حضرت آيت الله العظمي صانعي با اشاره به آگاهي بسيار بالاي مردم در جريان انقلاب اسلامي فرمودند:یکی از     تفاوتهاي مهم انقلاب ايران با ساير انقلاب هاي دنيا آگاهي بسيار بالاي ملت بود که اين آگاهي همچنان رو به رشد است، لذا دين هم در جامعه ما دين همراه با آگاهي است. و اينکه گفته مي شود دين در ميان جوانان کاسته شده است يک اشتباه است؛ بله! آن ديني که با حقوق بشر و دموکراسي سازگار نباشد آن دين کم شده است.اما آن ديني که با حقوق بشر و دموکراسي سازگار است اين دين روبه رشد است و علت آن اين است که جوانان ديني را مي خواهند که در آن از استبداد و خشونت خبري نباشد.

  شاگرد مورد علاقه حضرت امام در ادامه و با اشاره به سيره عملي حضرت امام و نفي استفاده ابزاري از دين در امور

 مملکتی فرمودند: در اداره مملکت نبايد از دين به عنوان يک ابزار بهره جست. امام (سلام الله عليه) مذهب را ريشه و اصل مي دانست و هيچ گاه از دين و مقدسات استفاده ابزاري نمي كرد لذا اگر مجريان در هر کاري از مذهب استفاده ابزاري کنند، اين يک اشتباه و خلاف انديشه امام است.

در زماني که حضرت امام در نجف حضور داشتند روزي از اطرافيان مي خواهند که براي انجام امور منزل کارگري استخدام نمايند فردي را معرفي کردند و خدمت امام عرضه داشتند اين آقا با تقوا است، زيارت عاشورا مي خواند، خوب نماز مي خواند و چه و چه. امام در پاسخ آنها فرمودند: "اينها همه خوب است، اما من کارگري مي خواهم که خوب کار بکند و امورات محوله را به نحو احسن انجام دهد."

 مسلم است که همه امور دست خداوند است اما معنايش اين نيست که همه امور را به خدا نسبت دهيم و به گردن دين بيندازيم، اداره مملکت فکر مي خواهد، کارشناس مي خواهد و به جاي استفاده ابزاري از دين و مقدسات بايد از نظر کارشناسان خبره و متعهد بهره جست.

ايشان با گلايه از برخي اظهار نظرهاي غير کارشناسي در خصوص بحران اقتصادي جهان که دليل اصلي آن را ظلم عنوان کرده اند، فرمودند: خوب اين بحران اگر وارد کشور ما بشود که ظاهراً اثراتش نمايان شده، معنايش اين است که شما هم ظلم مي کنيد.

ايشان تفاوت ديگر انقلاب ايران با ساير انقلابهاي دنيا را مخالفت با ترور و خشونت عنوان کرد و فرمودند:

انقلاب ما انقلاب منطق و کلام و آگاهي بود نه انقلاب متکي بر سر نيزه و اسلحه، حضرت امام در تمام دوران مبارزه حرکت هاي مسلحانه را قبول نداشت و هيچ گاه اجازه ترور و مبارزه مسلحانه را نمي داد، لذا معتقدم اگر دنيا از اين طرز بينش و تفکر امام حمايت مي کرد امروز دنيا گرفتار گروههاي تروريستي مثل القاعده و طالبان نبود.

ايشان در ادامه و با اشاره به عوامل باز دارنده ي بالندگي انقلاب، بي توجهي به آراي ملت و محدود کردن دامنه انتخاب مردم را مضر به حال نظام توصيف کردند و فرمودند: بايد به انديشه امام باز گرديم که مي فرمودند میزان رای ملت است.

آيت الله العظمي صانعي در پايان اين گفتگو و در پاسخ به سوال راجر کوهن که پرسيد: آقاي اوباما گفته است، دست ما براي مذاکره با ايران باز است، اکنون ايران نيز دستش را براي مذاکره با ايران باز کند، نظر شما در خصوص آينده روابط ايران و آمريکا چيست؟» فرمودند: قدرتمندان زياد شعار مي دهند، بايد ببينيم آيا عمل نيز مي کنند؟ اما من معتقدم آمريكا اول بايد دست هاي آسيب ديده در زمان قدرتهاي سابق را ترميم کند بعد از ما بخواهد كه براي مذاكره

. دستمان را دراز كنيم

سابقاً هم گفته ام، قدرتهاي استعماري همه مانع دموکراسي در ايران بوده اند، همه منافع خودشان را مي خواهند، آنها نفت ما را مي خواهند نه نفع ما را.

ايشان خطاب به نويسنده کتاب قلبهای سنگ شده فرمودند:

قدرتمندان قلبشان از سنگ است، مگر قدرتمنداني که با خدا هستند همانند امام (سلام الله عليه)، بزرگ مردي که آمد سنگ ها را قلب کند.