل فردوسي پور مجري برنامه پربيننده نود و گزارشگر تلويزيون بعد از سال ها سكوت بالاخره لب به سخن گشود و با همشهري جوان مصاحبه كرد. به گزارش روابط عمومي گروه مجلات همشهري، عادل فردوسي پور بعد از سال ها سكوت خبري در حاشيه نمايشگاه كتاب با خبرنگار هفته نامه همشهري جوان در خصوص كتاب جديدش صحبت كرده است. فردوسي پور در اين مصاحبه به دلايل مصاحبه نكردنش در چند سال اخير اشاره كرده و گفته است: شخصا علاقه ای به مصاحبه ندارم چون کلا ازاینکه در خبر ها و رسانه ها باشم راضی نیستم. براي همين  مصاحبه نمي کنم .چون ادمی نیستم که به به و چه چه کنم و بگویم فلانی خوب است. من حقیقت را می گویم و آقایان ناراحت می شوند. براي همين ترجیح می دهم که کلا مصاحبه نکنم. او  در پاسخ به اين سوال همشهري جوان كه خودت در برنامه ات همه را زیر و رو می کنی اما اجازه نمی دهی هم صنفی های تو اين كار را بكنند؟ پاسخ داده است:من خودم زیر و رو هستم. مجري برنامه پربيننده نود در توضيح انگيزه هايش در مورد ترجمه كتاب "فوتبال در برابر دشمن" گفته است: نوشتن اين كتاب برای من واقعا تجربه متفاوتی بود و زحمت بسیار زیادی هم برای آن کشیدم. واقعا ترجمه کردن کار وقت گیر و پر زحمتی است . استارت این کتاب را بعد از مسابقات مقدماتی جام جهانی و حذف تیم ملی زدم که آن موقع مسابقات لیگ های اروپایی و  لیگ ايران تعطیل بود و برای نود هم وقفه ای طولانی رخ داد. همه این ها دست به دست هم داد که این کتاب را پیدا کنم و ترجمه اش را شروع کنم. به گفته فردوسي پور"فوتبال در برابر دشمن " اصلا كتابي فوتبالی نیست و بیشتر به تاثیر سیاست و اجتماع بر فوتبال و فوتبال بر اجتماع و سیاست پرداخته است،او مي گويد: مطالب زیادی را از سايمون كوپر(نويسنده كتاب) نخوانده بودم اما واقعا او را تحسین می کنم.چون وقتي یک پسر 22،23 ساله در طول چند ماه به 22 کشور سفر می کند و بعد یک کتاب به این خوبی می نویسدواقعا تحسین برانگیز است. به نظر فردوسي پور مهم ترين بخش كتابي كه او ترجمه اش كرده است فصل آرژانتین  است: من به شخصه فصل آرژانتين كتاب را خيلي می پسندم.واقعا وقتی آن را ترجمه می کردم دلم می خواست بدانم اخرش چه اتفاقی رخ می دهد. یا فصلی که در مورد خرافات و جادوگری در آفریقاست.این قسمت هایش  شباهت های زیادی با فوتبال ایران دارد.

هنوز در سينماي ايران فقط كليشه‌ها مخاطب دارند

كاش آقاي شمقدري روش ديگري را انتخاب مي‌‌كرد

 

مينا اكبري: جواد شمقدري با گفتن جملاتي همچون« سينماي ايران زماني مبتذل شد كه از سال 76 در سراشيبي سقوط قرار گرفت.» فضاي سياست زده سينماي ايران را به جاي تسكين، ملتهب مي‌‌كند. پيش از ايشان افراد ديگري همين عقيده را بيان كرده و در همان زمان پاسخش را از مسئول اول سينماي اصلاحات گرفته بودند. بيان اين نظر تكراري نه تنها كمكي به حل مشكلات سينماي ايران نمي‌كند بلكه باعث برخي همانند‌سازي‌ها مي‌شود كه بيشتر از همه گريبان كسي را مي‌گيرد كه اين بحث را دوباره زنده كرده است. با فرض درست بودن تحليل تاريخي شمقدري كه هر ناهنجاري كه امروز سينماي ايران گريبانگير آن است حاصل مديريت شادروان سيف‌الله داد و همكارانش است، مي‌توان به نتايجي اين‌چنين رسيد:
- در سال 76 براي اولين بار يك كارگردان به معاونت سينمائي رسيد، آيا تكرار اين انتخاب باعث بروز همان معضلات خواهد شد؟

