یک :نقد منفی از بهترین فیلم جشنواره امسال: جرم(مسعود کیمیایی)


«جرم» تماشاگران كیمیایی

جرم تماشاگران فیلم‌های كیمیایی این است كه او در خیابان آنها را محاكمه می‌كند و بعد حكم می‌دهد؛ لابد بسیاری از دوستداران او، وی را رئیس سینما هم می‌دانند. تكرار تا یك جایش خوب است؛ موزون سخن گفتن هم تا وقتی به ابتذال نیفتد گوش را نوازش می‌دهد و هیجان را بالا می‌برد و به قول معروف حال می‌دهد، گویی موسیقی است. حالا این دیالوگ‌ها را با بیل بریزید توی فیلم. می‌شود حكم، جرم، محاكمه در خیابان. می‌شود خیلی از فیلم‌های كیمیایی. قیصر اما نمی‌شود.

جشنواره 29 یك نكته جالب داشت، اینكه همه فیلم‌هایش به نوعی تنه می‌زدند به سیاست. خیلی خب، اما بعضی فیلم‌هایش بس كه تلو‌تلو می‌خوردند، به نوعی به خودشان و همه تماشاگران تنه می‌زد، تنه می‌كوبید مثل دیالوگ‌های جرم. فیلم برای همه آشنا بود، مثل داستانی كه یك قصه می‌گوید، اما حرف‌های آدم‌هایش متفاوت است. از رفاقت شروع و به رفاقت ختم می‌شود. با كلمات بازی می‌شود و بازیگران باید مسخ شده كلمات نویسنده و كارگردان باشند و خود نباشند و بازی خود را نكنند.

خنده‌هایش هم باید جفت باشد، مثل قرینه‌سازی كلماتی كه كارگردان در دهان بازیگر می‌گذارد. انگار مثلا قسمت چندم سریال كیمیایی را می‌دیدید كه هر سال با‌عنوانی ساخته می‌شود. آدم‌هایی كه می‌توانی در همه كارهایش ببینی. این شاید اصلا بد نباشد. به هر حال او كارگردان صاحب‌سبكی است. اما نقاشی كیمیایی آن قدر ملال‌آور شده كه مثل همین كار آخر مثلا خواسته قیصر باشد و رنگ‌اش را باخته است.

می‌توان ضعف‌های فیلم را با سیاه و سپید كردنش جبران كرد. آن قدر او بی‌حوصله بوده كه مثلا یاد نداشته ماشین پراید و تلفن كارتی در سال 1355 كاربردی نداشته. اصلا آن قدر بی‌حال بوده كه ماشین‌های مدل بالای 2010 را با یك پارچه وسط صحنه ول كرده است. جدا از ضعف‌های تكنیكی فیلم، آنچه آزار‌دهنده است، اینكه كیمیایی فكر كرده با قرینه‌سازی وقایع انقلاب با وقایع بعد از انتخابات به‌نوعی داستان خود را توجیه كند. اما مثل خیلی از ساخته‌های استاد در سال‌های اخیر كاریكاتوری از ذهن خود را روی پرده سینما به نمایش گذاشته است.

حالا استاد بماند كه وقتی برنامه 7 و فریدون جیرانی از فیلم كیمیایی تعریف می‌كند، باید به شبكه 3 دست مریزاد گفت. كاش پشت این تعریف‌ها چیزی پنهان نباشد، كه بی‌مایگی جرم به محاكمه‌ای است كه حكم‌اش می‌دهند. انگار هم این تعریف‌ها بی‌مایه است و هم فیلم و هم... نثر این یادداشت خیلی شبیه دیالوگ‌های فیلم جرم شد. ببخشید.


دو: سرنوشت اکران فیلم سیاسی و سفارشی پایان نامه


غضنفرهای ضدفتنه بحران سازی می‌كنند

با وقایع اتفاق افتاده در جلسه اكران فیلم پایان نامه، سرنوشت اكران این فیلم مورد ابهام قرار گرفته است.

به گزارش سروس فرهنگی «آینده»؛ عملكرد ناشیانه سازندگان فیلم پایان نامه در پرداخت قصه فیلم و برخورد یكجانبه و شعاری با موضاعات سیاسی كه پس از دریافت صدها میلیون تومان بودجه خاص انجام شد، منجر به تولید فیلمی شده است كه ناخودآگاه تماشاگر را به اعتراض واداشته و به بروز واكنشهای عصبی می كشاند.

شدت شعارزدگی و تحریك آمیز بودن این فیلم در راستای تمایلات سیاسی سفارش دهندگان آن به نحوی بود كه در اقدامی بی سابقه در طول برگزاری 30 دوره جشنواره فیلم فجر این فیلم هو شد.

هو شدن فیلم مذكور و اعتراض عمومی تماشاگران به محتوای این فیلم باعث شده است تا تردیدهای جدی درباره امكان اكران آن ایجاد شود. چرا كه فیلم مذكور زمانی كه در اكران ویژه خبرنگاران كه قشر محتاط و با خودسانسوری نسبتا بالا هستند، اكران شده و با این واكنش مواجه شده است، مشخص است نمایش آن در سالنهای عمومی چه پیامدهایی خواهد  داشت.

از همین رو بروز این احتمال كه نمایش فیلم مذكور در هریك از سالنهای سینما كه امكان حضور صدها نفر را دارد به یك اعتراض گروهی تبدیل شود، اكران عمومی پایان نامه را با ابهام مواجه كرده است.

با توجه به پراكندگی سالنهای سینما و تاریكی داخل سالن كه امكان شناسایی افراد معترض را دشوار می كند و اجتماع افراد می تواند اكران این فیلم به یك چالش امنیتی تبدیل شود.