از روی سن جشنواره ها تا نمایشگاه مد

در دو هفته اخیر، در حالی دو تن از اهالی سینما، جان به جان آفرین تسلیم كردند و به جمع رفتگان به دیار باقی از جامعه هنر در سال 1389 پیوستند كه نه تنها در روزهای پایانی عمرشان خبری از خیل كثیر و مدعی هنرمندان سینمای ایران نبود، بلكه در تشییع جنازه و مراسم های بعدی این درگذشتگان نیز رد كمرنگی از حضور ایشان مشاهده می شد و به جز برخی بازیگران كه معمولاً حضور ثابتی در این مراسم ها دارند و نشان می دهند زندگیشان نیز بازیگری نیست، سایرین ترجیح دادند به اموری بپردازند كه بیشتر در چشم باشد تا حضور در این مراسم های دردآور!

به گزارش سرویس فرهنگی - هنری «آینده»؛ اسماعیل امیری و مهری ودادیان هفتم و دهم اسفندماه 1389 نیز، رخت بربستند و اهالی سینما را سیاه پوش كردند، البته نه همه اهالی سینما را و تنها برخی كه برایشان مرگ یك هنرمند پیشكسوت مسئله بود. یكی بر اثر تصادف در جاده شمال درگذشت و دیگری همچون بسیاری از هنرمندان در بستر جان داد و تنها برخی از اهالی هنر همچون مریلا زارعی و علی دهكردی به دیدارش رفتند و در آخر نیز همین ها بودند كه در مراسمش شركت كردند و خبری از برخی ستاره های مطرح سینمای ایران نبود، چه رسد به مسئولان سینمایی وزارت ارشاد كه حداقل در تصاویر قابل مشاهده نبودند!

بسیاری بازیگران پیشكسوت كه دیگر نقشی برایشان در سینمای ایران نیست، به چنین حال و روزی دچارند و روزهای آخر حیاتشان را سپری می كنند و خبری از آنها نیست تا شاید نخستین خبر بعدی از ایشان، خبر فوتشان باشد. برخی سینماگران كه به خوبی ظاهر را حفظ كرده اند، زمانی كه مهرنیا در بستر جان داد و تابوتش روی دست آمد، همچون مراسم بسیاری از بازیگران دیگر، غایب بودند تا این واقعیت ثابت شود كه تنها مكان هایی برای اینها ارزش دارد كه بتوانند همچون مقابل دوربین برای مردم بازی كنند و چه بسا اگر حضور در مراسم ختم نیز كلاس داشت، برای حضور در مراسم مهرنیا و امثال او، چون سوگواره خسرو شكیبایی دست و پا می شكستند.

این روزها گویا برخی بازیگران همچون مسئولان ارشاد ترجیح می دهند یا به سمت سن جشنواره فجر خیز بردارند، یا همچون گروهی از ایشان در نمایشگاه های مد شركت كنند و فخر بفروشند كه الگوی خوش تیپی در ایران هستند و استایل زندگی ایرانی را باید از آنها برداشت كرد اما آنچه این روزها نمی توان از برخی از اینها فراگرفت، درس نوع دوستی است.

این رفتارها نشان می دهد وقتی رخشان بنی اعتماد و امین تارخ پس از پخش تصاویر فریماه فرجامی یا پورعرب، عصبانی شدند كه چرا اینها با این وضعیت نشان داده شدند، نگران تخریب چهره اینها نبودند؛ نگران خودشان بودند كه مردم چهره قالب گرفته شده شان را از نمایی دیگر می دیدند. راستی این عزیزان در زمان تشییع جنازه این دو سینماگر سر صحنه كدام فیلم یا كدام برنامه دیگر بودند و قبل از مرگ برای ودادیان چه كردند؟ از شمقدری و سجادپور هم حرفی نزنیم بهتر است، چون ان دو در بسیاری از برنامه ها كه بسیاری از اهالی سینما هستند، غایبند، چه رسد به این برنامه كه خود اهالی سینما هم یادشان رفته، باید حضور داشته باشند!