- مهم‌ترين سياست سيف‌الله داد در آن دوران آزاد سازي توليد و اكران بود. آيا سياست اصلي معاونت سينمائي جديد محدودسازي توليد و اكران است؟( در حالي كه شمقدري و همكاران، كارشان را با اجراي سياستي مشابه آغاز كردند.)
-
سيف‌الله داد تا آنجا كه مي‌توانست سعي كرد اختيارات صنوف را در تصميمات سينمائي افزايش دهد، آيا شمقدري قصد محدود كردن حضور اصناف را دارد؟( شمقدري به شدت با اين روش مخالفت كرده و اتفاقا از خانه سينما خواسته با سياست‌‌هاي جديد همراه شوند.)
-
مرحوم «سيف‌الله داد» با راه انداختن جشنواره‌هاي استاني قصد گسترش سينما در كل كشور را داشت، آيا جواد شمقدري قصد جمع كردن سينما را دارد؟( معاونت سينمايي فعلي از راه انداختن هشت منطقه سينمايي در سراسر كشور مي‌گويد.)
-
و آخر آن كه «سيف‌الله داد» براي رسيدن به سينماي بخش خصوصي دست تهيه‌كنندگان را باز گذاشت، آيا «جواد شمقدري» قصد بستن دست آنها را دارد؟( شمقدري خود را مدافع اول سينما در بخش خصوصي مي‌داند.)
از اين گونه همانند سازي‌هاي دوباره مي‌توان فهرست كرد، اما آيا معضلات سينماي ايران با چنين رويكردي قابل حل است؟
اگر بزرگترين مشكل فعلي سينماي ايران را كاهش توليد و عرضه و استقبال آثار قابل اعتنا بدانيم، آقاي جواد شمقدري بهتر از هر كسي مي‌داند كه سينماي ايران بخشي از بدنه فرهنگي كشور است و حل مشكلات فرهنگي نيازمند حركت باثبات و پردامنه و بدون جنجال‌هاي روزمره سياسي است. سينما به عنوان ويترين و چشم‌انداز فرهنگي كشور نيازمند آرامش و ثبات است. معاونان سينمائي دولت هفتم، هشتم و نهم كارشان را در سينما با حرف‌هاي مشابه شمقدري شروع كردند، اما طبق گفته ايشان مشكلات همچنان پابرجاست. كاشكي آقاي جواد شمقدري روش ديگري را انتخاب مي‌‌كرد تا همه فراموش كنيم متاسفانه هنوز در سينماي ايران فقط كليشه‌ها مخاطب دارند.

 

منبع : شرق

 

اعتراض همسر معتمدآریا به انتشار عکس همسرش

همسر فاطمه معتمدآریا با ارسال یادداشتی نسبت به اخبارنادرست منتشر شده درباره‌ این بازیگر در جشنواره کن اعتراض کرد و در جهت روشن شدن افکار عمومی توضیحاتی را ارایه داد.
به گزارش ایسنا احمد حامد در یادداشتی آورده است: «هفته گذشته یکی از سایت‌های غیرمجاز در اقدامی غیر مسئولانه و شیطنت‌آمیز خبری تحت‌ عنوان حضور فاطمه معتمدآریا با مچ بندسبز در جشنواره کن را منتشر کرد. در متن خبر، تصویری که اینجانب از ایشان دیدم در محل غرفه فروش لوازم آرایش بانوان به طور خصوصی گرفته شده بود با چند حلقه النگوی بدلی رنگارنگ زرد و قرمز و آبی و... متاسفانه روز گذشته تیتر همین خبر که تنها چند ساعت روی سایت مذکور وجود داشت دستمایه سخنرانی یکی از نمایندگان محترم مجلس برای هجوم علیه ایشان شد.

اینجانب ضمن تقبیح عملکرد نابخردانه و موذیانه سایت مذکور انتظار دارد استناد به مطالب اینگونه شبکه‌ها و اشاعه مندرجات آنها که برای اکثریت جامعه قابل دسترسی نیستند و قانونا غیر مجاز هستند مبنای قضاوت مسئولان محترم قرار نگیرند
همسر معتمدآریا در پایان خاطرنشان کرده است: «فاطمه معتمدآریا در مدت برگزاری جشنواره کن با هیچ خبرنگار و رسانه داخلی یا خارجی حاضر به مصاحبه نشده و چاپ و انتشار هر گونه عکس، تصویر و مطلب له و علیه ایشان برخلاف تمایل بوده و موجب پی‌گیری قانونی خواهد بود

فرج الله سلحشور : فیلم طلا ومس به عقيده من كاملاً در تخريب روحانيت قدم برداشته است


سينماي امروز در تضاد با مذهب گام برمي‌دارد.
فرج‌الله سلحشور
به اعتقاد من هر كسي بايد به آن چيزي بپردازد كه آن را درك كرده باشد. من كارگردان بايد سراغ سوژه‌اي بروم كه به آن اعتقاد داشته باشم و با تك‌تك اجزا دركش كرده باشم.
درك كردن صرفاً فهميدن نيست، ادراك به همراه علم در سينما معناي درك مي‌دهد.
ادراك كردن فهم عقلي و دلي است.
سينماي ما به روحانيت اعتقاد ندارد و اگر گاهي هم از روحانيت حرف مي‌زند يا به خطا تحليل غلط مي‌دهد يا به عمد چهره روحانيت را تخريب مي‌كند. روحانيت ما مروج دين است اما مي‌خواهم اينجا با صراحت بگويم سينماي ما مخالف دين است.
دين با نفس‌پرستي، دنياپرستي، شهوت‌راني، انسان‌گرايي و خودمحوري مخالف است در حالي كه همه اين خصايص امروزه بر سينما حاكم است. مبناي سينماي امروز دروغ‌بافي است بنابراين با اين ويژگي بارز اساساً نمي‌تواند از روحانيت حرف بزند و اگر هم حرف بزند طبيعتاً نمي‌تواند حق مطلب را آن گونه كه شايسته است ادا كند و به تصوير بكشد.
تاكنون همه فيلم‌هايي كه به روحانيت پرداخته است در جهت تخريب اين چهره گام برداشته. فيلم سينمايي «طلا و مس» جديدترين كاري كه به اصطلاح به روحانيت پرداخته است و آقايان كلي از آن تعريف و تمجيد كردند به عقيده من كاملاً در تخريب روحانيت قدم برداشته است.
در اين فيلم شخصيت سياسي، اجتماعي و اقتصادي روحاني ناديده گرفته شده است و صرفاً روحاني در چارچوب خانه آن هم به بدترين شكل ممكن نمايش داده شده است.
روحانيون طبيعتاً زندگي شخصي هم دارند اما بايد نقش‌هاي جدي آنها تصوير شود و ضمناً نقش خانوادگي آنها نيز تصويري شود. اگر يك كارگردان بخواهد درباره يك قهوه‌چي هم فيلم بسازد بايد به او نزديك شود و زواياي مختلف زندگي او را مورد بررسي قرار دهد، اما امروزه كارگردان‌ها بدون نزديك شدن به چهره‌هاي روحاني و بدون شناخت آنها تصاويري ارائه مي‌كنند كه دستاوردي جز تخريب روحانيت ندارد.
امروزه كارگردان‌ها بدون اعتقاد صرفاً به دليل سفارش گرفتن كارها را مي‌سازند كه طبيعتاً همين آثار نازلي مي‌شود كه نمونه آن را در نهايت روي پرده مي‌بينيم.

 منبع :روزنامه شرق

 

کمپانی IFC حق پخش «کپی برابر اصل» را خرید

  کمپانی IFC در جشنواره کن حقوق انحصاری پخش فیلم کپی برابر اصل در آمریکا را خرید. به گزارش «پایگاه خبری فیلم کوتاه» کمپانی IFC که در این دوره جشنواره کن به یکی از فعال‌ترین خریداران فیلم تبدیل شده، حقوق انحصاری پخش تازه‌ترین فیلم عباس کیارستمی  را در آمریکا خرید. مدیر این کمپانی در این خصوص گفت: برای ما افتخار بزرگی است که حق پخش این فیلم را به دست آوردیم چون فکر می‌کنیم این فیلم با حضور ژولیت بینوش موفق‌ترین فیلم کیارستمی در اکران آمریکا خواهد بود. کپی برابر اصل که در بخش رقابتی شصت و سومین جشنواره بین‌المللی فیلم کن حضور داشت که بازخوردهای مثبتی داشته است. این فیلم در نظرسنجی منتقدان «ایندی‌وایر» رتبه نخست در میان فیلم‌های حاضر در بخش مسابقه اصلی کن را به دست آورده است.

http://fa.shortfilmnews.com/shownews.asp?id=2146463125